هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکرروزدوشنبه
یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد
#نماز_روز_دوشنبہ
✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره
برایش نوشته شود
2رکعت ؛
درهر رکعت بعدازحمد
یک آیةالکرسی ،توحید ،فلق وناس
بعد از سلام۱۰ استغفار
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#خیلی_قشنگه_حتمابخونين👌
از قدیم گفتن اگه کسی رو خواستی بشناسی باهاش همسفر شو
با یکی از دوستام تازه آشنا شده بودم یه روز بهم گفت فردا میخوام برم شیراز.
گفتم: منم کار دارم باهات میام.
1- سر وعده اومد در خونه مون سوئیچ ماشینشو دو دستی تعارف کرد گفت بفرما شما رانندگی کنید.
گفتم ممنون؛ حالا خسته شدی من میشینم. معرفت اول
2- رسیدیم سر فلکه خروجی شهر خواستیم از دکه یه چیز خوردنی برا تو راه بگیریم . من رفتم از دکه اولی بخرم گفت بیا از اون یکی بخریم. گفتم: چه فرقی داره؟!!!
گفت: اون مشتریهاش کمتره، تا کسب اونم بگرده...
3- ایستگاه خروجی شهر گفتم صبر کن دوتا مسافر سوار کنیم هزینه بنزین در بیاد.
گفت: این مسافرکش ها منتظر مسافرن، گناه دارن، روزیشون کم میشه.
4-بین راه یه مسافر فقیری دست بلند کرد. اونو سوار کرد. مسیرش کوتاه بود؛ پول که ازش نگرفت، 5هزار تومن هم بهش داد.
گفتم رفیق معتاد بود ها.
گفت: باشه اینها قربانی دنیاطلبان روزگار هستن. مهم اینه که من به نیّت خشنودی خدا این کار را کردم.
5-رسیدیم کنار قبرستان شهر، یه آدم حدود چهل ساله یه مشما قارچ کوهی دستش بود. بهش گفت: همش چند؟ گفت: 13هزار تومن. ازش خرید.
گفتم: رفیق اینقدر ارزش نداشتا. گفت میدونم میخواستم روزیش تامین بشه..
6- رسیدیم شيراز، پشت چراغ قرمز یه بچه 10ساله چندتا دستمال کاغذی داشبردی دستش بود. گفت 4تا 5هزارتومن.
4تا ازش خرید. گفتم رفیق اینقد ارزش نداشتا.
گفت: میدونم، میخواستم روزیش تامین بشه. گناه داره تو آفتاب وایساده.
یه جای دیگه هم از یه بچه یه کتاب دعا خرید 2 هزاروتومن!!!
7- از روی یک پل هوایی رد میشدیم، یه پیرمرد دستگاه وزنه (ترازو) جلوش بود. یه کم رد شدیم، یه دفعه برگشت گفت میای خودمونو وزن کنیم؟
گفتم: من وزنمو میدونم چقدره. گفت باشه منم میدونم اگه همه مثل من و تو اینجوری باشن این پیرمرد روزیش ازه کجا تامین بشه؟!!!
گفتم باشه یه پولی بهش بده بریم. گفت نه، غرورش میشکنه، میشه گدایی؛ اینجوری میگه کاسبی کردم.
8-یه گدایی دست دراز کرد. یه پول خورد بهش داد. گفتم: رفیق اینها حقه بازنا.
گفت: ما هیچ حاجتمندی را رد نمیکنم. مبادا نیازمندی را رد کرده باشیم.
9-اگه میخواستم در مورد یکی حرف بزنم بحث رو عوض میکرد
میگفت شاید اون شخص راضی نباشه در موردش حرف بزنیم و غیبتش رو کنیم...
10-یکی بهش زنگ زد گفت پول واریز نکردی؟!!!
گفتم: رفیق، بچه هات بودن؟
گفت: نه، یه بچه فقیر از مهدیه رو حمایت مالی کردم. اون بود زنگ زد.
گفتم: چن بهش میدی؟!!!
گفت سه مرحله در یک سال 900 هزار تومن. اولِ مهر، عید و تابستان سه تا سیصدتومن.
11-تو راه برگشت هم از سه تا کودک آویشن کوهی خرید. گفت اگر فقط از یکیشون بخرم اون یکی دلش میشکنه.
میدونین من تو این سفر چقد خرج کردم؟!!!
3هزار تومن!!!
یه بسنی برا رفیقم خریدم چون همینقدر بیشتر پول تو جیبم نبود. من کارت داشتم رفیقم پول نقد تو جیبش گذاشته بود. به من اجازه نمیداد حساب کنم.
میدونین شغل رفیق من چه بود؟!!! برق کش، لوله کش، تعمیرکارِ یخچال و کولر و آبگرمکن بود و یه مغازه کوچک داشت.
میدونین چه ماشینی داشت؟!!! پرایدِ 85
میدونین چن سالش بود؟!!!
34 سال.
میدونین من چه کاره بودم؟!!!
کارمند بودم، باغ هم داشتم.
میدونین چه ماشبنی داشتم؟
206 صندوق دار؛ کلک زدم گفتم خرابه که اون ماشینشو بیاره..
دوستم یه جمله گفت که به دلم نشست:
دستهایی که کمک میکنن
مقدس تر از لبهایی هستن که دعا میکنن. بنده مخلص خدا بودن به حرکت است نه ادعا
بعضیها بزرگوار به دنیا اومدن تا دیگران هم ازشون چیزایی یاد بگیرن
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🕯روزی چـهارشــمع
درخانه ای تاریک روشن بودند
🕯اولین آنها که ایمان بود گفت:
دراین دور و زمـانه مردم دیگر
چندان ایمان ندارند و با گفتن
این جمله خاموش شد.
🕯شمع دومی که بخـــشش بود،گفت:
دراین زمانه مردم دیگر به هم کمک نمی کنند
و بخشش ازیاد مردم رفته است
و او هم خاموش شـــد.
🕯شمع سوم که زندگی بود،گفت:
مردم ،دیگر به زندگی هم ایمان ندارند
و با گفتن آن خاموش شد.
درهمین هنگام پسرکی وارد اتاق شد
و شمع چهارم رابرداشت
و سه شمع دیگر را روشن کرد.
🕯سه شمع دیگر از چهارمین شمع پرسیدند
تو چه هستی؟
گفت:من امیدم.
وقتی انسانها همه درهارابه روی خود
بسته می بینند
من تمام چراغهای راهشان را روشن می کنم
تا به راه زندگی خودادامه دهند...
🌸دوست خوب من :
🌸خوشبختی نگاه خداست آرزو دارم
🌸خداوند هرگز از تو چشم بر ندارد
🌸و شعله شمع امیدت همواره روشن بماند...
🌸 آمیــــن🤲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#سرداردلهاحاجقاسمسلیمانی:
هر کس از خدا ترسید
خدا همه چیز را از او میترساند
و هر کس از خدا نترسید
خدا او را از همه چیز میترساند
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍳 #پیام_سلامتی
دوستان میدونستين صبحانه👇
✅ از چاقی جلوگیری می کنه
تنظیم کننده قند خونه.
انرژی و تمرکز را افزایش میده.
استرس را کم می کنه
صبحانه خطر ابتلا به بیماری های قلبی
را به حداقل میرسونه
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⎛🥺💔⎠
#استوری |storყ
لَبریزِشوقبود
کهدرگوشمُحسنَش
یکروزعلیاِقآمهبخواند..:)
ولینَشد..!
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوشنبه 13 دی ماهتون زیبا🌹
روزتان خوش و پر از
خیروبرکت🤗
آرزومندم امروزتان
بدون مریضی
بدون گرفتاری
بدون قهرو کینه
بدون دلخوری وبدون استرس باشه🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم❤️
من سر و پا شور و نشاط هستم وخداوند همواره با من است و هرآنچه نیاز دارم را در اختیارم قرار میدهد و مرا در اوج نگه میدارد
خداوندا سپاسگزارم❣
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث
💎امام حسن عليه السلام:
✅آنچه را از دنيا طلبيده اى و بدان نرسيده اى، به منزله آن پندار كه هرگز به انديشه ات خطور نكرده است
📚ميزان الحكمه جلد3 صفحه 68
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖
💎امام حسین علیه السلام:
هر که خشنودی مردم را با ناخشنود کردن خدا بجوید، خداوند او را به مردم واگذارد
📚میزان الحکمه، جلد4، صفحه488
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
عکس نوشته احکام☝️
دلایل داشتن حجاب🧕 در تصویر بالا👆
#احکام_شرعی #احکام_حجاب
➖〰➖〰➖〰➖〰➖
✅پرسش:
اگر در خارج از منزل حجاب رعايت شود اما ارايش ملايم براي دل خودمان کنيم نه نامحرم ،گناه ميکنيم؟؟چون بدون هيچ قصدي اينکار را انجام ميدهيم؟!
🌺پاسخ:
سلام
اگر آرایش به گونه ای است جلب توجه نامحرم نکند و سبب تحریک نامحرم نشود،اشکال ندارد،ولو اینکه قصدی برای این کارتان نداشته باشید.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ
✨وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ
✨أَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۹۶﴾
✨آنچه پيش شماست تمام مى شود
✨و آنچه پيش خداست پايدار است
✨و قطعا كسانى را كه شكيبايى كردند
✨به بهتر از آنچه عمل میکردند
✨پاداش خواهيم داد (۹۶)
📚سوره مبارکه النحل✍آیه ۹۶
#شهیدسردارقاسمسلیمانی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
توبه
روزی حکیمی با اصحابش در کشتی نشسته بودند.
کشتی دیگر می آمد و گروهی از اهل طرب در آنجا عیش و نوش می کردند.
شاگردان ذوالنون گفتند ای شیخ، دعا کن تا کشتی آنها غرق شود تا شومی آنها رفع شود.
حکیم برپای خاست و دست ها را بلند کرد و گفت بار خدایا، چنان که این گروه را در این جهان، عیش خوش داده ای، اندر آن جهان نیز عیش خوش بده.
مریدان متعجب شدند.
چون کشتی پیش تر آمد و اهل طرب چشم شان بر ذوالنون افتاد، به گریه افتادند و بساط عیش و نوش را جمع کردند و به خدای بازگشتند.
حکیم، شاگردان را گفت عیش خوش آن جهان، یعنی توبه در این جهان!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
🌷🌷🌷
#داستان_کوتاه_آموزنده
وارد سلف سرویس شدم. ساعت حدود ۱ و ۴۵ بود و به کلاس نمیرسیدم و صف غذا طولانی بود .دنبال آشنایی میگشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم.
شخصی را دیدم که چهرهای آشنا داشت. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت. و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد.
بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟ گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمیگردم و برای خودم غذا میگیرم .این لحظهای بود که به او سخت علاقهمند شدم و مسیر زندگیام تغییر کرد.
در همه حال به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم. حق الناس گناهی است که بخشیده نمی شود.
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
در خاطرات تاج الملوک(همسر رضاشاه) آمده است که:
« موقعی که ما به ملاقات هیتلر رفتیم آقای محتشم السلطنه اسفندیاری هم حضور داشت. هیتلر با من و اشرف و شمس دست داد و از من حال و احوال رضا را پرسید. از طرف سفارت ایران یک مرد جوان به عنوان دیلماج حضورداشت که مطالب هیتلر را برای ما و حرفهای ما را برای هیتلر ترجمه میکرد.
ما برای هیتلر چند هدیه برده بودیم که عبارت بود از دو قطعه قالی نفیس ایرانی و مقداری پسته رفسنجان.
حاج محتشم السطنه اسفندیاری قالیها را در جلوی پای هیتلر بازکرد و شروع به توضیح کرد.
هیتلر خیلی از نقش قالیها و بافت و رنگ آنها خوشش آمد. روی یک قالی که درتبریز بافته شده بود عکس خود هیتلر بود. روی قالی دیگر هم علامت آلمان را که عبارت از صلیب شکسته بود نقش کرده بودند.
از مطالب هیتلر دستگیرمان شد که باورش نمی شود این تصاویر ظریف را با دست بافته باشند.
هیتلر هم متقابلا سه قطعه عکس خود را امضاء کرد و به من و دخترانم داد.
دیلماج سفارت گفت:
«آقای هیتلرمی گویند متاسفانه پیشوای آلمان مثل شاه ایران ثروتمند نیست و نمی تواند متقابلا هدیه گرانقیمت به ما بدهد و از این بابت معذرت میخواهند!»
کتاب خاطرات ملکه پهلوی، موسسه انتشارات به آفرین، 1380
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
گویند: مردی در امامزاده ای اختیار ادرارش را از کف داد و در صحن امامزاده ادرار کرد...
مردم خشمگین شدند و بسمت او هجوم بردند و خواستند که او را بکشند!
مرد که هوش و فراستی بسیار داشت گفت:
ایهاالناس! من قادر به ادرار کردن نبودم، امامزاده مرا شفا داد...!
به یکباره مردم ادرار او را به عنوان تبرک به سر و صورت خود مالیدند!
مردم ما اینگونه اند و بس...
#دهخدا
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
#خاک_تو_سرت
ساعد مراغه ای از نخست وزیران دوران پهلوی نقل کرده بود:
زمانی که نایب کنسول شدم با خوشحالی پیش زنم آمدم و این خبر داغ را به اطلاع سرکار خانم رساندم…
اما وی با بی اعتنایی تمام سری جنباند و گفت «خاک بر سرت کنند؛ فلانی کنسول است؛ تو نایب کنسولی؟!»
گذشت و چندی بعد کنسول شدیم و رفتیم پیش خانم؛ آن هم با قیافهایی حق به جانب…
باز خانم ما را تحویل نگرفت و گفت «خاک بر سرت کنند؛ فلانی معاون وزارت امور خارجه است و تو کنسولی؟!»
شدیم معاون وزارت امور خارجه؛ که خانم باز گفت «خاک بر سرت؛ فلانی وزیر امور خارجه است و تو…؟!»
شدیم وزیر امور خارجه گفت «فلانی نخست وزیر است… خاک بر سرت کنند!!!»
القصه آنکه شدیم نخست وزیر و این بار با گامهای مطمئن به خانه رفتم و منتظر بودم که خانم حسابی یکه بخورد و به عذر خواهی بیفتد.
تا این خبر را دادم به من نگاهی کرد؛ سری جنباند و آهی کشید و گفت:
"خاک برسر ملتی که تو نخست وزیرش باشی"
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
🔻پیشرفت به سبک رژیم پهلوی
🔹شما یادتون نمیاد ولی در زمان پهلوی، کشور ما به حدی پیشرفته بوده که دکتر "جان فوران آمریکایی" در کتاب خودش نوشته: در سال ۱۳۵۰ نزدیک به ۹۶٪ روستاهای ایران فاقد برق بودند.
این در حالی بود که در دهه ۵۰ بیش از ۶۰٪ مردم ایران روستانشین بودند.
پ.ن: جالبه بدونید در حالی بیش از ۶۰٪ مردم ایران در دهه ۵۰ فاقد برق و امکانات برقی بودند که همزمان در اکثر خانههای مردم جهان تلویزیون و امکانات برقی وجود داشت./پهلوی بدون سانسور
📚 منبع:کتاب مقاومت شکننده/نوشته جان فوران (استاد جامعهشناسی دانشگاه کالیفرنیا)/ترجمه احمد تدین/صفحه ۴۴۷
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
شاه بخشید، وزیر نبخشید
شاه عباس دوم، پسر بزرگش"شاه سلیمان" بر تخت سلطنت نشست. وی وزیر مقتدر و کاردانی به نام شیخ علی خان زنگنه داشت که فرمانروای حقیقی ایران به شمار می رفت و چون شاه صفوی خوش گذران بود، همه ی امور مملکتی را او اداره می کرد.
شیخ علی خان شب ها با لباس مبدل به محلات و اماکن عمومی شهر می رفت تا از اوضاع مملکت با خبر شود. بناها و کاروان سراهای متعددی به فرمان او در گوشه و کنار ایران ساخته شده است که امروز به غلط "شاه عباسی" نامیده می شوند.
شیخ علی خان با وجود قهر شاه سلیمان شخصیت خود را حفظ می کرد و تسلیم هوس بازی های او نمی شد.
یکی از عادات شاه سلیمان این بود که در مجالس عیش و طرب شبانه، هنگامی که سرش از باده ی ناب گرم می شد، دیگ کرم و بخشش او به جوش می آمد و برای رقاصه ها و مغنیان مجلس مبالغ هنگفتی حواله صادر می کرد که صبح بروند و از شیخ علی خان بگیرند.
هنگامی که فردا، حواله های صادر شده را نزد شیخ علی خان می بردند، او همه را به بهانه ی آن که چنین اعتباری در خزانه موجود نیست، بی پاسخ می گذاشت.
از آن تاریخ است که عبارت" شاه می بخشد،شیخ علی خان نمی بخشد" در میان مردم اصطلاح شده است.
📚 سیاست و اقتصاد عصر صفوی، ابراهیم باستانی پاریزی
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#یک_داستان_یک_پند
✍️گویند: شبی ابراهیم ادهم همۂ تاج و تخت و پادشاهیاش را برای رسیدن به خدا از دست داد و درویشی بیاباننشین شد. تابستانی روزی گرم به میدان شهر رفت تا او را شاید کسی برای لقمهای نان به کارگری برد. آنقدر گرسنگی بر تن خود داده بود که بسیار لاغر و نحیف شده بود و کسی او را برای کارگری هم نمیبرد. جوانی دلش به حال او سوخت او را با خود به مزرعهاش برد و بیل به دستش داد تا زمین را شخم زند، ابراهیم از فرط گرسنگی و ضعف زمین خورد ولی از خدای خود شرم کرد که لقمهای نان از او بخواهد. جوان گرسنگی او را چون دید، لقمهای نان به او داد و چون ابراهیم قوّت گرفت به سرعت کار کرد.
🌘نزدیک غروب، جوان دستمزد او حاضر کرد اما ابراهیم نگرفت و گفت: دستمزد من لقمهای نان بود که خوردم و تا دو روز مرا سرپا نگه میدارد. جوان گفت: با این حال نحیف در شگفتم در حسرت این باغ من نیستی؟
⁉️ابراهیم گفت: به یاد داری بیست سال پیش این باغ را چه کسی به تو هدیه داد؟ آن کس امیر لشگر من و تو سرباز او بودی و این باغ یکی از دهها هزار باغهای ابراهیم ادهم بود و من ابراهیم ادهم هستم.
🍃بدان! زمانی پادشاهی داشتم ولی خدا را نداشتم، هر چه سرزمین فتح میکردم سیر نمیشدم چون میدانستم برای من نیست و روزی کسی که مرا سرنگون میکند همۂ آنها را از من خواهد گرفت. نفسام هرگز سیر نمیشد. اکنون که همۂ باغ و ملک و تاج و تخت را رها کردهام و خدا را یافتهام، هر باغ و کوهی را که مینگرم آن را از آنِ خود میدانم.
💢بدان! هر کس خدا را داشته باشد هر چه خدا هم دارد از برایِ اوست و هر کس خدا را در زندگیاش ندارد، اگر دنیا را هم فتح کند سوزنی از آن، مال او نیست.
📖داستان ها و پندهای اخلاقی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
▪️مصرف بادام زمینی سلامت قلب را تضمین میکند
▪️بادام زمینی باگشاد کردن رگها و تسهیل جریان خون مانع از لخته شدن خون و سکته مغزی میشود
👈 پروتئین موجود در بادام زمینی با گوشت برابری میکند.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
🔰پنج اصل رادر زندگیت به خاطربسپار
1_غرور،مانع يادگيری
2_خودبزرگ بینی،مانع محبوبیت
3_کم رويي،مانع پيشرفت
4_خود شیفتگی،مانع معاشرت
5_عادت کردن،مانع تغيير است
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛵️ﻗﺎﻳﻖ ﺗﺎﻥ ﺷﮑﺴﺖ
ﭘﺎﺭﻭیتان ﺭﺍ ﺁﺏ ﺑﺮﺩ
ﺗﻮﺭﺗﺎﻥ ﭘـﺎﺭﻩ ﺷـﺪ
ﺻﻴﺪﺗﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺩﺭﻳﺎﺑﺮﮔﺸﺖ
ﻏﻤﺖ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﭼﻮﻥ ﺧـﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎﺳﺖ
ﻫﻴـﭻﻭﻗـﺖ ﻧـﮕﻮ
ﺍﺯ ﻣﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﻣﺎﺳﺖ
ﺑـﮕﻮ ﺧــﺪﺍ ﺑﺎ ﻣﺎﺳـﺖ🌸🍃
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟️قشنگ ترین عشق
نگاه خداوند بر بندگان است
هر کجا هستید به
به نگاه پر مهر خدا میسپارمتون
🌟️الهی
مهـر؛ بركت؛ عشـق
محبت و سلامتى
شادی و عاقبت بخیری
هميشه همنشین شما باشند
🌟️ شبتون به نور خدا روشن
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh