🌸🍃🌸🍃
#محبت_خدا
سمنون عارف نامدار، سوخته راه حق، روزی در منبر رفت، و از محبت خدا سخن گفت اشکی ریخت و کسی این راز محبت را نفهمید. و همه در حیرت ماندند و دلشان بر حال سمنون سوخت. و گمان کردند اشک برای حاجت میریزد.
سمنون گفت: کاش میشد از بین شما کسی زبان محبت خدا را میدانست.
سر به سمت قندیلهای مسجد گرفت و گفت: ای قندیلها محبت حبیب را که در دل دارم به شما میفرستم. از جان من این عشق را که میفرستم بگیرید.
قندیلها لرزیدند و تکهتکه شده از هم گسستند و مردم در وحشت افتادند .
سمنون گفت: حال ببینید آنچه من از محبت خدا در دل داشتم چه سنگین بود که قندیلها را طاقت آن نبود.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝