هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#موعود_در_اسلام
🔹آيا آيه شريفه « وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ»[1] دلالت بر وجود و ظهور حضرت مهدي (علیه السلام) دارد؟
☑️خداوند تبارك و تعالي مي فرمايد: « ما مي خواستيم بر مستضعفين زمين منّت گذاريم و آن ها را پيشوايان و وارثين زمين قرار دهيم.
❤️ #حضرت_علي (عليه السلام ) مي فرمايد: «دنيا پس از چموشي و سركشي ـ همچون شتري كه از دادن شير به دوشنده اش خودداري مي كند و براي بچه اش نگه مي دارد ، #به_ما_روي_مي_آورد و...
👈و سپس آيه و نريد ان نمن... را تلاوت فرمود»[2]
ونيز آن حضرت در تفسير آيه شريفه فوق مي فرمايد:
✔️ «اين گروه آل محمد (ص) هستند، خداوند مهدي (ع) آن ها را بعد از زحمت و فشاري كه بر آنان وارد مي شود بر مي انگيزد و به آن ها عزت مي دهد و دشمنان شان را ذليل و خوار مي كند.»[3]
📚 قصص / 5.
📚نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 209.
📚 مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 16، ص 18، به نقل از تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 110.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 قانون محبت و جذب الهی☝️
👤 استاد محمد شجاعی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#نیکی_به_والدین_رمزعزتمندی
🌹امام سجاد (علیه السَّلام) میفرمایند:
🔹هر کس برای والدین خویش، خود را بِشکند و خوار و ذلیل کند، خداوند حقتعالی چنان او را عزتمند کند که اجازه ندهد جلوی هیچ کس سرش خم شود.
🔹و کسی که در برابر والدین خود سرکشی کند، خداوند چنان ذلیلش کرده و تمام کائنات را بر او مسلط میکند که در برابر همگان گردن کج کند.
📚 معراج السعاده
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍳 #پیام_سلامتی
دوستان میدونستين صبحانه👇
✅ از چاقی جلوگیری می کنه
تنظیم کننده قند خونه.
انرژی و تمرکز را افزایش میده.
استرس را کم می کنه
صبحانه خطر ابتلا به بیماری های قلبی
را به حداقل میرسونه
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
997K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام دوشنبه 15 دی ماه🌹
روزتان خوش و پر از
خیروبرکت🤗
آرزومندم امروزتان
بدون مریضی
بدون گرفتاری
بدون قهرو کینه
بدون دلخوری
وبدون استرس باشه
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍂🍃🌸🍂🍃🌸
🍂🌸🍂
🌸
#سرگذشت واقعی #سارا
#قسمت_نوزدهم
🌸اواخر خرداد بود
یک روز که با مامانش تنها بودم
مامانش چای اورد و روبه روم نشست
_ یه چیزی میخوام بهت بگم ولی کسی نباید بدونه.
تو چشمای مامانش نگاه کردم
مامانش صداشو پایین اورد و گفت
_ من دارم از بابای علی جدا میشم و دلم میخواد حواست به بچه های من باشه
به صورتش نگاه کردم
🌸دلم براش سوخت.خیلی ناراحت شدم
دلم برای همه زنهایی که عمرشون رو پای یه مرد بیخود تلف کرده بودن میسوخت
مامانش شروع کرد له سیگار کشیدن
متوجه شدم بیشتر از همیشه سیگار میکشیه و پوستش تیره تر شده بود
مامانش طوری با من رفتار میکرد که انگار واقعا دخترش بودم و خوشحال بودم که روی من حساب میکنه
🌸هرطور بود نذاشتم علی از حال مامانش پی به ماجرا ببره و غصه بخوره
بعد چند وقت مامان زنگ زد بهم و گفت:
_ بالاخره جدا شدیم.از شرش خلاص شدم
از اون روز من علی رو کمتر و کمتر دیدم
. وارد مرداد شده بودیم
خیلی خوشحال بودم
چون تولدعلی نزدیک بود دلم میخواست یک کادویه عالی بهش بدم
از سر کار بر میگشتم تمام مغازه هارو نگاه میکردم
🌸هی با خودم کلنجار رفتم هر چی فکر کردم با حقوق من نمیشد چیز خاصی خرید
بالاخره دل به دریا زدم و رفتم حسابداری و گفتم بهم ۲۵۰تومن وام بدید. براش یک گوشی سونی اریکسون خریدم
چقدر ذوق داشتم که هدیه من رو بگیره دستش
کلی رویا پردازی کردم
🌸چهره شو که سوپرایز شده بارها و بارها جلوی چشم تصوز میکردم. منتظر بودم که یک برنامه ای برای تولدش با خانوادش تدارک ببینیم
اما هیچ خبری نشد گفتم بی خیال فوقش دوتایی میریم کافه و اونجا کلی کنار هم خوش میگذرونیم
بالاخره روز تولدش شد.
#ادامہ_دارد
🌸
🍂🌸🍂
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍂🍃🌸🍂🍃🌸
🍂🌸🍂
🌸
#سرگذشت واقعی #سارا
#قسمت_بیستم
🌸قرار بود شب برسه تهران غروب زنگ زد و گفت که رسیده و زن داییش برای اینکه سوپرایزش کنه تو خونه خودش براش تولدش گرفته .
یک ربع پیش بهش زنگ زدن که بیا خونه ی ما دعوت هستی
شوکه شده بودم
یه جوری بهش خبر داده بودن که من فرصت نکنم باهاش برم
🌸یا حتی برنامه ای بزارم واسه شب تولدش .
آب سرد ریختن رو سرم.
چرا هیچکس به من چیزی نگفته بود وقتی فهمیدم تولد گرفتن و به من نگفتن دلم شکست و رفتم تو فکر. چی شده مامانش به من اطلاع نداده من که محرم اسرارش هستم و چیزایی رو به من میگه که به پسرشم نمیگه!
چی شد که یهو اینقدر غریبه شدم؟.علی رسیده بود خونه داییش
بهم زنگ زد با دلخوری جواب دادم
🌸خیلی سرد جوابشو دادم
_سلام. بله؟؟؟ سارا خاله ها میگن حتما بیا بدون تو نمیشه.
دلم نمیخواست برم چون خبر بهم نداده بودن از یک طرفم دلم نمیخواست دل علی رو بشکنم و تولدش رو زهرش کنم ولی چرا خودش اراده ای نداشت و منتظر بود بقیه براش تصمیم بگیرن؟
با نارضایتی حاضر شدم
زیاد به خودم نرسیدم فقط کادو رو برداشتم دربست گرفتم و رفتم.
وارد خونه که شدم همه حسابی تحویلم گرفتن غیر از مامانش.
عجیب بود برام
🌸نمیفهمیدم یهو چرا اینقدر تغییر رفتار داده.
میذاشتم به پای اتفاقات اخیری که براش افتاده.شاید افسرده هست شاید حالش خوب نیست
ابروهاشو برده بود بالا و برای من پشت چشم نازک میکرد
لحظه به لحظه اعصابم بیشتر خرد میشد.
من که بدی در حقش نکرده بودم!
از رفتارهاش مطمئن شدم که اون سفارش کرده من رو تولد دعوت نکنن
خوشش نمیومد من دور و برشون باشم
اما چراشو نمی فهمیدم
🌸سعی کردم خودمو بزنم به بیخیالی و از کنار علی بودن لذت ببرم
بعد از رقص و شام نوبت کادوها شد
وقتی کادو منو باز کرد
چشماش برق زد یک برق بچگانه از روی رضایت به اطرافیانش با ذوق نگاه میکرد
اما مامانش هیچ عکس العملی نشون نمیداد
من چقدر خوشحال بودم که تونسته بودم هیجان زدش کنم
اصلا یادم رفته بود که دعوتم نکرده بودن تا دقیقه نود ، فقط خوشحالیش برام مهم بود.
و فراموش کردم رفتارهای مادرشو
ادامه دارد
🌸
🍂🌸🍂
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
عکس نوشته احکام
دلایل داشتن حجاب🧕 در تصویر بالا👆
#احکام_شرعی #احکام_حجاب
➖〰➖〰➖〰➖〰➖
✅پرسش:
اگر در خارج از منزل حجاب رعايت شود اما ارايش ملايم براي دل خودمان کنيم نه نامحرم ،گناه ميکنيم؟؟چون بدون هيچ قصدي اينکار را انجام ميدهيم؟!
🌺پاسخ:
سلام
اگر آرایش به گونه ای است جلب توجه نامحرم نکند و سبب تحریک نامحرم نشود،اشکال ندارد،ولو اینکه قصدی برای این کارتان نداشته باشید.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث
💎امام حسن عليه السلام:
✅آنچه را از دنيا طلبيده اى و بدان نرسيده اى، به منزله آن پندار كه هرگز به انديشه ات خطور نكرده است
🔹اجْعَلْ ما طَلَبْتَ مِن الدُّنيا فَلَم تَظْفَرْ بهِ بمَنزِلَةِ ما لَم يَخْطُرْ بِبالِكَ
📚ميزان الحكمه جلد3 صفحه 68
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖
💎امام حسین علیه السلام:
هر که خشنودی مردم را با ناخشنود کردن خدا بجوید، خداوند او را به مردم واگذارد
📚میزان الحکمه، جلد4، صفحه488
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ
✨وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ
✨أَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۹۶﴾
✨آنچه پيش شماست تمام مى شود
✨و آنچه پيش خداست پايدار است
✨و قطعا كسانى را كه شكيبايى كردند
✨به بهتر از آنچه عمل میکردند
✨پاداش خواهيم داد (۹۶)
📚سوره مبارکه النحل
✍آیه ۹۶
#شهیدسردارسلیمانی
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ چیزی در این دنیا
دائمی نیست
تمام می شود هم خوبش
و هم بدش
زمستان سرد یک روزی تمام
خواهد شد و بهار خوشبختی
از راه خواهد رسید...
تمام مشکلات این دنیا
یک روزی تمام می شوند
و موفقیت به سراغ
من و تو خواهد آمد
پس با امید زندگی کنیم
و تلاش کنیم تو اگر بخواهی
موفق خواهی شد پس تلاش کن
و با انگیزه و امید به سمت
اهدافت حرکت کن
آینده درخشان و بهار زندگی
من و تو نزدیک است شک نکن...
🌷🌷🌷
#داستان_کوتاه_آموزنده
وارد سلف سرویس شدم. ساعت حدود ۱ و ۴۵ بود و به کلاس نمیرسیدم و صف غذا طولانی بود .دنبال آشنایی میگشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم.
شخصی را دیدم که چهرهای آشنا داشت. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت. و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد.
بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟ گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمیگردم و برای خودم غذا میگیرم .این لحظهای بود که به او سخت علاقهمند شدم و مسیر زندگیام تغییر کرد.
در همه حال به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم. حق الناس گناهی است که بخشیده نمی شود.
@tafakornab
@shamimrezvan
گویند: مردی در امامزاده ای اختیار ادرارش را از کف داد و در صحن امامزاده ادرار کرد...
مردم خشمگین شدند و بسمت او هجوم بردند و خواستند که او را بکشند!
مرد که هوش و فراستی بسیار داشت گفت:
ایهاالناس! من قادر به ادرار کردن نبودم، امامزاده مرا شفا داد...!
به یکباره مردم ادرار او را به عنوان تبرک به سر و صورت خود مالیدند!
مردم ما اینگونه اند و بس...
#دهخدا
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان