هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستانقرآنی #احسن_القصص
📚سرگذشت عُزَیر بنده مخلص خدا
📖قسمت اول
🍃بنام خالق هستی بخش🍃
🌹"او كالّذی مرّ علی قریة وهی خاویة علی عروشها قال انّی یحیی هذه الله بعد موتها فاماته الله مائة عام ثمّ بعثه قال كم لبثت قال لبثت یوماً او بعض یوم قال بل لّبثت مائة عام فانظر الی طعامك و شرابك لم یتسنّه و انظر الی حمارك و لنجعلك آیة لّلنّاس وانظر الی االعظام كیف ننشزها ثمّ نكسوها لحما فلمّا تبیّن له قال اعلم انّ الله علی كلّ شی قدیر."( بقره/ 259)
🌹یا چون آن كس كه به شهری كه بامهایش یكسر فرو ریخته بود، عبور كرد؛ [و با خود می] گفت: "چگونه خداوند، [اهل] این [ویرانكده] را پس از مرگشان زنده می كند؟" پس خداوند، او را [به مدّت] صد سال میراند. آنگاه او را برانگیخت، [و به او] گفت: چقدر درنگ كردی؟ گفت: یك روز یا پاره ای از روز را درنگ كردم. "[نه] بلكه صد سال درنگ كردی، به خوراك و نوشیدنی خود بنگر [كه طعم و رنگ آن] تغییر نكرده است، و به دراز گوش خود نگاه كن [كه چگونه متلاشی شده است. این ماجرا برای آن است كه هم به تو پاسخ گوییم] و هم تو را [در مورد معاد] نشانه ای برای مردم قرار دهیم. و به [این] استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند می دهیم؛ سپس گوشت برآن می پوشانیم." پس هنگامی كه [چگونگی زنده ساختن مرده] برای او آشكار شد، گفت: "[اكنون] می دانم كه خداوند بر هر چیزی تواناست."
🌹"و قالت الیهود عزیر ابن الله و قالت النصاری المسیح ابن الله ذلك قولهم بافواههم یضاهؤن قول الذین كفروا من قبل قاتلهم الله انّی یوفكون."( توبه/ 30)
🌹و یهود گفتند: "عزّیر، پسر خداست." و نصاری گفتند: "مسیح، پسر خداست." این سخنی است [باطل] كه به زبان می آورند، و به گفتار كسانی كه پیش از این كافر شده اند شباهت دارد. خدا آنان را بكشد؛ چگونه [از حق] باز گردانده می شوند؟
💯#صدسالخواب!
🌿عزیر چون وارد باغ خود شد، دید درختها سبز و سایه آنها گسترده است و زمان برداشت میوه آنها نزدیك شده است، نغمه بلبلها گوش را می نوازد و پرندگان به طرب آمده اند.
🌿عُزَیر ساعتی در این باغ بیاسود و از نسیم جان پرور آن بهره مند و از تماشای سبزه و چمن و طراوت یاس و یاسمن غرق در نشاط شد.
🌿آنگاه سبدی از انگور و سبد دیگری از انجیر و مقداری نان به همراه برداشت، سوار بر الاغ خود شد و راه منزل خویش را در پیش گرفت.
☀️☀️☀️ادامه دارد...
❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
💥💥«غرور» چه بلایی سر قوم عاد آورد💥💥
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
💎 #پیامبر_اکرم_(ص) :
أحَبُّ الخَلقِ إلَى اللّهِ مَن نَفَعَ عِيالَ اللّهِ ، وَأدخَلَ عَلى أهلِ بَيتٍ سُرورا؛
✅محبوب ترین مردم نزد کسانی هستند که به خلق خدا سود دهند و به خانواده ای شادی رسانند.
📚 الكافي : ج ۲ ص ۱۶۴ ح ۶
➿〰➿〰➿〰➿〰➿
💎حضرت محمد صلى الله عليه و آله :
إنّ أخْوَفَ ما أتَخَوَّفُ على اُمّتي مِن بَعْدي : هذهِ المَكاسِبُ المُحَرَّمةُ ، والشَّهْوَةُ الخَفِيّةُ ، والرِّبا .
❌ترسناكترين چيزهايى كه بعد از خود بر امّتم مى ترسم اينهاست: درآمدهاى ناروا، شهوتهاى نهفته، و ربا.
📚بحار الأنوار : 73 / 158 / 3
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🔻🌿🌸☘🌿🌸☘🔻
#احکام_شرعی #احکام_بانوان
📛‼️ #قرار_گرفتن_در_معرض_دید_نامحرم
🔴 اگر احتمال بدهد که نامحرم او را می بیند، باید حجاب خود را در چنین جاهایی حفظ کند.
👈 هر چند نگاه کردن به زن نامحرم بدون پوشش کافی برای مردان حرام است، ولی زن هم اگر بداند که در معرض دید نامحرم است، باید حجاب خود را حفظ کند.
🔴📢 خانم هایی که جهت نظافت، با لباس آستین کوتاه یا بدون پوشش شرعی کنار پنجره حاضر میشوند، اگر احتمال می دهند نامحرم آنان را نگاه می کند، واجب است پوشش شرعی را رعایت کنند و از ادامه کار با این حالت خودداری نمایند.
🔴📢 خانم ها وقتی که احتمال می دهند مردی در راهرو آپارتمان رفت و آمد می کند، جایز نیست بدون پوشش کافی از منزل خارج شوند یا درب را باز بگذارند.
🔻 «احکام مصور پوشش بانوان»، اطلس تاریخ شیعه، 1391، ص 130 و 131
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨ هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي
🦚 مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ
✨ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۱۱﴾
✨ اين خلق خداست
🦚 اينك به من نشان دهيد
✨كسانى كه غير از اويند
🦚چه آفريده اند هيچ
✨بلكه ستمگران در گمراهى آشكارند (۱۱)
📚سوره مبارکه لقمان
✍آیه۱۱
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از صمیم قلب کامنت کن:
من مورد رحمت و برکت خداوندم
خدایا بی نهایت شکرت ❤
ممنون از حضور گرمتون ❤
🍃آرزو میکنم:
لطف خدای مهربون😇
نصیب تک تک تون بشه☺️
#الهی_آمین
عصر تون بخیر ☕️🎂
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خدایاخودتبساز
آدمیزاد موجود عجیبی است !
برای هدایتش ۱۲۴۰۰۰ پیامبر
کفایت نکرد اما برای
گمراه کردنش
یک شیطان کافی بود…!
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
🍂🌺🍂
🌺
بهلول کیست؟
درباره ی بهلول دانا بیشتر بدانیم !
بهلول دیوانه یا بهلول دانا کیست؟
این سوال همیشه وجود دارد که بهلول مجنون بوده یا دانا ؟
در کتاب دائرة المعارف تشیع نقل گردیده است :
ابووهیب بن عمرو ( بهلول ) معروف به مجنون از فقها و حکما و شعرای شیعه در قرن دوم هجری بوده است
و علت دیوانگی ظاهری او این است که به وسیلهی آن سخن حق را بدون ترس بر زبان بیاورد
در کتاب مجالس المؤمنین سفینة البحار، روضات الجنّات اعیان الشیعه و کتب های بسیار دیگر
بهلول از شاگردان خاص امام صادق (ع) و از اصحاب آن حضرت و حضرت امام موسی کاظم (ع) معرفی شده است
و چون هارون الرشید خلیفه عباسی قصد داشت مخالفان حکومت استبدادی خود را از بین ببرد
نقشهای طرح کرد تا امام کاظم (ع) را به شهادت برساند
هارون از فقهای بغداد ( از جمله بهلول ) در خواست کرد تا فتوا بدهند که امام قصد دارد بر علیه حکومت قیام کند و قتل او شرعاً واجب است
اما بهلول از این کار خودداری کرد و از امام چاره جویی نمود
امام به او پیشنهاد کرد خودش را به دیوانگی بزند تا هارون از او دست بردارد
یک روز صبح مردم بغداد بهلول را در کوچه و بازار دیدند که لباس کهنهای به تن کرده
و سوار بر تکه چوبی شده و با کودکان بازی می کند و فریاد میزند :
کنار بروید!
مبادا اسب من شما را لگد کند
و این تدبیر او را از صدور فتوا بر علیه امام نجات داد
و هارون وقتی شنید که بهلول دیوانه شده است دست از او برداشت
در روایتی دیگ، سید نعمت الله شوشتری در کتاب غرایب الاخبار به نقل از روضات الجنّات آورده است که
هارون الرشید به پیشنهاد مشاورانش از بهلول خواست که قاضی القضاة بغداد شود ولی او قبول نمیکرد و عذر میآورد
چون اصرار و فشار هارون از حد گذشت بهلول خود را به دیوانگی زد
گویند وقتی به هارون گفتند که بهلول دیوانه شده است، گفت : او دیوانه نشده بلکه با این تدبیر خود را نجات داده است
بهلول در تاریخ تشیع به عنوان مظهر و مثال مقاومت منفی و سرمشق تقّیه و حکیمی پاکباز و گریزان از خدمت ستمکاران شناخته شده است
حکایات و کلمات و اشعار او دستورالعمل زندگی با شرافت و مشوق شهامت اخلاقی و صلابت دینی است
بهلول در ادبیات و فرهنگ اسلامی به خصوص بین شیعیان در ردیف لقمان حکیم قرار دارد
و سخنانش الهام بخش نویسندگان و شاعران و ضربالمثل میباشد
کلمه بهلول در لغت عرب به معنی مرد خندان یا کسی که خوبیهای زیادی دارد است.
بهلول در حدود سال 190 هجری قمری در بغداد وفات کرد و در همان شهر به خاک سپرده شد
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
🍂🌺🍂
🌺
افلاطون می گوید :👇👇👇
اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ می دهند
ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪۀ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ.
ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ.
افکار هر انسان میانگین افکار پنج نفری است که بیشتر وقت خود را با آنها
می گذراند.
خود را در محاصره افراد
موفق قرار دهید.
.
🌹مجموعه حکایات وسخن بزرگان🌹
@tafakornab
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
#حافظه_یا_بینایی
حافظه مردی به تدریج در حال از کار افتادن بود. پزشکی پس از معاینهی دقیق، گفت که میتواند با عمل جراحی حافظهی مرد را برگرداند اما این کار یک خطر بزرگ دارد و آن این که ممکن است مرد، بینایی هر دو چشماش را از دست بدهد.
پزشک گفت: کدامیک را انتخاب میکنید؟ بینایی یا حافظهتان را؟
بیمار کمی فکر کرد و گفت: بیناییای را ترجیح میدهم که ببینم به کجا خواهم رفت تا این که به خاطر بیاورم به کجا رفتهام ...
📕 آیندهی مقدس
✍🏻 #چارلز_کترنیگ
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#وابستگی
#دلبستگی
💎 داستانی ساده و آموزنده
✍ پسربچه ای پرنده زيبايی داشت و به آن پرنده بسيار دلبسته بود.
▫️حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش میگذاشت و میخوابید.
▫️اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرڪ حسابی كار میكشیدند.
▫️هر وقت پسرڪ از كار خسته میشد و نمیخواست كاری را انجام دهد، او را تهديد میڪردند كه الان پرندهاش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرڪ با التماس میگفت: نه، كاری به پرندهام نداشته باشيد، هر كاری گفتيد انجام میدهم.
▫️تا اينڪه یڪ روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت، خستهام و خوابم مياد.
▫️برادرش گفت: الان پرندهات را از قفس رها میڪنم، كه پسرڪ آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم.
▫️اين حكايت همه ما است. تنها فرق ما، در نوع پرنده ای است كه به آن دلبستهایم.
▫️پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پارهای زيبایی و جمالشان، عدهای مدرڪ و عنوان آكادمیڪ و خلاصه شيطان و نفس، هر كسی را به چيزی بستهاند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند.
▫️پرندهات را آزاد ڪن!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔰 ماجرای توبه ی #جوان_گناهکار
👈 قسمت اول
رابعه عدویه مى گوید:
دوستى داشتم که #جوان بسیار زیبا و #قشنگ و دلفریبى بود بر اثر جوانى و زیبائى، جوانان و دوستان بزه کارش او را به طرف گناه کشاندند و او کم کم هرزه و بى بند و بار و شیّاد و لات شد.
بیشتر کارش به دنبال #دختران معصوم رفتن بود و عجیب فرد #هرزه و گناهکارى شده بود که همه از دستش ناراحت بودند.
یک روز که به دیدن او به خانه اش رفتم، دیدم او در #سجّاده عبادتش ایستاده نماز مى خواند و غرق در زهد و تقوى و ورع و عبادت و نماز و طاعت است، عجب نماز با حال و با خشوع و خضوع و گریان و نالان بود.
از حالش متعجّب و حیران شدم! با خود گفتم آن #حال_گناه و معصیت چه بود⁉️ و این #حال_عبادت و طاعت و گریه و ناله و زهد و تقوى چیست؟ چطور شده که عتبة بن علام عوض شده؟!
صبر کردم تا نمازش را تمام کرد، بعد گفتم: ابن علام خودتى؟! تو آن کسى نبودى که همه اش در #هوى و هوس و #زن_بازى و عیش و نوش و غرق در معاصى و گناه و خلاف و عشق و شراب بودى چطور شده به طرف خدا آمدى؟ با خدا آشتى کردى؟ و چگونه از گناهان خودت برگشتى ؟!
عتبه گفت: اگر یادت باشد من در اوائل جوانیم خیلى معصیت کار بودم و به خانم ها خیلى علاقه داشتم و در این کار حریص بودم، همانطور که مى دانى بیش از #هزار_زن در بصره گرفتار چنگال عشق من بودند و من هم در این کار اسراف زیادى داشتم.
یک روز که از خانه بیرون آمدم ناگهان چشمم به خانمى افتاد که جز #چشمهایش چیزى پیدا نبود و حجاب کاملى داشت، شیطان مرا وسوسه کرد و گویا از قلبم آتشى بر افروخته شد، دنبالش رفتم که با او حرف بزنم به من راه نمى داد و هرچه با او صحبت مى کردم اعتنایى به من نمى کرد، نزدیکش رفتم، گفتم: واى بر تو مرا نمى شناسى؟! من عتبه هستم که اکثر زنهاى بصره عاشق و دلباخته من هستند... با تو حرف مى زنم، به من بى اعتنائى میکنى؟! گفت از من چه مى خواهى؟ گفتم مرا مهمانى کن. گفت: اى مرد من که در حجاب و پرده کاملم تو چطور مرا دوست دارى و نسبت به من اظهار علاقه مى کنى؟
گفتم: من همان دو چشمهاى قشنگ و زیباى تو را #دوست دارم که مرا فریب داده.
گفت: راست گفتى من از آنها غافل بودم. اگر از من دست بر نمى دارى بیا تا حاجت تو را برآورده کنم.
سپس به راه افتاد تا به منزلش رسید من هم دنبال او رفتم. داخل خانه شد من هم داخل شدم وقتى که وارد منزلش شدم دیدم چیزى از قبیل اسباب واثاثیه در منزلش نیست. گفتم: مگر در خانه اسباب و اثاثیه ندارى؟
✍ ادامه دارد...
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان