eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
من منتظرِ مَقدم مستانهٔ اویم جز مهدیِ زهرا به‌خدا هیچ نخواهم 🌹الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج 🌹تعجیل درفرج صلوات @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
♥كودكى بیش نبودم به تو وابَسته شُدَم ♥این هَم از مَرحَمَتِ مادرِ مولاىِ من است أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ✋ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🤔؟ او داماد صدام بود. به فرمان صدام با چندین سرباز مسلح به کربلا حمله کرد، روبروی حرم امام حسین ایستاد و گفت: تو حسین هستی، من هم حسین هستم، خواهی دید که کدام حسین دیگری را از بین میبرد! حسین کامل، چند سال بعد به جرم خیانت توسط صدام اعدام شد!.... با آل عــ💚ـلی هرکه درافتاد وَرافتاد آیه يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ [8] آنان تصمیم دارند نور خدا را با دهانها و اقدامات خود خاموش کنند، در حالی که خداوند کامل‌کننده نور خویش است، هرچند کافران ناخشنود باشند. (سوره صف آیه۸) ❤️...و حسین نورِ خدا بود...❤️ ☝️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 ۰۰۰ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 26 مرداد ماه 1400 🌞اذان صبح: 04:5 4 ☀️طلوع آفتاب: 06:25 🌝اذان ظهر: 13:08 🌑غروب آفتاب: 19:50 🌖اذان مغرب: 20:9 🌓نیمه شب شرعی: 00:22 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️۰۰۰☝️ "سه شنبه"﷽" "۱۰۰مرتبه" ✨یا ارحم الراحمین✨ ✨ای مهربان ترین مهربانان✨ 🌙دیگرگناه نمی کنم 🌙 🌻 ✅هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعدازحمدیک بارسوره تین توحیدفلق ناس @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
سلام برعلی اکبر امام حسین(ع) ▪السَّلامُ عَلَیكَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِسَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ،صَلَّى اللّه ُعَلَیكَ و عَلى أبیكَ، إذ قالَ فیكَ قَتَلَ اللّه ُ قَوما قَتَلوكَ ،یابُنَی َّما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ و عَلَى انتِهاكِ حُرمَةِ الرَّسولِ!عَلَى الدُّنیا بَعدَكَ العَفا ▪سلام برتو،اى نخستین كُشته از تبار بهترین بازمانده از نسلِ ابراهیم خلیل درودخدا بر تو و بر پدرت،آنگاه كه در باره ات فرمود: ▪«خدا ،بكُشدآن گروهى راكه تو را كُشت . پسرم ! چه جرئتى برخداى مهربان كردند. و چه جسارتى درهتكِ حرمت پیامبر پس از تو،خاك بر سرِ دنیا!» ▪اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ ▪و َعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْن ▪و َعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ▪و َعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
گیسو_کمند_بابا.mp3
11.14M
‍ ▪نوحه حضرت علی اکبر "ع" ▪بالا بلند بابا گیسو کمند بابا ▪حاج محمـود کریـمی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🍃▪️🍃▪️🍃▪️🍃▪️
برخیز از جای خود ، ای گل پرپرم ای اذان گوی من ، ای علی اکبرم بعد تو دنیا جهنّم شده قامتم از داغ تو خم شده غرق آتش بابا شد ، جسمت ارباً اربا شد علی اکبر پسرم😔 ❃ یا علی اکبر (ع) ✦ ✦ ✦ اِرباً اِربٰا شده‌ای... یعنی... اگر جمع شوند همه لشکر من، جمع نگردد بدنت 😭 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
4_5825520681961391013.mp3
7.26M
‍ ▪نوحه حضرت علی اکبر "ع" ▪️نوحه عربی فارسی ترکی ▪مهلا مهلا ای ماه لیلا ▪حاج محمـود کریـمی ▪️پیشنهاد دانلود محشره😭 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ▪️〰▪️〰▪️〰▪️〰▪️
❗️عوارض نخوردن صبحانه: 🔵صبحانه متابولیسم و سوخت و ساز بدن را بالا میبرد ⚪️۸ساعت اول روز چربی سوزی میکند ❌نخوردن صبحانه و حذف آن مساوی ست با چاقی و مختل شدن سیستم گوارش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَّلسلامُ عَلَى الْحُسَیْن وَعَلَى عَلِىِّ بْن الْحُسَیْن ِسلام بر امام حسین(ع) و بر علی اکبر(ع) وجوان رشیدش سلام دوستان خوبم صبح شما بخیر عزاداریتون قبول حق الهی دلتون آرومه آروم باشه و روز تون پر خیر و برکت تقدیم به شما عزاداران حسینی حاجت روا باشید ان شاءالله @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┈••••••┈┈ به نام انسانیت این کلیپ را حتما ببینید☝️ در این ایام بیشتر هوای هم رو داشته باشیم. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ┈┈••••••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨✨✨✨ 🦋" " 💞" الهی آن ده که آن به " 🎤(خواجه عبدالله انصاری) آهنگری با وجود رنج های متعدد به خدا عشق می ورزید. روزی کسی از او پرسید: چگونه می توانی خدایی را که این همه رنج نصیبت کرده دوست داشته باشی؟ 🌟آهنگر گفت: "وقتی تکه آهنی را در کوره قرار میدهم و آن را روی سندان می گذارم و می کوبم تا وسیله ای بسازم؛ اگر به صورت دلخواهم درآمد می دانم که مفید خواهد بود ؛اگرنه آن را کنار می گذارم." همین باعث شده که همیشه به درگاه خداوند دعا کنم که پروردگارا ! مرا در کوره های رنج قرار بده ؛ ولی کنار نگذار... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆زنـدگـی زیــبــاست😍 تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم❤️ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺛﺮﻭﺕ ﻭ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ. ﻣﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ و سرشار از اقتدار هستم. ‌خداوندا سپاسگزارم❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔅 : 🔸 «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وَاكسِر شَهوَتي عَن كُلِّ مَحرَمٍ، وَازوِ حِرصي عَن كُلِّ مَأثَمٍ،وَامنَعني عَن أذى كُلِّ مُؤمِنٍ ومُؤمِنَةٍ ومُسلِمٍ ومُسلِمَةٍ.» 🔹 «بار خدايا! بر محمد و خاندان او درود فرست، و ميل به هر حرامى را در من سركوب كن، و آزمندى به هر گناهى را از من دور گردان، و مرا از آزار رساندن به هر مرد و زن مؤمن و مسلمانى باز دار .» 📚 صحيفة سجّاديّه: دعاء ٣٩ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 💚 امام باقر(علیه السلام): 🔸هیچ کس را حقیر نشمار، شاید همان شخص، محبوب و دوست خدا باشد.❣ 📙بحار؛17:166 ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 🔅 : 🔸 «مَلعونٌ مَلعونٌ مَن وَهَبَ اللّهُ لَه مالاً فلَم يَتَصَدَّقْ مِنهُ بشيءٍ .» 🔹 «ملعون است، ملعون كسى كه خداوند مالى به او ببخشد و او از آن مال صدقه اى ندهد.» 📚 بحار الأنوار : ج ٩٦ ص ١٣٣ ح ٦٧ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ(۲۰۷) ✨در میان مردم کسی است که برای خشنودی خدا، جان خود را می فروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است(۲۰۷) 📚سوره مبارکه البقرة ✍آیه ۲۰۷ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تــــنهايي آدم ها بزرگ است، 👨👧 خیلی بزرگ شاید هم به وسعت یک دریاست، اما ... برای پر کردنش؛ یک لیوان مــــحبت کافیست...!💞 عصرتون دلپذير ☕ 🌸 🥯 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🏴روز هشتم محرم الحرام در این روز آب در خیمه‌های سیدالشهداء علیه‌السلام نایاب شد. 😭 «خوارزمی» در مقتل‌الحسین و «خیابانی» در وقایع‌الایام نوشته‏‌اند که در روز هشتم محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند. 📓قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص 81. الوقایع و الحوادث : ج 2 ص 154. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💟🌿💟 🌿💟 پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در... همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد: ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای. پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت: من تو را کی گفتم ای یار عزیز / کاین کره بگشای و گندم را بریز / آن گره را چون نیارستی گشود/ این گره بگشوندنت دیگر چه بود پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است. ✨پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود. تو مبین اندر درختی یا به چاه/ تو مرا بین که منم مفتاح راه ( مولانا)  ✨در طوفان حوادث و گرفتاری ها دست از شکایت به سوی آسمان بردار، و به داشته هایت نگاهی بینداز، 👌 بی گمان گنجی در پس هر رنجی نهفته است. چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆 🌿💕🌿💕🌿
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘ 🌺☘🌺 ☘🌺 🌺 راسته كه خدا از روح خودش تو بدن انسان دميد چند وقت پيش با پدر و مادرم رفته بوديم رستوران كه هم آشپزخانه بود هم چند تا ميز گذاشته بود براي مشتريها افراد زيادي اونجا نبودن، 3نفر ما بوديم با يه زن و شوهر جوان و يه پيرزن پير مرد كه نهايتا 60-70 سالشون بود ما غذا مون رو سفارش داده بوديم كه يه جوان نسبتا 35 ساله اومد تو رستوران يه چند دقيقه اي گذشته بود كه اون جوانه گوشيش زنگ خورد، البته من با اينكه بهش نزديك بودم ولي صداي زنگ خوردن گوشيش رو نشنيدم، بگذريم شروع كرد با صداي بلند صحبت كردن و بعد از اينكه صحبتش تمام شد رو كرد به همه ما ها و با خوشحالي گفت كه خدا بعد از 8 سال يه بچه بهشون داده و همينطور كه داشت از خوشحالي ذوق ميكرد روكرد به صندوق دار رستوران و گفت اين چند نفر مشتريتون مهمونه من هستن ميخوام شيرينيه بچم رو بهشون بدم. به همشون باقالي پلو با ماهيچه بده، خوب ما همه گيمون با تعجب و خوشحالي داشتيم بهش نگاه ميكرديم كه من از روي صندليم بلند شدم و رفتم طرفش، اول بوسش كردم و بهش تبريك گفتم و بعد بهش گفتم ما قبلا غذا مون رو سفارش داديم و مزاحم شما نميشيم، اما بلاخره با اسرار زياد پول غذاي ما و اون زن و شوهر جوان و اون پيره زن پيره مرد رو حساب كرد و با غذاي خودش كه سفارش داده بود از رستوران خارج شد. خب اين جريان تا اين جاش معمولي و زيبا بود، اما اونجايي خيلي تعجب كردم كه ديشب با دوستام رفتيم سينما كه تو صف براي گرفتن بليط ايستاده بوديم، ناگهان با تعجب همون پسر جوان رو ديدم كه با يه دختر بچه 4-5 ساله ايستاده بود تو صف، از دوستام جدا شدم و يه جوري كه متوجه من نشه نزديكش شدم و باز هم با تعجب ديدم كه دختره داره اون جوان رو بابا خطاب ميكنه. ديگه داشتم از كنجكاوي ميمردم، دل زدم به دريا و رفتم از پشت زدم رو كتفش، به محض اينكه برگشت من رو شناخت، يه ذره رنگ و روش پريد، اول با هم سلام و عليك كرديم بعد من با طعنه بهش گفتم، ماشالله از 2-3 هفته پيش بچتون بدنيا اومدو بزرگم شده، همينطور كه داشتم صحبت ميكردم پريد تو حرفم گفت، داداش او جريان يه دروغ بود، يه دروغ شيرين كه خودم ميدونم و خداي خودم. ديگه با هزار خواهشو تمنا گفت .... اون روز وقتي وارد رستوران شدم دستام كثيف بود و قبل از هر كاري رفتم دستام رو شستم، همينطور كه داشتم دستام رو ميشستم صداي اون پيرمرد و پير زن رو شنيدم البته اونا نميتونستن منو ببينن كه دارن با خنده باهم صحبت ميكنن، پيرزن گفت كاشكي مي شد يكم ولخرجي كني امروز يه باقالي پلو با ماهيچه بخوريم، الان يه سال ميشه كه ماهيچه نخوردم، پير مرده در جوابش گفت، ببين امدي نسازيها قرار شد بريم رستوران و يه سوپ بخريم و برگرديم خونه اينم فقط بخاطر اينكه حوصلت سر رفته بود، من اگه الان هم بخوام ولخرجي كنم نميتونم بخاطر اينكه 18 هزار تومان بيشتر تا سر برج برامون نمونده. همينطور كه داشتن با هم صحبت ميكردن او كسي كه سفارش غذا رو ميگيره اومد سر ميزشون و گفت چي ميل دارين، پيرمرده هم بيدرنگ جواب داد، پسرم ما هردومون مريضيم اگه ميشه دو تا سوپ با يه دونه از اون نوناي داغتون برامون بيار. من تو حالو هواي خودم نبودم همينطور اب باز بود و داشت هدر ميرفت، تمام بدنم سرد شده بود احساس كردم دارم ميميرم، رو كردم به اسمون و گفتم خدا شكرت فقط كمكم كن، بعد امدم بيرون يه جوري فيلم بازي كردم كه اون پير زنه بتونه يه باقالي پلو با ماهيچه بخوره همين. ازش پرسيدم كه چرا ديگه پول غذاي بقيه رو دادي ماهاكه ديگه احتياج نداشتيم، گفت داداشمي، پول غذاي شما كه سهل بود من حاضرم دنياي خودم و بچم رو بدم ولي ابروي يه انسان رو تحقير نكنم، اين و گفت و رفت. يادم نمياد كه باهاش خداحافظي كردم يا نه، ولي يادمه كه چند ساعت روي جدول نشسته بودم و به دروديوار نگاه ميكردم و مبهوت بودم، واقعا راسته كه خدا از روح خودش تو بدن انسان دميد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• براي خواندن داستانهاي زیبا و جذاب لینک زیر را لمس کنید👇 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
👈👇زن زنا کار و... در بنی اسرائیل زنی زناکار بود، که هرکس با دیدن جمال او، به گناه آلوده می شد! درب خانه اش به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق مردان و جوانان را به دام می کشید، هرکس به نزد او می آمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او می داد! عابدی از آنجا می گذشت، ناگهان چشمش به جمال خیره کننده زن افتاد، پول نداشت، پارچه ای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست، وقتی چشم به او دوخت، آه از نهادش برآمد که ای وای بر من که مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با حق! با این عمل تمام خوبی هایم از بین خواهد رفت!! رنگ از صورت عابد پرید، زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از خداوند می ترسم، زن گفت: وای بر تو! بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند. گفت: ای زن! من از خدا می ترسم، مال را به تو حلال کردم مرا رها کن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش تأسف و حسرت می خورد و سخت می گریست! زن را در دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین گناهی بود که می خواست  مرتکب شود، این گونه به وحشت افتاد؛ من سال هاست غرق در گناهم، همان خدایی که از عذابش او ترسید، خدای من هم هست، باید ترس من خیلی شدیدتر از او باشد؛ در همان حال توبه کرد و در را بست و جامه کهنه ای پوشید و روی به عبادت آورد و پیش خود گفت: خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد ازدواج می دهم، شاید با من ازدواج کند! و من از این طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد. بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلش را نشان دادند؛ نزد عابد آمد و داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: برادری دارد که مرد خداست ولی از شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق پنج فرزند عطا کرد که همه از تبلیغ کنندگان دین خدا شدند!. 📚عرفان اسلامی اثر استاد حسین انصاریان. http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
📔 💢نصیحت شیطان 🔥شیطان به حضرت یحیی گفت: می خواهم تو را نصیحت کنم. ✍حضرت یحیی فرمود: من میل به نصیحت تو ندارم؛ ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند.شیطان گفت: مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند: ۱- عده ای مانند شما معصومند، از آنها مأیوسم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند. ۲- دسته ای هم برعکس، در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم. ۳- دسته ای هم هستند که از دست آنها رنج می برم؛ زیرا فریب می خورند؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند. دفعه دیگر نزدیک است که موفق شویم؛ اما آنها به یاد خدا می افتند و از چنگال ما فرار می کنند... ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم... 📚کشکول ممتاز، ص 426 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان