eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️💠 🔸🔶 و قَضي‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَريماً / آیه 23 و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هر گاه یکی از آن دو ، یا هر دوی آنها ، نزد تو به سن پیری رسند ، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو! 🔸🔶 و اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّياني‏ صَغيراً / آیه 24 و بالهای تواضع خویش را از محبّت و لطف ، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند ، مشمول رحمتشان قرار ده!» 💎امام على عليه السلام: سخت‏ترين غصّه‏ ها، از دست دادن فرصت‏هاست أشَدُّ الغُصَصِ فَوتُ الفُرَصِ غررالحكم حدیث3215 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ ۰۰۰۰ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 15 دی ماه 1400 🌞اذان صبح: 05:45 ☀️طلوع آفتاب: 07:14 🌝اذان ظهر: 12:10 🌑غروب آفتاب: 17:05 🌖اذان مغرب: 17:25 🌓نیمه شب شرعی: 23:24 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺 چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه 🌼اى زنده ، اى پاينده 🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم 🌼این ذکر موجب عزت دائمی میشود ۴شنبہ ✍هرڪس این نماز را روز 4 شنبه بخواند خداوند توبه او را از هر گناهے باشد مے‌پذیرد 4 رکعتست درهر رکعت بعد از حمد 1 توحید و1 قدر 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔐 هیچ قفلی وجود ندارد، شما محدود نیستید، هرگز اسارتی وجود ندارد. 🔸 مثل داستان شخصی که به یک سیاه چال انداخته شده‌ و سالها در سیاه چال بود. اما همه او را فراموش کرده‌ بودند. عده‌ای فقط هر روز نوعی غذا را زیر سلول وی قرار می‌دادند و می‌رفتند. 🔸 او سالها در آنجا نشسته بود و گریه می‌کرد و می‌گفت: "چطور شد که من اسیر شدم؟" و از این موقعیت خود ابراز تاسف می‌کرد. 🔸 روزی پس از سالها اسارت، او از دست خودش بسیار عصبانی شد و گفت: "من دیگر اهمیتی نمی‌دهم که بمیرم یا زنده بمانم، من دیگر به هیچ چیزی اهمیت نمی‌دهم". 🔸او رفت تا سرش را به دیوار بکوبد و به علت نبود نور کافی، سرش به درب سیاه چال خورد و درب باز شد. او فهمید که درب برای همیشه باز بوده و هرگز قفل نبود. 🔸اما او بیست سال در زندانی بود که هرگز دربش قفل نبود. تنها زمانی که او شجاعتِ ایستادن و فرارفتن از ترس را پیدا کرد، فهمید که درب باز است. 🔸بنابراین، ما نیز به همین ترتیب هستیم. ما خود را محدود به احساس، محدود به بدن، محدود به شرایط کرده‌ایم. ما فکر می‌کنیم که یک انسانی هستیم در معرض بیماری، کارما، مشکلات. 🔸شما فقط در بند سیستم باوری خود هستید. اما در حقیقت کسی نیست که در بند باشد. هیچ دربی قفل نیست، شما آزاد هستید. 👤 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪السلام علیک یا فاطمه الزهرا به خط میخی ... در، روی پهلوی نوشته بود که (س) به عشق سوخت ▪یا حضرت زهرا(ی) ▪ایام شهادت حضرت زهرا س تسلیت🖤 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🎋 باعث افزایش شادابی پوست می شود و سیاهی زیر چشم را کاهش می دهد! ☕️ ❌صبحانه هیچگاه سوسیس و کالباس و ترشیجات نخورید ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز آمده تا که عشق ابراز کنی لبخند زنان پنجره را باز کنی هر روز تو یک منظره از زیبایی‌ست گر با نام خدا روز خود آغازکنی 🌹 سلام روزتون بخیر و شادی 🌹چهارشنبه تون زیبا @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم🌷 امروز با ناب‌ترین نیت‌ها در جهت والاترین خیر و صلاح همه کار میکنم و ایمان دارم خدا در هر لحظه پشتیبان و بهترین یار من است خدایا سپاسگزارم❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💚الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : 🔸مَن خافَ اللّه َ أخافَ اللّه ُ مِنهُ كُلَّ شَيءٍ ، 🔸و مَن لَم يَخَفِ اللّه َ أخافَهُ اللّه ُ مِن كُلِّ شَيءٍ . 📚الكافي : 2/68/3 💚امام صادق عليه السلام : 🍃آنکه از خدا بترسد، خداوند همه چيز را از او بترساند و هركه از خدا نترسد خداوند او را از همه چيز ترسان كند.🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
در اماکن عمومی ❓سؤال: استعمال دخانیات در اداره‌های دولتی و اماکن عمومی چه حکمی دارد؟ پاسخ: اگر بر خلاف مقررّات داخلی ادارات و اماکن عمومی باشد و یا موجب اذیت و ناراحتی دیگران و یا ضرر رساندن به آنان شود، جایز نیست. 🔹منبع: پایگاه اطلا‌ع‌رسانی دفتر رهبر معظم انقلاب @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ قَٰتِلُوا۟ ٱلَّذِينَ يَلُونَكُم ✨مِّنَ ٱلْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا۟ فِيكُمْ غِلْظَةًۭ ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ ✨أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ (۱۲۳) ✨اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، ✨با كافرانى كه مجاور شما هستند ✨نبرد كنيد؛ ✨و آنان بايد در شما شدت و خشونت ✨(و قاطعیت) بيابند؛ ✨و بدانيد كه خداوند با پرهیزکاران است(۱۲۳) 📚سوره مبارکه التوبه ✍ آیه ۱۲۳ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🦋در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!! به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت: 🌷این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند. شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش اینهمه عظمت را ندارد. ساعتی بعد عقب ماند، 🌷به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد. میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می خواهد از شوق بال در آورد. این است "رسم رفاقت..." در "غیاب" یکدیگر" حافظ آبروی" هم باشیم...♥️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
داستانک ✍دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی می‌کرد. نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشه‌ای از اتاق رفت و زار زار گریست. گفت: «خدایا من چه گناهی کرده‌ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ام. من خود، خود را مقطوع‌النسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی‌ام را از من نگیر.» گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.» 💥از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ترین لغت‌نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد. ‌http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🍃قحطی در سالی که قحطی بیداد کرده بود و همه مردم زانوی غم به بغل گرفته بودند، مرد عارفی از کوچه‌ای می‌گذشت، غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است. به او گفت: «چه طور در چنین وضعی می‌خندی و شادی می‌کنی؟» غلام جواب داد: «من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می‌کنم روزی مرا می‌دهد، پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟» مرد عارف گفت: «از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی‌دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم!» http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
✍ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﭘﻠﯽ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ …ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮐﻤﮏ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ …ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ … ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎﺗﺘﻮﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﺗﻮﻥ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ . ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺗﻮﺍﻧﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .…ﺑﻴﺮﻭﻧﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ …ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻧﺎ ﺷﻨﻮﺍﺳﺖ . دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ! ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﺖ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
💠 همسایه ابوبصیر ابوبصیر می گوید : یکی از اعوان و عمال سلاطین جور در همسایگی من زندگی می کرد . اموالی را از راه حرام به دست آورده بود ، منزلش مرکز فساد و عیش و نوش و لهو و رقص و غنا بود و من در مجاورت او در رنج و عذاب بودم و راه چاره ای نمی یافتم . بارها او را نصیحت کردم ولی سودی نداشت . تا این که سرانجام روزی زیاد اصرار کردم تا شاید برگردد ، به من گفت : فلانی ! من اسیر و گرفتار شیطان شده ام ، به عیش و نوش و گناه عادت کرده ام و نمی توانم ترک کنم . بیمارم ولی نمی توانم خودم را معالجه کنم . تو برای من همسایه خوبی هستی و من همسایه ای بدم . چه کنم اسیر هوا و هوسم ، و راه نجاتی نمی یابم . وقتی خدمت امام صادق (ع ) رسیدی احوال مرا بر آن حضرت عرضه بدار ، شاید برایم راه نجاتی سراغ داشته باشد . ابوبصیر می گوید : از سخن آن مرد متاءثر شدم . صبر کردم تا چندی بعد که از کوفه به قصد زیارت امام صادق (ع ) به مدینه رفتم . وقتی خدمت امام شرفیاب شدم ، احوال همسایه و سخنانش را برای آن حضرت بیان کردم فرمود : آنگاه که به کوفه برگشتی ، آن مرد به دیدن تو می آید . به او بگو : جعفر بن محمد گفت : اخرج مما انت فیه و اءنا اءضمن لک الجنة از گناهانت دست بردار که من بهشت را برای تو ضامن می شوم . ابوبصیر می گوید : بعد از این که کارهایم را انجام دادم به کوفه برگشتم . مردم به دیدنم می آمدند و در این میان مرد همسایه نیز به دیدنم آمد . بعد از احوال پرسی ، خواست بیرون برود ، اشاره کردم بمان با تو کاری دارم . وقتی منزل خلوت شد به او گفتم : من احوال تو را به حضرت صادق (ع ) عرض کردم . فرمود : وقتی به کوفه برگشتی سلام مرا به او برسان و بگو که تو از گناه دست بردار و من بهشت را برایت تضمین می کنم . پیام کوتاه امام آنچنان بر قلب آن مرد نشست که شروع به گریه کرد . بعد از آن ، به من گفت : فلانی ! تو را به خدا سوگند جعفر بن محمد چنین گفت ؟ من قسم خوردم که پیام مذکور عین سخن امام است . گفت : همین سخن مرا کافی است . این را بگفت و از منزل بیرون رفت . تا چند روز دیگر از او خبری نداشتم . روزی برایم پیغام فرستاد که به نزد من بیا با تو کاری دارم . دعوتش را اجابت کردم و به در خانه اش رفتم از پشت در مرا صدا زد و گفت : ای ابابصیر ! تمام اموال حرامی را که به دست آورده بودم به صاحبانش رد کردم حتی لباسهایم را نیز دادم و الآن برهنه و عریان پشت در هستم . ای ابابصیر ! من به دستور امام صادق (ع ) عمل کردم و از تمام گناهان دست کشیدم . ابوبصیر می گوید : از توبه و دگرگونی مرد همسایه خشنود شدم و از تاءثیر کلام امام به شگفتی افتادم ، به منزل باز گشته ، مقداری لباس و غذا تهیه کردم و برایش بردم چندی بعد باز مرا خواست ، به منزلش رفتم دیدم بیمار و علیل است . تا مدتی بیمار بود و من مدتی او را عیادت و احوال پرسی و پرستاری می کردم ، ولی معالجات سودی نداشت . تا این که روزی حالش بسیار بد شد و به حالت احتضار در آمد . بر بالینش نشسته بودم و او در حال جان دادن بود . ناگاه به هوش آمد و گفت : ای ابوبصیر ! امام جعفر صادق (ع ) به وعده اش وفا کرد . این را گفت و دنیا را وداع نمود . بعد از چندی به سفر حج مشرف شدم و خدمت امام صادق (ع ) رسیدم یک پایم در دالان و پای دیگرم در صحن خانه بود که امام صادق (ع ) فرمود : ای ابوبصیر ! ما درباره همسایه تو ، به وعده خودمان وفا کردیم و بهشت را که برایش ضامن شده بودیم ، دادیم . @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💠 نمک شناس یا نمک به حرام ؟ ! 🔆یکی از اخیار اصفهان که به علامه مجلسی ارادت داشت شبی بعد از نماز جماعت خدمت ایشان آمد و گفت : گرفتاری مهمی برایم پیش آمده است . علامه مجلسی گفت : چه گرفتاری ؟ آن مرد گفت : لوطی باشی محل ، به من خبر داده است که امشب با دوستانش می خواهند به خانه من بیایند و شام میهمان من باشند و قهرا می دانم اسباب لهو و لعب را هم می آورند و موجبات ناراحتی ما را فراهم می کنند و ما را در حرام می اندازند . 🔆علامه مجلسی گفت : خودم می آیم و به لطف خداوند مساءله آنرا آنطوری که خدا بخواهد حل و فصل می کنم . جناب علامه از راه مسجد جلوتر از میهمانها به خانه آن مرد رسید ، وقتی بعد از مدتی لوطی باشی و رفقایش وارد شدند ، ناگهان چشمشان به شیخ الاسلام اصفهان ؛ مرحوم مجلسی افتاد ، تنبک و تنبورهای خود را پنهان کردند و مؤ دبانه در محضر او نشستند . اما لوطی باشی از میزبان سخت ناراحت و دلگیر شده که او علامه مجلسی را موی دماغ و مزاحم عیششان کرده بود . 🔆لوطی باشی شروع به سخن گفتن کرد و گفت : جناب مجلسی ! ما لوطیها صفات خوبی هم داریم ، کمتر از اهل علم هم نیستیم . مجلسی گفت : من که چیزی از خوبیهای شما نمی دانم . لوطی باشی گفت : جناب مجلسی تو با ما معاشرت نداری که بدانی ما چه صفات خوبی داریم ؛ ما در نمک شناسی بی نظیریم . لوطی کسی هست که اگر نمک کسی را چشید تا آخر عمر یادش نمی رود و به صاحب نمک خیانت نمی کند . علامه گفت : من این حرف شما را نمی توانم بپذیرم که شما نمک شناسید و نمکدان نمی شکنید . بگو ببینم چند سال از سن شما می گذرد ؟ لوطی باشی گفت : چهل سال . علامه مجلسی گفت : چهل سال است نعمت خدا را می خوری و معصیت خدا را می کنی ای نمک به حرام ! 🔆این جمله را که گفت مثل آبی که به آتش بریزند لوطی باشی خاموش شد و راستی که او را تحت تاءثیر قرار داد تا آخر مجلس دیگر یک کلمه هم حرف نزد و در فکر فرو رفت . مجلس تمام شد و هر کس به خانه اش رفت . لوطی هم به خانه اش رفت تا بخوابد اما مگر خوابش می برد ! بله درست گفت چهل سال عوض نمک شناسی نسبت به کسی که به او همه چیز داده ؛ سلامتی ، بضاعت ، ثروت ، و . . . نمک بحرامی کرده فکر کرد و فکر کرد تا آخر تصمیم خود را گرفت . فردا صبح پس از اذان ، علامه مجلسی شنید که کسی در خانه اش را می زند ، در را باز کرد ، دید لوطی باشی است . گفت : آقای شیخ ! آیا اگر من توبه کنم خدا مرا می بخشد و می آمرزد و قبولم می کند ؟ علامه مجلسی گفت : بله ، البته خدا کریم و غفور است ، انسان هر قدر هم گناهش زیاد باشد اما اگر حقیقتا پشیمان شود و به درگاه خداوند بزرگ توبه کند خداوند تعالی گناهان او را می بخشد و او را قبول می کند . لوطی باشی گفت : من پشیمانم و توبه کردم تو از خدا بخواه تا مرا بیامرزد . @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
‍ ‍ 💕 در دبستانی،معلمی به بچه ها گفت آرزوهاشونو بنویسن . اون نوشته های بچه ها رو جمع کرد و به خونه برد . یکی از برگه‌ها ؛ معلم رو خیلی متاثر کرد . در همون اثنای خوندن بود که همسرش وارد شد و دید که اشک از چشمای خانمش جاریه . پرسید، چی شده؟ چرا اینقدر ناراحتی ؟ زن جواب داد، این انشا را بخوان؛ امروز یکی از شاگردانم نوشته . گفتم آرزوهایشان را بنویسند و اون اینجوری نوشته . مرد کاغذ را برداشت و خواند. متن انشا اینگونه بود: "خدایا، می‌خواهم آرزویی داشته باشم که مثل همیشه نباشد؛ مخصوص است. می‌خواهم که مرا به تلویزیون تبدیل کنی.می‌خواهم که جایش را بگیرم. جای تلویزیونی را که در منزل داریم بگیرم. می‌خواهم که جایی مخصوص خودم داشته باشم و خانواده‌ام اطراف من حلقه بزنند.می‌خواهم وقتی که حرف می‌زنم مرا جدّی بگیرند؛ می‌خواهم که مرکز توجّه باشم و بی آن که سؤالی بپرسند یا حرفم را قطع کنند بگذارند حرفم را بزنم. دلم می‌خواهد همانطور که وقتی تلویزیون خراب است و به آن می‌رسند، به من هم برسند و توجّه کنند. دلم می‌خواهد پدرم، وقتی از سر کار برمی‌گردد، حتّی وقتی که خسته است، قدری با من باشد. و مادرم، وقتی غمگین و ناراحت است، به جای بی‌توجّهی، به سوی من بیاید. و دوست دارم، برادرانم برای این که با من باشند با یکدیگر دعوا کنند ... دوست دارم خانواده هر از گاهی همه چیز را کنار بگذارند و فقط وقتشان را با من بگذرانند. و نکتۀ آخر که اهمّیتش کمتر از بقیه نیست این که مرا تلویزیونی کن تا بتوانم آنها را خوشحال و سرگرم کنم. خدایا، فکر نکنم زیاد چیزی از تو خواسته باشم. فقط دوست دارم مثل هر تلویزیونی زندگی کنم." انشا به پایان رسید. مرد نگاهی به همسرش کرد و گفت، "عجب پدر و مادر وحشتناکی‌اند!" زن سرش را بالا گرفت و گفت، "این انشا را دخترمان نوشته".... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
از خواص سیر غافل نباشیم🧄 سعی کنیم آنرا حتی المقدور هفته ای یکبار در غذایمان استفاده کنیم.. ضد سرطان/آنتی بیوتیک قوی/مفید برای بیش از هفتادنوع بیماری/ سیر معجزه طبیعت است🧄 ✍فواید مصرف سیر بصورت ناشتا : 👈درمان عفونت های تنفسی 👈درمان زخم معده و درد ریه 👈برطرف کننده ی سرفه 👈بهبود سرماخوردگی 👈دشمن سنگ کلیه 👈کاهش فشار و چربی خون @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ بیشتر آدما با چنان عجله و شتابی به سمت داشتن زندگی خوب حركت می كنن كه از كنارش رد می شن. زندگی پر از فرصت هاست، فرصت ها رو از دست نده... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀یافاطمه الزهرا 🖤یک روز دگر مانده 🥀زمین خم بشود 🖤سایه مادر سادات زجهاڹ 🥀کم بشود 🖤چند روز دگر 🥀باز علی میگوید 🖤میخ و دیوار به پهلوی 🥀تو مرهم بشود 🏴شهادت بانوی دوعالم حضرت فاطمه (س) تسلیت 🏴 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
26.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 خدایا🤲 تو را به رحمتت قسم زندگیمان را به گوشه چادری پیوند بزن،که  فردای قیامت به برکت نامش، شفیع ما باشـد آمین یا رَبَّ 💔 يا فاطِمَةُ الزَّهْراَّءُ، يا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يا سَيِّدَتَنا و َمَوْلاتَنا، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا  و َتَوَسَّلْنا بِكِ اِلَى اللّهِ، و َقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهَة ًعِنْدَ اللَهِ، اِشْفَعى لَنا عِنْدَ اللَهِ 💔 دست ما راهم بگیر حضرت مادر .. ⭐️ 🏴 🖤اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـرج @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
امیدوارم دراین شب عزیز 🏴 💚پيامبر(ص) مشکل گشای غمهاتون✨ 💚حسین(ع) خريدار اشكهاتون✨ 💚عباس(ع) گره گشای کارهاتون✨ 💚ومهدی فاطمه(عج) سايبان دلهاتون باشه✨ شبتون فاطمی ____🍃🌸🍃____ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔴 پویش بزرگ حذف اینستاگرام بعد از انجام عملیات تروریستی بدافزار اینستاگرام و حذف تصاویر و بایکوت هشتگ های مربوط به سردار عزیز با واکنش های شدید و یکپارچه مردم ایران همراه شده بود اما متأسفانه اینستاگرام آمریکایی حتی حاضر به عذرخواهی هم نشد و بی احترامی به سردار عزیز ایرانیان را ادامه داد‼️ لذا در یک پویش بزرگ همه با هم با حذف بد افزار اینستاگرام جوابی محکم میدهیم و ذلت نمیپذیریم✊🏾 #⃣ آموزش حذف اکانت اینستاگرام: http://yun.ir/w4ei18 پویش برخورد محکم با اینستاگرام رو هم امضاء کنید👇 https://farsnews.ir/my/c/114241