eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.1هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ ده چیز ✅ده چیز دیگر را از بین میبرد ✨نیکی، بدی را ✨تکبر ،علم را ✨توبه ،گناه را ✨دروغ ،رزق و روزی را ✨عدل، ظلم را ✨غم ،عمر را ✨صدقه ،بلا را ✨خشم ،عقل را ✨پشیمانی، سخاوت را ✨غیبت ،کارهای خوبت را @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📚 👈 طلبه جوان و دختر فراری 🌴شب هنگام محمد باقر (طلبه جوان) در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد. در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید. 🌴دختر پرسید: شام چه داری؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشه‌ای از اتاق خوابید. 🌴صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران،شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند. شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و .... محمد باقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. 🌴شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ... علت را پرسید. 🌴طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود. هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می‌گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند. 🌴شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مرغ دو منی شغالی مرغ پيرزنی را دزديد پيرزن در عقب او نفرين کنان فرياد زد: «وای! مرغ دو منی (۶ کيلويی) مرا شغال برد.» شغال از اين مبالغه به شدت غضبناک شد و با نهايت تعجب و غضب به پيرزن دشنام داد. در اين ميان روباهي به شغال رسيد و گفت: «چرا اين قدر برافروخته ای؟» شغال جواب داد: ببين اين پيرزن چقدر دروغگو و بی انصاف است. مرغی را که يک چارک (۷۵۰ گرم) هم نمی شود، دو من می خواند ! روباه گفت: بده ببينم چقدر سنگين است؟» وقتي مرغ را گرفت، پا به فرار گذاشت و گفت: به پيرزن بگو مرغ را به پای من چهار من حساب کند!! حکایت خیلیاست... 🆔 @tafakornab
بخونید : ده - یازده سالم که بود تو بازی با بچه های فامیل پام گیر کرد به پای یکیشون و افتادم. ساق پای راستم خورد به لبه ی آجر و زخم شد..بدجور زخم شد. خیلی طول کشید تا کم کم جای اون زخم یکم بهتر شد و کمتر اذیتم کرد. اون روزا فقط یه دوست صمیمی داشتم دوستی که مثل خانوادم بود. دوستی که بهش اعتماد داشتم. تو مدرسه فقط اون می دونست ساق پای راستم زخم شده...اون تنها کسی بود که جای زخمم رو بلد بود. چند روز بعد از این اتفاق با دوستم بحثمون شد. یادم نمیاد سر چی. یادم نمیاد کی مقصر بود. فقط یادمه زنگ ورزش بود و داشتیم فوتبال بازی می کردیم. وسط فوتبال وقتی داشتم شوت می زدم با کف پا اومد ساق پای راستم رو زد. کاری به توپ نداشت. اومد که زخمم رو بزنه. زخمم دوباره تازه شد! دوباره درد و درد و درد... چند روز بعدش دوباره با هم رفیق شدیم.ولی دیگه هیچوقت نذاشتم بفهمه دردم چیه. از این اتفاق سال ها می گذره ولی هروقت کسی رو می بینم که درد داره، زخم داره، بهش میگم هیچوقت هیچوقت هیچوقت نذار کسی بفهمه جای زخمت کجاست. نذار بفهمه چی نابودت می کنه..شاید یه روز زخم شد رو زخمت ! دردت رو واسه خودت نگه دار. میگم مراقب اونایی که جای زخمت رو بلدن باش...اونا می تونن با یه حرف... با یه کنایه... با یه خاطره کاری کنن که دوباره زخمت سر باز کنه... دوباره تو میمونی و درد و درد و درد. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
✨﷽✨ *بچه‌ علی‌نقی ‌الان‌ کیه ؟* علی‌نقی، ‌کاسب مؤمن و خیری بود كه هیچ‌گاه وقت نماز در مغازه پیدایش نمی‌کردند. در عوض این معلم قرآن در صف اول نماز جماعت مسجد دیده می‌شد. یك عمر جلسات مذهبی در خانه‌ها و تكیه‌ها به راه‌انداخته و كلی مسجد مخروبه را آباد كرده بود ولی از نعمت فرزند محروم بود ... آن‌هایی كه حسودی‌شان می‌شد و چشم دیدنش را نداشتند، دنبال بهانه می‌گشتند تا نمكی به زخمش بپاشند ..! آخر بعضی‌ها عقده پدر او را هم به دل داشتند؛ پیرمردی كه رضاخان قلدر هم نتوانسته بود جلسات قرآن خانگی او را تعطیل كند..! علی‌نقی راه پدر را ادامه داده بود اما الان پسری نداشت كه او هم به راه پدری برود. به خاطر همین همسایه كینه‌توز، بهانه خوبی پیدا كرده بود تا آتش حسادتش را بیرون بپاشد؛ درب را زد. علی‌نقی آمد دم درب ... مردك به او یك گونی داد و گفت: «حالا كه تو بچه نداری، بیا این‌ها مال تو، شاید به كارت بیاید». علی‌نقی در گونی را باز كرد، ۱۱ تا بچه گربه از توی آن ریختند بیرون...! قهقهه مردك و صدای گریه علی‌نقی قاطی شد ... كنار در نشست و دستانش به دعا بلند و گفت «ای كه گفتی بخوانیدم تا اجابت‌تان كنم ..! اگر به من فرزندی بدهی، نذر می‌كنم كه به لطف و هدایت خودت او را مبلغ قرآن و دینت كنم». خدایی كه دعای زكریای سالخورده را در اوج ناامیدی اجابت كرده بود، ۱۱ فرزند به علی‌نقی داد كه اولین‌شان همین حاج آقا محسن قرائتی است ... @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان ┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈
📘 💠 وصیتهای پیامبر صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله؛ 🔹مردی محضر رسول خدا رسید و عرض کرد: یا رسول الله! مرا وصیتی بفرمایید. حضرت فرمودند: «هرگز به کسی بی جهت خشم مگیر.» مرد گفت: بیش از این بفرمایید. «هر چه برای خود می‌پسندی همان را برای دیگران بپسند.» زیادتر بفرمایید. « هرگز به کسی دشنام مده که نتیجه اش دشمنی است.» افزون بفرمایید. « از نیکی به اهلت خودداری مکن.» بیشتر بفرمایید. « مردم را دوست بدار تا تو را دوست بدارند.» زیادتر بفرمایید. «با برادرانت با چهره ی باز دیدن کن، از بی تابی پرهیز کن که بی تابی مانع بهره ی تو از دنیا و آخرت می‌شود.» 📚 بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۴۷. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌹👈ابلیس به ۵ علت بدبخت شد🌹 ➊اقــــرار به گـــــناه نڪرد ➋از ڪرده پشـــــیمان نشد ➌خــــود را مـلامـت نڪرد ➍تصـمیم به تـــوبه نگرفت ➎از رحـمت خدا نامید شد. 💐آدم به ۵ علت سعادتمـند شد💐 ➊اقـــــرار به گـــــــناه ڪرد ➋از ڪرده پشـــــــیمان شد ➌خــــود را ســـرزنش ڪرد ➍تعـــجیل در تـــــوبه ڪرد ➎به رحمت حق امید داشت @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍✍🏻 خیاطی میگفت اگرشبهاجیبهای لباسها روخالی کنین لباسهازیباترمیمونن خالی کردن ذهن هم همینه طول روزمجموعه‌ای ازآزردگی، پشیمونی روجمع میکنیم ذهنمون راپاک کنیم تادنیای زیباتری بسازیم ◈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ❣ ❤️الهی به امیدتو❤️ امروز دلم میخواهد آرام صدایت کنم: « یا قاضی الحاجات » به نام آنکـــــه خالق جهان است امید بی پناهان و بی کسان است به نام آنکـــــه یادآوردن اوتسلی بخش قلب عاشقان است @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍🍀🌼به روی انور مهدی منتظر صلوات 🍀🌼به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات 🍀🌼به یمن مقدم آن منتقم که در عالم 🍀🌼کند حکومت الله مستقر صلوات 🍀🌼الّلهُمَّ 🍀🌼صَلِّ عَلَی 🍀🌼مُحَمَّدٍ 🍀🌼وَآلِ مُحَمَّدٍ 🍀🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
سلام ای گل غایب❣ آبها نام تو را زمزمه می كنند درختها به احترام تو سبز میشوند نسیم دعای عهد را در گوش سروها میخواند شكفتن گل رویت بهترین هدیه برای منتظران است ❣اللهم عجل لولیک الفرج❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh