eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.4هزار دنبال‌کننده
106 عکس
25 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتاعَهُمْ وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ قالُوا يا أَبانا ما نَبْغِي هذِهِ بِضاعَتُنا رُدَّتْ إِلَيْنا وَ نَمِيرُ أَهْلَنا وَ نَحْفَظُ أَخانا وَ نَزْدادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ذلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ «65» و هنگامى كه بارهاى خود را گشودند، دريافتند كه سرمايه‌شان به آنها بازگردانده شده، گفتند: اى پدر (ديگر) چه مى‌خواهيم؟ اين سرمايه‌ى ماست كه به ما باز گردانده شده و ما قوت وغذاى خانواده‌ى خود را فراهم واز برادرمان حفاظت مى‌كنيم وبا (بردن او) يك بار شتر مى‌افزاييم واين (پيمانه اضافى نزد عزيز) پيمانه‌اى ناچيز است. نکته ها شايد معناى آيه چنين باشد: اين مقدارى كه گرفته‌ايم به جايى نمى‌رسد، اگر نوبت ديگر برويم، بار بيشترى مى‌گيريم. «نَمِيرُ» از «مير» يعنى مواد غذايى و «نَمِيرُ أَهْلَنا» يعنى به خانواده‌ى خود غذا مى‌رسانيم. از جمله‌ «نَزْدادُ كَيْلَ بَعِيرٍ» استفاده مى‌شود كه سهم هر نفر، يك بار شتر بوده كه بايد خود حاضر باشد و دريافت كند. جلد 4 - صفحه 245 پیام ها 1- فرزندان يعقوب در كنار پدر وپيرامون او زندگى مى‌كردند وبراى تهيه آذوقه‌ى خانواده تلاش مى‌كردند. فَتَحُوا مَتاعَهُمْ‌ ... يا أَبانا ... 2- هنر يوسف، نه فقط انسان بودن كه انسان‌سازى است. «وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ» (به برادران حسود و جفاكار خود، مخفيانه هديه مى‌دهد تا زمينه را براى مراجعت آنها فراهم سازد. قرآن مى‌فرمايد: «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» بدى را با خوبى دفع كنيد. «1») 3- اگر از اوّل پول و بهاى كالا گرفته نشود، خريدار تحقير مى‌شود. اگر قصد هديه هست ابتدا پول اخذ شود، ولى به شكل عاقلانه برگردانده شود. «رُدَّتْ إِلَيْهِمْ» 4- اگر خواستيد كبوتران فرارى را جذب كنيد، بايد كمى دانه پخش كنيد. (يوسف بهاى غلّه را به آنان برگرداند تا جاذبه مراجعت آنان را زياد كند) «بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ» 5- مرد، مسئول تغذيه خانواده است. «نَمِيرُ أَهْلَنا» 6- سهميه‌بندى مواد غذايى در شرايط كمبود، كارى يوسفى است. «نَزْدادُ كَيْلَ بَعِيرٍ» «1». فصّلت، 34." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّى تُؤْتُونِ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحاطَ بِكُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قالَ اللَّهُ عَلى‌ ما نَقُولُ وَكِيلٌ «66» (پدر) گفت: من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد تا آنكه (با سوگند) به نام خدا، وثيقه‌اى محكم بياوريد كه حتماً او را نزد من برگردانيد، مگر آنكه همه شما گرفتار حادثه‌اى شويد. پس چون وثيقه خود را آوردند (پدر) گفت: خداوند بر آنچه مى‌گوييم وكيل است. نکته ها «موثق» يعنى آنچه مايه وثوق و اطمينان به قول طرف مقابل است كه مى‌تواند عهد، جلد 4 - صفحه 246 سوگند و نذر باشد. «مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ» پیام ها 1- به صرف خويشاوندى اكتفا نكنيد و قراردادها را محكم كنيد. لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّى‌ ...* 2- ايمان به خدا وسوگند ونذر وعهد با او، قوى‌ترين پشتوانه بوده و هست. «مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ» 3- هرگاه از شخصى بدقولى و بدرفتارى ديديد، در نوبت بعد قرارداد را محكمتر كنيد. «مَوْثِقاً» 4- فرزند خود را به راحتى همراه ديگران نفرستيد. «تُؤْتُونِ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ» 5- در قراردادها، پيش‌بينى حوادث غيرمترقّبه و خارج از حيطه اختيار را بكنيد. «إِلَّا أَنْ يُحاطَ بِكُمْ» (تكليف خارج از توانايى، ممنوع است.) 6- محكم‌كارى‌هاى قانونى و حقوقى، شما را از توكل به خداوند غافل نكند. «اللَّهُ عَلى‌ ما نَقُولُ وَكِيلٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالَ يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ «67» و (يعقوب) گفت: اى پسران من (چون به مصر رسيديد، همه) از يك دروازه (به شهر) وارد نشويد (تا توجّه مردم به شما جلب نشود) بلكه از دروازه‌هاى مختلف وارد شويد و (بدانيد من با اين سفارش) نمى‌توانم چيزى از (مقدّرات) خدا را از شما دور كنم. فرمان جز براى خدا نيست، تنها بر او توكّل مى‌كنم و همه توكّل‌كنندگان (نيز) بايد بر او توكّل نمايند. جلد 4 - صفحه 247 نکته ها حضرت يعقوب عليه السلام به هنگام سفر برادران به مصر چهار نكته توحيدى مى‌گويد: اوّل: «ما أُغْنِي عَنْكُمْ»، يعنى من با اين سفارش ورود از چند در نمى‌توانم چيزى از مقدّرات خدا را از شما دور كنم. دوم: در آيه قبل فرمود: «إِلَّا أَنْ يُحاطَ بِكُمْ»، يعنى مگر آنكه همه شما به گونه‌اى كه تصوّر نمى‌كرديد گرفتار حادثه‌اى شويد. سوم: در آيه‌ى 64 فرمود: «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً». چهارم: در آيه 67 فرمود: «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ». آرى، رسول خدا سراپا توجّه به خدا و توحيد دارد، امّا فرزندان يعقوب در سفر تنها مى‌گفتند: «وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» يعنى ما خودمان برادرمان را حفظ مى‌كنيم. در اين گفتگوها سيماى موحّد مخلص، با افراد عادّى به زيبايى نشان داده مى‌شود.* پیام ها 1- عاطفه پدرى حتّى نسبت به فرزندان خطاكار، از بين نمى‌رود. «يا بَنِيَّ» 2- چاره‌انديشى وتدبير براى حفظ سلامت فرزندان، لازم است. يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا ... 3- وقتى توصيه كننده عالم و آگاه است، لازم نيست فرمانبر از فلسفه‌ى آن دستور آگاه باشد. (فرزندان يعقوب فرمان‌ لا تَدْخُلُوا ... را عمل كردند و فلسفه و راز آن را نپرسيدند)* 4- از بهترين زمان‌هاى موعظه، در آستانه سفر است. يعقوب در آستانه‌ى سفر فرزندان به آنان گفت: «يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ» 5- جلو حساسيّت‌ها، سوءظن‌ها و چشم‌زخم‌ها را بگيريد، ورود گروهى جوان به منطقه‌ى بيگانه، عامل سوءظن و سعايت است. «لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ» 6- لطف و قدرت خداوند را منحصر در يك راه نپنداريد، دست او باز است و مى‌تواند از هر طريقى شما را مدد رساند. «لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ» جلد 4 - صفحه 248 7- فقط بازدارنده و نهى كننده نباشيد، بلكه راه حل نيز ارائه دهيد. لا تَدْخُلُوا ... وَ ادْخُلُوا* 8- براى رسيدن به مقصود بايستى راههاى مختلف را پيمود. «وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ»* 9- مدير خوب بايد علاوه بر برنامه‌ريزى، حساب احتمالات را بكند، زيرا انسان در اداره‌ى امور خود مستقل نيست. يعنى با همه محاسبات و دقّت‌ها باز هم دست خدا باز است و تضمينى براى انجام صددرصد محاسبات ما نيست. «وَ ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ» 10- در برابر مقدّرات حتمى خداوند، چاره‌اى جز تسليم نيست. «ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ» 11- حاكم مطلق هستى، خداوند است. «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ» 12- با توكّل زانوى اشتر ببند. لا تَدْخُلُوا ... عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ* 13- هم احتياط و محاسبه لازم است؛ لا تَدْخُلُوا ... و هم توكل به خداوند ضرورى است. «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ» 14- به غير خداوند، توكل نكنيد. «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ» چرا كه او به تنهايى كفايت مى‌كند «وَ كَفى‌ بِاللَّهِ وَكِيلًا» «1» و بهترين وكيل است. «نِعْمَ الْوَكِيلُ» «2» 15- يعقوب، هم خود توكل كرد و هم ديگران را با امر به توكل تشويق نمود. تَوَكَّلْتُ‌ ... فَلْيَتَوَكَّلِ‌ ..." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «68» جلد 4 - صفحه 249 و چون از همانجا كه پدرشان دستورشان داده بود وارد (مصر) شدند، اين كار در برابر اراده خداوند هيچ سودشان نبخشيد، جز آنكه نيازى در دل يعقوب بود كه عملى شد. (تنها اثر ورود از چند دروازه حفظ از چشم زخم و رسيدن برادران، به خصوص بنيامين به يوسف بود كه عملى شد و اثر ديگرى نداشت) و البتّه (يعقوب) بخاطر آنچه به او آموزش داده بوديم داراى علمى (فراوان) بود ولى بيشتر مردم آگاه نيستند. نکته ها در اينكه آرزوى درونى و حاجت يعقوب كه برآورده شد چه بوده است احتمالاتى وجود دارد: 1. رسيدن بنيامين به يوسف عليه السلام و خارج شدن يوسف از تنهايى، هر چند به صورت اتهام سرقت باشد. 2. سرعت بخشيدن به وصال پدر و پسر كه در آينده به آن اشاره خواهد شد. 3. انجام وظيفه، بدون آنكه ضامن نتيجه‌ى آن باشد. حاجت يعقوب آن است كه در مقدّمات كار كوتاهى نشود و از يك در وارد نشوند، ولى آنچه خواهد شد به دست خداوند است. پیام ها 1- تجربه‌هاى تلخ، انسان را باادب مى‌كند و سخنان بزرگان را مى‌پذيرد. «وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ» 2- اطاعت از پدر لازم و ارزشمند است. «دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ»* 3- اگر از بى‌ادبى افراد گفتيد، از ادب آنان نيز بگوييد. ادْخُلُوا ... أَبُوهُمْ‌ (اگر برادران قبلًا نسبت ضلالت به پدر مى‌دادند، امروز تسليم امر پدر شدند.) 4- محاسبات و دقتّ و برنامه‌ريزى‌ها با وجود اراده‌ى الهى كارساز است، آنجا كه نخواهد كارساز نيست. «ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ» 5- يعقوب، بر مطالب واسرارى آگاه بود كه مصلحت نمى‌دانست بازگو كند. «حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ» جلد 4 - صفحه 250 6- دعا وحاجت اولياى خدا، مستجاب مى‌شود. «حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها» 7- علم انبيا از جانب خداوند است. «عَلَّمْناهُ» 8- بيشتر مردم عالمان حقيقى را نمى‌شناسند. «عَلَّمْناهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»* 9- بيشتر مردم، به اسباب و علل چشم مى‌دوزند و از حاكميّت خداوند و لزوم توكّل بر او ناآگاهند. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» 10- معيار حقّ و باطل، تشخيص اكثريّت نيست. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا