eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
•°~🖤✨ 📲 سه‌ساله‌دخترت‌افتاده‌ازنفس،‌بابا! دگرمراببرازکنج‌این‌قفس،بابا! به‌جزتوکه‌آمده‌ای،امشبی‌به‌دیدارم نزدسری‌به‌یتیم‌تو،هیچ‌کس،بابا!😭💔 🏴🥀 ... ⌈🌻↝@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💎امام حسين عليه السلام: بخيل، كسى است كه در سلام كردن، بخل ورزد البَخيلُ مَن بَخِلَ بِالسَّلامِ 📚تحف العقول صفحه 248 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿  💎امام حسین (ع) فرمودند: لا یکمل العقل إلا باتباع الحق عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق. 📚بحار الانوار، ج ۷۸، ص ۱۲۷ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺🍃يَهْدِي اللَّهُ لنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ✨ خدا هر كه را بخواهد با نور ✨ خويش هدايت مى ‏كند✨ 📚سوره مبارکه النور✍آیه ۳۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃️◼🍃________ ◾ ❓آیا مردم شام و اهل ذمّه در بازار شام به تماشای کربلا آمده و بر روی آنان آب می‌انداختند! آیا این ماجرا مستند است؟ ▪در کتاب التعازى و العزاء، از نوشته‌هاى ابو محمّد عبد الله بن محمّد بللورى: حسین(ع)، به هنگام شهادت، درخواستِ آب کرد؛ امّا از او دریغ داشتند و او، تشنه شهید شد و نزد خدا وارد شد تا از نوشیدنى بهشت، سیرابش گردانْد. ▪ او را سر بُریدند و را به اسارت بردند، در حالى‌که سرهایشان باز بود و با مَرکب‌هاى بدون جهاز و پالان، حرکتشان دادند، تا وارد دمشق شدند، این در حالى بود که سرِ حسین(ع)، در میانشان بر بالاى نیزه بود. هرگاه یکى از آنان با دیدن سر می‌گریست، نگهبانان، او را با تازیانه می‌زدند. ▪ اهل ذمّه، در بازار دمشق براى تماشاى آنان، صف کشیده بودند و به صورتشان، آب می‌انداختند تا این‌که بر درِ کاخ یزید، متوقّف شدند. ▪، دستور داد تا سر حسین(ع) را بر در بیاویزند، در حالى‌که خانواده امام(ع) در اطرافش بودند. همچنین، نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد که هرگاه یکى از آنان گریست، او را بزنید. ▪آنان، همچنان ماندند، و سر حسین(ع) در میان آنها به مدّت نُه ساعت، در روز آویزان بود. امّ کلثوم، سرش را بلند کرد و سرِ حسین(ع) را دید و گریست و گفت: "اى پدر بزرگ (منظورش پیامبر خدا(ص) بود)! این، سرِ حبیب تو حسین است که آویزان شده است". ▪سپس گریست. یکى از نگهبانان، دستش را بالا برد و به صورت امّ کلثوم زد که به تمامى صورت او آسیب زد. در دَم، دست نگهبان، از کار افتاد. ▪درباره درستی یا نادرستی این نقل باید گفت؛ به هر حال؛ این یکی از نقل‌های کهن درباره عاشورا است که مطلب دور از ذهن و غریبی دیده نمی‌شود؛ از این‌رو می‌توان این نقل را پذیرفت. 📚 بستان الواعظین ، ص 263 – 264 💚 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان 🍃◼🍃_________
✨﷽✨ ❤️احـــتـــرام به پــدر ✍پيرمردي تصميم گرفت تا با پسر، عروس و نوه چهار ساله خود زندگي کند. دستان پيرمرد مي لرزيد و چشمانش خوب نمي ديد و به سختي مي توانست راه برود. هنگام خوردن شام، غذايش را روي ميز ريخت و ليواني را بر زمين انداخت و شکست. پسر و عروس از اين کثيف کاري پيرمرد ناراحت شدند: بايد درباره پدربزرگکاري بکنيم، و گرنه تمام خانه را به هم مي ريزد. آنها يک ميز کوچک در گوشهاتاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهايي آنجا غذا بخورد. بعد از اينکه يک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست، ديگر مجبور بود غذايش را درکاسه چوبي بخورد. هروقت هم خانواده او را سرزنش مي کردند، پدربزرگ فقط اشک مي ريخت و هيچ نمي گفت. يک روز عصر، قبل از شام، پدر متـوجه پسر چهـار ساله خود شد که داشت با چند تکـه چوب بـازي مي کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم، داري چي درست مي کني؟ پسر با شيرين زباني گفت: دارم براي تو و مامان کاسه هاي چوبي درست مي کنم که وقتي پير شديد، در آنها غذا بخوريد! و تبسمي کرد و به کارش ادامه داد.از آن روز به بعد همه خانواده با هم سر يک ميز غذا مي خوردند. مطالب مشابہ ↩️ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
ساده‌لوحی پیش صاحب دلی از فقر و نداری ناله کرد... صاحب دل، دست در جیب برده سکه‌ای ( صدقه) به او داد. ساده‌لوح از خشم صورتش سرخ شد و با لحنی تند گفت: من صدقه از کسی نمی‌گیرم! انتظار چنین توهینی از تو را نداشتم...!! صاحب دل تبسمی کرد و گفت: این خرد شدنت را هرگز فراموش نکن! و بدان پیش کسی که کاری برای رفع مشکل تو نمی‌تواند بکند، زبان به شکایت از روزگار مگشا که با ناله از روزگار، فقط خودت را پیش او تحقیر کرده‌ای و چیزی دستگیر تو نخواهد شد.👌 •✾📚 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
✨﷽✨ ✅ ✍جناب حجه الاسلام و المسلمين آقای سيد عسكر حيدری،‌ از طلاب علوم دينيه حوزه علميه زينبيه شام چنين نقل كردند که : روزی زنی مسيحی دختر فلجی را از لبنان به سوريه می‌آورد. زيرا دكترهای لبنان او را جواب كرده بودند . زن با دختر مريضش نزديک حرم با عظمت حضرت رقيه (س) منزل می گيرد، تا درآنجا برای معالجه فرزندش به دكتر سوريه مراجعه كند،‌ تا اينكه روز عاشورا فرا می ‌رسد و او می ‌بيند. مردم دسته دسته به طرف محلی كه حرم مطهر حضرت رقيه(س) آنجاست می ‌روند. از مردم شام می پرسد اينجا چه خبر است ؟ می ‌گويند اينجا حرم دختر امام حسين (س) است . او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را می‌بندد، و به حرم حضرت رقيه سلام الله عليها روانه مي‌شود و گريه می كند،‌به حدي كه غش می ‌كند و بيهوش می ‌افتد ... درآن حال كسي به او مي‌گويد بلند شو برو منزل ... حركت می ‌كند و می ‌رود درب منزل را می ‌زند، می ‌بيند دخترش دارد بازی می كند! وقتی مادر جويای وضع دخترش می ‌شود و احوال او را می ‌پرسد،‌ دختر درجواب مادر می‌گويد وقتی شما رفتيد دختری به نام رقيه وارد اطاق شد و به من گفت : بلند شو تا با هم بازی كنيم . آن دختر به من گفت، بگو : ( بسم الله الرحمن الرحيم ) تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است... او داشت با من صحبت می ‌كرد كه شما درب را زديد،‌ گفت : مادرت آمد . سرانجام مادر مسيحی با ديدن اين كرامت از دختر امام حسين (س) مسلمان شد ... 📚 کتاب کرامات حضرت رقیه(س) 🏴شهادت حضرت رقیه (س) تسلیت @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍵 خواص جوشانده جعفری برای لاغری و سنگ کلیه ☘️ جعفری از سبزی های است که خواص درمانی زیادی دارد و همینطور جوشانده آن در لاغری و درمان سنگ کلیه تاثیر دارد. ☘جعفری خون ساز هم هست ••••●❥JOiN👇🏾 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ 🎯اگرنمی‌توانی شاه راه باشی، كوره راه باش، اگر نمی‌توانی خورشید باشی، ستاره باش، با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند هر آنچه كه هستی، بهترینش باش... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh