"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمانِ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «23»
اى كسانىكه ايمان آوردهايد! اگر پدران و برادرانتان، «كفر» را بر «ايمان» ترجيح دادند، ولايت آنان را نپذيريد و هر كس از شما دوستى و ولايت آنان را بپذيرد، آنان همان ستمگرانند.
نکته ها
تهديدهاى قرآن نسبت به پذيرش ولايت كفّار، تكان دهنده است. از جمله در سوره مائده آمده است: «وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» «1» هر كه ولايت آنان را بپذيرد، جزو آنان است.
همچنين در سوره آلعمران مىفرمايد: «وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ» «2» هر كه چنين كند، رابطهاش با خدا قطع شده است.
بعضى از مسلمانان هنگام هجرت به مدينه، مورد خشم والدين كافر خود بودند، ولى حفظ دين خود را بر رضايت آنان ترجيح دادند.
ولايت پدر و مادر كافر را نبايد پذيرفت، ولى اين غير از نيكى به آنهاست.
پیام ها
1- پدر كافر، بر فرزند مسلمان ولايت ندارد و روابط مكتبى بر هر رابطهاى مقدّم است. «لا تَتَّخِذُوا»
2- عواطف نبايد بر ارزشهاى مكتبى غالب شود. «لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ»
3- ولايت كافر ممنوع است، حتّى اگر نزديكترين افراد باشد. لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ ... أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ
«1». مائده، 51.
«2». آلعمران، 28.
جلد 3 - صفحه 398
4- ضابطهى دين و مكتب، مقدّم بر هر رابطهاى است. «لا تَتَّخِذُوا، إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ»
5- پذيرش ولايت كفّار، ظلم است. «الظَّالِمُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۲۳_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ «24»
بگو: اگر پدران و فرزندان وبرادران وهمسران و خاندان شما وثروتهايى كه جمع كردهايد و تجارتى كه از كسادى آن بيم داريد و خانههايى كه به آنها دلخوش كردهايد، نزد شما از خدا وپيامبرش وجهاد در راه او محبوبتر باشد، پس منتظر باشيد تا خداوند، فرمان (قهر) خويش را به اجرا در آورد. و خداوند، گروه نافرمان را هدايت نمىكند.
نکته ها
روزى علىبن ابىطالب عليهما السلام به گروهى فرمود: چرا شما براى كمك به اسلام به مدينه هجرت نمىكنيد و به پيامبر ملحق نمىشويد؟ گفتند: ما با برادران و فاميل خود هستيم و از خانههايمان دفاع مىكنيم. «1»
گروههايى كه در اين آيه مطرح شده، به عنوان نمونه است و به همين دليل، پدر شامل مادر هم مىشود و پسر شامل دختر، و برادر شامل خواهر نيز مىشود.
پیام ها
1- ميزان ايمان را هنگام قرار گرفتن سر دو راهى دنيا و آخرت مىتوان شناخت. «أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ»
«1». تفسير الميزان.
جلد 3 - صفحه 399
2- براى عبور از پلهاى مادّيت، بايد عقايد و انس با خدا را تقويت كرد. إِنْ كانَ آباؤُكُمْ ... وَ أَمْوالٌ ... أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ...
3- عواطف فاميلى و امكانات مادّى نبايد مانع جهاد شود و هركجا مانع شد، زمينهساز قهر الهى است. إِنْ كانَ آباؤُكُمْ ... وَ أَمْوالٌ ... أَحَبَ ... فَتَرَبَّصُوا ... (در راه دوستى خدا و جهاد در راه او بايد از همه چيز و همه كس گذشت. زيرا حفظ دين، بر حفظ روابط خانوادگى، عاطفى و اقتصادى مقدّم است.)
4- اگر رفاه در زندگى اصل شد، انسانيّت سقوط مىكند و سبب دورى از خدا ورسول است وقهر و غضب نامعلومى را در انتظار دارد. «يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»
5- رفاه طلبانِ مسئوليّت گريز، مشمول هدايت الهى نمىشوند. «لا يَهْدِي»
6- برترى دادن مادّيات بر امور معنوى، نشانهى فسق است. أَحَبَّ إِلَيْكُمْ ... الْفاسِقِينَ (مرز ايمان و فسق، رها كردن معنويات است)
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ عبدالرزاق نیز در تفسیر خود این موضوع را از شعبى روایت نموده است.
پرش به بالا↑ در تفسیر على بن ابراهیم چنین ذکر شده وقتى که امیرالمومنین على علیهماالسلام اعلام نمود که هیچ مشرکى حق ندارد وارد مسجدالحرام شود قریش به جزع افتادند و گفتند در این صورت تجارت و داد و ستد ما از بین خواهد رفت و وضع اهل و عیال ما تباه خواهد گردید و دوران ما به آخر خواهد رسید سپس این آیه نازل گردید.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص407."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۲۴_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ «25»
همانا خداوند در مواضع بسيارى شما را يارى كرده است و در روز حُنين (نيز شما را يارى كرد،) آنگاه كه فراوانى لشگرتان شما را به غرور و اعجاب واداشت، ولى اين فزونىِ نفرات هيچ سودى براى شما نداشت و زمين با همهى گستردگىاش بر شما تنگ آمد، پس شما پشت به دشمن فرار كرديد.
نکته ها
در آيات قبل، تشويق به جهاد و هشدار نسبت به وابستگىها بود، در اين آيه الطاف و امدادهاى الهى را بازگو مىكند تا انگيزهى جهاد تقويت شود.
مجموع جنگها و سراياى پيامبر صلى الله عليه و آله، كه در اين آيه با تعبير «مَواطِنَ كَثِيرَةٍ» آمده، هشتاد
جلد 3 - صفحه 400
مورد بوده است. «1»
نقل شده است كه «متوكّل عباسى» مريض شد و نذر كرد كه اگر شفا يافت، «دراهم كثيرة» بدهد. پس از بهبودى، بحث شد كه دراهم كثيرة چقدر مىباشد؟ از امامهادى عليه السلام پرسيدند، آن حضرت با استناد به اين آيه فرمودند: بايد هشتاد درهم بدهد. «2»
سيماى جنگ حُنين:
جنگ حُنين در منطقهاى نزديك طائف، ميان مسلمانان و قبيلهى «هوازن» درگرفت و به همين سبب به آن جنگ هوازن هم مىگويند.
در سال هشتم هجرى پيامبر صلى الله عليه و آله براى مقابله با توطئه و تهاجم هوازن، به آن منطقه لشكركشى كرد. سپاه ده هزار نفرى اسلام كه مكّه را فتح كرده بود، به همراه دو هزار نفر از تازه مسلمانان، به آن سوى عزيمت كردند.
جنگ و درگيرى پس از نماز صبح بود و مسلمانان كه از حملهى قبايل هوازن غافلگير شده بودند، اغلب پا به فرار گذاشتند و نظام سپاه اسلام در هم ريخت، ولى با مقاومت سرسختانهى گروهى، سرانجام فراريان به فراخوانى پيامبر صلى الله عليه و آله بازگشتند و مجدّداً حمله آغاز شد و با كشته شدنِ صد نفر از مشركان و تسليم شدن بقيّه و به دست آمدن غنايم بسيار، جنگ حُنين با يارى خداوند به سود مسلمانان خاتمه يافت. دربارهى تعداد اسرا و ميزان غنايم و كيفيّتِ تقسيم آنها و مسائلى كه پيش آمد و نتايج اين نبرد، حرفهاى گفتنى بسيار است كه بايد به كتب تاريخ و مغازى مراجعه كرد.
پیام ها
1- عامل اصلى پيروزى جنگها در صدر اسلام، نصرت و امداد الهى بود. لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ ...
2- ياد الطاف الهى، از عوامل تقويت روحيّه و ايمان است. «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ»
3- جنگ حُنين بسيار مهم بود. («مَواطِنَ كَثِيرَةٍ» شامل جنك حُنين نيز مىشود، ولى
«1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 7، ص 464.
«2». تفسير اطيبالبيان.
جلد 3 - صفحه 401
به خاطر اهميّت آن جداگانه نيز نام برده شده است) «مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ»
4- گاهى كثرت جمعيّت و امكانات مادّى، سبب غرور و غفلت و قهراً سبب شكست مىشود. «أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ»
5- به امدادهاى الهى در همه حال نياز است، چه در حال ضعف و چه در حال قدرت. در جنگ بدر با مسلمانانِ اندك، از نصرت الهى برخوردار شدند و در جنگ حُنين با تعداد زياد، باز هم نصرت الهى به يارى آمد. لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ ... وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ
6- بدون ارادهى الهى، اسباب مادّى بىاثر است. «فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ»
7- براى ايجاد روحيّهى تعبّد و تواضع، گاهى بايد نقاط ضعف را به رخ كشيد، تا غرورهاى بيجا بشكند. «ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۲۵_جز۱٠
@tafsir_qheraati ایتا