هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💠💠💠﷽💠💠💠
#احکام_شرعی
(۶) #عطسه_و_صبر
🔴 اعتقاد غلط بسیاری از مردم این است که اگر #عطسه کردیم باید دست نگه داریم و صبر کنیم و به اصطلاح میگویند: #صبر اومد!
🌀در حالیكه از نظر اسلام #عطسه كردن نه تنها شوم و بد نیست , بلكه بسیار مفید برای #سلامتی بدن است.
در حدیث آمده كه عطسه موجب #راحتى و سلامتی بدن است، و تا #سه روز و به روایتى تا #هفت روز، امان از #مرگ است.
آن چه بین عوام مشهور است كه هنگام عطسه باید صبر كرد، صحت ندارد و در احادیث اثرى از این حرف نیست.
در روایت آمده است: وقتى انسان عطسه میكند (جهت #شكرانه تأمین شدن سلامتیاش)بگوید: الحمد لله اللّهم صل على محمّد و ال محمد.
و هنگامی كه كسى در حضورش عطسه كند، به عطسه كننده بگوید: یَرحَمُكَ الله، و او نیز در پاسخش بگوید: یَغفِرُ اللهُ لَكُم
رسول اكرم صلوات الله علیه فرمود: #عطسه_مریض دلیل بر عافیت و راحتى بدن اوست.
عطسه تا وقتى كه از #سه تا بیشتر نباشد براى بدن نافع است و اگر از سه تا بیشتر شد، نشانه #بیماری است. حضرت امام صادق علیهالسلام فرمود: كسى كه عطسه كند از پنج چیز در امان خواهد بود: #جذام، #سردرد، #ریزش اشك ازچشم، گرفتگى #بینى و #رویش مو در چشم.
♦️ حتما جهت آگاهی از #آداب مربوط به عطسه در اسلام به لینک زیر مراجعه نمایید!👇
http://www.pasokhgoo.ir/node/94842
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🟢روایت شده از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
🏴سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟حضرت در پاسخ فرمودند: الشام الشام الشام
به روایت دیگر امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن مندر مدائنی فرمود:ای نعمان ندیدم مصیبتی را که شدیدتر باشد از آن زمانی که مارا وارد شام کردند زیرا در شام #هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از اول اسیری ، این چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود .
▪️۱ : در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و کعب نیزه بر ما می زندند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند ، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می کردند.
▪️۲ : سرهای شهدا را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگهداشتند و سر برادرم ، علی اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای ستوران قرار میگرفت
▪️۳ : از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند . وقتی آتش به عمامه ام افتاد چون دستهایم را به گردنم بسته بودند ، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
▪️۴ : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند : ای مردم ! بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند.
▪️۵ : ما را از شتران پیاده کردند وبه یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند.
▪️۶ : ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند ، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسر نساخت.
▪️۷: ما را در مکانی منزل دادند ، که سقف نداشت روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم!
خدایا به مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت لباس ظهور را بر قامت مولای ما امام زمان ارواحنافداه هرچه زودتر بپوشان🤲🏻
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🟢روایت شده از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
🏴سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟حضرت در پاسخ فرمودند: الشام الشام الشام
به روایت دیگر امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن مندر مدائنی فرمود:ای نعمان ندیدم مصیبتی را که شدیدتر باشد از آن زمانی که مارا وارد شام کردند زیرا در شام #هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از اول اسیری ، این چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود .
▪️۱ : در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و کعب نیزه بر ما می زندند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند ، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می کردند.
▪️۲ : سرهای شهدا را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگهداشتند و سر برادرم ، علی اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای ستوران قرار میگرفت
▪️۳ : از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند . وقتی آتش به عمامه ام افتاد چون دستهایم را به گردنم بسته بودند ، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
▪️۴ : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند : ای مردم ! بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند.
▪️۵ : ما را از شتران پیاده کردند وبه یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند.
▪️۶ : ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند ، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسر نساخت.
▪️۷: ما را در مکانی منزل دادند ، که سقف نداشت روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم!
خدایا به مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت لباس ظهور را بر قامت مولای ما امام زمان ارواحنافداه هرچه زودتر بپوشان🤲🏻
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
📚#هفت بهشت زندگی
🌸بهشت اول:
آغوش مادری ست که با تمام وجود ، بغلت کرد و شیرت داد...
🌸بهشت دوم:
دستان پدری ست که برای راه رفتنت ، با تو کودکی کرد.
🌸بهشت سوم:
خواهر یا برادری ست که برای ندیدن اشکهایت، تمام اسباب بازیهایش را به تو داد.
🌸بهشت چهارم:
معلمی بود که برای دانستنت با تمام بزرگیاش هم سن تو شد تا یاد بگیری.
🌸بهشت پنجم:
دوستی ست که در هنگام سختیها و مشکلات تو را تنها نگذاشت.
🌸بهشت ششم:
همسرتوست که باتمام وجود در کنار تو معمار زندگی مشترک تان است ... گویی دو شاخه از یک ریشه اید.
🌸بهشت هفتم:
فرزند توست که خالق زیبایی های آینده است...
آری شاید هر کدام از ما تمام هفت بهشت را نداشته باشیم
🌸اما بهشت همین حوالی ست...
مادرت را بنگر
🌸پدرت را ببین
خواهر یا برادرت را حس کن؛
🌸به معلمت سر بزن؛
دوستت را به یاد بیاور؛
🌸همسرت را در آغوش بگیر؛
فرزندت را ببوس...
🌸یک وقت دیر نشود برای بهشت رفتنت
بهشت را با همه قلبت حس کن،
🌸همین نزدیکی ست.
──── · ⋆ 𖦹 ⋆ · ────
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝