eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
💓💓💓💓 💓💓💓 💓💓 💓 💓 👇 💓از صبح آنقدری نگذشته بود که بد جوری کرده بودم دلم می خواست یک بهونه ای پیدا میکردم و بهش زنگ میزدم تا بیاد خونه گفته بود انروز جلسه مهمی داره ومن بخاطر همین نمیتونستم زنگ بزنم ولی نمیدونم چرا ... 💓 💓انقدر بی تابش بودم با خودم تو شیش و بش بودم که یک وقت دیدم دارم التماسش میکنم بیاد خونه نمی دونم کی زنگ زدم .... وقتی داشت باهام حرف میزد دیدم انگار اینجوری بدتر شدم قلبم از سینه اومده بود بیرون و تالاپ تالاپ میزد ... اوهم متوجه بیقراریم شد گفت 👇 💓اتفاقا جلسمون زود تموم شد دارم میام ..... تا امدنش مثل ادم هایی که انگار تازه شدن دل تودلم نبود هول شده بودم چی براش درست کنم ... قورمه سبزی دوست داره .. 😊 خوب اینم ژله .... 😊 اینم دوغ ... و .. صدای زنگ که اومد باز قلبم شروع کرد به زدن با صدای بلند بلند .... 💓 💓راستی آیا زن و شوهربه یکدیگر اشکالی ندارد ....؟ 💓جواب آیه 👇 زین للناس الشهوات والبنین و القناطیر المقنطره من الذهب ..... 💓این از خداوند مهربان است که زینت داد دوستی زن و شوهر رو ....😊 برای اینکه علاقه زن وشوهر بیشتر شود این آیه را بخوانید 👇😊 💓زین للناس حب الشهوات والبنین و القناطیر المقنطره من الذهب ..... این آیه زیبا در سوره ال عمران آیه 14 میباشد 🌸 ( این درس ادامه دارد 👆) ➖➖➖➖➖ ❣کانال❣ ↪️@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❤️❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ جلسه دوم 👇 🌹 اقا جون با سینی چای وارد شد اقای دکتر جلوی پای پدرایستاد و سلام کرد و پدرم که مرد مهمان نوازی بود دست داد و تعارف کرد که دکتر بنشینه پدر بمن گفت اقاجون اجازه میدی جواب سوال دکتر فاضل را من بدم ؟ 🌹گفتم : اقاجون صاحب اختیارید اقاجون گفت 👇 خلاصه میکنم چون میدونم هر دو میخواهید برید 🌹فکر کنم اقای دکتر ما موفقیتش را مرهون این ایه است که 👇 و قضی ربک الا تعبدو ا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف ولا تنهر هما و قل لهما قولا کریما و اخفض لهما‌ جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا ایات 23و 24 سوره‌اسرا ............. و ایشان باور داره که احترام و رسیدگی به پدر و مادر از عبادت خدا و مقام عبودیته و او باور داره که در زمانی که ما جوان بودیم همچون پرندگانی که جوجه های خود را در زیر پرهای خود میگیرد ما هم بچه های خود چنین کردیم و الان نوبت جوجه هاست که با داشتن مقام های اجتماعی و مکنت وقتی با عشق وارد خانه ما میشه به پای من و مادرش میفته 🌹فکر کنم تمام موفقیتش از همین تواضع اقای وزیر و نه اقای دکتر نه از احمد اقای خودمونه اصلا او از خودمونه و انگار از ما جدا نشده . و اگر هم زمانی نتونه بما سر بزنه میدونیم که فرصت شغلی اش بوده که نتونسته مادرکش میکنیم . 🌹اقا جون اینو گفت در حالی که از جا بلند میشد گفتند این کار ها سبب میشه ادم عاقبت بخیر بشه . 🌺 🌹خوب اقا فاضل خدا نگهدارتون . 🌹اقاجون رفتند و اقای دکتر که از حرفهای اقاجون متاثر شده بود زد زیر گریه گفت دکتر جون من باختم من همیشه تو ذهنم با پدر و مادرم دعوا دارم که چرا منو نفرستادند خارج و برای همینه من الان از خیلی از پست ها محرومم . ... (تو دلم برای نوع نگاه اقای دکتر تاسف میخوردم که اگر ما به در خواست های خداوند عمل کنیم انچه را میرسد از او و موهبتی از ناحیه او بدانیم دیگر همه چیز حل میشود ) من زمانی که به پدر ومادر خدمتی میکنم فکر میکنم مستقیما برای خدا انجام میدهم. 🌹پیام آیه : 👇 گاهی بعضی سفره ها خیلی کوتاه باز میشوند و زود جمع میشوند تا سفره وروزی بودن پدر و مادر باز است کاری کنیم 🌹لزومی ندارد همه احسانمان مادی باشد گاه نگفتن یک کلمه بی مفهوم که ناشی از ترش رویی ماست . 🌹سخن از سر کرم و مهربانی با انها داشته باشیم . و گاه با خشونت انها را از خود نرانیم و در حقشان دعا کنیم که :رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا پروردگارا به اندو رحم نما چنان که در کودکی مراپرورش دادند 🌹انها که از این نعمت الهی بهره مند هستند انها را دریابند و انها که فرصت ها از کفشان بدر رفته با خواندن فاتحه ای انها را از نور الهی بهره مند سازند ( این درس ادامه دارد 👆) ↪️@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh