eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی حاکمی از وزیرش پرسید چه چیزی است که از همه چیزها بدتر و نجس تر است؟ وزیر در جواب ماند و نتوانست چیزی بگوید. از حاکم مهلت خواست و از شهر بیرون رفت تا در بیابان به چوپانی رسید که گوسفندانش را میچرانید. سلام کرد و جواب گرفت. به چوپان گفت من وزیر حاکم هستم و امروز حاکم از من سوالی پرسید و نتوانستم جواب دهم. این بود که راه خارج از شهر را گرفتم. اکنون این سوال را از تو میپرسم و اگر جواب صحیح دادی تو را از مال دنیا بی نیاز میکنم. بعد هم سوال حاکم را مطرح کرد چوپان گفت ای وزیر پیش از اینکه جوابت را بدهم مژدهی برایت دارم. بدان که در پشت این تپه گنجی پیدا کرده ام و برداشتن آن در توان من تنها نیست. بیا با هم آن را تصرف کنیم و در اینجا قصری بسازیم و لشکری جمع کنیم و حاکم را از تخت بزیر کشیم تو حاکم باش و من وزیرت. وزیر تا این حرف را شنید خوشحال شد و به چوپان گفت عجله کن و گنج را نشان بده. چوپان گفت یک شرط دارد. وزیر گفت بگو شرطت چیست؟ چوپان گفت تو عمری وزیر بودی و من چوپان برای اینکه بی حساب شویم باید سه باز زبانت را به مدفوع سگ من بزنی. وزیر پیش خود فکر کرد که کسی اینجا نیست من اینکار را میکنم و بعد که حاکم شدم چوپان را میکشم. پس سه بار زبانش را به مدفوع سگ چوپان زد و گفت راه بیفت برویم سراغ گنج. چوپان گفت قربان گنجی در کار نیست. من جواب سوالت را دادم تا بدانی هیچ چیزی در دنیا بدتر و نجس تر از طمعکاری نیست.... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ━━✨✨✨━━
♥️•☜امام رضا علیه السلام ✍🏻از افراط درخوردن تخم مرغ بپرهیزید؛ زیرا این افراط ڪبد را از عمل منظم باز میدارد 📚رساله طب الرضا به ما بپیوندید 👇 ⇲@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ ✅پنج قانون خوشبختى: ۱- از كسى متنفر نباش ۲- نگران نباش ۳- بيشتر ببخش ۴- كمتر انتظار داشته باش ۵- ساده زندگى كن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
رؤیای حضرت سڪـینه حضرت سڪـینه علیها السلام می گوید: در یکی از شب ها که در شام بودم، خوابی دیدم طولانی. در آخر آن خواب، زنی را مشاهده کردم که دست بر سر نهاده و نالان است. پرسیدم: این بانو کیست؟ گفتند: فاطمه دختر محمّد رسول خدا و مادرِ پدر تو است! گفتم: به خدا، نزد او می روم و از آنچه با ما کردند، به وی شکایت می کنم. پس نزد او رفته، مقابلش ایستادم و گریستم و گفتم: مادرجان! حقّ ما را منکر شدند، جمع ما را از هم جدا کردند و حُرمت ما را نگه نداشتند! مادرجان! به خدا، پدرم حسین را کشتند! پس آن بانو به من فرمود: سکینه جان! دیگر سخن مگو که دلم را سخت لرزاندی و قلبم را پاره کردی! این پیراهن پدر تو است، آن را نگه داشته ام تا زمانی که خدا را ملاقات کنم! : ریاحین الشّریعه، ج 3، ص 280 - 278 نفس المهموم، ص 217. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💠 منجی عالم بشریت... 🔹فردی به نام "ابوالوفای شیرازی" در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. ایشان متوسل به حضرات معصومین علیهم السلام میشود. شب در عالم رؤیا، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را زیارت میکند. حضرت فرمودند: «و أما الحجه فإذا بلغ منک السیف للذبح و أومأ بیده إلی الحلق فاستغث به فإنه یغیثک و هو غیاث و کهف لمن استغاث فقل یا مولای یا صاحب الزمان أنا مستغیث بک؛اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، به فرزندم استغاثه کن که او فریادرس و پناهگاه هرکسی است که به او پناهنده شود و بگو: یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ الغَوثَ اَدرِکنی» (مهدی جان؛ من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس…). 🔹ابوالوفا میگوید: من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند. وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم: "به منجی عالم بشریت، به فریادرس درماندگان و بیچارگان" 🔹سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند: اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم… بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد. 📚 بحارالانوار جلد۵۳ ص۳۲۳ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔻حکایتی از قابوس نامه 🪴 و بنگر میان نیکان و بدان و با هر دو گروه دوستی کن. با نیکان به دل دوست باش و با بدان به زبان دوستی نمای تا دوستی هر دو گروه تو را حاصل گردد. و نه همه حاجتی به نیکان افتد. وقتی باشد که به دوستی بدان حاجت آید به ضرورت، که از دوست نیک مقصود برنیاید. اگرچه راه بردن تو نزدیک بدان، به نزدیک نیکان تو را کاستی درآید. چنان که راه بردن تو به نیکان، نزدیک بدان آبروی فزاید. و تو طریق نیکان نگه دار که دوستی هر دو قوم تو را حاصل آید. اما با بی‌خردان هرگز دوستی مکن که دوست بی‌خرد از دشمن بتر بود. که دوست بی‌خرد با دوست از بدی آن کند، که صد دشمن باخرد با دشمن نکند. و دوستی با مردم هنرمند و نیک عهد و نیک محضر دار، تا تو نیز به آن هنرها معروف و ستوده شوی که آن دوستان تو بدان معروف و ستوده باشند. و تنهایی دوست‌تر دار از همنشین بد. 🪴 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔻عیب جوان 🌴🌴🌴 در زمان های قدیم مرد جوانی در قبیله ای مرتکب اشتباهی شد .به همین دلیل بزرگان قبیله گرد هم آمدند تا در مورد اشتباه جوان تصمیم بگیرند در نهایت تصمیم گرفتند که در این مورد با پیر قبیله که تجربه بسیاری داشت مشورت کنند و هر چه که او بگوید عملی کنند. پیر قبیله از انجام این کار امتناع کرد .بزرگان قبیله دوباره فردی را به دنبال او فرستادند و پیام دادند که شما باید تصمیم نهایی را در مورد اشتباه این جوان بگیرید . پیر قبیله کوزه ای سوراخ را پر از آب کرد سپس آن را از پشت خود آویخت و به سمت بزرگان قبیله حرکت کرد . بزرگان قبیله بادیدن او پرسیدند : قصه این کوزه چیست؟ پیر قبیله پاسخ داد : گناهانم از پشت سرم به بیرون رخنه می کنند بی آنکه به چشم آیند و امروز آمده ام که درباره گناه دیگری قضاوت کنم. بزرگان قبیله با شنیدن این سخن چیزی بر زبان نیاوردند و گناه مرد جوان را بخشیدند. عیب مردم فاش کردن بدترین عیب هاست عیب گو اول کند بی پرده عیب خویش را @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا چه قشنگ میگه: ✅واصبر لحکم ربک فانک باعیننا در برابر حکم خدا صبر کن که تو در برابر دیدگان مایی... ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ♡••♡••♡••♡••♡
❌فکر میکنید این خانم چه کسی است؟"🤔 کیت میدلتون" همسر شاهزاده ویلیام، ولیعهد انگلیس چه باور کنیم چه نه عریانی زن سلاح جدید استثمار غرب علیه کشورهای مد نظر است. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅•|•⊰❁〇⃟:❁⊱•|┅┄ 🌴از همه جا رونده نمی‌خوای؟ 🌴زائر جامونده نمی‌خوای؟ 🎙 حنیف_طاهری 👌 پیشنهاد_ویژه 🏴 تا 🏴کربلا ┄┅•|•⊰❁〇⃟:❁⊱•|┅┄ ڪپی‌با‌ذڪرصلوات‌براے‌ظهور‌قائم ◇🕌⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ🖤@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲 خانواده هایمان را به تو می‌سپاریم خودت پناه و مواظب همه ما باش عزیزانمان را از شر بدی ها و اتفاقات بد، بدور کن؛ ای پناه همه موجودات عالم... ✨💫 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ━━✨✨✨━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 با توکل به نام الله 🌹 سلام دوشنبه تون معطر به ذکر شریف صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان  پاک و مطهرش 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌹‌وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ در پناه لطف خدای مهربان و عنایت اهل بیت علیهم السلام زندگی خوب و خوشی داشته باشید ان شاء الله تعالی 🌹 دوشنبه تون پر خیر و برکت @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💖 سَر شد به شوق وصل تو فصل جوانیَم هرگز نمی شود که از این در برانیَم یابن الحسن برای تو بیدار می شوم روزت بخیر ای همه ی زندگانیم 🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┉•🖤<❈🖤❈>🖤•┉┄ 📲 کلیپ| ریلز | استوری با هر سلام صبح به آقای بی کفن انگار روبروی "حرم" ایستاده ایم❤️ (ع)💚 🌤💚🌺 ┄┉•🖤<❈🖤❈>🖤•┉┄ ڪپی‌با‌ذڪرصلوات‌براے‌ظهور‌قائم ═◇🕌⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ؔٛٚؔ@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️ 🐫 شــتـر ☁️ آسمان ⛰ کــــوه 🌏 زمـیـن 🤔 سـوال: خدایا! چه دلیلی دارد از این چیزها در قرآن نام ببری؟!🤷‍♂ 🔔 پاسـخ: تو به عظمت تک‌تکِ اینها فکر کن، تا به عظمت خالق اینها پی ببری 🔔 پـــس: ای پیامبر! با یادآوری نعمت‌های من، مردم را تذکر بده و بیدارشان کن غاشیه، آیه ۱۷تا۲۱ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
اعتماد به خدا یا تاجر یهودی.... به بهلول گفتن: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ.ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ. ﮔﻔﺘند : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ. ﮔﻔﺘند : ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ. ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ﺭﺯّﺍﻗﻪ، ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ. ﮔﻔﺘند : ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ. ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ یهودی ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ. ﮔﻔﺘند : ﺁﻫﺎﻥ، ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟ ﮔﻔﺖ : ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر یهودی ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ. ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجریهودی ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟ ﻫﯽ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿم ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯﺧﻮﺏ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﺳﺖ. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
زیبایی انسان در چیست؟ روزي شاگردان نزدحکيم رفتند و پرسيدند: استاد ، زيبايي انسان درچيست؟ حکيم ٢ کاسه کنار شاگردان گذاشت وگفت: به اين ٢ کاسه نگاه کنيد اولی از طلا درست شده و درونش زهر است و دومي کاسه اي گليست ودرونش آب گواراست، شما کدام را می خوريد؟ شاگردان جواب دادند: کاسه گلی را. حکيم گفت:  آدمي هم همچون اين کاسه است.آنچه که آدمي را زيبا مي کند درونش واخلاقش است. در کنار صورتمان بايد سيرتمان را زيبا کنيم!! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
نان سنگک ﻭﻗﺘﻲ ﻧﺎﻧﻮﺍ ﺧﻤﯿﺮ ﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﮏ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺗﻨﻮﺭ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺩﻳﺪی ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ؟! ﺧﻤﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﻣﯽ ﭼﺴﺒﺪ! ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﻫﺮﭼﻪ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺍﺯ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺟﺪﺍ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ؛ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ،ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﻨﻮﺭ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺳﻨﮓ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺨﻮﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ. ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺗﻌﻠﻘﺎﺕ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ، ﺧﺎﻧﻪ ﻱ ﻣﻦ،ﻣﻦ، ﻣﻦ، ﺁﻧﻮﻗﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻨﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﻨﻨﺪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ! ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﺨﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﻧﻤﯽ ﭼﺴﺒﺪ! ﻣﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﭼﻪ ﭼﺴﺒﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ؟! ﺳﻨﮓ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ!؟ سنگ وجود ما چیست؟ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مردی به نزد بزرگ شهر که فرد حکیمی بود رفت و گفت در کوچه ما خانه ای است که زنی به همراه دخترش در آنجا زندگی میکند و مردان زیادی در آنجا رفت و آمد می‌کنند و من به شدت به آنان مشکوک و بدبینم. حکیم به ا‌و گفت اینبار به آنجا برو، کیسه ای بردار و هر بار که شخصی وارد آنجا شد سنگی در آن بیانداز و پس از یک هفته نزد من بیا. مرد این کار را کرد و پس از چند روز کیسه او پر و سنگین شد، اما به خاطر حرف حکیم تا یک هفته به کارش ادامه داد. پس از یک هفته کیسه سنگ را برداشت و به زحمت خودش را به نزد حکیم رساند و از سنگینی سنگها شکایت کرد... حکیم گفت: آن خانه، خانه دانشمندی بود که پس از فوتش وصیت کرد تا شاگردانش از کتابخانه بزرگ و ارزشمند او استفاده کنند؛ به همین دلیل است که شاگردان او دائم به خانه آنها در رفت و آمد هستند. اما تو که با کیسه سنگینی خسته و بی تاب شدی در قیامت با بار گناهی که هر بار با فکر و ظن بد در مورد آن خانه برای خودت جمع میکردی چه میکنی؟! ‌‎‌‌‎‌‎‌‌ 📜خدا در قرآن می‌فرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ.  اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمان ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان ها گناه است.[ سوره حجرات٬ آیه ۱۲] @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📚 🌴سگی از کنار شیری رد می شد چون او را خفته دید، طنابی آورد و شیر را محکم به درختی بست. شیر بیدار که شد سعی کرد طناب را باز کند اما نتوانست. 🌴در همان هنگام خری در حال گذر بود، شیر به خر گفت: اگر مرا از این بند برهانی نیمی از جنگل را به تو می دهم. خر ابتدا تردید کرد و بعد طناب را از دور دستان شیر باز کرد. 🌴شیر چون رها شد، خود را از خاک و غبار خوب تکاند، به خر گفت: من به تو نیمی از جنگل را نمیدهم. خر با تعجب گفت: ولی تو قول دادی. 🌴شیر گفت: من به تو تمام جنگل را می دهم زیرا در جنگلی که شیران را سگان به بند کشند و خران برهانند، دیگر ارزش زندگی کردن ندارد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍱صبحانه برای زیبایی پوست 🥛شیر : ضد چروک 🍵چای سبز: کاهش جوش 🥚🍳تخم مرغ پخته : جلوگیری از افتادگی پوست 🥘املت گوجه : روشن کننده ی پوست @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـلام😊✋ میگن پنجره دل آدمهای مهربون رو بخدا باز میشه❤️ از اون پنجره یاد ما هم باشید الهی بهتر از اون چیزی که در ذهنتون هست خدا نصیبتون کنه🌹 دوشنبه تون سرشار از محبت خدا❤️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👈خبر از آفرينش خليفه خدا در زمين، و پاسخ به سؤال فرشتگان 🌴خداوند اراده كرد تا در زمين خليفه و نماينده ‏اى كه حاكم زمين باشد قرار دهد، چرا كه خداوند همه چيز را براى انسان آفريده است.(بقره/29)موقعيت و لياقت انسان را به گونه ‏اى قرار داده تا بتواند به عنوان نماينده خدا در زمين باشد. 🌴خداوند قبل از آن كه آدم عليه ‏السلام پدر انسان‏ها را به عنوان نماينده خود در زمين بيافريند، اين موضوع بسيار مهم را به فرشتگان خبر داد. فرشتگان با شنيدن اين خبر سؤالى نمودند كه ظاهرى اعتراض گونه داشت و عرض كردند: 💫پروردگارا! آيا كسى را در زمين قرار مى‏ دهى كه: 1 - فساد به راه مى ‏اندازد 2 - و خونريزى مى ‏كند 💫اين ما هستيم كه تسبيح و حمد تو را به جا مى ‏آوريم، بنابراين چرا اين مقام را به انسان گنهكار مى ‏دهى نه به ما كه پاك و معصوم هستيم؟ 👌خداوند در پاسخ به سؤال آن‏ها فرمود: من حقايقى را مى ‏دانم كه شما نمى ‏دانيد.(بقره/30) 🌴خداوند همه حقايق، اسرار و نام‏هاى همه چيز (و استعدادها و زمينه ‏هاى رشد و تكامل در همه ابعاد) را به آدم عليه ‏السلام آموخت. و آدم عليه‏ السلام همه آن‏ها را شناخت. 🌴آنگاه خداوند آن حقايق و اسرار را به فرشتگان عرضه كرد و در معرض نمايش آن‏ها قرار داد و به آن‏ها فرمود: اگر راست مى‏ گوييد كه لياقت نمايندگى خدا را داريد، نام اين‏ها را به من خبر دهيد، و استعداد و شايستگى خود را براى نمايندگى خدا در زمين، نشان دهيد. 🌴فرشتگان (دريافتند كه لياقت و شايستگى، تنها با عبادت و تسبيح و حمد به دست نمى‏ آيد، بلكه علم و آگاهى پايه اصلى لياقت است از اين رو) با عذرخواهى به خدا عرض كردند: خدايا! تو پاك و منزه هستى، ما چيزى جز آن چه تو به ما آموخته ‏اى نمى ‏دانيم، تو دانا و حكيم مى‏ باشى(بقره/32) 🌴به اين ترتيب فرشتگان كه به لياقت و برترى آدم عليه‏ السلام نسبت به خود پى برده و پاسخ سؤال خود را قانع‏ كننده يافتند، به عذرخواهى پرداخته، و دريافتند كه خداوند مى ‏خواهد انسانى به نام آدم عليه‏ السلام بيافريند كه سمبل رشد و تكامل، و گل سرسبد موجودات، و ساختار وجودى او به گونه ‏اى آفريده شده كه لايق مقام نمايندگى خدا است. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💕 داستان کوتاه "معجون آرامش"👌 روزی "انوشیروان" بر "بزرگمهر" خشم گرفت و در خانه ای تاریک به "زندانش فکند" و فرمود او را به زنجیر بستند. چون روزی چند بر این حال بود، کسانی را فرستاد تا از حالش "جویا" شوند. "آنان بزرگمهر را دیدند با دلی قوی و شادمان." بدو گفتند: در این "تنگی و سختی" تو را "آسوده دل" می بینیم؟! گفت: "معجونی" ساخته ام از "شش جزء" و به کار می برم و چنین که می بینید مرا "نیکو" می دارد.! گفتند: "آن معجون را شرح بازگوی که ما را نیز هنگام گرفتاری به کار آید..." گفت: آری جزء نخست؛ "اعتماد بر خدای عزوجل" دوم؛ آنچه "مقدر" است "پذیرا باشد." سوم؛ "شکیبایی" برای گرفتار بهترین چیزهاست. چهارم؛ اگر "صبر" نکنم چه کنم، پس نفس خویش را به "جزع و زاری" بیش نیازارم. پنجم؛ آنکه شاید "حالی سخت تر" از این رخ دهد. ششم؛ آنکه از این ساعت تا ساعت دیگر "امید"" گشایش" باشد. * چون این سخنان به انوشیروان رسید او را "آزاد کرد" و "گرامی داشت." * http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
👈 سفیر امام حسین علیه السلام 🌴هنگامی که کاروان امام حسین علیه السلام در مسیر خود به سوی کوفه به منزلگاه حاجز رسید، این نامه را به مردم کوفه نوشت: ✨به نام خداوند بخشنده و مهربان... نامه مسلم بن عقیل به من رسید و نوشته است شما با هماهنگی و رأی نیک در راه یاری ما خاندان بوده و آماده مطالبه حق ما می باشید. از خداوند می خواهم که همه آینده مرا به خیر نموده و شما را موفق گرداند، خداوند بر همه شما ثواب و اجر بزرگ عنایت فرماید و من هم روز سه شنبه، هشتم ذی حجه، از مکه به سوی شما حرکت کرده ام، جلوتر سفیر خودم را فرستادم، با رسیدن نامه من به سرعت کارهای خود را سر و سامان دهید و من به زودی وارد خواهم شد.✨ 🌴نامه را به قیس مسهر صیداوی داد و او را به سوی کوفه فرستاد. قیس با شتاب به سوی کوفه حرکت نمود ولی در قادسیه حصین پسر نمیرکه آن سامان را تحت کنترل داشت او را دستگیر کرد، خواست او را تفتیش کند قیس نامه امام حسین را پاره کرد و پراکنده نمود. 🌴حصین او را نزد ابن زیاد فرستاد. وقتی که قیس به نزد ابن زیاد وارد شد. ابن زیاد پرسید: تو کیستی؟ قیس پاسخ داد: من یکی از شیعیان امیرمؤمنان علی علیه السلام و فرزندان او هستم. ابن زیاد: چرا نامه را پاره کردی؟ قیس: تا ندانی که در نامه چه نوشته شده است. ابن زیاد: نامه را چه کسی برای چه شخصی نوشته است؟ قیس: نامه از امام حسین علیه السلام به جمعیتی از مردم کوفه بود که نام آنها را نمی دانم. 🌴ابن زیاد خشمگین شد و گفت: هرگز از تو دست بر نمی دارم مگر این که نام آنها را که نامه برایشان فرستاده شده بگویی، یا بالای منبر بروی و بر حسین و پدر و برادرش لعن بگویی وگرنه قطعه قطعه ات خواهم کرد. قیس گفت: نامهای آنان را نخواهم گفت. ولی برای لعن کردن حاضرم. 🌴قیس بالای منبر رفت، پس از حمد و ثنا و درود بر خاندان پیامبر و لعن بر ابن زیاد و بنی امیه گفت: مردم کوفه! من سفیر امام حسین علیه السلام به سوی شما هستم، کاروان امام علیه السلام را در منزلگاه حاجز گذاشتم دعوت او را اجابت کنید! 🌴زیاد آنچنان غضبناک شد دستور داد قیس را بالای دارالعماره برده و از همانجا به زمین انداختند و استخوانهای بدنش خورد شد. اندی رمق داشت یکی از دژخیمان ابن زیاد به نام عبدالملک پسر عمیر سرش را از بدن جدا کرد و بدین گونه قیس به شهادت رسید (ره). 📚 بحار ج 101، ص 16 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان