هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
🌼وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ
✨مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ
🌼إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ
🌼وكوهها را مى بينى ومى پندارى كه آنها
✨بی حركتند و حال آنكه آنها ابرآسادرحركتند
🌼اين صنع خدايى است كه هر چيزى رادرکمال
✨استوارى پديدآورده است درحقيقت او
🌼به آنچه انجام مى دهيدآگاه است
📚سوره مبارکه النمل
✍ آیه ۸۸
💠 حکایت
بسیار زیباست👌
اقای سید علی اکبر کوثری ( از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدلله علیه السلام) در ظهر عاشورای یک سالی به یکی از مساجد قم برای روضه خوانی تشریف میبرند.
بچه های آن محله به رسم کودکانه ی خود بازی میکردند و به جهت تقلید از بزرگترها، باچادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی،در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند.
مرحوم سید علی اکبر میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرد هتوجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری
رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت
با بی میلی و اکراه استکان رو اوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم.
وجود نازنین حضرت زهرا صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم امدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود: آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود:
نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی....
آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم!
گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من بادست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
بنازم به بزم محبت که در آن
گدایی و شاهی برابر نشیند...
(برگرفته از خاطرات آن مرحوم)
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🔘 #احسن_القصص #داستان _کوتاه
داستان #توبه ی مرد جوان
در میان یاران پیامبراکرم صلی الله علیه واله جوانی بود که در میان مردم به حسن ظاهر شهرت داشت و کسی احتمال گناه در بارهاش نمیداد. روزها در مسجد و بازار، همراه مسلمانان بود، ولی شبها به خانههای مردم دستبرد میزد.
یک بار، هنگامی که روز بود، خانهای را در نظر گرفت و چون تاریکی شب همه جا را فرا گرفت، از دیوار خانه بالا رفت. از روی دیوار به درون خانه نگریست. خانهای بود پر از اثاث و زنی جوان که تنها در آن خانه به سر میبرد. شوهرش از دنیا رفته بود و خویشاوندی نداشت. او، به تنهایی در آن خانه میزیست و بخشی از وقت خود را به نماز شب و عبادت میگذراند.
دزد جوان با مشاهده جمال و زیبایی زن، به فکر گناه افتاد. پیش خود گفت: « امشب، شب مراد است. بهرهای از مال و ثروت ، و بهرهای از لذّت و شهوت!» سپس لختی اندیشید. ناگهان نوری الهی به آسمان جانش زد و دل تاریکش را به نور هدایت افروخت. با خود گفت:
«به فرض، مال این زن را بردم و دامن عفتش را نیز لکّهدار کردم، پس از مدّتی میمیرم و به دادگاه الهی خوانده میشوم. در آن جا، جواب صاحب روز جزا را چه بدهم؟!»
از عمل خود پشیمان شد، از دیوار به زیر آمد و خجلت زده، به خانه خویش بازگشت. صبح روز بعد، به مسجد آمد و به جمع یاران رسول خدا صلی الله علیه واله پیوست. در این هنگام زن جوانی به مسجد در آمد و به پیامبر گفت:
«ای رسول خدا! زنی هستم تنها و دارای خانه و ثروت.
شوهرم از دنیا رفته و کسی را ندارم.
شب گذشته، سایهای روی دیوار خانهام دیدم.
احتمال میدهم دزد بوده، بسیار ترسیدم و تا صبح نخوابیدم.
از شما میخواهم مرا شوهر دهید، چیزی نمیخواهم؛ زیرا از مال دنیا بینیازم.»
در این هنگام، پیامبر صلی الله علیه وآله نگاهی به حاضران انداخت.
در میان آن جمع، نظر محبتآمیزی به دزد جوان افکند و او را نزد خویش فرا خواند.
سپس از او پرسید: «ازدواج کردهای؟»
– نه!
– حاضری با این زن جوان ازدواج کنی؟
– اختیار با شماست.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله زن را به ازدواج وی در آورد
و سپس فرمود:«برخیز و با همسرت به خانه برو!»
جوان پرهیزکار برخاست و همراه زن به خانهاش رفت
و برای شکرگزاری به درگاه خدا، سخت مشغول نماز و عبادت شد.
زن، که از کار شوهر جوانش سخت شگفتزده بود، از او پرسید: «این همه عبادت برای چیست؟!
جوان پاسخ داد:
«ای همسر باوفا! عبادت من سببی دارد.
من همان دزدی هستم که دیشب به خانهات آمدم،
ولی برای رضای خدا از تجاوز به حریم عفت تو خودداری کردم
و خدای بنده نواز، به خاطر پرهیزکاری و توبه من، از راه حلال، تو را با این خانه و اسباب به من عطا نمود.
به شکرانه این عنایت، آیا نباید سخت در عبادت او بکوشم؟!»
زن لبخندی زد و گفت: «آری، نماز، بالاترین جلوه سپاس و شکرگزاری به درگاه خداوند است!»
─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
موفقیت هایی که نصیب افراد صبور
میشود،
همان هایی هستند که توسط
افراد عجول رها شده اند!
امروز کارها را بدون عجله به موفقیت برسان...
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
#بامیه
مصرف بامیه مانع یبوست می شود
و به روند کاهش وزن کمک میکند
علاوه بر آن بامیه برای بیماران
دیابتی بسیار مفید است.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خــــــدایا 🙏
عزیزی که این نوشته را میخواند
بر بال آرزوهایش پرواز کند🕊
او را دریاب
در تمامی لحظات
آنچه را به بهترین
بندگان عطا می فرمایی
به او هم عطا فرما
الهی آمیـــن 🤲
⭐شب زیباتون در پناه پروردگار مهربان🌙
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آیه_های_قرآنی👆
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🌼الهی به امیدتو🌼
🌸 اگر روز را با
🌼 نام خــــدا
🌸 و مهربانی و گذشت …
🌼 آغــاز ڪنـی
🌸 و بگذرانی قطعأ برندهای
🌼 رضایت خدا
🌸 یعنی همہ چیز
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹شروع یک ماه پُر برکت و رحمت
با صلوات بر حضرت محمد (ص)
و خاندان مطهرش🌹🍃
🌹 اللَّـهُمَّ 🌹
🌿 صَلِّ 🌿
🌺 عَلَى 🌺
🌿 مُحَمَّد 🌿
🌹وعلی آلِ🌹
🌿 مُحَمَّد🌿
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❤️ #سلام_امام_زمانم
💚 #سلام_آقای_من
💝 #سلام_پدر_مهربانم
ای فاطمه را شمیم کی میآیی
جانبخشتر از نسیم کی میآیی
یَابنَ الشُّهُبِ الثاقِبَه کی میتابی
یَابنَ النَّبَإِ العظیم کی میآیی
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
زلال اشڪ و دعایے #سلام_اربابم
سُـلالــۂ النـجبـایـے #سلام_اربابم
سپیده سَرنَزده روبـروے #ڪرببلا
بہ گریہ گفٺ گدایـے #سلام_اربابم
🕊 #السلامعلیڪ_یاسیدالشهدا
💗 #ســـلام_اربــابــــم
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز☝️ #خرج_کردن_مال_در_راه_خدا
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #چهارشنبه 1 بهمن ماه 1399
🌞اذان صبح: 05:45
☀️طلوع آفتاب: 07:13
🌝اذان ظهر: 12:15
🌑غروب آفتاب: 17:17
🌖اذان مغرب: 17:38
🌓نیمه شب شرعی: 23:31
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
📚🕊📚🕊📚
📚🕊📚
📚
#تفسیرموضوعیقرآنکریم
📔آیه: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعواْ اللّهَ وَ أَطِيعواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللّهِ وَ الرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ و أَحْسَنُ تَأْوِيلاً (۵۹)»
📘معنی:[ای كسانی كه ايمان آورده ايد! خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اوليای امر خود را (نيز) اطاعت كنيد؛ پس هر گاه در امری (دينی) اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به (كتاب) خدا و (سنت) پيامبر (او) عرضه بداريد، اين بهتر و نيك فرجامتر است
📚۱) جابر بن عبدالله انصاری میگوید: هنگامی كه خداوند آیه «َیا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعواْ اللّهَ وَأَطِیعواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكُمْ» را بر پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله نازل كرد، گفتم: ای رسول خدا! ما خدا و پیامبرش را شناختیم، پس اولوالامری كه خداوند اطاعت از آنها را به اطاعت از شما پیوند داده است، چه كسانی هستند؟
📚حضرت فرمود: ای جابر! آنها خلیفه و جانشین من و بعد از من امامان مسلمانان هستند. اول علی ابن ابی طالب علیه السلام، سپس حسن علیه السلام، بعد از او حسین علیه السلام، بعد علی بن حسین علیه السلام، محمد بن علی علیه السلام كه در تورات به «باقر» معروف است؛ تو او را خواهی دید، پس وقتی او را ملاقات كردی، سلام مرا به او برسان. پس از او صادق، جعفر بن محمد علیه السلام و بعد از او موسی بن جعفر علیه السلام، علی بن موسی علیه السلام، محمد بن علی علیه السلام، علی بن محمد علیه السلام، حسن بن علی علیه السلام و سپس امامی كه هم نام و هم كینه من است، حجت خدا در زمین و بقیه او در میان بندگانش است، فرزند حسن بن علی علیه السلام، او كسی است كه خداوند، ذكر و یاد خود را پس از گشودن شرق و غرب به دست این امام، در زمین گسترش میدهد. او كسی است كه از دید پیروان و دوستدارانش مخفی میشود، به طوری كه جز كسی كه خداوند، ایمان قلبی او را آزموده باشد، نمیتواند كه بر اظهار امامتش ثابت قدم بماند.
📚جابر گفت: به ایشان عرض كردم: ای رسول خدا! آیا در زمان غیبتش بهرهای به پیروانش میرسد؟ فرمود: آری، به كسی كه مرا به پیامبری برگزید، سوگند یاد میكنم كه آنها از نور امامت و ولایتش چنان بهرهای میبرند كه كل مردم از تابش خورشید سود میبرند، حتی اگر ابری هم حایل شود. ای جابر! این موضوع از رازهای پنهان گنجینه علم خداست؛ پس آن را جز از كسانی كه شایستگی آن را دارند، مخفی نگهدار.«۱»
📝نکات و پیام های آیه:اطاعت از جانشینان برحق پیامبر اکرم صل الله (ائمه اطهار و حضرت مهدی عج و ولایت فقیه
اطاعت از پیامبر اکرم صلی الله و جانشینان ایشان اعم از ائمه اطهار و نیز ولایت، حکم اطاعت از خداوند متعال را دارد
اطاعت از خدا و اطاعت از غیر خدا نیز نامشروع است زیرا خداوند متعال می فرماید که علاوه بر اطاعت از من از پیامبر اکرم و نیز جانشینان ایشان اطاعت کنید
📚نقل در کتاب تفسیر شریف البرهان
۱- كمال الدین و تمام النعمه ص ۲۴۱، ح ۳.
📚
📚🕊📚
📚🕊📚🕊📚
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#بیداری_ملتها۰۰۰۰☝️
#ذکرروز چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه
🌼اى زنده ، اى پاينده
🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم
🌼این ذکر موجب عزت دائمی
میشود
#نماز_روز۴شنبہ
✍هرڪس این نماز را روز 4 شنبه بخواند خداوند توبه
او را از هر گناهے باشد مےپذیرد 4 رکعتست
درهر رکعت بعد از حمد 1 توحید و1 قدر
📚مفاتیح الجنان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💙🔹💙🔹💙🔹💙🔹💙🔹💙🔹
💎کلام امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
برخی از نیکوترین خلق و خوی زنان
زشت ترین اخلاق برای مردان است
مانند
#تکبر ، #بخل و #ترس
تکبر ،
هر گاه زنی متکبر باشد کسی را به حریم خود راه نمیدهد
بخیل
و اگر بخیل باشد امول خود و همسرش را حفظ میکند
ترس
و چون ترسان باشد
از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند
فاصله میگیرد
📖 #نهج_البلاغه - حکمت ۲۳۴
🔹💙🔹💙🔹💙🔹💙🔹💙🔹💙
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
🍱صبحانه #ارده_شیره بخورید چون :
🔸ازبین برنده زخم های چرکی
🔸تسکین دهنده درد
🔸درمانگر اختلالات کبد و کلیه ای
🔸گرم کننده بدن در فصل سرماست...
🔸 و انرژی بدن را زیاد می کند۰۰۰۰۰
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☃خدایا در اولین روز بهمنماه
☃توشه دوستانم را پرکن از
30روزشادی❄️
30روزآرامش❄️
30روزموفقیت❄️
30 روز سلامتی❄️
30روزبدون مشکل و❄️
30روزپراز خیروبرکت❄️
امیدوارم شروع ماه بهمن ، آغازی برای برآورده شدن آرزوهاتون باشه💙
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
📚📖📚📖📚📖📚📖
#سرگذشت_واقعی
داستانی از زندگی دختران فریب خورده
#نازنین
#قسمت_دوم
گفت..
برو با بابات صحبت کن بگو اگر راضی بشه آزادش میکنم،، وگرنه انقدر اون تو میمونه تابمیره...
فرداش با خالم رفتم ملاقات تا بابام رو ببینم
باپدرم صحبت کردم وگفتم: میخوام با آرمین ازدواج کنم قبول نمیکرد گفت: بدبخت میشی گفتم :الان که تو زندانی من خیلی خوشبختم؟....
اخر سر راضیش کردم بابام دو روز بعدش بارضایت آرمین آزاد شد ...
ومن وآرمین عقدکردیم..💍 نصف بدهی های بابام روهم طبق قراربخشید بقیه ش روهم قرارشد بابام ماه به ماه بده...
همون روزی که عقدکردیم آرمین اصرار داشت که به خونه ش برم ، اما من به بهونه اینکه خسته ام نرفتم 🙄
یک هفته ازعقدمون گذشت آرمین ازم میخواست که برم خونه ش اما من طفره میرفتم وازش میترسیدم 😨
تااینکه یه روز زنگ زد و
گفت: بیاشام بریم بیرون
شب اومد دنبالم ورفتیم رستوران وباهم شام خوردیم من خیلی باهاش سردبودم ونمیتونستم دوستش داشته باشم😞 بعدازشام سوارماشین شدیم گفت: امشب دیگه نمیتونی بهانه بیاری
گفتم نه باید برگردم خونمون به بابام گفتم که زودبرمیگردم
گفت :اون مشکلی نداره گوشیم وازم گرفت وبه مامانم پیام دادکه من امشب میرم خونه آرمین مامانم👩 هم جواب دادباشه مراقب خودت باش...
گفتم :چرا پیام دادی من نمیخوام بیام گفت :مگه دست خودته؟توالان زنمی اختیارتودارم هرچی من میگم همون میشه...
باسرعت به سمت خونش میرفت ومن هرلحظه بیشترمیترسیدم درسته همسرم بود اما من از اون از نگاه های بدش از اینکه پست بود به پدرم رحم نکرد میترسیدم وازش بدم می اومد و نمیخواستم حتی لحظه ای با اون تنها باشم😔 به خونه که رسیدیم ،،آرمین به اجبار میخواست بامن رابطه برقرار کنه....
دربرابر این اجبار
من گریه میکردم
اما اون میخندید...
اونشب حس جوجه ای روداشتم که توچنگال یه شیر اسیره😔
حتی دویدم سمت در تا فرار کنم.اما نتونستم😞 فرارکنم دراتاق قفل کردوکلیدشم🗝 برادشت...نمیدونم باچه عقلی گفتم:اگه بیای جلو میزنمت یه پوزخندزد
و اومد روبه روم وایساد گفت: بزن ببینم چجوری میخوای بزنی؟یه حرفی بزن که به هیکلتم بخوره کوچولو!!!دستام ومشت کردم ومیزدم به بدن باشگاهی آرمین اما دست من بیشتردرد میگرفت تابدن اون.... همینجوری داشت نگام میکرد گفت :کل زورت همینه؟حالامیخوای من بزنمت تابفهمی کتک یعنی چی؟باخشم نگام میکرد دستشوآوردبالاگفت: بزنم ناکارت کنم؟گریه م دیگه به هق هق تبدیل شده بود😭گفتم :نه خواهش میکنم ببخشید!!!گفت پس دفعه آخرت باشه ...
انقدرقوی بودکه نمیتونستم حتی مقاومت کنم....اونشب بدترین شب زندگیم بودهیچ وقت ازذهنم پاک نمیشه😔...
#ادامه_دارد....
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#عکس_نوشته👆
عدم نجاست کرم ساخت شده از نهنگ 👆👆
#احکام_شرعی
#احکام_طهارت_نجاست_کرم_نهنگ
➖➖ ➖➖ ➖➖➖
‼️#راههای_ثابت_شدن_نجاست
🔷نجـس بودن چیـزی از سه راه ثابت میشود:
1⃣خود انسان، یقین کند چیزی نجس است.
2⃣ذوالید یعنی کسی که چیزی در اختیار اوست (مانند صاحبخانه، فروشنده و خدمتکار) خبر دهد که آن چیز نجس است.
3⃣دو شخص عادل گواهی دهند.
📕منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
🌹امام موسی کاظم (ع) :
🍃🌸هر کس پشت سر دیگری چیزی بگوید که در او هست، ولی مردم نمی دانند،
غیبت او را کرده است،
و اگردر او نیست، به او بهتان زده است.
📚اصول کافی، ج2، ص358
➿〰➿〰➿〰
🌹 امام رضا علیه السلام
🍃🌸هرگاه می خواهی دعایت به عرش برسد و مستجاب گردد ، اول در حق پدر و مادرت دعا کن .
📚بحار الانوار ج ۶۱ ص ۳۸۱
➿〰➿〰➿〰
🌹امام جواد علیه السلام:
🍃🌸اگر نادان سخن نگويد مردم اختلاف پیدا نمى كنند [توضیح: سخنان ناآگاهانه سبب بسيارى از اختلافات است]
📚كشف الغمّة جلد 3 صفحه 139
〰➿〰➿〰➿
🌹امام هادی علیه السلام:
بر زیردستان خشمگین شدن نشانه پَستی است
اَلغَضَبُ عَلى مَن تَملِكُ لُؤمٌ
📚بحارالانوار، جلد78، صفحه370
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
🌹وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى
🍃وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ
🌹وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا ﴿۱۲۴﴾
🌹و كسانى كه كارهاى شايسته كنند چه مرد باشند
🍃يا زن در حالى كه مؤمن باشند آنان داخل
🌹بهشت مى شوند و به قدر گودى پشت
🍃هسته خرمايى مورد ستم قرار نمى گيرند (۱۲۴)
📚 سوره مبارکه النساء
✍ آیه ۱۲۴
👌شب طلبه جوانی به نام محمد باقر در اتاق خود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد.
دختر گفت : شام چه داری ؟
طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد .
از آن طرف چون این دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از حرمسرا خارج شده بود لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولی هر چه گشتند پیدایش نکردند .
صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ....
محمدباقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه ؟
بعد از تحقیق و اثبات پاکدامنی ، از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟
محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ... لذا علت را پرسید،
طلبه گفت : چون او به خواب رفت، نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگران وی می توان به ملاصدرا اشاره نمود .
نفس اماره یکی از عواملی است که انسان را به ارتکاب گناه وسوسه می کند . قران کریم می فرماید : نفس اماره به سوی بدیها امر می کند مگر در مواردی که پروردگار رحم کند ( سوره یوسف آیه 53) انسانهایی که در چنین مواردی به خدا پناه میبرند خداوند متعال آنها را از گزند نفس اماره حفط می کند و به جایگاه ارزشمندی می رساند.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا راه دور میری!
خوشبختی از گوشه لبانت آغاز می شود
کافیست بخندی
تا دنیا به رویت بخندد
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
#درخت_و_مسافر
مسافري خسته كه از راهي دور مي آمد ، به درختي رسيد و تصميم گرفت كه در سايه آن قدري اسـتراحت كند غافـل از اين كه آن درخت جـادويي بود ، درختي كه مي توانست آن چه كه بر دلش مي گذرد برآورده سازد...!
وقتي مسافر روي زمين سخت نشست با خودش فكر كرد كه چه خوب مي شد اگـر تخت خواب نـرمي در آن جا بود و او مي تـوانست قـدري روي آن بيارامد.
فـوراً تختي كه آرزويـش را كرده بود در كنـارش پديـدار شـد !!!
مسافر با خود گفت : چقدر گـرسـنه هستم. كاش غذاي لذيـذي داشتم...
ناگهان ميـزي مملو از غذاهاي رنگارنگ و دلپذيـر در برابرش آشـكار شد.
پس مـرد با خوشحالي خورد و نوشيد...
بعـد از سیر شدن ، كمي سـرش گيج رفت و پلـك هايش به خاطـر خستگي و غذايي كه خورده بود سنگين شدند. خودش را روي آن تخت رهـا كرد و در حالـي كه به اتفـاق هاي شـگفت انگيـز آن روز عجيب فكـر مي كرد با خودش گفت :
قدري ميخوابم. ولي اگر يك ببر گرسنه از اين جا بگـذرد چه؟
و ناگهان ببـري ظاهـر شـد و او را دريد...
هر يك از ما در درون خود درختي جادويي داريم كه منتظر سفارش هايي از جانب ماست.
ولي بايد حواسـمان باشد ، چون اين درخت افكار منفي ، ترس ها ، و نگراني ها را نيز تحقق مي بخشد.
بنابر اين مراقب آن چه كه به آن مي انديشيد باشيد... .
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود. پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی؟ فقط خواستم بگویم تولدت مبارک. پسر از اینکهدل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد..صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت ولی مادر دیگر در این دنیا نبود..
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃️❤ 🍃________
🌺 #آرامش_دل
🔹اگر به جام فلزی ضربه ای وارد شود، مدتها ارتعاش خواهد داشت،
ولی اگر جام را با دست بگیریم و ضربه ای به آن وارد کنیم، دیگر ارتعاشی نخواهد داشت.
🔹انسانی که تکیه گاهی ندارد و خدا او را نگرفته است،
با یک ضربه آرامش خود را از دست داده و تا مدتها مضطرب، سردرگم و حیران خواهد ماند.
🔹اما کسی که متکی به خداست و دلش به او آرام شده و خدا او را گرفته،
در مقابل ضربات، مضطرب نخواهد شد و آرامش خود را حفظ خواهد کرد.
🌷آیت الله حائری شیرازی
🍃❤🍃_________