"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ «35»
بگو: آيا از معبودهايى كه شما شريك خدا قرار دادهايد، كسى هست كه به سوى حقّ هدايت كند؟ بگو: (فقط) خداوند به حقّ هدايت مىكند. پس آيا كسى كه به سوى حقّ هدايت مىكند براى پيروى شايستهتر است، يا كسى كه خود هدايت نمىشود مگر آنكه هدايتش كنند؟ شما را چه مىشود؟ چگونه حكم مىكنيد؟!
نکته ها
آيهى قبل به مبدأ، معاد و خلقت هستى اشاره داشت و اين آيه به نبوّت، امامت و امر هدايت بشر اشاره مىكند.
هدايت دو نوع است: يكى نشان دادن راه، ديگرى رساندن به مقصد و مقصود. نوع اوّل، كار انبياست، «جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا» «1» امّا هدايت به معناى دوّم، خاصّ خداوند است. «إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي» «2»
«يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ» و «يَهْدِي لِلْحَقِّ»، هر دو به يك معناست. «3»
طبق روايات متواتر از شيعه و اهل سنّت، پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «الحقّ مع علىٍّ و علىٌّ مع الحقّ»، همواره حقّ با على عليه السلام است و على عليه السلام با حقّ است. «4»
پیام ها
1- ارشاد و هدايت، يكى از شئون خداوندى است. «قُلِ اللَّهُ يَهْدِي» (ملاك پرستش، توانايى براى هدايت كردن است)
2- هدايت صحيح، به علم گسترده و مصون از خطا، قدرت، محبّت و هدف نيازمند است. لذا جز خداوند و كسانى كه او به عنوان راهنما تعيين كرده،
«1». انبياء، 73.
«2». قصص، 56.
«3». تفسير الميزان.
«4». احقاقالحق، ج 5، ص 28 و 635.
جلد 3 - صفحه 569
ديگران نمىتوانند هادى باشند. بتها و طاغوتها چگونه مىتوانند هادى باشند؟ «1» «قُلِ اللَّهُ يَهْدِي لِلْحَقِّ»
3- كسى شايستهى پيروى است كه به حقّ راهنمايى مىكند. «أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ»
4- اصل نبوّت، امامت و اطاعت از رهبرىِ معصوم، يك اصل عقلى است. «فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ»
«1». ذات نايافته از هستى بخش، كى تواند كه شود هستى بخش"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۳۵_جز_۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ «36»
وبيشتر آنان جز از گمان (بىپايه) پيروى نمىكنند. قطعاً گمان به هيچ وجه (انسان را) از حقيقت بىنياز نمىكند، همانا خداوند به آنچه مردم انجام مىدهند، آگاه است.
نکته ها
آنچه داراى ارزش واقعى است، «علم» است. گمان قوى و اطمينان نيز اگر مبناى صحيح داشته باشد، ارزش دارد همچون گمانى كه از ظاهر آيات و روايات، در شناخت حكم خدا (آن هم در مسائل فرعى) براى فقيه حاصل مىشود. امّا گمان در عقيده، اگر منشأ آن تقليد از نياكان و تعصّبات جاهلى باشد، بىارزش است.
پیام ها
1- هميشه اكثريّت، نشانهى حقّانيّت نيست. «وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا»
2- مخالفان انبيا، منطق ندارند. «إِلَّا ظَنًّا»
3- شرك پايهى علمى ندارد. هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ ... وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا
4- در عقايد و بينشها بايد سراغ علم رفت، نه گمان. «إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 570"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۳۶_جز_۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «37»
و چنان نيست كه اين قرآن از سوى غير خدا و به دروغ ساخته شده باشد، بلكه تصديقى است براى كتب آسمانى پيشين وتوضيحى از آن كتاب است. شكّى در آن نيست كه از سوى پروردگار جهانيان است.
پیام ها
1- جامعيّت قرآن و محتواى آن به گونهاى است كه افترا و انتساب آن به غيرخدا به آن نمىچسبد. «أَنْ يُفْتَرى»
2- كتابهاى آسمانى مؤيّد يكديگرند. تفاوت در اجمال و تفصيلِ محتواى آنهاست. «تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ»
3- قرآن وسيلهى رشد و تربيت است. هذَا الْقُرْآنُ ... مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۳۷_جز_۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام