هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#تلنگر #تفکر #عبرت
🌺 سخنان تکان دهنده #امیرالمؤمنین علیه السلام، خطاب به اموات.
🌸 وقتی اميرالمؤمنين سلام اللَّه عليه داخل #قبرستان مى شدند، میفرمودند:
🔹 اى ساکنان خاک، ای #کسانی كه به غربت مبتلا شده ايد، بدانيد كه خانه هاى شما را ديگران ساكن شدند و زنان شما را ديگران خواستند و اموال شما را ديگران قسمت نمودند. اين خبری است كه نزد ماست، كاش ما مى دانستيم كه نزد شما چه خبر است.
سپس حضرت رو به اصحاب خود فرمودند: اگر ايشان را رخصت جواب مى دادند، هر آينه مى گفتند كه بهترين #توشه ها تقوى است.
📚 من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۹
🌷 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) :
☘ اگر مردم می دانستند در قبرها چه می گذرد حتی یک گناه هم نمی کردند .
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#تلنگر #تفکر #عبرت
🌺 سخنان تکان دهنده #امیرالمؤمنین علیه السلام، خطاب به اموات.
🌸 وقتی اميرالمؤمنين سلام اللَّه عليه داخل #قبرستان مى شدند، میفرمودند:
🔹 اى ساکنان خاک، ای #کسانی كه به غربت مبتلا شده ايد، بدانيد كه خانه هاى شما را ديگران ساكن شدند و زنان شما را ديگران خواستند و اموال شما را ديگران قسمت نمودند. اين خبری است كه نزد ماست، كاش ما مى دانستيم كه نزد شما چه خبر است.
سپس حضرت رو به اصحاب خود فرمودند: اگر ايشان را رخصت جواب مى دادند، هر آينه مى گفتند كه بهترين #توشه ها تقوى است.
📚 من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۹
🌷 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) :
☘ اگر مردم می دانستند در قبرها چه می گذرد حتی یک گناه هم نمی کردند .
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
👆#تلنگر #تفکر #عبرت
🌺 سخنان تکان دهنده #امیرالمؤمنین علیه السلام، خطاب به اموات.
🌸 وقتی اميرالمؤمنين سلام اللَّه عليه داخل #قبرستان مى شدند، میفرمودند:
🔹 اى ساکنان خاک، ای #کسانی كه به غربت مبتلا شده ايد، بدانيد كه خانه هاى شما را ديگران ساكن شدند و زنان شما را ديگران خواستند و اموال شما را ديگران قسمت نمودند. اين خبری است كه نزد ماست، كاش ما مى دانستيم كه نزد شما چه خبر است.
سپس حضرت رو به اصحاب خود فرمودند: اگر ايشان را رخصت جواب مى دادند، هر آينه مى گفتند كه بهترين #توشه ها تقوى است.
📚 من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۹
🌷 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) :
☘ اگر مردم می دانستند در قبرها چه می گذرد حتی یک گناه هم نمی کردند .
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
"بسم الله الرحمن الرحیم"
📚سخنان و حکایات کوتاه و پندآموز !!!
#غفلت
به عارفی گفتند: ای شیخ! دل های ما خفته است که سخن تو در آن اثر نمی کند چه کنیم؟ گفت: کاش خفته بودی که هرگاه خفته را بجنبانی، بیدار می شود؛ حال آنکه دل های شما مرده است که هر چند بجنبانی، بیدار نمی شود
#بخل
بخیلی سفارش ساخت کوزه و کاسه ای را به کوزه گر داد. کوزه گر پرسید: بر کوزه ات چه نویسم؟ بخیل گفت بنویس «فمن شرب منه فلیس منی؛ هر کس از آن آب بنوشد از من نیست» (بقره 249) باز کوزه گر پرسید: بر کاسه ات چه نویسم؟ بخیل گفت بنویس «و من لم یطعمه فانه منی؛ هر کس از آن بخورد از من نیست.» (بقره 249)
#تکبر
آورده اند که روزی عابدی نمازش را به درازا کشید و چون نگریست مردی را دید که به نشانه خشنودی در وی می نگرد، عابد او را گفت: آنچه از من دیدی، تو را به شگفتی نیاورد که ابلیس نیز روزگاری دراز، با دیگر فرشتگان به پرستش خدا مشغول بود و سپس چنان شد که شد
#افسوسپادشاهبههنگاممردن
گویند پادشاهی به بیماری سختی مبتلا شد. طبیب از او خواست که وصیتش را بیان کند. در این هنگام، پادشاه برای خود کفنی انتخاب کرد. سپس دستور داد تا برایش قبری آماده کنند. آن گاه نگاهی به قبر انداخت و گفت «ما أغنی عنی مالیه هلک عنی سلطانیه؛ مال و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد، قدرت من نیز از دست رفت.» (حاقه 28 و 29) و در همان روز جان داد
#عقل،بزرگتریننعمتالهی
روزی پادشاهی به بهلول گفت: بزرگترین نعمت های الهی چیست؟ بهلول جواب داد: بزرگترین نعمت های الهی عقل است. خواجه عبدالله انصاری نیز در مناجات خود گوید: خداوندا آن که را عقل دادی، چه ندادی و آن که را عقل ندادی، چه دادی؟
#محافظتازخویشتن
پادشاهی به عارفی رسید، از او پندی خواست. عارف گفت: هر آنچه را در آن امید رستگاری است، بگیر و آنچه را در آن خطر هلاکت است، رها کن
#عبرت
گویند: روزی خلیفه از محلی می گذشت، دید که بهلول، زمین را با چوبی اندازه می گیرد. پرسید: چه می کنی؟ گفت: می خواهم دنیا را تقسیم کنم تا ببینم به ما چه قدر می رسد و به شما چه قدر؟ هر چه سعی می کنم، می بینم که به من بیشتر از دو ذارع (حدود یک متر) نمیرسد و به تو هم بیشتر از این مقدار نمی رسد.
➥@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
👆#تلنگر #تفکر #عبرت
🌺 سخنان تکان دهنده #امیرالمؤمنین علیه السلام، خطاب به اموات.
🌸 وقتی اميرالمؤمنين سلام اللَّه عليه داخل #قبرستان مى شدند، میفرمودند:
🔹 اى ساکنان خاک، ای #کسانی كه به غربت مبتلا شده ايد، بدانيد كه خانه هاى شما را ديگران ساكن شدند و زنان شما را ديگران خواستند و اموال شما را ديگران قسمت نمودند. اين خبری است كه نزد ماست، كاش ما مى دانستيم كه نزد شما چه خبر است.
سپس حضرت رو به اصحاب خود فرمودند: اگر ايشان را رخصت جواب مى دادند، هر آينه مى گفتند كه بهترين #توشه ها تقوى است.
📚 من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۹
🌷 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) :
☘ اگر مردم می دانستند در قبرها چه می گذرد حتی یک گناه هم نمی کردند .
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
"بسم الله الرحمن الرحیم"
📚سخنان و حکایات کوتاه و پندآموز !!!
#غفلت
به عارفی گفتند: ای شیخ! دل های ما خفته است که سخن تو در آن اثر نمی کند چه کنیم؟ گفت: کاش خفته بودی که هرگاه خفته را بجنبانی، بیدار می شود؛ حال آنکه دل های شما مرده است که هر چند بجنبانی، بیدار نمی شود
#بخل
بخیلی سفارش ساخت کوزه و کاسه ای را به کوزه گر داد. کوزه گر پرسید: بر کوزه ات چه نویسم؟ بخیل گفت بنویس «فمن شرب منه فلیس منی؛ هر کس از آن آب بنوشد از من نیست» (بقره 249) باز کوزه گر پرسید: بر کاسه ات چه نویسم؟ بخیل گفت بنویس «و من لم یطعمه فانه منی؛ هر کس از آن بخورد از من نیست.» (بقره 249)
#تکبر
آورده اند که روزی عابدی نمازش را به درازا کشید و چون نگریست مردی را دید که به نشانه خشنودی در وی می نگرد، عابد او را گفت: آنچه از من دیدی، تو را به شگفتی نیاورد که ابلیس نیز روزگاری دراز، با دیگر فرشتگان به پرستش خدا مشغول بود و سپس چنان شد که شد
#افسوسپادشاهبههنگاممردن
گویند پادشاهی به بیماری سختی مبتلا شد. طبیب از او خواست که وصیتش را بیان کند. در این هنگام، پادشاه برای خود کفنی انتخاب کرد. سپس دستور داد تا برایش قبری آماده کنند. آن گاه نگاهی به قبر انداخت و گفت «ما أغنی عنی مالیه هلک عنی سلطانیه؛ مال و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد، قدرت من نیز از دست رفت.» (حاقه 28 و 29) و در همان روز جان داد
#عقل،بزرگتریننعمتالهی
روزی پادشاهی به بهلول گفت: بزرگترین نعمت های الهی چیست؟ بهلول جواب داد: بزرگترین نعمت های الهی عقل است. خواجه عبدالله انصاری نیز در مناجات خود گوید: خداوندا آن که را عقل دادی، چه ندادی و آن که را عقل ندادی، چه دادی؟
#محافظتازخویشتن
پادشاهی به عارفی رسید، از او پندی خواست. عارف گفت: هر آنچه را در آن امید رستگاری است، بگیر و آنچه را در آن خطر هلاکت است، رها کن
#عبرت
گویند: روزی خلیفه از محلی می گذشت، دید که بهلول، زمین را با چوبی اندازه می گیرد. پرسید: چه می کنی؟ گفت: می خواهم دنیا را تقسیم کنم تا ببینم به ما چه قدر می رسد و به شما چه قدر؟ هر چه سعی می کنم، می بینم که به من بیشتر از دو ذارع (حدود یک متر) نمیرسد و به تو هم بیشتر از این مقدار نمی رسد.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل👆
🔻حکایتی عجیب از دنیا
از حضرت صادق (ع) روایت است که:
روزی حضرت داود (ع) از منزل خود بیرون رفت و زبور می خواند و چنان بود که هرگاه آن حضرت زبور می خواند از حسن صوت او جمیع وحوش و طیور حاضر می شدند و گوش می کردند و هم چنان می رفت تا به دامنه کوهی رسید که به بالای آن کوه پیغمبری بود حزقیل نام و در آن جا به عبادت مشغول بود.
چون آن پیغمبر صدای مرغان و وحوش و حرکت کوه ها و سنگ ها دید و شنید، دانست که داود است که زبور می خواند.
حضرت داود به او گفت: ای حزقیل! اجازه می دهی که بیایم پیش تو؟ عابد گفت: نه، حضرت داود به گریه افتاد، از جانب خدا به او وحی رسید: داود را اجازه ده، پس حزقیل دست داود را گرفت و پیش خود کشید.
حضرت داود از او پرسید: هرگز قصد گناهی کرده ای؟ گفت: نه، گفت: هرگز عجب کرده ای؟ گفت: نه، گفت: هرگز تو را میل به دنیا و لذات دنیا به هم می رسد؟
گفت: بله ، گفت: چه می کنی که این را از خود سلب می کنی؟ گفت: هرگاه مرا این خواهش می شود، داخل این غار می شوم که می بینی و به آنچه در آنجاست نظر می کنم، این میل از من برطرف می شود.
حضرت داود به رفاقت او داخل آن غار شد، دید که یک تختی در آنجا گذاشته است و در روی آن تخت،سر آدمی و پاره ای استخوان های نرم شده گذاشته و در پهلوی او لوحی دید که در آنجا نقش است که، من فلان پادشاهم که هزار سال پادشاهی کردم و هزار شهر بنا کردم و آخر عمر من این است که می بینی که خاک فراش من است و سنگ بالش من و کرمها و مارها همسایه منند، پس هر که زیارت من می کند، باید فریفته دنیا نشود، گول او نخورد.
📚 عرفان اسلامی: 8/ 226
#داستان
#حضرت_داوود
#عبرت
@tafakornab
👆