"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ «110»
پس قطعاً پروردگار تو براى كسانى كه پس سختىها (يى كه از كفّار ديدند براى حفظ آيين يا توبه) هجرت كرده وبه جهاد برخاسته وپايدارى نمودند، همانا پروردگارت از آن پس قطعاً آمرزنده مهربان است.
جلد 4 - صفحه 588
نکته ها
با نگاه به آيات گذشته مىفهميم كه مسلمانان به چند گروه تقسيم مىشدند:
1. گروهى كه زير شكنجه كفّار جان دادند و كلمهاى كفرآميز به زبان نياوردند. مثل پدر و مادر عمّار ياسر.
2. گروهى كه ايمان قلبى داشتند، ولى براى نجات جان خود تقيّه كردند. مثل عمار.
3. گروهى كه بعد از ايمان، كافر و به اصطلاح مرتّد شدند.
4. گروهى كه بعد از گرفتار فتنه و انحراف شدن، با هجرت و جهاد و صبر به ايمان برگشته و توبه كردند و دين خود را حفظ كردند.
مرتد دو گونه است:
1. مرتد فطرى كسى است كه از پدر و مادر مسلمان تولد يافته و بعد از قبول اسلام به كفر برگشته است، كيفر او (بخاطر ضربهاى كه از طريق ارتدادش به جامعه اسلامى و تزلزل عقايد مردم وارد مىشود) قتل و اموالش مصادره و توبهاش پذيرفته نيست.
2. مرتد ملّى، به كسى گويند كه پدر و مادرش به هنگام انعقاد نطفهاش مسلمان نبودهاند، ولى او مسلمان شده و بعد كافر گشته است، توبه اينگونه مرتد پذيرفته مىشود.
پیام ها
1- هجرتى ارزش دارد كه همراه با جهاد و صبر و مقاومت باشد وگرنه نوعى فرار است. «هاجَرُوا- جاهَدُوا- صَبَرُوا»
2- شرط دريافت مغفرت ورحمت الهى، جهاد ومقاومت است. هاجَرُوا ... جاهَدُوا ... صَبَرُوا ... مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
3- اسلام بنبست ندارد و هرگونه انحراف و فتنه را مىتوان جبران كرد. (مرتد نيز مىتواند ايمان آورده و توبه كند) «إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 589"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۱۰جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها وَ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «111»
روزى بيايد كه هركس تنها به جدال و دفاع از خويشتن بپردازد وبه هركس آنچه را انجام داده جزاى كامل داده مىشود و آنان مورد ظلم قرار نمىگيرند.
نکته ها
صحنهى قيامت به قدرى خطرناك است كه كافران براى نجات خود، هر لحظه چيزى مىگويد؛
گاهى مىگويد: «وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ» «1» به خدا سوگند ما مشرك نبوديم،
گاهى مىگويد: «هؤُلاءِ أَضَلُّونا» «2» اينها ما را گمراه كردند،
و گاهى مىگويد: «لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ» «3» اگر شما نبوديد ما مؤمن بوديم.
پیام ها
1- قيامت، فراگير است و همهى انسانها در آن روز حاضر مىشوند. «كُلُّ نَفْسٍ»
2- انسان در قيامت همه چيز و همه كس را فراموش مىكند و فقط در فكر نجات خود است. «تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها»
3- اعمال ما در دنيا محو نمىشود، بلكه عمل و آثارش باقى مىماند. تُوَفَّى ... ما عَمِلَتْ
4- كيفر قيامت، نتيجه عمل خود انسان است نه ظلم يا انتقام. «ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ»
«1». انعام، 23.
«2». اعراف، 38.
«3». سبأ، 31.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 590"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۱۱جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ «112»
و خداوند (براى شما) قريهاى را مثال مىزند كه امن و آرام بود، روزيش از هر سو فراوان مىرسيد، امّا (مردم آن قريه) نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند، پس خداوند به (سزاى) آنچه انجام مىدادند، پوشش فراگير گرسنگى و ترس را بر آنان چشانيد.
نکته ها
تعبير «لِباسَ» در مورد گرسنگى و ترس، شايد بخاطر آن باشد كه اين دو همچون لباس، همهى وجود و زندگى آنها را فراگرفته بود، چنانكه تعبير «چشاندن» كنايه از نفوذِ آثار گرسنگى و ترس، در عمق وجود آنان است.
پیام ها
1- تاريخ بشر، داراى ضابطه، قانون و برپايه سنّتهاى الهى است. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا»
2- از بيان مثالهاى قرآنى در مورد تاريخ واقوام گذشته، عبرت بگيريم. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا»
3- امنيّت و آرامش در رأس نعمتها و زمينهى توسعه در رزق و اقتصاد جامعه مىباشد. «آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها»
4- لازم نيست يك منطقه همه نيازش را خودش تأمين كند، بلكه مىتواند واردات داشته باشد. «يأتيها رزقها رغدا من كل مكان»
5- عذابهاى دنيوى نسبت به عذابهاى اخروى، نوعى چشيدن است نه نوشيدن. «فَأَذاقَهَا اللَّهُ»
6- كفران نعمت در همين دنيا، عقاب دارد. فَكَفَرَتْ ... فَأَذاقَهَا اللَّهُ
جلد 4 - صفحه 591
7- كفران نعمت باعث زوال آن است. «فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ»
8- فقر اقتصادى و ناامنى اجتماعى، از نشانههاى بىاعتنايى جامعه به اصول دينى است. فَكَفَرَتْ ... فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ
9- كفران نعمت هم عذاب جسمى دارد. (فقر و گرسنگى)، هم عذاب روحى و روانى (ترس و نا امنى) فَكَفَرَتْ ... فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۱۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُونَ «113»
البتّه پيامبرى از ميان خودشان به سراغشان آمد، امّا او را تكذيب كردند، پس ايشان را در حالى كه ستمكار بودند، عذاب فراگرفت.
نکته ها
اين آيه در ادامه آيهى قبل مىفرمايد: مردم ناسپاس نه تنها نعمتهاى مادى را كفران كردند، بلكه بزرگترين نعمتهاى معنوى، يعنى پيامبران الهى را تكذيب نمودند كه در نتيجه قهر خداوند آنان را فراگرفت.
پیام ها
1- پيامبران از ميان مردم و مردمى بودند. كفّار آنان را مىشناختند، امّا لجاجت مىكردند. «رَسُولٌ مِنْهُمْ»
2- عذاب خداوند، پس از اتمام حجّت است. جاءَهُمْ رَسُولٌ ... فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ
3- تكذيب پيامبران، هم ظلم به خود، هم مكتب وهم رهبر است. فَكَذَّبُوهُ ... هُمْ ظالِمُونَ
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 592"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۱۳_جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالًا طَيِّباً وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ «114»
پس، از آن چيزهاى حلال و پاكيزهاى كه خداوند روزى شما كرده بخوريد، و اگر تنها او را مىپرستيد نعمت خدا را شكرگزاريد.
نکته ها
اسلام خوردن چيزى را اجازه مىدهد كه هم طيّب باشد و هم حلال. چيزهايى مثل شراب و گوشت خوك ممنوع است، چون ذاتاً خبيث و ناپاك است. و چيزهايى كه با پول غصبى خريدارى شود، گرچه خودش طيّب باشد، ممنوع است چون حرام است.
اكنون كه كفران نعمتها و تكذيب انبيا سبب قهر و عذاب خداست، پس بجاى كفران وكفر، از نعمتهاى حلال بهرهگرفته وحلالوار بخوريد وشكرگزار باشيد.
پیام ها
1- در اسلام رياضت و رهبانيّت نيست. «فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ»
2- مصرف، در چارچوب حلال مجاز است، نه هر چه بدست آمد. فَكُلُوا ... حَلالًا طَيِّباً
3- دستورات دين مطابق فطرت است. خوردنىهايى كه مطابق طبع انسان باشد، مجاز است. فَكُلُوا ... طَيِّباً
4- دينِ جامع، دستوراتش نيز جامعيّت دارد. هم طهارت ظاهرى را شرط مصرف مىداند، «طَيِّباً» هم طهارت باطنى و حقوقى را. «حَلالًا»
5- روزى را نعمت وهديه الهى بدانيم، نه محصولِ زرنگى خود. رَزَقَكُمُ اللَّهُ ... نِعْمَتَ اللَّهِ
6- خوردن براى خوردن نيست، براى انجام وظايف است. فَكُلُوا ... وَ اشْكُرُوا ... تَعْبُدُونَ
7- عبادت وبندگى بدون شكر نعمتها نمىشود. وَ اشْكُرُوا ... إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 593"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۱۴جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «115»
جز اين نيست كه (خداوند) مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غير خدا (به هنگام ذبح) بر آن برده شده، بر شما حرام كرده است، پس هر كس (به خوردن اينها) ناچار شود، بدون آنكه (قصد) تجاوز و تعدى (به حكم خداوند) داشته باشد و يا (از نياز ضرورى) تجاوز كند، (مانعى براى خوردنش نيست) زيرا كه خداوند بخشنده مهربان است.
نکته ها
اين آيه با اندكى تفاوت، در سورههاى انعام و نحل كه مكّى هستند و سورههاى بقره و مائده كه مدنى هستند نيز آمده است.
«اهلال» از «هلال» به معناى بلند كردن صدا هنگام ديدن هلال ماه است و چون مشركان هنگام ذبح حيوانات، نام بتها را با صداى بلند مىبردند، از اين كار تعبير به «اهلال» شده است. «1»
گرچه در اين آيه مواردى از خوردنىهاى حرام آمده است، امّا منحصر در آنها نيست، بلكه موارد ديگرى را پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بيان نموده كه به سفارش خود قرآن بايد بپذيريم. «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» «2»
پیام ها
1- حرام كردن چيزى تنها بدست خداست و كسى حقّ ندارد از پيش خود يا براساس خرافات و موهومات چيزى را حرام يا حلال كند. «إِنَّما حَرَّمَ»
2- دليل و فلسفهى تحريم بعضى خوردنىها، تنها مسائل بهداشتى و مادى نيست، بلكه دورى از پليدىهاى معنوى، همچون شرك نيز يك معيار است. حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ ... وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ
«1». تفسير نمونه.
«2». حشر، 7.
جلد 4 - صفحه 594
3- حتّى خوردن بايد در مدار توحيد باشد. حَرَّمَ ... ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ
4- از قانون الهى و تبصرههاى آن سوءاستفاده نكنيد. «فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ»
5- اسلام بنبست ندارد. در شرايط اضطرار، كيفر گناه بخشيده مىشود. فَمَنِ اضْطُرَّ ... فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۱۵جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ «116»
وبا هر دروغى كه به زبانتان مىآيد نگوييد: اين حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشيد. زيرا كسانى كه بر خداوند دروغ مىبندند رستگار نمىشوند.
مَتاعٌ قَلِيلٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «117»
(سرچشمهى همه افتراها رسيدن به دنيايى است كه) بهرهاى اندك است، در حالى كه براى آنان (در آخرت) عذابى دردناك است.
نکته ها
اين دو آيه هرگونه تحليل يا تحريمى را كه بر مبناى قانون الهى نباشد، محكوم نموده و آنرا دروغ بستن به خدا، براى رسيدن به متاع بىارزش دنيوى مىشمرد.
پیام ها
1- در مورد حلال وحرامها، اظهار نظرهاى بىجا و بىدليل نكنيم. (بايد يا خود مجتهد باشيم يا از دانشمندان دينى تقليد كنيم.) لا تَقُولُوا* ... هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ
2- بدعت در دين و احكام آن، ممنوع است. وَ لا تَقُولُوا ... هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ
3- دروغگو، رستگار نمىشود. إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ ... لا يُفْلِحُونَ
4- انگيزه بسيارى از بدعتها در دين، رسيدن به دنياست. «مَتاعٌ قَلِيلٌ»
جلد 4 - صفحه 595
5- شكستن مرزهاى حلال و حرام، هم شقاوت دنيا را بدنبال دارد و هم عذاب آخرت را. لا يُفْلِحُونَ ... لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۱۶_۱۱۷جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام