eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.3هزار دنبال‌کننده
105 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ يا قَوْمِ إِنِّي بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ «78» پس چون خورشيد را برآمده ديد گفت: اينست پروردگار من، اين بزرگتر (از ماه و ستاره) است. امّا چون غروب كرد، گفت: اى قوم من! همانا من از آنچه براى خداوند شريك قرار مى‌دهيد بيزارم. نکته ها در اين آيه نيز ابراهيم عليه السلام در مقام بحث و گفتگو است، نه در مقام بيان عقيده‌ى شخصى، و همچنان كه گذشت كلمه‌ى‌ «يا قَوْمِ» و نيز «مِمَّا تُشْرِكُونَ» (شرك مى‌ورزيد، نه مى‌ورزم) دليل آن است كه خود آن حضرت، ماه و خورشيد و ستاره را نمى‌پرستيده است. «2» «2». تفسير اطيب‌البيان. جلد 2 - صفحه 497 پیام ها پيام‌هاى 1 و 2 و 3 آيه‌ى 76، در اينجا نيز مورد استفاده است. 4- كوچكى و بزرگى اجسام مهم نيست، همه‌ى آنها چون متغيّر و ناپايدارند، پس نمى‌توانند خدا باشند. «هذا أَكْبَرُ» 5- شيوه‌ى تعليم حقّ يا انتقاد از باطل، بايد گام به گام باشد. ابتدا نفى ستاره‌و ماه و در نهايت خورشيد. فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ‌ ... قالَ‌ 6- برائت از شرك، «فرياد ابراهيمى» است. «إِنِّي بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ» 7- برائت از «شرك» است، نه از «افراد». «مِمَّا تُشْرِكُونَ»، نه‌ «مِنْكُمْ». 8- برائت جستن، بايد پس از بيان برهان و استدلال باشد. (اوّل افول و غروب را مطرح كرد، بعد برائت از شرك را). فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ‌ ." ‏‏‏‏۷۸_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ «79» من از سر اخلاص روى خودرا به سوى كسى گرداندم كه آسمان‌ها و زمين را پديد آورد و من از مشركان نيستم. نکته ها عبور از افول و ناپايدارى و رسيدن به ثبات، جلوه‌اى از ديد ملكوتى است كه خداوند به حضرت ابراهيم داده است. «حَنيف» از «حنف»، به معناى خالص وبى‌انحراف، وگرايش به راه حقّ ومستقيم است. «فَطَرَ» كه به معناى آفريدن است، در اصل، مفهوم شكافتن را دارد. شايد اشاره به علم روز داشته باشد كه مى‌گويد: جهان در آغاز، توده‌ى واحدى بود، سپس از هم شكافته و كرات‌ جلد 2 - صفحه 498 آسمانى يكى پس از ديگرى پديد آمده است. «1» پیام ها 1- همين كه راه حقّ براى ما روشن شد، با قاطعيّت اعلام كنيم و از تنهايى نهراسيم. «إِنِّي وَجَّهْتُ» 2- كسى‌كه از پرستش بت‌هاى مادّى، محدود و فانى بگذرد، به معبودى معنوى، بى‌نهايت و ابدى مى‌رسد. «لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» 3- در جلوه‌ها غرق نشويد كه دير يا زود، رنگ مى‌بازند، به خدا توجّه كنيد كه جلوه آفرين است. «فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» 4- انسان مى‌تواند به جايى برسد كه عقائد باطل نسل‌ها و عصرها را درهم بشكند. «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ» 5- توحيد ناب، همراه با برائت از شرك است. «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»" ‏‏‏‏۷۹_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ قالَ أَ تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَ قَدْ هَدانِ وَ لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَشاءَ رَبِّي شَيْئاً وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ «80» و قومش با وى به گفتگو و ستيزه پرداختند، او گفت: آيا درباره‌ى خدا با من محاجّه و ستيزه مى‌كنيد؟ و حال آن كه او مرا هدايت كرده است و من از آنچه شما شريك او مى‌پنداريد بيم ندارم، مگر آنكه پروردگارم چيزى بخواهد، (كه اگر هم آسيبى به من برسد، خواست خداست، نه بت‌ها) علم‌ پروردگارم همه چيز را فراگرفته، پس آيا پند نمى‌گيريد؟ جلد 2 - صفحه 499 پیام ها 1- اهل باطل، تعصّب دارند. «حاجَّهُ قَوْمُهُ» (آن‌گونه كه اگر بدهكار را آرام بگذارند طلبكار مى‌شود، قوم منحرف هم به جاى شرم از شرك خود، قد علم كرده احتجاج مى‌كنند) 2- تعصّب و پافشارى اهل باطل، شگفت‌آور است. «أَ تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ» 3- موحّد، حتّى اگر تنها باشد، از مقابله‌ى با جمعيّت نگرانى ندارد. أَ تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ‌ ... وَ لا أَخافُ‌ ... 4- حقّ جويى از انسان است ولى هدايت از خدا. «هَدانِ» (حتّى انبياهم نياز به هدايت الهى دارند) 5- آنكه مشمول هدايت الهى شود، بيم ندارد. «هَدانِ وَ لا أَخافُ» 6- نترسيدن از غير خدا، نشانه‌ى توحيد است. «لا أَخافُ» (مشركان، حضرت ابراهيم را به خطر و انتقام تهديد مى‌كردند) 7- از ريشه‌هاى شرك، گمان ضرر و ترس از آسيب‌رسانى بت‌ها و طاغوت‌ها مى‌باشد. «لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ» (ترس از بت‌ها، سبب پافشارى و تعصّب بر بت‌پرستى بود) 8- تأثير و نقش هر پديده‌اى وابسته به اراده خداوند است. «لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَنْ يَشاءَ رَبِّي» 9- ربوبيّت، سزاوار كسى است كه احاطه‌ى علمى دارد. «وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً» 10- حقيقت، امرى فطرى و وجدانى است كه براى شناخت آن، تذكّر كافى است. «أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 500" ‏‏‏‏۸۰_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا