"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «151»
بگو: بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده بخوانم: چيزى را با او شريك مگيريد، و به پدر و مادر نيكى كنيد، و فرزندانتان را از ترس تنگدستى نكشيد. ماييم كه به شما و آنان روزى مىدهيم، و به كارهاى زشت، چه آشكار وچه پنهان، نزديك نشويد، و نفسى را كه خداوند (كشتن آن را) حرام شمرده، جز به حقّ (مثل قصاص يا دفاع) نكشيد، اينهاست آنچه خداوند شمارا به آن توصيه فرموده، باشد كه تعقّل وانديشه كنيد.
جلد 2 - صفحه 581
نکته ها
در اين آيه و دو آيه بعد، به چند اصل مهم اشاره شده كه از مشتركات همهى اديان آسمانى است، در تورات هم (سِفر خروج، باب 20) مشابه اين دستورها آمده است.
دو نفر از سران مدينه به حضور پيامبر صلى الله عليه و آله رسيدند. همين كه حضرت اين آيات را خواند، مسلمان شده و درخواست مبلّغ كردند. پيامبر نيز «مصعببن عمير» را همراهشان فرستاد. اين حركت زمينهساز مسلمان شدن مردم مدينه گشت.
قرآن در چهار آيه «1» نسبت به پدر و مادر سفارش كرده است و در هر چهار مورد همراه با مسألهى توحيد و نهى از شرك است. ضمناً اين آيه چون محرّمات را مىشمرد، پس ترك احسان به والدين هم حرام است.
پنج دستور اين آيه چنان به يكديگر پيوند دارند كه گويا يك دستورند. «وَصَّاكُمْ بِهِ» ضمير «بِهِ» مفرد است.
امام صادق عليه السلام فرمود: احسان به والدين، يعنى كارى نكنيم كه آنان وادار به درخواست و سؤالى از ما شوند. «2»
پیام ها
1- بيان احكام الهى براى مردم، يكى از وظايف انبياست. «أَتْلُ ما حَرَّمَ»
2- چون اصل در همه چيز، حلال بودن است، از اين رو حلالها شمارش نشده و
«1». بقره، 83، نساء، 36، انعام، 151 و اسراء، 23.
«2». كافى، ج 2، ص 157؛ بحار، ج 71، ص 39.
جلد 2 - صفحه 582
فقط محرّمات گفته شده است. «أَتْلُ ما حَرَّمَ»
3- محرمات دين، از سوى خداست و پيامبر از پيش خود چيزى را حرام نمىكند. «حَرَّمَ رَبُّكُمْ»
4- ممنوعيّت منكرات، جهت تكامل و تربيت انسان است. «حَرَّمَ رَبُّكُمْ»
5- چون شرك، ريشهى مفاسد است، در رأس محرّمات آمده است. «أَلَّا تُشْرِكُوا»
6- بعد از يكتاپرستى، احسان به والدين آمده است. «بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»
7- دستورهاى اين آيه همه در قالب نهى است، مگر نيكى به پدر و مادر كه در قالب امر است. يعنى نه تنها نيازاريد، بلكه احسان كنيد. «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»
8- فرزندكشى و سقط جنين از ترس فقر، عملى جاهلانه است، اگر خدا ضامن روزى است، چه ترسى از فقر؟ «نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ»
9- هم اصلاح جامعه از مفاسد لازم است، هم اصلاح روح از رذايل. «ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ»
10- برخى گناهان چنان خطرناك است كه نزديك آنها هم نبايد رفت. «لا تَقْرَبُوا»
11- دستورات الهى، مطابق عقل يا زمينه شكوفايى آن است. «لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۵۱جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ الْمِيزانَ بِالْقِسْطِ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «152»
به مال يتيم نزديك نشويد (و در آن تصرّفى نكنيد) مگر به نيكوترين (طريقهاى كه به صلاح او باشد) تا به حد بلوغ و رشد خود برسد. (در داد و ستدها) پيمانه و ترازو را با عدالت تمام دهيد. ما هيچكس را جز به اندازهى
جلد 2 - صفحه 583
توانش تكليف نمىكنيم. و هرگاه سخن مىگوييد (چه در قضاوت و چه در شهادت) عدالت را رعايت كنيد، هر چند (به زيان) خويشاوندتان باشد و به عهد و پيمان خدا وفا كنيد. اينها امورى است كه خداوند، شمارا به آن سفارش كرده است، باشد كه ياد كنيد و پند بگيريد.
نکته ها
خداوند، كارهاى خود را به نحو احسن انجام مىدهد: «أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» «1»، «أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» «2»، «نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ» «3» و ...، از ما هم خواسته كه كارهايمان به نحو احسن باشد، «لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» «4» چه در تصرّفات و فعاليّتهاى اقتصادى، «إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» «5»، چه در گفتگو با مخالفان، «جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» «6»، چه در پذيرش سخنان ديگران، «يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» «7» و چه بدىهاى مردم را با بهترين نحو جواب دادن، «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ» «8» كه در تمام اين موارد، كلمهى «احسن» به كار رفته است.
قوم حضرت شعيب، به خاطر كم فروشى گرفتار عذاب شدند. در قرآن نيز سه بار از كمفروشى نهى شده است.
كلمهى «كيل» هم به معناى پيمانه است و هم به معناى پيمانه كردن. كلمهى «قسط» هم مىتواند مربوط به «أَوْفُوا» باشد يعنى پرداخت، عادلانه باشد و هم مربوط به «كيل و ميزان» باشد، يعنى خود پيمانه و ترازو سالم باشد. البتّه نتيجه هر دو يكى است.
پیام ها
1- چون يتيم مدافعى ندارد و اموالش لغزشگاه است مواظب باشيم. «لا تَقْرَبُوا»
«1». مؤمنون، 14.
«2». تين، 4.
«3». زمر، 23.
«4». هود، 7.
«5». انعام، 152.
«6». نحل، 125.
«7». زمر، 18.
«8». مؤمنون، 96.
جلد 2 - صفحه 584
2- براى حفظ حقوق ايتام بايد بهترين طريقهى بهرهگيرى از اموال و دارايى او انتخاب شود. «بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ». جز كسانى كه اهليّت اقتصادى و تقواى كافى دارند، نبايد ديگران به مال يتيم نزديك شوند. لا تَقْرَبُوا ... إِلَّا
3- وقتى ايتام به رشد و تجربهى كافى رسيدند، سلطهى خود را از آنان برداريد. «حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ»
4- نظام اقتصادى جامعهى اسلامى بايد بر اساس قسط باشد. «بِالْقِسْطِ»
5- اگر اجراى عدالت در حدّ اعلى ممكن نيست، لااقلّ در حدّ توان و امكان مراعات كنيد. «لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»
6- هيچيك از دستورات و اوامر و نواهى الهى، فوق طاقت انسان نيست. «لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»
7- بدون قدرت، تكليفى نيست. «لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها»
8- عدالت، هم در رفتار و هم در گفتار، يك اصل است. أَوْفُوا الْكَيْلَ ... وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا (در گواهىها، وصيّتها، قضاوتها، صدور حكمها، انتقادها و ستايشها، عدالت را مراعات كنيم.)
9- به پيمانهاى الهى (كه شامل فرمانهاى عقل و وحى و وجدان وفطرت مىشود) وفادار باشيم ( «عهد اللَّه» هم شامل پيمانى است كه خدا با انسان دارد و هم پيمانى كه انسان با خدا مىبندد) «بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا»
10- رابطهى خويشاوندى را بر ضابطهى حقّ و عدل، ترجيح ندهيم. «فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبى»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۵۲جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ «153»
جلد 2 - صفحه 585
و اين (دستورها) راه مستقيم من است. پس آن را پيروى كنيد و راههاى ديگر را پيروى نكنيد كه شما را از راه خداوند پراكنده كند. اين سفارش خداوند به شماست، باشد كه تقوا پيشه كنيد.
نکته ها
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى توضيح اين آيه از روش نمايشى استفاده كرده، با دست مبارك خود خط مستقيمى بر زمين كشيدند و فرمودند: اين راه مستقيم است كه يكى بيش نيست.
سپس خطوطى از راست و چپ آن خط ترسيم كرده و فرمودند: اينها راههايى است كه شيطان به آن دعوت مىكند. «1»
در پايان سه آيهى اخير، سه تعبير مختلف آمده است:
در پايان آيه 151 كه نهى از شرك و قتل و فحشا است. «لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» آمده است، يعنى زشتى اين امور با اندكى تعقّل و فكر، براى همه روشن مىشود.
در آيهى 152 كه به حفظ مال يتيم و رعايت قسط و عدل و وفاى به عهد فرمان مىدهد، تعبير «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» آمده، يعنى خوبى عدالت را فطرت و نهاد هركس مىپذيرد، تنها بايد تذكّر داد.
در اين آيه نيز كه پيروى از دستورهاى خداست، «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» آمده، يعنى تقوا همان گام نهادن در راه اطاعت و فرمان الهى است.
آنگونه كه «نور» يكى است و «ظلمات» متعدّد، راه مستقيم يكى است و راههاى انحرافى متعدّد. ( «صراط» مفرد آمده ولى «سبل» جمع)
در روايات مىخوانيم كه مصداق عينى راه مستقيم، رسول خدا صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام از اهلبيت او هستند. «2»
«1». تفسير مراغى.
«2». تفسير نورالثقلين.
جلد 2 - صفحه 586
پیام ها
1- اساس همه اديان الهى، پيروى از راه خدا و دورى از راه ديگران است. صِراطِي ... فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ
2- عمل به احكام الهى، سبب وحدت است و به سراغ احكام غير الهى رفتن، مايهى تفرقه مىباشد. «صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ»
3- شايد بتوان با توجّه به پايان سه آيهى اخير، چنين نتيجه گرفت كه مراحل رشد و كمال انسان عبارت است از: تعقّل، «لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»، تذكّر، «لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ» و تقوا. «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_انعام_آیه۱۵۳جز۸
@tafsir_qheraati ایتا