eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
شیر صحرا لقب که بود؟ فرمانده ای که صدام شخصا برای سرش جایزه تعیین کرد. وی فقط با هشت نفر کلاه سبز در دشت عباس کاری کرد که رادیو عراق اعلام کردکه یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقرشده است. درسال 1335 وارد ارتش شد سریعا به نیروهای ویژه پیوست. فارغ التحصیل اولین دوره رنجری درایران بود. دوره سخت چتربازی و تکاوری را در کشور اسکاتلندگذراند. دراسکاتلند در مسابقه نظامی بین تکاوران ارتشهای جهان اول شد وقدرت خود وایران رابرخ کشورهای صاحب نام کشاند. وی اولین کسی بود که در دفاع مقدس نیروهای عراقی را به اسارت گرفت ،او طی نامه ای بصدام او رابه نبرد در دشت عباس فراخواند صدام یک لشکر بفرماندهی ژنرال عبدالحمید معروف به دشت عباس فرستاد ،عبدالحمید کسی بود که در اسکاتلند از این ایرانی شکست خورده و هفتم شده بود،پس ازنبردی نابرابر و طولانی عراقیها شکست خورده و او شخصا ژنرال عبدالحمید را اسیرکرد.بخاطر رشادتش درجنگ به او لقب "شیرصحرا "دادند. وی در عملیات قادر درمنطقه سرسول بشهادت رسید، سرلشکر شهید حسن آبشناسان فرمانده نیروی ویژه ایران بود! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کنه کفشاشو گذاشت زیر سرش و خوابید! طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند. یکی از اون دو نفر گفت: طلاها رو بزاریم پشت اون جعبه... اون یکی گفت: نه اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره! گفتند: امتحانش کنیم کفشاشو از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه! مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد، اونها کفشاشو برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد. گفتند: پس خوابه! طلاها رو بزاریم زیر جعبه. بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو برداره اما اثری از طلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهاش رو بدزدن !! یادمان باشد در زندگی هیچ وقت خودمان را به خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد... @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
بازرگانى در زمان انوشیروان مى زیست و مالى فراوان گرد آورد. پس از سال ها، او که در مملکت نوشیروان غریب بود، تصمیم به بازگشت به دیار خویش گرفت، ولى بدخواهان، نزد پادشاه بدگویى کردند که فلان بازرگان، از برکت تو و سرزمین تو، چنین مال و منال به هم رسانده است و اگر او برود، دیگر بازرگانان هم روش او را در پیش مى گیرند و اندک اندک رونق دیار تو، هیچ مى شود. انوشیروان هم رأى آنها را پسندید و بازرگان را احضار کرد و گفت که اگر مى خواهى، برو؛ ولى بدون اموال. بازرگان گفت: «آنچه پادشاه فرمود، به غایت صواب است و از مصلحت دور نیست. اما آنچه آورده بودم و در شهر تو به باد رفت، اگر پادشاه دو چندان باز تواند داد، ترک همه مال گرفتم. نوشروان گفت: اى شیخ! در این شهر چه آورده اى که باز نتوانم داد؟ گفت: اى مَلِک! جوانى آورده بودم و این مال بدو کسب کرده. جوانى به من باز ده و تمامت مال من باز گیر. نوشیروان از این جواب لطیف متحیّر شد و او را اجازت داد تا به سلامت برفت. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
بلوغ جامعه یه ضرب المثل یونانی هست که میگه: ‏یک جامعه زمانی به بلوغ می‌رسد که کهنسالانش درختانی را بکارند، درحالی که می ‌دانند زیر سایه‌ آنها نخواهند نشست! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شخصی مسجدی ساخت. بهلول از او پرسید : مسجد را برای رضای خدا ساختی یا اینکه بین مردم شناخته شوی؟ شخص پاسخ داد : معلوم است برای رضای خداوند! بهلول خواست اخلاص شخص را بیازماید. در نیمه های شب بهلول رفت و روی دیوار مسجد نوشت این مسجد را بهلول ساخته است صبح که مردم برای ادای نماز به مسجد آمدند نوشته روی دیوار را میخواندند و میگفتن خدا خیرش بدهد آن شخص طاقت نیاورد و فریاد سر داد ایهاالناس بهلول دروغ میگوید این مسجد را من ساختم من از مال خود خرج کردم و شما او را دعای خیر میکنید! بهلول خندید و پاسخ داد معامله تو باخلق بوده نه با خالق! بیایید در زندگیمان با خدا معامله کنیم نه با چشم مردم! ♡• •♡ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
‍ ‍ 🍪 در زمان جوانی، درویشی پیش من آمد و اثر گرسنگی در من دید. مرا به خانه خود خواند و گوشتی پخته پیش من نهاد كه بو گرفته بود و مرا از خوردن آن، كراهت می آمد و رنج می رسید. درویش كه آن حالت را در من دید، شرم زده شد و من نیز خجل گشتم.... برخاستم و همان روز، با جماعتی از یاران، قصد «قادسیه» كردیم. چون به قادسیه رسیدیم راه گم كردیم و هیچ گوشه ای برای اقامت نیافتیم... چند روز صبر كردیم تا به شرف هلاك رسیدیم. پس، حال چنان شد كه از فرط گرسنگی، سگی به قیمت گران خریدیم و بریان كردیم ... و لقمه ای از آن، به من دادند. خواستم تا بخورم، حال آن درویش و طعام گندیده یادم آمد. با خود گفتم؛ این ، جزای آن است كه این درویش، آن روز از من خجل شد... 📚 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
ادویه هایی برای زنان میخک:مانع از ابتلای افراد به آرتروز مفاصل و نیز بالا رفتن سطح کلسترول خون می‌شود سیر:ضد سرطان روده فلفل سیاه: منبع آهن و فیبر فلفل قرمز:ضد چاقی . نابود کننده ی سلولهای سرطانی جعفری:درمان عفونت‌های مجاری اداری در خانم ها و تنظیم هورمن های زنانه زنجبیل: تنظیم عادت ماهانه، ضد عفونی کننده زیره: جلوگیری ازافتادگی رحم و تخمدان، پوست زیبا، جلوگیری ازعفونت زعفران: تقویت سیستم ایمنی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ انسان بودن زيادسخت نيست کافيست مهرباني کني زبانت که نيش نداشته باشد وکسي رانرنجاند همين انسانيت است! وقتي براي همه خيربخواهي همين انسانيت است! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
5.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼 یا صاحب الزمان ادرکنی بازدلم هوای دارد هوای آن گنبد بیکران دارد به یاد حرم سبز و زیبایت اشک در چشمان من مکان دارد چه درد غریبی است درد دل تنگی! دل تنگم هوای صاحب الزمان دارد. 🌼 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
اَمّ یُجیبُ المُضطّرَ اِذا دعاهُ وَیَڪشِفُ السوء بیاییدبراے همہ مریض ها ، چہ در خانہ یا بیمارستان دعا ڪنیم خدایاڪشورم را ازبلا نجات بده 🌹 الهے آمین🌹 💎✨ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
463.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 پروردگارا ! به هر چه بنگرم... تـو در آن آشکاری . 🌸 و چه مبارک است روزی که با نام زیبای تو‌‌‌ و با توکل بر اسم اعظمت. آغاز می گردد ای صاحب کرامت ❣بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ❣ الهی به امید تو ... پناهمان باش ای بهترین @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
601.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شروع روز باصلوات برمحمدوآل محمد 💛 امام صادق (ع) ؛ همیشه میان دعا و پذیرفته شدنش حجاب و پرده اے قرار دارد تا اینکه دعا کننده بر محمد ص و آل آن حضرت صلوات فرستد 📚 اصول کافی ح ۳۱۵۰ 🍂اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🍁مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🍂وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم ‎‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh