eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.7هزار دنبال‌کننده
108 عکس
29 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‌ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ «172» و (به ياد آور) زمانى كه پروردگارت، از پشت بنى‌آدم، فرزندان وذرّيّه آنان را بر گرفت و آنان را گواه بر خودشان ساخت (و فرمود:) آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: بلى، ما گواهى داديم (كه تو پروردگارمايى، اين اقرار گرفتن از ذريّه‌ى آدم براى آن بود) تا در روز قيامت نگوييد: ما از اين، غافل بوديم. «1». تفسير عيّاشى و محاسن برقى، ج 1، ص 261. جلد 3 - صفحه 216 نکته ها «ذُرِّيَّةٌ»، يا از «ذر»، به معناى ذرّات بسيار كوچك غبار (يا مورچه‌هاى ريز) است، كه مراد از آن در اينجا، اجزاى نطفه‌ى انسان و يا فرزندان كوچك و كم‌سن و سال مى‌باشد، يا از ريشه‌ى «ذَرو»، به معناى پراكنده ساختن و يا از «ذَرَأَ»، به معناى آفريدن است. «1» امّا اغلب به فرزندان گفته مى‌شود. چگونگى پيمان گرفتن خدا از بنى‌آدم در اين آيه بيان نشده است، ولى مفسّران اقوال متعدّدى بيان كرده‌اند كه مشهورترين آنها دو قول است؛ الف: طبق روايات، پس از خلقت حضرت آدم، همه فرزندان او تا پايان دنيا به صورت ذرّات ريز و پراكنده، همچون مورچگان از پشت او بيرون آمده، مورد خطاب و سؤال الهى قرار گرفتند و به قدرت الهى به ربوبيّت خدا اعتراف كردند. سپس همه به صلب و گل آدم برگشتند تا به تدريج و به طور طبيعى به اين جهان بيايند. اين عالم را «عالم ذرّ» و آن پيمان را «پيمان ألَست» مى‌گويند. «2» امام صادق عليه السلام فرمود: بعضى از ذريّه‌ى آدم در عالم ذرّ به زبان اقرار كردند، ولى ايمان قلبى نداشتند. «3» از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه اين اقرار، روز عرفه انجام شده است. «4» ب: مراد از عالم ذرّ، همان پيمان فطرت و تكوين مى‌باشد. يعنى هنگام خروج فرزندان آدم از صلب پدران به رحم مادران كه ذرّاتى بيش نيستند، خداوند فطرت توحيدى و حقّ‌جويى را در سرشت آنها مى‌نهد و اين سرّ الهى به صورت يك حسّ درونى در نهاد وفطرت همه، به وديعت نهاده مى‌شود. همچنين در عقل و خردشان، خداباورى به صورت يك حقيقت خود آگاه نقش مى‌بندد. و لذا فطرت و خرد بشرى، بر ربوبيّت خداوند گواهى مى‌دهد. در بعضى روايات كه از امام صادق عليه السلام درباره‌ى فطرت سؤال شده است، امام، فطرت را همان عالم ذرّ دانسته‌اند. «5» در برخى روايات، فطرت، اثر عالم ذرّ است نه خود آن، «ثبت المعرفة فى قلوبهم و نسوا «1». تفسير نمونه. «2». كافى، ج 2، ص 13. «3». تفسير نورالثقلين. «4». تفسير درّالمنثور. «5». تفسير برهان ونورالثقلين، پيام قرآن، ج 3، ص 117. جلد 3 - صفحه 217 الموقف»، بنابراين، انسان‌ها در زمان و موقفى اقرار كرده، ولى آن را فراموش كرده‌اند، و اثر آن اقرار همان فطرتى است كه به سوى او گرايش دارد. به هرحال آيه‌ى، مورد گفتگوى متكلّمان، محدّثان و مفسّران است، لذا ما علم آن را به اهلش كه همان راسخان در علم هستند، واگذار مى‌كنيم. «1» پیام ها 1- تمام انسان‌ها، فرزندان حضرت آدم عليه السلام هستند و خداوند از آنها بر ربوبيّت خود اقرار گرفته است. وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ‌ ... أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ‌ 2- خداوند، توحيد را در فطرت و سرشت انسان‌ها قرار داده است. «أَشْهَدَهُمْ عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» هر انسانى به گونه‌اى ربوبيّت و وحدانيّت خداوند را دريافته و بر آن گواه است. 3- خداوند، پس از آفرينش انسان، ربوبيّت خود را بر او آشكار كرد تا به هنگام لزوم گواهى دهد. «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» 4- ميثاق فطرت و خداجويى، براى اتمام حجّت است. «أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ» 5- در روز قيامت، ادّعاى غفلت از ربوبيّت خداوند، پذيرفته نيست. «إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ» عذر جهل و غفلت، نزد خداوند پذيرفته نيست." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سراج المنیر/ تفسیر سوره مبارکه لقمان 🔸زمان آزمون آنلاین: چهارشنبه ۱۰ خرداد، ساعت ۱۰ صبح، از طریق پایگاه اطلاع رسانی حرم مطهر حضرت شاهچراغ علیه السلام 🔸لینک شرکت در آزمون، اطلاعات بیشتر و دانلود منبع مسابقه: eform.shahecheragh.ir/seraj @SHAHECHERAGH
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَ فَتُهْلِكُنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ «173» يا نگوييد: پدران ما پيش از ما مشرك بودند و ما نيز فرزندانى از پس آنان بوديم (و ناچار راهشان را ادامه داديم)؟ آيا ما را به خاطر عملكرد اهل باطل، مجازات و هلاك مى‌كنى؟ «1». براى اطلاع از اقوال و نظرات مختلف، به كتاب‌هاى «پيام قرآن»، از آيت‌اللّه مكارم شيرازى و «منشور جاويد»، آيت اللّه سبحانى و تفسير اطيب‌البيان مراجعه كنيد. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 218 وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «174» و ما اين گونه آيات خويش را روشن بيان مى‌كنيم (تا بدانند نور توحيد، از آغاز در سرشت آنان بوده است) و شايد آنان (به سوى خداوند و فطرت پاك توحيدى) بازگردند. نکته ها اگر گواهى بر ربوبيّت در عالم ذرّ يا فطرت نبود، انسان در دنيا به راحتى خداپرست نمى‌شد و همواره از نياكان خود، تقليد مى‌كرد. أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا ... پیام ها 1- فطرت خداشناسى در وجود انسان، براى اتمام حجّت از سوى خداوند است و چراغ فطرت، قدرت نور افشانى بر ظلمات محيط را دارد. أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ‌ ... 2- جامعه و محيط، انسان را مجبور نمى‌كند. أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا ... 3- تقليد در اصول دين، جايز نيست. «أَشْرَكَ آباؤُنا» 4- عقيده، عمل و شرك نياكان، بستر اعتقاد، عمل وشرك فرزندان مى‌شود. «أَشْرَكَ آباؤُنا» 5- گناه و انحراف خود را به دوش ديگران افكندن، موجّه نيست. «تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَكَ آباؤُنا» 6- مشركان، باطل‌گرا مى‌باشند. «أَشْرَكَ آباؤُنا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ» 7- در نظام كيفرى خداوند، هيچ كس به گناه ديگرى مؤاخذه نمى‌شود. «أَ فَتُهْلِكُنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ» 8- آيات الهى، براى توجّه‌دادن انسان‌هاست به ميثاق فطرت و سرشت توحيدى. «نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» 9- اصل، توحيد است و شرك، عارضى است، لذا قرآن، خواستار بازگشت‌ جلد 3 - صفحه 219 مشركان به اصالت انسان است. «لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ «175» و بر آنان، داستانِ آن كس (بَلعَم باعورا) را بخوان كه آيات خود (از علم به معارف و اجابت دعا و صدور برخى كرامات) را به او داده بوديم، پس او (ناسپاسانه) خود را از آن آيات جدا ساخت، پس شيطان او را در پى‌خويش كشيد تا از گمراهان شد. نکته ها «انسلاخ»، به معناى كندنِ پوست است و در جايى كه چيزى به چيزى چسبيده باشد به كار مى‌رود و در اينجا كنايه از فاصله گرفتن از علوم الهى است. جمله‌ى‌ «فَأَتْبَعَهُ»، بيانگر آن است كه آن شخص در مسير حقّ به چنان مقامى رسيده بود كه شيطان از او قطع اميد كرده بود، امّا با بروز نشانه‌هاى انحراف، شيطان به سرعت او را تعقيب كرد و سرانجام در صف گمراهان و شقاوت‌مندان قرار گرفت. «1» اين آيه، به داستان دانشمندى از بنى‌اسرائيل، به نام «بَلعَم باعورا» اشاره مى‌كند كه نخست در صف مؤمنان و حاملان آيات و علوم الهى بود، امّا با وسوسه‌ى شيطان و طاغوت، منحرف شد. امام رضا عليه السلام فرمود: بَلعَم فرزند باعور، اسم اعظم الهى را مى‌دانست و دعايش مستجاب مى‌شد، ولى به دربار فرعون رفت و با آنكه در ابتدا، مبلّغ حضرت موسى عليه السلام بود، ولى سرانجام عليه موسى و ياران او اقدام كرده و بد عاقبت شد. «2» آرى، زرق و برق دنيا و دربار، عامل سقوط علما و دانشمندان است. قرآن، نام اين شخص را نمى‌برد، ولى كارش را بازگو مى‌كند، تا به فرموده‌ى امام باقر عليه السلام بر «1». تفسير نمونه. «2». تفاسير نورالثقلين و كنزالدقائق. جلد 3 - صفحه 220 هر كس كه هواى نفس را بر حقّ غالب كند منطبق شود «1» و چنين كسانى در هر زمانى يافت مى‌شوند و اختصاص به زمان و شخص خاصّى مانند بلعم‌باعورا ندارد. ماجراى بَلعم‌باعورا، در تورات كنونى هم آمده است. «2» پیام ها 1- رهبر بايد مردم را نسبت به خطرهاى قابل پيش‌بينى، آگاه كند و به آنان هشدار دهد. وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ‌ ... 2- گاهى طاغوت‌ها، علما را هم فريب مى‌دهند. سرنوشت دانشمندى همچون بلعم‌باعورا بايد براى تاريخ درس عبرت باشد. وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ... زيرا داستانى مهم و مفيد است. ( «نَبَأَ» به خبر مهم و مفيد مى‌گويند) 3- انسان آزاد است و مى‌تواند تغيير جهت دهد. «آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ» 4- انسان هر چه بالا رود، نبايد مغرور شود، چون احتمال سقوط وجود دارد و عاقبتِ كار مهم است. جايگاه هركس بالاتر باشد، احتمال خطر بيشترى وجود دارد. «فَانْسَلَخَ مِنْها» 5- آنكه از خدا جدا شود، طعمه‌ى شيطان مى‌گردد. «فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ» 6- شيطان وسوسه مى‌كند و در كمين است كه هر گاه در كسى زمينه‌اى ببيند، او را دنبال كند. «فَانْسَلَخَ‌ فَأَتْبَعَهُ» (كلمه‌ى‌ «فَأَتْبَعَهُ» در كنار كلمه‌ى‌ «فَانْسَلَخَ»، نشان مى‌دهد كه شيطان در كمين است و به محض انسلاخ، انسان را دنبال مى‌كند.) 7- شيطان، حريف عالم ربّانى نمى‌شود. (تا بلعم از آيات دست نكشيده بود، شيطان بر او تسلّط نداشت) «فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ» 8- علم، به تنهايى نجات‌بخش نيست، زيرا دانشمند دنياپرست، اسير شيطان مى‌شود. «فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ» 9- بايد به بد فرجامى انديشيد و از سوء عاقبت ترس داشت، تا نعمت، تبديل به‌ «1». تفسير نورالثقلين. «2». تورات، سِفر اعداد، باب 22. جلد 3 - صفحه 221 نقمت نشود. آتَيْناهُ آياتِنا ... فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ‌ 10- رها كردن راه خدا، دور از عقل و خرد است. «فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ» 11- سقوط انسان در چند مرحله واقع مى‌شود: جداشدن از آيات الهى، پيروى از شيطان وپيوستن به جمع گمراهان. «فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوِينَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌4، ص 608. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 359. پرش به بالا↑ صاحب كشف الاسرار گوید: عبدالله بن عمرو بن العاص و عده اى گفتند: این آیه درباره امیة بن ابى‌الصلت نازل شده، او مردى دانشمند و كتابخوان بود و مى دانست كه خداوند پیامبرى در زمان خود او خواهد فرستاد و امیدوار بود كه خودش باشد ولى وقتى كه دید خداوند پیامبرى را به محمد واگذار نموده، حسد ورزید و در جنگ بدر وقتى به مقتولین جنگ رسید، پرسید: اینان چه كسانى اند كه كشته شده اند؟ به وى گفتند: اینان كسانى اند كه محمد آن‌ها را كشته است. گفت: اگر محمد پیامبر مى بود، خویشاوندان خود را نمى كشت. حسن بصرى گوید: این آیه درباره منافقین اهل كتاب نازل شده كه رسول خدا صلى الله علیه و آله را مى شناختند به آن قسمى كه پسران خود را مى شناختند یعنى تا به آن حد رسول خدا را در پیامبرى ن