eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
16.2هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 اگر وقت برای صبحانه خوردن ندارید حداقل یک عدد سیب در راه محل کار ، دانشگاه یا مدرسه بخورید فواید مصرف سیب هنگام صبح ← کمک به کاهش استرس ← کمک به کاهش خواب آلودگی ← تنظیم قند خون @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 دوست عزیز 🍂 نمی دانم در زندگی ات 🌸 "بهترین" چگونه معنا میشود... 🍂 من همان "بهترین"را 🌸 برایت آرزومندم...❣ 🍂 تقدیم به تو که بهترینی 🌸 سه شنبه تون زیبا و در پناه خداوند @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این داستانِ زیباحکایت بعضی ازآدم هاست... که هرچقدرهم بهشون لطف ومحبت کنی هرچقدرهم خوبی کنی آخرش ازپشت بهت خنجرمیزنن و تمامِ خوبی هاتو فراموش میکنن! ازدست نارفیقانِ عقرب صفت؛ همنشینی با مارم آرزوست... ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌹 : ✅نشانه های مؤمن پنج چیز است: ❶ پرهیزگاری در خلوت ❷ صدقه در حالت نیازمندی ❸ شکیبایی هنگام مصیبت ❹ بردباری هنگام خشم ❺ و راستگویی هنگام ترس 🗒الخصال، ص۲۴۵ ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰 🌹 : 🔹 «اسلام بر پنج پايه استوار است: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت؛ و بر هيچ چيز به اندازه ولايت تأكيد نشده است.» . 📚 الكافي : ج۲ ص ۱۸ ح ۳ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
  💠 کدام غسل احتیاج به وضو ندارد و می شود با آن نماز خواند؟ 💠 ✅ پاسخ: ◀آیت الله خامنه‌ای: کسى که غسل جنابت کرده، نباید براى نماز وضو بگیرد، ولى با غسل هاى دیگر (چه واجب یا مستحبّ) نمى‏شود نماز خواند و باید وضو هم گرفت. ◀آیت الله مکارم شیرازی: با هر غسلى مى‏توان نماز خواند و وضو واجب نیست، خواه جنابت باشد یا غیر آن، واجب باشد یا مستحبّ، ولى احتیاط مستحبّ آن است که در غیر غسل جنابت وضو بگیرد. ◀آیت الله سیستانی: کسى که غسل جنابت کرده، نباید براى نماز وضو بگیرد، ولى با غسل هاى دیگر (چه واجب یا مستحبّ) غیر از غسل استحاضه متوسطه نیز مى‏تواند بدون وضو نماز بخواند. ➖➖➖➖ 📝 توضیح ‏المسائل مراجع، م 391 آیت الله خامنه‏اى، اجوبه، س 188 🔻🔻🔻🔻🔻 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿۶۰﴾ ✨مگر پاداش احسان جز احسان است (۶۰) 📚سوره مبارکه الرحمن✍آیه ۶۰ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
میگویند ماهاتما گاندی بزی داشت که سمبل عدم وابستگی بود. از مویش لباس تهیه میکرد و شیر و فراورده های شیری بز قوت روزانه اش بود.زمانی قرار شد که گاندی به برای مذاکراتی به بریتانیای کبیر سفر کند ولی حاضر نبود بدون بزش سوار هواپیما شود. اما در قوانین انگلیس چنین اجازه ای داده نشده بود. این موضوع مشکلی برای مذاکرات میان هند و انگلستان شده بود.به ناچار قانونی از تصویب پارلمان انگلستان گذشت که در آن بیان شد: ورود حیوانات به پارلمان انگلیس ممنوع است بجز بز گاندی.. اصالت داشته باش خودت باش و بر باورهایت استوار باش به ناچار همه خودشان را برای پذیرشت تغییر میدهند 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
"عاقبت شخص توبه کننده" در زمان یکى از اولیاى حق، مردى بود که عمرش را به بطالت و هوسرانى ولهو و لعب گذرانده بود، نزدیک مرگ پرونده خود را ملاحظه کرد، گذشته عمر را به بازبینى نشست و از عمق دل آهى کشید و بر چهره تاریک اشکى چکید و به عنوان توبه و عذرخواهى از حریم مبارک دوست عرضه داشت: 《یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ اِرْحَم مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ 》 پس از مرگ، اهل شهر به مردنش شادى کردند و او را در بیرون شهر در خاکدانى انداخته، خس و خاشاک به رویش ریختند! آن مرد الهى در خواب دید به او گفتند : او را غسل بده و کفن کن و در کنار اتقیا به خاک بسپار. عرضه داشت: او به بدکارى معروف بود ، چه چیز او را به نزد تو عزیز کرد و به دایره عفو و مغفرت رساند؟ جواب شنید: خود را مفلس و تهیدست دید، به درگاه ما نالید، به او رحمت آوردیم. کدام غمگین از ما خلاصى خواست او را خلاص نکردیم، کدام درد زده به ما نالید او را شفا ندادیم. 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد انصاریان 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ 🔷🔸 هـر شـــ🌙ـــب یـــڪ🔸🔷      ↯↯‌ داســــتــان مـعـنـــوی ↯↯ خاطره‌ای شنیدنی از روحانی زندان رجایی شهر تهران درباره «حکم قصاص یک قاتل، وقتی حضرت ابوالفضل علیه‌السلام پادرمیانی می‌کند. حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در کبابی فردی مشغول به کار می‌شود، بعد از مدتی یک شب بعد از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها، صاحب مغازه به قتل می‌رسد و او متواری می‌شود، خلاصه بعد از مدتی، او را دستگیر می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود بعد از صدور حکم قصاص، اجرای حکم حدود ۱۷-۱۸ سال به طول می‌انجامد. می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به قول معروف پوست انداخته و اصلاح شده بود. آنقدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها عاشقش شده بودند. خلاصه بعد از ۱۷-۱۸ سال، خانواده مقتول که آذری زبان هم بودند، برای اجرای حکم می‌آیند همسر مقتول و سه دختر و هفت پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه‌چینی، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف نظر کنند. همسر مقتول گفت: من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچکترین برادرمان واگذار شده به هر حال برادر کوچکتر هم زیر بار نرفت و گفت اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمی‌گذرم! زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم به هر حال روی اجرای حکم مصر بود. من پیش خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آنها روبه‌رو شود، ممکن است چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی خودش بیاید یادم هست هوا به شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود وقتی آمد، رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو او هم آرام رو به من کرد و گفت تنها یک نخ سیگار به من بدهید کافی است یک نخ سیگارش را گرفت و هیچ چیز دیگری نگفت. وقت کم بود و چاره دیگری نبود بالاخره مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ نفر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آنها گفت که اگر از قصاص صرف نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند! به هر حال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد و همه چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: من فقط یک خواسته دارم من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگهدارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید شاگرد قاتل، گفت: ۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید، حالا هم تنها ده روز تا محرم باقی مانده و تا تاسوعا، بیست روز می‌خواهم از شما بخواهم که اگر امکان دارد علاوه بر این هجده سال، بیست روز دیگر هم به من فرصت بدهید من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس علیه‌السلام، شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل علیه‌السلام بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم حرف او که تمام شد یک دفعه دیدم پسر کوچک مقتول رویش را برگرداند و گفت من با ابوالفضل علیه‌السلام در نمی‌افتم من قصاص نمی‌کنم برادرها و خواهرهای دیگرش هم به یکدیگر نگاه کردند و هیچکس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد! وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول هم ماجرا را کامل تعریف کرد جالب بود مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم. خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس علیه‌السلام  ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با اسم ایشان نرم شد و از خون قاتل عزیزشان گذشتند. گر چه بی‌دستم ولی من دستگير دستهايم نام من عباس و مفتاح در باب الشفايم مادرم قنداقه‌ام را دور بيرق تاب داده  من ابوالفضلم دوای دردهای بی‌دوايم ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
کلّه‌اش بوی قورمه سبزی می‌دهد امروزه در دوره‌ی تمدّن و پیشرفت برای از میان بردن مخالفان روش‌های بی رحمانه و وحشیانه‌ای وجود دارد ؛ فکرش را بکنید که در گذشته چگونه می‌توانسته‌اند؟ یکی از شیوه‌ها در دوره‌ی صفویه برای کشتن مخالفان این بود که از کله‌ی مخالفان قورمه سبزی درست می‌کردند . چه کار زشت و بی انصافانه‌ای؟ البته در بسیاری از دوره‌ها و حتی امروزه نیز از این بدتر است . این زبانزد ( ضرب المثل) از همین داستان ریشه می‌گیرد .در باره‌ی کسی که دنبال دردسر خطرناکی بوده که می‌توانسته منجر به مرگ او شود این زبان زد را به کار می بردند . در صفحه 495 از کتاب تاریخ ایران نوشته پیگولوسکایا و چهار تاریخ نویس دیگر می‌خوانیم : « شاه اسماعیل دوم صفوی کوشید تا برای استواری پایه قدرت خویش اعدام‌های دسته جمعی به راه اندازد از جمله شش برادر خود را که در قزوین ساکن بودند اعدام کرد و احکامی برای قتل دیگر کسان خود که در ایلات زندگی می‌کردند صادر نمود...»و در صفحه 513 می‌خوانیم : « شاه عباس قیام مردم را با بی رحمی فوق‌العاده خاموش می‌کرد. مثلاً در گیلان تمام افراد قبیله‌ی جیک را بلا استثنا معدوم ساختند و ایل کُرد مُکری و ایل قزلباش تکه لو به همین سرنوشت دچار شدند .» 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان