"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلى ظُلْمِهِمْ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقابِ «6»
وپيش از رحمت ونيكى، به شتاب از تو عذاب وبدى مىخواهند در حالى كه پيش از آنان عذابها بوده است. وهمانا پروردگارت نسبت به مردم با همهستمشان داراى آمرزش است و به يقين پروردگارت سخت كيفر است.
جلد 4 - صفحه 319
نکته ها
«مثلات» جمع «مثله» عذاب وعقوبتى است كه به انسان روى مىآورد.
گاهى عناد و لجاجت به جايى مىرسد كه انسان حاضر است آرزوى هلاكت كند، ولى حقّ را نپذيرد. در قرآن مجيد به نمونههايى از اين نوع روحيّهها اشاره شده است، از جمله:
كافران مىگفتند: «وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ» «1» خدايا! اگر اين قرآن، حقّ و از جانب توست، پس يا از آسمان بر ما سنگ ببار و يا ما را به عذابى دردناك مبتلا نما (كه ما آن را نمىپذيريم).
در جاى ديگر آمده: اگر ما اين قرآن را بر غير عرب (عجم) نازل مىكرديم و پيامبر آن را بر مردم قرائت مىفرمود: «وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ ما كانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ» «2» ايمان نمىآوردند وآن را نمىپذيرفتند.
يا اينكه اهل كتاب به كفّار و بتپرستان مىگفتند: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا» «3» راه شما از راه اسلام بهتر است. در صورتيكه اهل كتاب از مشركان به اسلام نزديكترند، ولى لجاجت، آنها را از ابراز حقّ دور مىداشت.
تعجيل عدّهاى از مردم به نزول قهر الهى، مىتواند به واسطه اين دلايل باشد:
الف: غفلت و فراموشى تاريخ گذشتگان و باور نكردن و بعيد دانستن قهر الهى.
ب: حسادت به داشتههاى ديگران. چنانكه در تاريخ آمده است چون اميرمؤمنان، حضرت على عليه السلام به امامت رسيد، شخصى كه تحمّل اين موضوع را نداشت، آرزوى مرگ كرد كه در شأن نزول سوره معارج بدان اشاره شده است.
ج: احساس بريدگى و يأس و به بنبست كامل رسيدن.
د: استهزا و عدم قبول و پذيرش، حتّى به قيمت جاندادن.
قرآن مىفرمايد: اگر خداوند به جهت گناه و عملكرد بد مردم آنها را فوراً عذاب كند، هيچكس روى زمين باقى نمىماند، امّا او از راه لطف، صبر مىكند تا شايد مردم توبه كنند.
«1». انفال، 32.
«2». شعراء، 198- 199.
«3». نساء، 51.
جلد 4 - صفحه 320
وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى ... «1» و آيه وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ ... «2»
پیام ها
1- انسان در اثر لجاجت، چنان سقوط مىكند كه حاضر است نابود شود، ولى حقّ را نپذيرد. «وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ»
2- تاريخ پيشينيان، بهترين الگو ونمونه است. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»
3- قهر الهى را شوخى نپنداريد و به نمونههاى گذشته توجّه كنيد. «مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»
4- سنّت خداوند مهلتدادن است و كارى به عجله مردم ندارد. «لَذُو مَغْفِرَةٍ»
5- راه توبه و بازگشت، براى افراد لجوج نيز باز است. لَذُو مَغْفِرَةٍ ... عَلى ظُلْمِهِمْ
6- خداوند، انسانها را با همهى بدىهايى كه از آنها سر مىزند باز دوست دارد. «لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلى ظُلْمِهِمْ»
7- لطف خداوند بر قهر او مقدم است. «مَغْفِرَةٍ- الْعِقابِ»
8- خوف و رجا و بيم و اميد، در كنار هم عامل رشد است. «لَذُو مَغْفِرَةٍ- لَشَدِيدُ الْعِقابِ»
9- قهر ولطف الهى از مقام ربوبيّت اوست. «رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ، رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقابِ»
«1». نحل، 61.
«2». فاطر، 45."
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۶جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ «7»
وكسانىكه كفر ورزيدند مىگويند: چرا از طرف پروردگارش نشانهاى (آشكار و به دلخواه ما) بر او نازل نشده است؟ (اى پيامبر!) تو فقطبيمدهندهاى و براى هر قومى راهنمايى است.
جلد 4 - صفحه 321
نکته ها
از ابن عباس نقل شده كه پيامبراكرم صلى الله عليه و آله دست مباركشان را بر روى سينه گذاشتند و فرمودند: «انا المنذر» و آنگاه به علىبنابيطالب عليهما السلام اشاره كردند و فرمودند: «انت الهادى، بك يهتدى المهتدون بعدى» «1»
پیام ها
1- كافران، توقّعات نابجا از خدا و پيامبرش دارند. (آنها خواستار نشانهها و معجزههايى بر اساس هوا وهوس خود هستند.) «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ»
2- انسانِ بهانهجو، لايق خطاب الهى نيست. «إِنَّما أَنْتَ» خداوند گفتار كفّار را بىجواب گذارده و پيامبر را مخاطب قرار داده است.
3- تربيت، هم به تهديد نياز دارد و هم به ارشاد. «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»
4- براى جامعهى جاهل غافل، هشدار بيش از بشارت ضرورت دارد. «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» «2»
5- كار اصلى پيامبران، ارشاد و انذار است؛ «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» نه برآوردن خواستههاى بىربط مردم و عرضه معجزه در هر لحظه و براى هركس. «لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ»
6- با آنكه ديگر پيامبرى مبعوث نمىشود، امّا خداوند حجت خود را بر همهى مردم تمام مىكند و هرگز زمين از حجت خالى نمىماند. «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»
7- انبيا تنها به مشرق زمين اختصاص نداشتهاند. «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ»
8- در عصر حاضر نيز ما بايد امام يا هادى زنده داشته باشيم. «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» «3»
«1». تفسيركبير، ج 19، ص 14. طبرى و ابنكثير و احقاقالحقّ، (ج 3، ص 87) نيز آن را نقل كردهاند.
«2». حدود 120 مرتبه واژه «انذار» در قرآن آمده كه 100 مرتبه آن در مكه نازل شده است.
«3». در تفاسير مجمعالبيان و كنزالدقائق، 26 حديث آمده كه مراد از «هاد» ائمه معصومين عليهم السلام هستند.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 322"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۷جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ «8»
خداوند مىداند آنچه را كه هر مادهاى (در شكم) حمل مىكند و آنچه را كه رحمها جذب مىكنند (مثل نطفه) و آنچه را كه (در مراحل بعد از جذب) مىافزايند و هر چيز نزد او به مقدار و اندازهاى است.
نکته ها
در اين آيه، ابتدا از علم خداوند نسبت به حمل هر مادهاى، (چه داراى رَحم باشد مثل انسان و حيوان و چه داراى رَحم نباشد مثل نبات و جماد) سخن به ميان آمده و سپس به موجودات داراى رحم اشاره شده است.
«غيض» به معناى فرو بردن (نطفه) است. يعنى خداوند، به آن آبى كه رحم به خود جذب مىكند و در آن تغييراتى مىدهد و رو به رشد و زيادى مىبرد، آگاه است.
پیام ها
1- خداوند حالات بارورى تمام موجودات را مىداند. «يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى»
2- علم خداوند، به جزئيات هم تعلق مىگيرد. (او از نژاد، صفات، استعدادها، شكل و جنس جنين آگاهست.) يَعْلَمُ ... ما تَغِيضُ ... وَ ما تَزْدادُ
3- در تكامل يا نقص نوزاد، رَحم نقش مهمى دارد. «ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ»
4- نظام آفرينش موجودات بر اساس مقدار و ميزان دقيق است. «بِمِقْدارٍ» (يعنى اگر مدّت حمل كم يا زياد شود، اگر حمل سقط شود يا چند قلو گردد، اگر حمل، ناقصالخلقه يا داراى عضو زيادى شود، اين كم و زيادى «تَغِيضُ و تَزْدادُ» بر اساس يك فرمول حساب شده است.)"
#تفسیر_سوره_رعد_آیه_۸_جز۱۳
#سوره_مبارکه_رعد
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As