eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
6.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ای برادران و خواهران من از خواب غفلت بیدار شوید که عمرمان دارد به غفلت میگذرد و به مرگمان نزدیک تر میشویم لیکن همچنان در خواب به سر می‌بریم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🥛 🔺۲قاشق غذاخوری عسل ▫️۳لیوان آب سرد یا شیر گاو محلی ▫️۱۰عدد خرمای رسیده، پوست کنده ▫️۵۰گرم مغز بادام درختی 🔺خام، پوست‌کنده ✍️ برای تهیه این نوشیدنی انرژی‌زا باید بادام‌ها را همراه خرما، عسل و آب یا شیر داخل مخلوط‌کن بریزید و آنقدر آن‌ها را با یکدیگر مخلوط کنید که مایع یکنواختی بدست بیاید این نوشیدنی علاوه بر افزایش نشاط و انرژی، برای آرتروز و پوکی استخوان هم بسیار مفید است. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😊درود از من 🌸گل از من 💕مهربانی از من 🌸شروع روزی پر شور با تو سلام 😊✋ اولین سه شنبه سالتون پر از انرژی و نشاط 🌸🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
موبایل شما رو به آدمهایی که ازتون دور هستند نزدیک میکنه اما، شمارو از آدمهایی که نزدیکتون هستند دور میکنه لحظات با هم بودن را بیشتر قدر بدانیم روزهای رفته هرگز باز نمیگردند🌸🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم💜 ‏ﻋﺸﻖ ﺣﻖ ﺧﺪﺍﺩﺍﺩﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻦ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻃﻠﺐ میکنم ، ﻣﻦ ﺗﻤﺎﻣﺎ ﻋﺸﻖ میدهم ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ میکنم. پروردگارا سپاسگزارم❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️ 🌺امير المؤمنين عليه السلام: 📜مومن شادی خود را آشکار می سازد،واندوهش را در دل پنهان می کند،روحش بزرگتر از همه ونفسش حقیر تر از همه است وازعصیان بیزار است.  📚نهج البلاغةفيض‌الإسلام‌حکمت۳۲۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️کلیپ کوتاه 🌸 ⁉️یه سوالی شرعی که خیلی‌ها می‌پرسن و اتفاقا بسیار کاربردی هم هست👇👇 🔸فرشی که توسط بچه نجس شده یا اینکه خون روی آن ریخته چه طور پاک میشه؟ 💠 در کمتر از 2 دقیقه بیاموزید و برای دوستان‌تان بفرستید @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh لطفا حداقل به یک نفر بفرستین☝️
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ ✨بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ ✨لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۷﴾ ✨بدانيد كه خدا زمين را پس از ✨مرگش زنده مى‏ گرداند به راستى ✨آيات خود را براى شما روشن گردانيده‏ ايم ✨باشد كه بينديشيد (۱۷) 📚سوره مبارکه الحديد✍آیه۱۷ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💕حکایت آموزنده رنج یا موهبت! آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟ آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد، می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود، اگر نه آنرا کنار میگذارم. همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار... @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
کف زدن در دوره استالین در دوران حکومت استالین، دست زدن پای سخنرانی حزب کمونیسم شوروی گاه تا ۲۰ دقیقه هم طول می کشید و آن هم یک علت داشت: شایع شده بود که کا.گ.ب(سازمان اطلاعات) سخنرانی ها را زیر نظر می گیرد تا اولین کسی که دست زدن را قطع می کند شناسایی کند. این بود که هیچ کس جرات نمی کرد اول از همه دست از تشویق بکشد. سرانجام برای حل مشکل، زنگی را در جلسات کار گذاشتند که اعلام ختم دست زدن را می کرد. البته این زنگ هم برای خودش داستانی داشت! بعضی ها برای چاپلوسی و خودنمایی، بعد از صدای زنگ هم باز دست می زدند و به افتخار سران شعار می دادند. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
چوپانی گله را به صحرا برد. به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت، خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. در حال مستاصل شد... از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت: ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم. قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت. گفت: ای امام زاده خدا راضی نمی شود که زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم... قدری پایین تر آمد. وقتی که نزدیک تنه درخت رسید گفت: ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟ آنهار ا خودم نگهداری می کنم در عوض کشک و پشم نصف گله را به تومی دهم. وقتی کمی پایین تر آمد گفت: بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود کشکش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد. وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت: چه کشکی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی کردیم غلط زیادی که جریمه نداره. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💕روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود. آب می خورد و خدا را شکر می کرد. طاووسی از آنجا می گذشت؛ صدای او را شنید و با صدای بلندی قهقهه زد. کلاغ گفت:«دوست عزیز چه چیزی موجب خنده تو شده است؟ طاووس گفت:« ازاین که شنیدم خدا را برای نعمت هایی که به تو نداده شکر می گویی» بعد بال هایش را به هم زد و دمش را مانند چتری باز کرد و ادامه داد: «می بینی خداوند چقدر مرا دوست دارد که این طور زیبا مرا آفریده است؟!» کلاغ با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد.  طاووس بسیار عصبانی شد و گفت:«به چه می خندی ای پرنده گستاخ و بد ترکیب؟»  کلاغ گفت:« به حرف های تو، شک نداشته باش که خداوند مرا بیشتر از تو دوست داشته است؛ چرا که او پرهایی زیبا به تو بخشیده و نعمت شیرین پرواز را به من و ترا به زیبایی خود مشغول کرده و مرا به ذکر خود» @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان