eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
💙بنام خداوند بخشنده و مهربان💙 ☀️هر روزت رو با خلق و خويى شكرگزار شروع كن🌸 امروز ☀️ فقط چند دقیقه آروم بشیند و  بابت چیزایی که دارید شاکر باشید به آرامش خوبی خواهید رسید...😇 🔹بسم الله الرحمن الرحیم🔹 💙الهی به امیدتو💙 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شروع روزمان باصلوات برمحمدوآل محمدوعجل فرجهم 💙الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💙 💎امام صادق علیه السلام : 🔹 چون عصر روز پنجشنبه مى‏ شود ملائکه از آسمان 💙به زیر مى ‏آیند با قلمهاى طلا و صحیفه ‏هاى نقره 🔹و نمى ‏نویسند در پسین پنجشنبه و شب جمعه و 🔹روز جمعه تا آفتاب غروب کند بغیر 💙از صلوات بر محمد و آل محمد ✍پی نوشت: 📚کلیات مفاتیح الجنان ‎‌‌‌‌‌‌‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💎صبحم، به نامِ اربابم حسین(علیه السلام) عالم، به عشقِ روی تو بیدار می شود هر روز، عا‌شقـانِ تو  بسیـارمی شود وقتی،سـلام می دَهَمت، در نگاهِ من تصویرِ کربلای  تو، تکرار می شود 💙 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ع ‎‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╰🌸❀✰﷽✰❀🌸╮✎ 🌿 «و چهارپایان را برای شما آفریده که در آنها برایتان وسیلۀ گرما و بهره‌هایی دیگر است، واز آنها می‌خورید». 🌿 «و برایتان در آنها زیبایی است وقتیکه آنها را (شامگاهان از چرا) باز می‌آورید و آنگاه که آنها را (بامدادن به چرا) روانه می‌کنید». 🌿«و بارهایتان را به شهر و سرزمینی حمل می‌کنند که جز با رنج فراوان بدان نمی‌رسید، بی‌گمان پروردگارتان رئوف و مهربان است». 📜 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ═══════ೋ❁࿐
☝️ ۰۰۰ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 7 بهمن ماه 1400 🌞اذان صبح: 05:40 ☀️طلوع آفتاب: 07:07 🌝اذان ظهر: 12:17 🌑غروب آفتاب: 17:27 🌖اذان مغرب: 17:46 🌓نیمه شب شرعی: 23:343 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙 🥀لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين 💥معبودي جز خدا نيست 💥پادشاه برحق آشكار ➖➖➖➖➖➖ 💎روز ۵شنبه ۲ رڪعت نمازبـہ نیت ڪسب مال وثروت بخواند‌ و سپس《سوره یاسین》بخواند و این‌عمل را تا ۳ روز انجام دهد بهتر است 📚گوهر شب چراغ ۱۵۷/ ۲ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 دوستی نقل می‌کرد: روزی عالم و عارف ربانی، استاد اخلاق آیت‌الله حق‌شناس موقع شروع نماز، نماز جماعتی که خودشون پیش نماز بودند را رها کردند و رفتند! و دقایقی بعد با تاخیر وارد شدن و نماز رو‌ خوندن؛ . بعد نماز بازاریان به ایشان اعتراض کردند که: حضرت آقا ما مشتری داریم؛ چقدر باید منتظر شما بشیم؟! ایشان فرمود: اعتراض نکنید! دفعه قبل اتفاقی رخ داد! چند وقت پیش مرد گرفتاری به من مراجعه کرد و درخواست کمک مالی کرد؛ پولی در بساط نداشتم و از ایشان عذر خواستم… و به نماز جماعت ادامه دادم...‌ مدتها (از عالم غیب) نماز مرا قبول نمی‌کردند و من هر چه التماس میکردم و زار میزدم عذر منو قبول نمیکردن و بهم می‌فرمودن: آقای حق‌شناس پول نداشتی، قبول! آیا اعتبار هم نداشتی ؟! چه کسی به تو آبرو داده؟ چه کسی به تو عزت و اعتبار داده؟ تو اراده کنی جماعت اهل انفاق هستن... امروز باز هم گرفتاری از من درخواستی کرد و من پولی نداشتم و ایشان رو به حجره دوستان بردم و مشکلشون حل شد... آقایان فردا از اعتبارات همه سوال خواهد شد. خود دانید! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم ها را تحقیر نکن ، عقده ای درونشان رشد می کند ، هیتلر می شوند و دنیایت را به آتش می کشند ... برای آدم ها توضیح بده و شفاف باش ، وگرنه دائی جان ناپلئون می شوند و با تردیدهایشان زیر و رویت می کنند ... آدم ها را دست کم نگیر ، وگرنه چرچیل می شوند و بنیانت را از ریشه می بُرند ... آدم ها را تهدید نکن ، وگرنه آل کاپون می شوند و می افتند به جانِ آرامش و امنیتت ... با آدم ها اگر آدم وار برخورد کنی ، برایت خودشان می مانند و زیبایی هایِ وجودشان را می بینی ... غیر از این باشی ؛ غیر از این خواهند بود ... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾باز پنج شنبه آمد 🕯روزدلتنگی 🌾روزخاطرت 🕯روزاشک و حسرت 🌾روزبی قراری 🕯روزحس کردن جای خالی 🌾مسافران بهشتی 🕯روزخواندن فاتحه وصلوات 🌾الهی روحشان شاد و یادشان گرامی ‎‌‌‌‌‌‌‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
دو فنجان چای به اندازه 5 وعده سبزی، آنتی اكسیدان دارد براساس تحقیقات چای از تشكیل لخته‌های خونی در سرخرگ‌ جلوگیری میكند ، مصرف روزانه 3 فنجان چای از حمله قلبی و سکته مغزی جلوگیری میکند @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـ😊ــلام✋ پنجشنبہ تون به عافیت و نیکی صبحتون ☀️ پراز عشق و امید وسرشار از اتفاقهای عالی👌 امیدوارم زندگی به کامتون وخوشبختی سرنوشتتون و سایه عشق مهمان💖 همیشگی دلتون باشه آخر هفته خوبی داشته باشید ‎‌‌‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم🦋 کامیابی تقدیر الهی من است؛ عشقِ الهی در من جاریست. و من هم اکنون در روندِ تحقق خواسته‌هایم قدم بر می‌دارم. خدایا سپاسگزارم❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💎حضرت امام محمد باقر علیه السلام میفرمایند: 🌷کودکان به واسطه درستکاری پدرانشان از انحرافات محفوظ می مانند🌷 📚بحار الانوار ،جلد۷۸،ص۲۳۶ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️کلیپ کوتاه احکام شرعی ➖〰➖〰➖〰➖〰➖ ﷽ ❓پرسش بدهي که صاحبش را نميتوانيم پيداکنيم چطور پرداخت شود؟ 📝پاسخ تحقیق کنید و تمام تلاش خود را برای پیدا کردن صاحبش انجام دهید تا مال را به صاحبش برگردانید اگر از یافتن صاحبش ناامید شدید با اجازه از دفتر مرجع تقلید آن را به فقیر بدهید. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ ✨أَفَلَا يُؤْمِنُونَ(٣٠) ✨ و هر چيز زنده‏ اى را از آب پديد آورديم ✨آيا باز هم ايمان نمى ‏آورند(٣٠) 📚سوره مبارکه انبیاء ✍آیه ۳۰ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 🌺 اثر نماز بر روح و روان ما 🔹وقتی به یک لیوان آب بگوییم: دوستت دارم، مولکول هایش زیبا می شود و برعکس در صورتی که به همان آب بگوییم: دوستت ندارم، مولکول هایش زشت می شود. 🔹 «ای مو تو» دانشمند ژاپنی به یک لیوان آب دعا خواند و از مولکول هایش عکس گرفت. خیلی زیبا شده بودند و به یک لیوان آب دیگر دعا نخواند مولکول هایش زیبا نبودند. ❤ خداوند کلمات مخصوصی را انتخاب کرده که هر روز بخوانیم و از آثارش بهره مند شویم. دو سوم بدن ما از آب تشکیل شده است و از نظر همان آزمایش دانشمند ژاپنی نیز، اثرگذاری بسیاری در روح و روان و حتی جسم دارد؛ ❤ و خداوند فرمود: « إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر ؛ انسان را از فحشا و منکر باز می دارد.» 📚 زیر این حرف ها خط بکشید؛ ص ۶۶ 🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💕‌ ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ .. ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩ ﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮرﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ.. ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ، ﻭ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ و در عوض غذا را به دهان پدر میگذاشت.. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ، ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ ﻭ ﻋﯿﻨﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ .. ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻣﯿﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ!! ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ . ﺩﺭ این هنگام ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ بلند شد و ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ؛ . ﭘﺴﺮ.. ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑني ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟! . ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺳﺦ داﺩ؛ خیر ﺟﻨﺎﺏ . ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﮕﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ . ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ، ﭘﺴﺮم. ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ . ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ.. ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﺍﻥ.. و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ.. ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
💕فرشته ایی پیر، ماموریتی در زمین بر عهده داشت٬ فرشته ایی جوان نیز با او همراه شد. آنها برای گذراندن شب٬ در خانه یک خانواده ثروتمند فرود آمدند. رفتار خانواده نامناسب بود. آنها دو فرشته را به مهمانخانه مجللشان راه ندادند٬ بلکه زیرزمین سرد خانه را در اختیار آنها گذاشتند. فرشته پیر در دیوار زیر زمین شکافی دید و آن را تعمیر کرد. فرشته جوان که از رفتار نامناسب صاحبان خانه خشمگین بود، از تعمیر آن دیوار شگفت زده شد ولی فرشته پیر پاسخ داد :«همه امور بدان گونه که می نمایند نیستند.» شب بعد٬ این دو فرشته به منزل یک خانواده فقیر ولی بسیار مهمان نواز رفتند. بعد از خوردن غذایی مختصر٬ زن و مرد فقیر٬ رختخواب خود را در اختیار دو فرشته گذاشتند. صبح روز بعد٬ فرشتگان٬ زن و مرد فقیر را گریان دیدند. گاو آنها که شیرش تنها وسیله گذران زندگیشان بود٬ در مزرعه مرده بود. فرشته جوان عصبانی شد و از فرشته پیر پرسید: «چرا گذاشتی چنین اتفاقی بیفتد؟ خانواده قبلی همه چیز داشتند و با این حال تو کمکشان کردی٬ اما این خانواده دارایی اندکی دارند و تو گذاشتی که گاوشان هم بمیرد.» فرشته پیر پاسخ داد: «وقتی در زیرزمین آن خانواده ثروتمند بودیم٬ دیدم که در شکاف دیوار کیسه ای طلا وجود دارد. از آنجا که آنان بسیار حریص و بددل بودند٬ شکاف را بستم و طلاها را از دیدشان مخفی کردم. دیشب وقتی در رختخواب زن و مرد فقیر خوابیده بودیم٬ فرشته مرگ برای گرفتن جان زن فقیر آمد و من به جایش آن گاو را به او دادام. همه امور بدان گونه که می نمایند نیستند.» افسوس که ما دیر می فهمیم. ─┅─═इई ❄️🌼❄️ईइ═─┅─ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
تعهد ، غیرت ، شجاعت نگهبانى كه استاندار وهمراهان را به باغ شاهزاده ماهان راه نداد!؟ حدود ظهر بود كه تصميم گرفتيم به ماهان برويم وضمن بازديد از باغ شاهزاده كه باز سازى ان در دستور كار قرار داشت ومتاسفانه در استانه تخريب و ويرانى قرار گرفته بود ساعاتى رادر فضای ارام و دلنشينش سپری كنيم پيكان ابى شخصى اقاى مرعشى كه معمولا در سفرهاى تفريحى و غير دولتى استفاده مى شد ما را به باغ رساند با كوبيدن درب اصلى باغ نگهبانى كه در بام عمارت ورودى قرار داشت با صدای بلند گفت فصل برداشت ميوه است وكسى حق ورود به باغ را ندارد اقای مرعشی استاندار با خنده وسلام واحوالپرسى خطاب به نگهبان گفت برادر اقايون از روساى استان ومن هم راننده ايشان هستم درب را باز كن براى بازديد امده اند نگهبان گفت به قيافتون هم نميخوره بلف نزن اگر اومديد ميوه بخوريد بريد باغهاى ديگه اينجا باغ مردم و ميوه بيت المال است ومن هم اجازه نميدم حتى يك دانه ميوه هم بخوريد! اقای مرعشى كه با زبانش مار را از سوراخ بيرون مي كشد وهمين زبانش هم هست كه گاه به عرش و انگاه كه به زخم زبان بدل مى شود به فرشش كوبيده !؟ همه راه هاى ممكن وحتى پيشنهاد يك ماه حقوق در ازاى باز كردن در را بى نتيجه ميديد رو به اقای اخلاقى نيا ( نماينده وقت قائم مقام رهبرى در دانشگاه هاى كرمان ) كرد وگفت حاج اقا شما عمامه اتان را بگذاريد شايد به احترام وترس از شما درب را باز كند واجازه ورود بدهد! حالا ديگر همه ما از پيكان پياده وبا خنده صحنه مذاكره سخت حاكم كرمان ونگهبان باغ را تماشا ميكرديم. نگهبان وقتی حجت الاسلام اخلاقى نيا را با عبا و عمامه ديد با خنده گفت اين لباسها رو از كجا اوردين وبعد ادامه داد امروز هر كى ميخواد خلافى بكنه واز دست مأمورا در بره از اين لباس سوء استفاده ميكنه چند وقت پيش يه قاچاقچى رو دستگيركردن كه لباس روحانیت رو پوشيده بوده بريد خجالت بكشيد. حسين اقا اينبار دومين برگ خود را در مذاكره سخت با نگهبان رو كرد وبا اشاره به اسحاق گفت برادر ايشان اقاى اسحاق جهانگيرى نماينده جيرفت هستندو نگهبان بلافاصله گفت همين سياه سوله وخطاب به اسحاق گفت بچه بمى !؟از خنده روده بر شده بوديم اقاى مرعشى كه كم كم عصبانى شده بود با اشاره به حسين اقا اسكندری گفت ايشان قائم مقام استاندار و بنده حسين مرعشى استاندار كرمان هستم وبا تحكم ادامه داد درب را باز كن نگهبان با كمال خونسردى گفت اگر تو استاندار كرمان هستى من هم ميرحسين موسوى نخست وزير هستم برو دنبال كارت بچه ! ميوه باغ شاهزاده خوردنى نيست اقای مرعشى كه بد جورى مستاصل شده بود خطاب به نگهبان گفت چه كسى به تو بگويد درب را باز ميكنی؟ نگهبان گفت، اقاى بخشدار ماهان همان كسى كه من را مامور حفاظت از باغ وميوه هاى بيت المال كرده ! حدود نيم ساعت طول كشيد تا توانستيم بخشدار را پيدا و به باغ وارد شويم!! حاج اقا اخلاقی نيا كه در سخنورى ونويسندگى و سواد و روشنفكرى وساده زيستى و به روز بودن نمونه است وقتى در باغ با هم قدم مى زديم گفتند خدا كند همه ما تعهد وغيرت وشهامت اين نگهبان درحفظ بيت المال واموال مردم را داشته باشيم وفراموش نكنيم روز حساب را، روزی كه امدنش قطعى است. مظفر اسكندری زاده بخشی از دل نوشته های غريبی دهم تير ماه سال ١٣٩٤ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
حکایاتی از بهلول: خلیفه از بهلول پرسید: مجازات دزدی چیست؟ بهلول گفت: اگر دزد ، سرقت را شغل خود کرده باشد دست او قطع شود، اما اگر بخاطر فقر و گرسنگی باشد باید هر دو دست خلیفه را قطع کرد! ✨به بهلول گفتند می خواهی قاضی شوی؟ گفت :خیر گفتند :چرا؟ گفت: نمی خواهم نادانی بین دو دانا باشم مال برده و مال باخته هر دو اصل ماجرا را می دانند و من ساده باید حقیقت را حدس بزنم! ✨به بهلول گفتند که فلانی هنگام تلاوت قرآن چنان از خود بیخود میشود که نقش بر زمین شده و غش میکند بهلول گفت:او را بر سر دیوار بگذارید تا تلاوت کند، اگر غش کرد درعمل خود صادق است! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
خسرو جهانی ! شبی در بهار سال ٧١ شام را خوردم و خوابیدم؛ ساعت ٢ و نیم بامداد تلفن زنگ خورد! با خودم گفتم نصفه شبی چه کسی با ما کار دارد تلفن را برداشتم. شخصی گفت: آقای جهانی؟ گفتم: بله گفت: من از سفارت فلان کشور در تهران با شما تماس می گیرم. دولت آمریکا از ما خواسته تا با رضایت شما، ترتیب انتقال شما و خانواده ات را به آمریکا بدهیم. اول فکر کردم یکی از دوستان بی خواب شده و نصفه شبی شوخی اش گرفته ... گفتم دولت آمریکا چه نیازی به من دارد؟ گفت: شما به عنوان کسی که هشت سال تجربه جنگی با سامانه پدافندی هاوک دارید، از طرف شرکت ری تیان دعوتنامه دارید تا با فلان مبلغ حقوق ماهیانه به همراه منزل و اتومبیل، به عنوان مشاور در این شرکت مشغول به کار شوید! آن شب هر طور بود با جواب های سر بالا، وی را دست به سر کردم تا باصطلاح، بی خیال ما شود؛ اما مدتی بعد دوباره در همان ساعات نیمه شب تماس گرفت و همان حرف ها را دوباره تکرار کرد... این بار در جوابش گفتم: من در ایران یک قطعه زمین دارم و اگر از ایران بروم، احتمال اینکه این قطعه زمین از دستم برود هست! گفت: مرد حسابی! من به تو می گم شرکت ری تیان ضمانت داده اگر پایت را داخل آمریکا بذاری، فلان مبلغ را به حساب بانکی خودت واریز کند. با این پول می توانی کل محله تان را بخری! حالا ارزش آن قطعه زمین در برابر این مقدار پول چقدر است؟! گفتم: این قطعه زمین، یک قبر است در بهشت زهرا کنار آرامگاه پدر و مادرم و در مجاورت قطعه همرزمان شهیدم در پدافند زمین به هوای ارتش! اگر دولت آمریکا می تواند چنین قطعه زمینی را در خاک آمریکا برایم کنار بگذارد، فردا صبح نه همین الان می آیم و خودم را به سفارت شما معرفی می کنم! گفت: الحق که دوستانت راست می گویند که کله ات بوی قورمه سبزی میدهد! گفتم: زمانی که ما وارد ارتش شدیم این شعر با گوشت و خونمان آمیخته شد: اگر ایران جز ویران سرا نیست من این ویران سرا را دوست دارم اگر آب و هوایش دلنشین نیست من این آب و هوا را دوست دارم اگر آلوده دامانید اگر پاک من ای مردم ایران شما را دوست دارم این شعر را که خواندم، بدون خداحافظی گوشی را قطع کرد و دیگر تماس نگرفت! خاطره ای که خواندید از سرهنگ دکتر "خسرو جهانی" فرمانده سابق پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) و رکورددار جهان در انهدام ۶٨ فروند جنگنده پیشرفته و انهدام دو فروند هواپیمای دشمن با یک تیر موشک در دو مرحله (عملی بی‌نظیر در دنیا) است. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مرد ثروتمندی به کشیشی می گوید: نمی دانم چرا مردم مرا خسیس می پندارند. کشیش گفت: بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم. خوک روزی به گاو گفت: مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می گویند و تصور می کنند تو خیلی بخشنده هستی. زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می دهی. اما در مورد من چی؟... من همه چیز خودم را به آنها می دهم از گوشت ران گرفته تا سینه ام را. حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می کنند. با وجود این کسی از من خوشش نمی آید. علتش چیست؟ می دانی جواب گاو چه بود؟ جوابش این بود: شاید علتش این باشد که "هر چه من می دهم در زمان حیاتم می دهم" @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
سر و گوش آب دادن این اصطلاح را هنگامی به کار می‌برند که کسب خبر و گردآوری اطلاعات مراد گوینده باشد. در روزگاران گذشته که حمام عمومی و خزینه‌دار وجود داشت، مردمی که به حمام می‌رفتند ناگزیر بودند که چند ساعت از روز را در صحن حمام به نظافت و شستشوی خود و کودکانشان بپردازند. زنان خانه دار نیز که از نظر معاشرت در بیرون از خانه محدودیت‌هایی داشتند بهترین فرصت را در حمام می‌یافتند تا برای هم سفره دل را بگشایند و رویدادهای هفته‌ای را که گذشت برای یکدیگر تعریف کنند. در حمام‌های زنانه چون زنان در گروه‌های دو‌تایی، سه‌تایی و چهارتایی با هم حرف می‌زدند، سر و صدای زیادی در صحن حمام ایجاد می‌شد و به همین دلیل چون صدای کسی درست شنیده نمی‌شد همگی مجبور بودند حرف‌های خود را با صدای بلند برای یکدیگر تعریف کنند. کسانی هم که با یکدیگر اختلافی داشتند و گاه هر دو در حمام حضور داشتند از این فرصت استفاده می‌کردند و برای آن که بدانند که آن دیگری پشت سر او چه می‌گوید و چگونه از او بدگویی می‌کند، یکی از آشنایانشان را به بهانه‌ی شستشوی تن به درون خزینه می‌فرستادند تا "سر و گوش آب بدهد". یعنی وانمود کند که دارد خود را می‌شوید ولی دزدانه به حرف‌ها گوش بدهد و خبرها و بدگویی‌ها را برای فامیل خود ببرد. به طور کلی در آن روزگار هر کس می‌خواست از اوضاع و احوال و رویدادهای روزهای گذشته در محل باخبر شود با رفتن به حمام و "سر و گوش آب دادن" در خزینه و دزدانه گوش دادن به گفته‌های دیگران که با صدای بلند با یکدیگر حرف می‌زدند، از همه این رویدادها آگاه می‌شد. بدین ترتیب عبارت "سر و گوش آب دادن" که هم برای جاسوسی کردن و هم برای کسب خبر به کار می‌آمد، رفته‌رفته در میان مردم به صورت اصطلاح در آمد. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
زرعباس تنگستانی پیرترین رزمنده ایران در هشت سال دفاع مقدس علی اسلامی از پیشکسوتان جبهه می گوید: در جمع ما پیرمردی حضور داشت به نام "زرعباس تنگستانی" که خیلی پیر بود شاید حدود 95 سال سن داشت. تفنگ برنوی داشت که می گفت رئیس علی دلواری این را به من هدیه داده است و من از سربازان رئیس علی بودم. وقتی اسلحه سیمینوف به دست ما رسید تفنگ برنوی قدیمی زرعباس را از او گرفتیم و یک سمینوف به او دادیم. به سختی مقاومت می کرد می گفت این برنو عمر خاطره من است چطوری می خواهید از من بگیرید. اتفاقا برنو اسلحه سنگینی بود، لگدهای سنگین می زد و گاز باروت به نحوی کاملا قدیمی تخلیه می شد. زرعباس اواخر سال ۶۱ دارفانی را وداع می گوید و به دیگر همرزمان شهیدش ملحق می شود... روحش شاد🌺 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان