eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَ يَأْتِ بِآخَرِينَ وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ ذلِكَ قَدِيراً «133» (اى مردم!) اگر خدا بخواهد شما را از ميان مى‌برد و ديگران را مى‌آورد و خداوند بر اين كار تواناست. نکته ها چون اين آيه نازل شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله دست مبارك خود را بر پشت سلمانِ فارسى زد و فرمود: آن جمعيّت كه خدا مى‌آورد، از قوم فارس هستند. «1» پيامبر صلى الله عليه و آله با اين سخن خود، هم اسلام ايرانيان را پيشگويى كرد و هم خدمات آنان را به اسلام. پیام ها 1- مهلت دادن خداوند به كافران از عجز او نيست بلكه از حكمت اوست. «إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ» 2- امكانات و موقعيّتى كه داريد هميشگى نيست، بلكه مربوط به اراده خداست. به خود مغرور نشويد. «إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ‌ وَ يَأْتِ بِآخَرِينَ»
مَنْ كانَ يُرِيدُ ثَوابَ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً بَصِيراً «134» هر كس پاداش دنيا را بخواهد، پس (بداند كه) پاداش دنيا و آخرت نزد خداست و خداوند همواره شنواى بيناست. نکته ها انسان كه مى‌تواند از خداوند، دنيا و آخرت را بخواهد و از نعمت‌هاى هر دو سرا بهره‌مند شود، اگر تنها به دنيا اكتفا كند و در كارهاى نيك، در پى‌اهداف مادّى باشد، به شدّت در «1». تفسير مجمع‌البيان. جلد 2 - صفحه 182 اشتباه است. از علل گرايش به كفر و بى‌تقوايى، گمان رسيدن به دنياست كه اين آيه آن را ردّ مى‌كند. پیام ها 1- در انسان غريزه سودجويى است. قرآن از اين غريزه در تربيت انسان‌ها استفاده مى‌كند. «مَنْ كانَ يُرِيدُ ثَوابَ الدُّنْيا» 2- اسلام دين جامع و خواهان سعادت مردم در دنيا و آخرت و دستيابى به هر دو است. «فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» 3- دنيا و آخرت، همه به دست اوست، پس ديد خود را گسترش دهيم و از مادّيات وتنگ نظرى برهيم. «فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» 4- اگر دنيا هم مى‌خواهيم، از خدا بخواهيم، كه همه چيز به دست اوست. «فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» 5- مؤمنانى كه از خداوند، هم دنيا و هم آخرت را طلب كنند برنده‌اند. «1» «فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» 6- پاداش الهى بر اساس علم و آگاهى او به اعمال ما است. «فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوابُ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً بَصِيراً» 7- بايد به حقيقت، مؤمن و مخلص بود نه به ظاهر، چرا كه خداوند، شنوا و بيناست. «كانَ اللَّهُ سَمِيعاً بَصِيراً @tafsir_qheraati
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز) @tafsir_qheraati
AUD-20220508-WA0011.
3.65M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۳۵ @tafsir_qheraati
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى‌ بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‌ أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً «135» «1». با توجّه به آيه «ربّنا آتنا فى الدنيا حسنة و فى الاخرة حسنة» بقره، 205. جلد 2 - صفحه 183 اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! همواره بر پا دارنده‌ى عدالت باشيد و براى خدا گواهى دهيد، گرچه به ضرر خودتان يا والدين و بستگان باشد. اگر (يكى از طرفين دعوا) ثروتمند يا فقير باشد، پس خداوند به آنان سزاوارتر است. پس پيرو هواى نفس نباشيد تا بتوانيد به عدالت رفتار كنيد. و اگر زبان بپيچانيد (و به ناحق گواهى دهيد) يا (از گواهى دادن به حقّ) اعراض كنيد، پس (بدانيد كه) خداوند به آنچه مى‌كنيد آگاه است. نکته ها ممكن است معنى جمله‌ «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‌ أَنْ تَعْدِلُوا» چنين باشد: از هوسها پيروى نكنيد كه در نتيجه از حقّ منحرف شويد و عدول كنيد. كلمه‌ى‌ «تَلْوُوا» از ريشه‌ى «لى» به معناى پيچاندن و تاب دادن است كه مراد از آن در اين آيه يا گرداندن زبان به ناحق و تحريف گواهى است و يا تاب دادن به اجراى عدالت و ايجاد تأخير در آن است. تمام كلمات و جملات اين آيه در راستاى تشويق و تأكيد بر عدالت است. قيام به عدالت و گواهى به عدالت ودورى از هرگونه فردگرايى، نژادگرايى و ياضعيف‌گرايى، معيار حقّ و عدالت است، نه فقر و غنى، يا خويش و خويشاوند. گواهى انسان چند حالت دارد: گاهى عليه ثروتمندان به خاطر روحيّه‌ى ضدّ استكبارى. گاهى به نفع ثروتمندان بخاطر طمع به مال و مقام او. گاهى عليه فقير به خاطر بى‌اعتنايى به او. گاهى به نفع فقير به خاطر دلسوزى براى او. اين آيه همه‌ى اين انگيزه‌ها را باطل و تنها قيام به عدل را حقّ مى‌داند. امام صادق عليه السلام فرمود: مؤمن بر مؤمن هفت حقّ دارد كه واجب‌ترين آنها گفتن حقّ است، جلد 2 - صفحه 184 گرچه به زيان خود و بستگانش تمام شود. «1» پیام ها 1- به پاداشتن عدالت هم واجب است، هم لازمه‌ى ايمان است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» 2- قيام به عدالت، بايد خوى و خصلت مؤمن گردد. كلمه «قوّام» يعنى بر پا كننده دائمى قسط و عدل. 3- عدالت، حتّى نسبت به غير مسلمان نيز بايد مراعات شود. به اقتضاى اطلاق‌ «كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» 4- عدالت بايد در تمام ابعاد زندگى باشد. در اقامه عدل نام مورد خاصّى برده نشده است. «قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ» 5- گواه شدن و گواهى دادن به حقّ، واجب است. كُونُوا ... شُهَداءَ لِلَّهِ‌ 6- نبايد هدف از گواهى دادن، دست‌يابى به اغراض دنيوى باشد. «شُهَداءَ لِلَّهِ» 7- اقرار انسان عليه خودش معتبر است. «شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ» 8- ضوابط بر روابط مقدّم است. «وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ» 9- رعايت مصالح خود و بستگان و فقرا، بايد تحت الشعاع حقّ و رضاى خدا باشد. شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ‌ ... 10- سود و مصلحت واقعى فقرا و اغنيا از طريق شهادت به ناحقّ تأمين نخواهد شد. «إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى‌ بِهِما» 11- همه در برابر قانون مساويند. «غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً» 12- پيروى از هواى نفس مانع اجراى عدالت است و ملاحظه فاميل و فقر و غنا نشانه‌ى هوى پرستى است. «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‌ أَنْ تَعْدِلُوا» 13- اداى شهادت واجب است وكتمان وتحريف آن ممنوع. «إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا» «1». تفسير الميزان. جلد 2 - صفحه 185 14- هر نوع كارشكنى، تأخير وجلوگيرى از اجراى عدالت، حرام است. «إِنْ تَلْوُوا» 15- ضامن اجراى عدالت، ايمان به علم الهى است. «فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً» @tafsir_qheraati
AUD-20220509-WA0012.
1.67M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۳۶ @tafsir_qheraati
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً «136» اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! به خداوند و پيامبرش و كتابى كه بر پيامبرش نازل كرده و كتابى كه پيشتر فرستاده است، (به همه‌ى آنها) ايمان (واقعى) بياوريد. و هر كس به خدا و فرشتگان و كتب آسمانى و پيامبرانش و روز قيامت كفر ورزد پس همانا گمراه شده است، گمراهى دور و درازى. نکته ها مراد آيه يا آن است كه: اى مؤمنان! گامى فراتر نهيد وبه درجات بالاتر دست يابيد، يا آنكه بر ايمانتان براى هميشه استوار بمانيد و اندكى از آن عدول نكنيد. ايمان داراى درجاتى است، چنانكه در آيات ديگر نيز مى‌فرمايد: «وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً» «1» كسانى كه هدايت شدند خداوند به هدايت آنان بيافزايد، «لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ» «2» تا ايمانى بر ايمان خويش بيافزايند. پیام ها 1- مؤمن، بايد تلاش كند تا خود را به بالاترين مرتبه‌ى از ايمان برساند. «3» «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا» 2- اديان آسمانى، هدف و حقيقت واحدى دارند، همچون كلاس‌هاى يك مدرسه كه تحت نظارت يك مدير است. «الْكِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ‌ «1». محمّد، 17. «2». فتح، 4. «3». تفسير قمى، ج 1، ص 31. جلد 2 - صفحه 186 الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ» 3- ايمان به همه‌ى پيامبران و كتاب‌هاى آسمانى، لازم است. آمَنُوا ... وَ مَنْ يَكْفُرْ ... فَقَدْ ضَلَ‌ @tafsir_qheraati
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز) @tafsir_qheraati
AUD-20220510-WA0011.
1.86M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۳۷ @tafsir_qheraati
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا «137» آنان كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، بار ديگر ايمان آوردند و دوباره كفر ورزيدند، سپس بر كفر خود افزودند، قطعاً اميدى به آن نيست كه خداوند آنان را ببخشد و به راه حقّ هدايتشان كند. نکته ها در صدر اسلام گروهى از اهل كتاب در حضور مسلمانان اظهار ايمان مى‌كردند و براى القاى شبهه دوباره كافر مى‌شدند و دليل كفر خود را نادرستى اسلام قلمداد مى‌كردند چنانكه قوم يهود ابتدا به موسى ايمان آوردند، سپس گوساله‌پرست شدند، سپس توبه كرده و خداپرست گشتند، باز بر عيسى عليه السلام كفر ورزيدند و سپس با كفر خود به پيامبر اسلام، بر كفر خود افزودند. مشابه اين آيه قبلًا نيز گذشت، كه چنين كسانى توبه‌شان پذيرفته نيست و گمراهان واقعى مى‌باشند. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ» «1» هر روز به رنگى درآمدن، يا به خاطر عدم تحقيق در پذيرش دين است، يا از روى توطئه و نقشه براى متزلزل كردن عقيده‌ى مؤمنان. در آيه‌ى 72 آل‌عمران نيز از اين نقشه پرده برداشته كه آنان، طرف صبح ايمان مى‌آورند و آخر روز كافر مى‌شوند تا مسلمانان را متزلزل كنند. «1». آل عمران، 90. جلد 2 - صفحه 187 از مصاديق بارز اين آيه، كسانى همچون «شَبَث‌ بن ربعى» هستند كه در تاريخ آورده‌اند: او در زمان پيامبر مسلمان شد، پس از پيامبر مرتد شد، سپس توبه كرد و يار حضرت على گشت. امّا بعد فرمانده خوارج شد وجنگ نهروان را به راه انداخت. باز توبه كرد ويار امام‌حسن و امام‌حسين عليهما السلام شد واز كسانى بود كه به امام دعوت نامه نوشت، امّا در كوفه با مسلم بى‌وفايى كرد. در كربلا جزء لشكر يزيد شد وبه شكرانه قتل امام‌حسين عليه السلام مسجدى در كوفه ساخت. «1» پیام ها 1- خطر ارتداد وبازگشت از دين، هر مؤمنى را تهديد مى‌كند. «آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا» 2- بى‌ثباتى در عقيده، به گمراهى نهايى و عدم آمرزش الهى مى‌انجامد. آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ... لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ‌ @tafsir_qheraati
AUD-20220511-WA0013.
3.02M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۳۸و ۱۳۹ @tafsir_qheraati
بَشِّرِ الْمُنافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً «138» منافقان را بشارت ده كه برايشان عذابى دردناك است. الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً «139» آنان كه كافران را بجاى مؤمنان، سرپرست و دوست خود مى‌گيرند آيا عزّت را نزد آنان مى‌جويند؟ همانا عزتّ به تمامى از آن خداست. نکته ها مضمون اين آيه كه انتقاد شديد از ايجاد رابطه با كفّار است، در آيه‌ى 28 آل‌عمران نيز بيان شده است. در صدر اسلام، منافقان با يهود مدينه و مشركان مكّه رابطه داشتند تا اگر مسلمانان شكست خوردند، آنها ضررى نبينند و جايگاه خود را از دست ندهند. «1». كتاب مسلم‌بن عقيل آيةاللَّه‌كمره‌اى ص 178، قاموس‌الرجال تسترى، معجم‌رجال‌الحديث آيةاللَّه خويى. جلد 2 - صفحه 188 عزّت تنها به دست خداست. چون سرچشمه‌ى عزّت يا علم است يا قدرت، و ديگران از علم و قدرت بى‌بهره‌اند. در مناجات شعبانيّه مى‌خوانيم: «الهى بيدك لا بيد غيرك زيادتى و نقصى» خداوندا! زيادى و يا كاستى من تنها در دست توست، نه در دست ديگرى. پیام ها 1- عزّت را در وابستگى به كفّار جستن، خصلتى منافقانه است. «الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ ...» 2- هرگونه ايجاد رابطه با كفار ممنوع است. «يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ» 3- در سياست خارجى، به جاى گسترش روابط با كشورهاى كفر، در فكر برقرارى روابط با كشورهاى اسلامى باشيم. «يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِ @tafsir_qheraati
AUD-20220512-WA0024.
2.33M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۴۰ @tafsir_qheraati
وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِينَ وَ الْكافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً «140» همانا خداوند در قرآن (اين حكم را) بر شما نازل كرده است كه هرگاه شنيديد آيات خدا مورد كفر يا تمسخر قرار مى‌گيرد با آنان، همنشينى نكنيد تا به سخن ديگرى مشغول شوند، وگرنه شما هم مانند آنان خواهيد بود. همانا خداوند همه‌ى منافقان و كافران را در دوزخ جمع مى‌كند. نکته ها مشابه اين آيه، آيه 68 سوره‌ى انعام است كه خطاب به رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‌فرمايد: اگر ديدى كسانى در آيات ما ياوه سرايى مى‌كنند. از آنان اعراض كن تا موضوع بحث آنان عوض شود. «وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ» جلد 2 - صفحه 189 پیام ها 1- انسان، در برابر گفته‌هاى ناحقّ ديگران نبايد بى‌تفاوت باشد. «إِذا سَمِعْتُمْ ... فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ» 2- مجامله و سكوت در جلسه گناه، گناه است. يُكْفَرُ بِها ... فَلا تَقْعُدُوا 3- يا محيط فاسد را عوض كنيد، يا از آن محيط خارج شويد. «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ» 4- تنها گناه نكردن ومستقيم بودن كافى نيست، بايد بساط گناه را به هم زد و جلو انحراف ديگران را هم گرفت. «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ» 5- نبايد به بهانه و عنوان آزادى بيان، سعه‌ى صدر، تسامح، خوش اخلاقى، مدارا، حيا، مردم دارى، و مانند اينها، در مقابل تمسخر دين سكوت كرد. سَمِعْتُمْ‌ ... يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ‌ 6- تعصّب و غيرت دينى و موضعگيرى و برخورد شرط ايمان واقعى است. «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ» 7- تشويق و تقويت كفر و استهزاى دين، به هر نحو كه باشد هرچند به صورت سياهى لشكر حرام است. «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ» 8- شرط مصاحبت با ديگران، آن است كه ضرر فكرى و مكتبى نداشته باشد. سَمِعْتُمْ‌ ... يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ 9- هم رابطه و هم قطع رابطه، هركدام بجاى خود لازم است، هم جاذبه و هم دافعه. «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ» 10- كسى كه راضى به گناه ديگران باشد، شريك گناه است. «إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ» 11- سكوت در برابر ياوه‌گويى‌هاى كفّار، نوعى نفاق است. «إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِينَ» 12- همنشينى‌هاى آخرت، جزاى همنشينى‌هاى دنيوى است. «إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِينَ وَ الْكافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 190 @tafsir_qheraati
AUD-20220512-WA0090.
3.92M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۴۱ @tafsir_qheraati
الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قالُوا أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَ إِنْ كانَ لِلْكافِرِينَ نَصِيبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَ نَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا «141» (منافقان) كسانى‌اند كه پيوسته (از سر بدخواهى) مراقب شما هستند تا اگر از سوى خدا براى شما پيروزى باشد، گويند: آيا ما با شما نبوديم؟ (پس بايد در افتخارات و غنائم شريك شويم) اگر براى كفّار بهره‌اى (از پيروزى) بود، (به كفّار) گويند: آيا ما مشوّق شما (براى جنگ با مسلمانان) و بازدارنده شما از گزند آنان و عدم تسليم در برابر) مؤمنان نبوديم؟ پس خداوند روز قيامت، ميان شما داورى خواهد كرد. و خداوند هرگز راهى براى سلطه‌ى كفّار بر مسلمانان قرار نداده است. نکته ها قرآن، از پيروزى مسلمانان با كلمه‌ى‌ «فَتْحٌ» و پيروزى كفّار با واژه‌ى‌ «نَصِيبٌ» شايد به اين جهت تعبير كرده است كه بفهماند رونق كفر، زودگذر است و فرجام نيك و پيروزى واقعى، با حقّ است. «نَسْتَحْوِذْ» از ريشه‌ى «حوذ» به معناى عقبِ ران آمده است. زيرا شتربان براى سوق و حركت دادن شتر، به آن قسمت ضربه مى‌زند و در اينجا مراد، تشويق كفّار به جنگ عليه مسلمانان است. فقها در مسائل مختلف فقهى، براى اثبات عدم تسلّط كفّار بر مؤمنان، به جمله‌ى‌ «لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ» استناد مى‌كنند. البتّه رفت و آمد و كسب اطلاع و آموزش ديدن و تبادل فرهنگى و اقتصادى، اگر سبب سلطه كفّار و ذلّت مؤمنان نباشد مانعى ندارد. چون در روايات مى‌خوانيم: آموزش ببينيد، گرچه به قيمت مسافرت به كشور چين باشد. و يا پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر كافر اسيرى، ده مسلمان را آموزش دهد او را آزاد مى‌كنم. و در زمان‌ جلد 2 - صفحه 191 معصومين عليهم السلام معاملات ميان مسلمانان و ديگران انجام مى‌شده است. پیام ها 1- منافقان فرصت‌طلبند واز هر پيشامدى به سود خود بهره مى‌گيرند. يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ‌ ... 2- منافقان، جاسوسان كفّار و مشوّق آنان براى جنگ با مسلمانانند. «نَسْتَحْوِذْ» 3- روز قيامت، با داورى به حقّ خدا، همه‌ى نيرنگ‌ها و نفاق‌ها آشكار مى‌شود. «فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ» 4- مؤمنان، حقِ پذيرفتن سلطه كافران را ندارند، و سلطه‌پذيرى نشانه نداشتن ايمان واقعى است. «لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» 5- بايد كارى كرد كه كفّار از سلطه بر مؤمنان براى هميشه مأيوس باشند. لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ‌ ... 6- هر طرح، عهد نامه، رفت و آمد و قراردادى كه راه نفوذ كفّار بر مسلمانان را باز كند حرام است. پس مسلمانان بايد در تمام جهات سياسى، نظامى، اقتصادى و فرهنگى از استقلال كامل برخوردار باشند. لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ‌ ... @tafsir_qheraati
AUD-20220514-WA0007.
3.04M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۴۲ @tafsir_qheraati
إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى‌ يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا «142» همانا منافقان با خدا مكر و حيله مى‌كنند در حالى كه خداوند (به كيفر عملشان) با آنان مكر مى‌كند. و هرگاه به نماز برخيزند با كسالت برخيزند، آن هم براى خودنمايى به مردم و خدا را جز اندكى ياد نمى‌كنند. نکته ها منافق، كسى است كه در ظاهر احكام دينى را به جاى مى‌آورد، امّا انگيزه‌هاى او الهى نيست. نماز مى‌خواند، امّا از روى رياكارى، كسالت و غفلت. او گمان مى‌كند با اين روش خدا جلد 2 - صفحه 192 را فريب مى‌دهد، در حالى كه نمى‌داند خودش را فريب داده و خداوند به درون او آگاه است و جزاى فريبكارى او را مى‌دهد. امام رضا عليه السلام مى‌فرمايد: چون خداوند، جزاى خدعه آنان را مى‌دهد، به اين كيفر الهى، خدعه گفته مى‌شود. «1» نماز مطلوب، عاشقانه، خالصانه و دائمى است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: آنان كه نماز را به آخر وقت مى‌اندازند وفشرده مى‌خوانند، نماز منافقان را انجام مى‌دهند. «2» قرآن نسبت به مؤمنان جمله‌ى‌ «أَقامُوا الصَّلاةَ»* به كار مى‌برد ولى درباره‌ى منافقان جمله‌ى‌ «قامُوا إِلَى الصَّلاةِ» و تفاوت ميان‌ «أَقامُوا»* و «قامُوا» تفاوت ميان برپاداشتن و به پا خاستن است. پیام ها 1- فريبكارى، بى نشاطى در نماز، رياكارى و غفلت از ياد خدا، از نشانه‌هاى نفاق است. «إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ‌، يُراؤُنَ‌، لا يَذْكُرُونَ» 2- منافقان بدانند كه با خدا طرفند. «وَ هُوَ خادِعُهُمْ» 3- كيفر خدا متناسب با عمل است. «يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ» 4- نماز منافقان، نه روحيّه و نشاط دارد، نه انگيزه، نه مقدار. «كُسالى‌، يُراؤُنَ‌، قَلِيلًا» @tafsir_qheraati
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز) @tafsir_qheraati
AUD-20220515-WA0020.
2.5M
‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏تفسیرسوره نساء آیه ی ۱۴۳و ۱۴۴ @tafsir_qheraati
مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‌ هؤُلاءِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا «143» (منافقان) بين كفر و ايمان سرگشته‌اند، نه با اين گروه‌اند و نه با آن گروه و خداوند هر كه را گمراه كند، براى او راه نجاتى نخواهى يافت. «1». تفسير نورالثقلين. «2». درّالمنثور، ج 2، ص 237. جلد 2 - صفحه 193 نکته ها «تَذَبذُب» حركت چيزى است كه در هوا آويخته باشد و هيچ جايگاه و پايگاه محكم و استوارى در روى زمين نداشته باشد. پیام ها 1- منافقان، استقلال فكر و عقيده ندارند به هر حركتى مى‌چرخند، به ديگران وابسته و بى‌هدف سرگردانند. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ» 2- منافق، آرامش ندارد. چون پيوسته بايد موضع جديد، تصميم فورى و عجولانه بگيرد. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ» 3- در مواضع اعتقادى و بينش فكرى، قاطعيّت لازم است. «مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ» 4- منافق، مورد قهر خداوند است. «مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ» 5- نفاق، درد بى درمان است. «فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا»
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً مُبِيناً «144» اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! كافران را به جاى مؤمنان دوست و سرپرست خود نگيريد، آيا مى‌خواهيد براى خداوند دليل و حجّت آشكار عليه خودتان قرار دهيد؟ نکته ها مؤمنان حقّ ايجاد رابطه با كفّار را ندارند، ولى منافقان با كافران رابطه‌ى تنگاتنگ دارند. قرآن، كفّار را شيطان‌هاى منافقان‌ «خَلَوْا إِلى‌ شَياطِينِهِمْ» «1» و برادران منافقان معرفى مى‌كند «الَّذِينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا» «2» تعبيرات قرآن در آيات 139 و 141 مبين كيفيّت رابطه‌ى آنان با كفّار بود. «1». بقره، 17. «2». حشر، 11. جلد 2 - صفحه 194 پیام ها 1- پذيرش ولايت كفّار با ايمان سازگار نيست. يك دل، دو دوستى برنمى‌دارد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا ... 2- تولّى و تبرّى، دوستى با مؤمنان و دورى از كافران، لازمه‌ى ايمان است. «لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ» 3- از هر نوع اختلاط، رفاقت و قراردادى كه نتيجه‌اش به زيان مسلمانان باشد، بايد پرهيز كرد. «لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ» 4- در سياست خارجى، روابط سياسى و اقتصادى، گزينش‌ها و عزل و نصب‌ها، هر اقدامى كه به سلطه‌ى كفّار بر مسلمانان انجامد حرام و محكوم است. «لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ» 5- مسلمان ذلّت پذير، در برابر خداوند پاسخى ندارد. أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ‌ @tafsir_qheraati
AUD-20220516-WA0008.
3.56M
‏فایل صوتی از طرف دانشمند
إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً «145» قطعاً منافقان، در پست‌ترين عمق آتشند وهرگز براى آنان هيچ ياورى نمى‌يابى. نکته ها «درك»، عميق‌ترين نقطه‌ى درياست. به مطلبى هم كه عمق آن فهميده شود، مى‌گويند: درك شد. به پله‌هايى كه رو به پايين مى‌رود «درك»، و به پله‌هايى كه رو به بالا مى‌رود «درجه» مى‌گويند. همان گونه كه بهشت، درجات دارد، دوزخ هم دركات دارد. پیام ها 1- جايگاه منافقان در دوزخ از كفّار بدتر است. «فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ» 2- دوزخ، مراتب و درجاتى دارد. «فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ» 3- در قيامت، راهى براى نجات منافقان نيست. «لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً» 4- شفاعت، شامل حال منافقان نمى‌شود. «لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً» @tafsir_qheraati