eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قَدِ افْتَرَيْنا عَلَى اللَّهِ كَذِباً إِنْ عُدْنا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْها وَ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَعُودَ فِيها إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّنا وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْفاتِحِينَ «89» (شعيب به مخالفان گفت:) اگر پس از آنكه خداوند مارا از آيين شما نجات داد، دوباره به آن برگرديم بى‌گمان بر خدا دروغ بسته‌ايم، ما را نسزد كه به آيين شما برگرديم، مگر آنكه خدا بخواهد كه او پروردگار ماست (خدا هم هرگز چنين نخواهد خواست). پروردگارِ ما بر هر چيز احاطه‌ى علمى دارد، ما بر خداوند توكّل كرده‌ايم. پروردگارا! ميان ما و قوم ما به حقّ داورى و راهگشايى كن كه تو بهترين داوران و راهگشايانى. نکته ها «ملت»، به معناى كيش و آيين است، چنانكه در جاى ديگر مى‌خوانيم: «مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ» «1». «فتح» در اين گونه موارد، به معناى قضاوت و داورى براى راهگشايى است، يعنى سخن آخر را خداوند مى‌گويد تا از بن‌بست خلاص شده و راه باز شود. چون ياران شعيب عليه السلام، دين را بر اساس بيّنه و استدلال پذيرفته‌اند، نه هوا و هوس؛ پس آن را رها نخواهند كرد. مگر آنكه خداوند دستور دهد و خداوند هم هرگز دستور بازگشت به شرك و كفر را نمى‌دهد، چون معمولًا كسى از دستورش بر مى‌گردد كه از كردارش پشيمان شود و خداوند هرگز چنين نيست. «1». حج، 78. جلد 3 - صفحه 117 پیام ها 1- ارتداد وبرگشت از آرمان‌ها و عقائد حقّ و پذيرفتن شريك براى خداوند، نوعى افترا بر خدا و پيمان‌شكنى است. قَدِ افْتَرَيْنا ... ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَعُودَ 2- شرك، اسارت و يكتاپرستى، نجات است. «بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ» 3- مؤمن، هرگز نبايد از حقّ عدول و بر عقائدش سازش كند. ما يَكُونُ لَنا ... (عقب‌گرد و ارتجاع، ممنوع است و تساهل وتسامح همه جا ارزش نيست.) 4- هدايت و ضلالت در دائره‌ى اراده خداوند است. «إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ» 5- دليل تسليم شدن و پذيرفتن ربوبيّت خداوند، علم بى‌پايان اوست. إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ‌ ... وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً 6- دليل توكّل ما بر خداوند نيز علم مطلق او بر همه چيز است. «وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا» 7- براى پايدارى در ايمان، از خداوند استمداد و به او توكّل كنيم. ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَعُودَ ... عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا 8- در برابر پيشنهادهاى شوم دشمنان، بايد با توكّل بر خدا، قاطعانه ايستاد. ما يَكُونُ لَنا ... تَوَكَّلْنا 9- واگذارى داورى به خداوند، نمونه ومصداق توكّل و تسليم است. عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنا رَبَّنَا افْتَحْ‌ ... 10- در دعا، رعايت تناسب بين خواسته و اسماى الهى مطلوب است. آنجا كه نياز به فتح داريم، خدا را با خيرالفاتحين صدا مى‌زنيم. افْتَحْ‌ ... خَيْرُ الْفاتِحِينَ‌ 11- لازمه‌ى داورى صحيح، علم وآگاهى همه‌جانبه است. داورى، حقّ كسى است كه همه چيز را مى‌داند. وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً ... رَبَّنَا افْتَحْ‌ ... 12- داورى، از شئون ربوبيّت خداوند است. «رَبَّنَا افْتَحْ» 13- هدف انبيا تثبيت و بر كرسى نشاندن حرف حقّ است، نه سخن خويشتن. «افْتَحْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 118 پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ «90» سران و اشراف قوم شعيب كه كفر ورزيدند، گفتند: اگر از شعيب پيروى كنيد، قطعاً زيانكار خواهيد بود. فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ «91» پس (به كيفر عنادشان) زمين‌لرزه شديدى آنان را فراگرفت، پس شب را به صبح آوردند، در حالى كه در خانه‌هاى خود به زانو در افتادند (و مردند). نکته ها شايد از اين‌كه در اين آيه كلمه‌ى «رجفة»، در آيه‌ى 94 سوره‌ى هود كلمه‌ى «صيحة» و در آيه‌ى 189 سوره شعراء، عبارت‌ «عَذابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ» بكار رفته، استفاده شود كه زلزله همراه با صيحه و ابر تيره بوده است. «1» ممكن است مراد از «رجفه» همان اضطراب و لرزش اندام باشد كه از ترس حاصل مى‌شود، نه زمين لرزه. چنانكه در آيه‌ى 78 گذشت، «جاثم» به كسى گفته مى‌شود كه به‌رو بر زمين افتاده و يا به زانو افتاده و توان برخاستن ندارد. پیام ها 1- طبقه‌ى اشراف، غالباً مخالف پيامبران بوده‌اند. «وَ قالَ الْمَلَأُ» 2- يكى از شيوه‌هاى كفّار براى بازداشتن مردم از پيروى انبيا، (هنگامى كه ببينند آنان از ايمانشان دست برنمى‌دارند،) تهديد مادّى و اقتصادى است. «إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ» آرى، محروميّت از درآمدهايى كه از طريق كم‌فروشى به دست مى‌آيد، از ديد كافران خسارت است! «1». تفسير نمونه. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 119" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ «90» سران و اشراف قوم شعيب كه كفر ورزيدند، گفتند: اگر از شعيب پيروى كنيد، قطعاً زيانكار خواهيد بود. فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ «91» پس (به كيفر عنادشان) زمين‌لرزه شديدى آنان را فراگرفت، پس شب را به صبح آوردند، در حالى كه در خانه‌هاى خود به زانو در افتادند (و مردند). نکته ها شايد از اين‌كه در اين آيه كلمه‌ى «رجفة»، در آيه‌ى 94 سوره‌ى هود كلمه‌ى «صيحة» و در آيه‌ى 189 سوره شعراء، عبارت‌ «عَذابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ» بكار رفته، استفاده شود كه زلزله همراه با صيحه و ابر تيره بوده است. «1» ممكن است مراد از «رجفه» همان اضطراب و لرزش اندام باشد كه از ترس حاصل مى‌شود، نه زمين لرزه. چنانكه در آيه‌ى 78 گذشت، «جاثم» به كسى گفته مى‌شود كه به‌رو بر زمين افتاده و يا به زانو افتاده و توان برخاستن ندارد. پیام ها 1- طبقه‌ى اشراف، غالباً مخالف پيامبران بوده‌اند. «وَ قالَ الْمَلَأُ» 2- يكى از شيوه‌هاى كفّار براى بازداشتن مردم از پيروى انبيا، (هنگامى كه ببينند آنان از ايمانشان دست برنمى‌دارند،) تهديد مادّى و اقتصادى است. «إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ» آرى، محروميّت از درآمدهايى كه از طريق كم‌فروشى به دست مى‌آيد، از ديد كافران خسارت است! «1». تفسير نمونه. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 119" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كانُوا هُمُ الْخاسِرِينَ «92» كسانى كه شعيب را تكذيب كردند، (چنان هلاك شدند كه) گويا در آن خانه‌ها سكونتى نداشته‌اند. آنان كه شعيب را تكذيب كردند، همانها زيانكاران هستند. نکته ها «يَغْنَوْا» از «غَنِيٌّ»، به معناى اقامت در مكان است و با توجّه به معناى اصلى غنا (بى‌نيازى)، گويا كسى كه محل اقامت و منزل آماده دارد، بى‌نياز است. خسارت بزرگ از آنِ مشركان است كه به جاى ايمان به خداى يكتا، شرك مى‌ورزند و به جاى رهبرى معصوم، سراغ ديگران مى‌روند. لذا به جاى زندگى أمن، خانه خراب مى‌شوند، به جاى بهشت به دوزخ مى‌روند وبه جاى رضوان، گرفتار خشم الهى مى‌شوند. پیام ها 1- توجّه به عاقبت شوم كفّار، درس عبرت است. «الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً» 2- نيرنگ‌هاى اهل باطل، نقش بر آب مى‌شود. «كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا» (كفّار در پى اخراج حضرت شعيب بودند، امّا خودشان در خانه‌هايشان هلاك شدند). 3- هنگام فرا رسيدن قهر خدا، زيانكاران واقعى مشخّص مى‌شوند. «هُمُ الْخاسِرِينَ» (در آيه‌ى قبل، كافران طرفدارى از حضرت شعيب را خسارت دانستند، اينجا خداوند مى‌فرمايد: خودشان زيانكارند.)" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا