"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتابَ مُفَصَّلًا وَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ «114»
جلد 2 - صفحه 536
پس (بگو:) آيا (با اين همه دلايل روشن) غير خدا را به داورى جويم؟ در حالى كه اوست كه كتاب آسمانى را به تفصيل به سوى شما نازل كرد، وكسانى كه به آنان كتاب دادهايم، (يهود و نصارى) مىدانند كه اين كتاب، از طرف پروردگارت به حقّ نازل گشته است، پس به هيچ وجه از ترديدكنندگان مباش.
نکته ها
«حكم» را برخى با «حاكم» يكى دانستهاند، امّا برخى گفتهاند: «حَكَم»، داورى است كه طرفين دعوا، او را انتخاب كرده باشند، ولى «حاكم»، هرگونه داور است. «1» در مجمعالبيان آمده است: حَكَم، كسى است كه به حقّ داورى كند، ولى حاكم، به هر قاضى گفته مىشود.
در آيه 111، سخن اين بود كه اگر مردگان هم با اينان حرف بزنند يا فرشتگان فرود آيند، ايمان نخواهند آورد. در اين آيه مىفرمايد: اهل كتاب، وحى بودن قرآن را مىدانند و تقاضاى معجزات ديگر، تنها بهانه است.
پيامبر صلى الله عليه و آله در راه خود ترديدى ندارد، لذا خطاب «فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ» هشدار به مسلمانان است كه نگران حقّانيت راه خود نباشند.
پیام ها
1- با وجود كتابى همچون قرآن، به سراغ داورى ديگران رفتن، نادرست و قابل توبيخ است. «أَ فَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَماً» (جز خداوند، كسى حقّ قانونگذارى و داورى ندارد)
2- خداوند، قرآن را به تفصيل نازل كرده است. «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتابَ مُفَصَّلًا»
3- يكى از دلايل حقانيّت اسلام، بشارت انبياى گذشته در تورات و انجيل است. «الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ» چنانكه در آيهاى ديگر
«1». تفاسير نمونه و المنار.
جلد 2 - صفحه 537
مىفرمايد: «يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ» «1» اهل كتاب، پيامبر اسلام را همچون فرزندان خود مىشناختند.
4- رهبر بايد از قاطعيّتى ترديدناپذير در راه دعوت خود برخوردار باشد. فَلا تَكُونَنَ ...
5- مبادا به خاطر ايماننياوردن اهلكتاب، در شما ترديدى پيدا شود، زيرا آنان حقانيّت قرآن را خوب مىدانند و انكارشان به دليل لجاجت است. «يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ»
«1». بقره، 146؛ انعام، 20.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۱۴_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «115»
و كلام پروردگارت، در صداقت و عدالت به حدّ كمال و تمام رسيد. هيچ تغييردهندهاى براى كلمات او نيست و او شنواى داناست.
نکته ها
مراد از «كلمت» در اين آيه، به دليل آيهى قبل، آيات قرآن است ولى واژهى «كلمة» در فرهنگ قرآن و روايات، گاهى به معناى وعدهى حتمى آمده است، «وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا» «2» كه تحقّق وعدهى الهى را نسبت به بنىاسرائيل به خاطر صبرشان بيان مىكند.
گاهى به معناى دين آمده است، «كلمت اللّه» يعنى دين خدا، و گاهى به پيامبر و اولياى الهى اطلاق شده است، چنانكه دربارهى حضرت عيسى عليه السلام مىخوانيم: «كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ» «3»
در روايات نيز از قول ائمّه عليهم السلام آمده است كه ما كلمات الهى هستيم. «نحن الكلمات» «4»
«2». اعراف، 137.
«3». نساء، 171.
«4». بحار، ج 24، ص 174.
جلد 2 - صفحه 538
پیام ها
1- قرآن، آخرين كتاب آسمانى و اسلام، آخرين دين الهى است. «تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
2- قرآن، معجزهاى كامل براى اثبات رسالت پيامبر اكرم است. «تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
3- قرآن، پاسخگوى همهى نيازهاى هدايتى جوامع بشرى است. «تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
4- اسلام، مكمّل اديان گذشته است. تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ ...
5- اتمام دين با بعثت رسول اكرم صلى الله عليه و آله، جلوهاى از ربوبيّت خداوند است. «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
6- مبناى قوانين و سنّتهاى خداوند در نظام هستى، صدق و عدل است. «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا»
7- اخبار قرآن، صادق و احكامش بر عدل استوار است. «وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً وَ عَدْلًا» در آيهى ديگر مىخوانيم: «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً» «1»
8- در قرآن، تحريف راه ندارد. «لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ»
9- خداوند نيازها را بسيار خوب مىداند و با توجّه به آن، قرآن را نازل كرده است. «وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
«1». نساء، 87.
پانویس
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۱۵_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ «116»
و اگر از بيشتر افراد روى زمين اطاعت كنى، تو را از راه خداوند، منحرف و گمراه مىكنند. زيرا آنان جز از گمان پيروى نمىكنند وآنان، جز به حدس و گمان نمىپردازند.
جلد 2 - صفحه 539
نکته ها
«خَرْص» به معناى تخمين و حدس است. چون بعضى از تخمينها نادرست از آب در مىآيد، به معناى دروغ هم آمده است. «1»
پیام ها
1- راه هدايت و راه قرآن ملاك است، نه راه مردم و اكثريّت. وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ ... وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ ...
2- اكثريّت، دليل حقانيّت نيست. ملاك، حقّ است نه عدد، پس در پيمودن راه حقّ از كمى افراد نهراسيد. إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ ...
3- جلب نظر اكثريّت، گاهى به قيمت نابودى و انحراف خود انسان تمام مىشود. إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ ... يُضِلُّوكَ (در راه خدا حركت كنيم هر چند خلاف رأى اكثريّت باشد)
4- اكثريّت، چنان جلوهاى دارد كه خدا پيامبر را هم از تبعيّت آن بر حذر مىدارد. «وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ» (انبيا بايد تابع وحى باشند، نه آراى مردم)
5- ريشهى ضلالتها، اعتماد به حدس وگمان است. «يُضِلُّوكَ- إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ»
6- اكثريّتى كه به جاى حقّ، در پى حدس و هوس باشند، قابل پيروى نيستند. إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ ... يُضِلُّوكَ ... يَخْرُصُونَ
7- در انتخاب راه، دليل وبرهان لازم است، نه حدس وگمان. إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَ ... يَخْرُصُونَ
«1». تفسير نمونه.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 421.
پرش به بالا↑ تفسیر كشف الاسرار.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 347."
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۱۶_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ «117»
قطعاً پروردگار تو، خود به كسانى كه از راه او گمراه مىشوند، داناتر است و او به هدايت يافتگان (نيز) آگاهتر است.
جلد 2 - صفحه 540
نکته ها
«مَهدىّ»، يعنى كسىكه از ابتدا به هدايت الهى راه يافته است، مانند امامان معصوم عليهم السلام امّا «مهتدى» كسى است كه پس از ضلالت، هدايت شده باشد. «1»
پیام ها
1- بشر نيز علم دارد، امّا تنها خدا اعلم است. «هُوَ أَعْلَمُ» (ضمير «هُوَ» ميان مبتدا و خبر نشانهى انحصار است.)
2- تربيت، نياز به آگاهى عميق دارد. رَبَّكَ ... أَعْلَمُ
3- با تظاهر و نفاق، خود و ديگران را مفريبيم، كه خدا همه را بهتر مىشناسد. هُوَ أَعْلَمُ مَنْ يَضِلُ ...
4- از اعلم پيروى كنيم، نه اكثريّت. وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ يُضِلُّوكَ ... إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ
«1». تفسير اطيبالبيان.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۱۷_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآياتِهِ مُؤْمِنِينَ «118»
پس اگر به آيات الهى ايمان داريد (تنها از) آنچه نام خداوند (هنگام ذبح) بر آن برده شد بخوريد.
نکته ها
از نشانههاى جامعيّت مكتب اسلام اين است كه در يك مسئلهى جزيى مانند ذبح، همهى جوانب آن را مطرح كرده است: هم مكتب (نام خدا)، هم وسيله (آهن)، هم شيوهى بريدن رگها، هم امّت (مسلمان بودن كسى كه ذبح مىكند) و هم جهت (قبله) و هم موارد مصرف. «فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ»
جلد 2 - صفحه 541
پیام ها
1- غذا و خوراك مؤمن بايد جهت الهى داشته باشد. «فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ»
2- نام خداوند، مُهر جواز مصرف و پروانهى استفاده از گوشت حيوانات قابل مصرف است. فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ ...
3- براى تحكيم پايههاى توحيد، از هر فرصتى، حتّى ذبح حيوان بايد استفاده كرد. آرى؛ توحيد، تنها يك مسألهى ذهنى نيست. «فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ»
4- تغذيهى حلال و التزام به احكام، شرط ايمان است. «إِنْ كُنْتُمْ بِآياتِهِ مُؤْمِنِينَ»
پانویس
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 421.
پرش به بالا↑ تفسیر روض الجنان.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 348."
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۱۸_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ «119»
و شما را چه شده كه از آنچه كه نام خداوند بر آن برده شده است نمىخوريد؟ (و بىجهت حلال ما را بر خود حرام مىكنيد،) در صورتى كه خداوند آنچه را بر شما حرام كرده خودش به تفصيل براى شما بيان كرده است، مگر آنچه (از محرّمات) كه به خوردن آن مضطرّ شديد، همانا بسيارى از مردم، ديگران را جاهلانه به خاطر هوسهاى خود گمراه مىكنند. قطعاً پروردگارت به متجاوزان آگاهتر است.
نکته ها
گروهى با شبههافكنى و مقايسهى ميان حيوان ذبح شده و مرده، مردم را به انحراف كشيده و مىگفتند: چرا حيوانى را كه ما مىكشيم حلال است و آنچه را خدا مىكشد، حرام؟
كه اين آيه ضمن هوشيار كردن مردم، پاسخ آنان را نيز مىدهد.
پیام ها
1- هر كس بدون دليل حلالهاى الهى را بر خود حرام كند بايد توبيخ شود. «وَ ما لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا ...»
جلد 2 - صفحه 542
(گويا بعضى از مسلمانان تحت تأثير سنّتهاى جاهلى قرار مىگرفتند و حلالهايى را بر خود حرام مىكردند.)
2- خوردن گوشت حيوان هم اگر رنگ الهى داشته باشد حلال، و گرنه حرام است. «ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ»
3- همهى محرّمات الهى، در مكتب آسمانى اسلام بيان شده است. «وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ عَلَيْكُمْ» «1»
4- اصل و قانون كلّى در خوردنىها، حلال بودن است و هر چه حرام باشد، خداوند بيان مىكند. «فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ»
5- احكام اسلام، بنبست ندارد. «إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ»
6- اضطرار، تكليف را ساقط مىكند. «إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ»
7- تكليفهاى الهى، متناسب با شرايط زمان، مكان و توان انسان است. «إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ»
8- استفاده از خوردنىهاى حرام، در موارد اضطرارى جايز است. «إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ»
9- تعيين حلال و حرام، بر پايهى دستورات الهى است. «حَرَّمَ عَلَيْكُمْ»
10- جهل و هواپرستى، از عوامل انحراف است. «لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ»
11- گمراه ساختن مردم، تجاوز به حقوق جامعه است. «أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ»
«1». اين بيان تفصيلى، اشاره به آيه 115 سورهى نحل است. تفسير الميزان.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 421.
پرش به بالا↑ صحیح ترمذى و سنن ابوداود.
پرش به بالا↑ معجم طبرانى.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 348."
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۱۹_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا