eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
درویشی تنها در صحرا نشسته بود. پادشاهی بر او گذشت. درویش التفاتی به وی نکرد. سلطان برنجید. وزیر نزدیک درویش آمد و گفت: ای جوانمرد، سلطانِ روی زمین بر تو گذر کرد، چرا شرط ادب به جای نیاوردی؟ درویش گفت: سلطان را بگوی توقع خدمت از کسی دار که توقع نعمت از تو دارد. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
درویشی تنها در صحرا نشسته بود. پادشاهی بر او گذشت. درویش التفاتی به وی نکرد. سلطان برنجید. وزیر نزدیک درویش آمد و گفت: ای جوانمرد، سلطانِ روی زمین بر تو گذر کرد، چرا شرط ادب به جای نیاوردی؟ درویش گفت: سلطان را بگوی توقع خدمت از کسی دار که توقع نعمت از تو دارد. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
درویشی تنها در صحرا نشسته بود. پادشاهی بر او گذشت. درویش التفاتی به وی نکرد. سلطان برنجید. وزیر نزدیک درویش آمد و گفت: ای جوانمرد، سلطانِ روی زمین بر تو گذر کرد، چرا شرط ادب به جای نیاوردی؟ درویش گفت: سلطان را بگوی توقع خدمت از کسی دار که توقع نعمت از تو دارد. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
درویشی تنها در صحرا نشسته بود. پادشاهی بر او گذشت. درویش التفاتی به وی نکرد. سلطان برنجید. وزیر نزدیک درویش آمد و گفت: ای جوانمرد، سلطانِ روی زمین بر تو گذر کرد، چرا شرط ادب به جای نیاوردی؟ درویش گفت: سلطان را بگوی توقع خدمت از کسی دار که توقع نعمت از تو دارد. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان