"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حِينٍ «24»
(خداوند) فرمود: فرود آييد، بعضى از شما دشمن بعض ديگريد و تا مدّتى (معيّن) براى شما در زمين جايگاه و وسيلهى بهرهگيرى خواهد بود.
قالَ فِيها تَحْيَوْنَ وَ فِيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ «25»
(او) فرمود: در اين زمين زندگى مىكنيد و در آن مىميريد و از آن (براى محاسبهى روز قيامت،) بيرون آورده مىشويد.
جلد 3 - صفحه 42
نکته ها
مخاطبان جملهى «اهْبِطُوا»، يا آدم و حوّا و ابليس هستند و يا آدم و حوّا و ذريّه آنها. البتّه در يك جا ابليس به تنهايى مورد خطاب قرار گرفته است، «فَاهْبِطْ مِنْها» «1» و در جاى ديگر آدم و حوّا، «قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً» «2» كه اگر جايگاه هبوط آنها يكى باشد، ممكن است «اهْبِطُوا» جمع بين آنها باشد.
مراد از «هبوط»، آمدن به زمين است، زيرا به دنبال آن مىفرمايد: «وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ»
گرچه خداوند توبهى آدم و حوّا را پذيرفت، «فَتابَ عَلَيْهِ» «3»، ولى اثر وضعى گناه باقى است. اثر وضعى آن ترك اولى و نافرمانى آدم و حوّا، خروج از آن جايگاه بهشتى و هبوط به زمين بود. «اهْبِطُوا»
پیام ها
1- از آثار وضعى خلاف و گناه نمىتوان گريخت. «قالَ اهْبِطُوا»
2- گاهى عملكرد والدين، در هبوط و سقوط نسل آنان هم اثر مىگذارد. قالَ اهْبِطُوا ...
3- بهشت آدم و حوّا، مكانى غير از زمين وبالاتر وبرتر از آن بود. «اهْبِطُوا»
4- دنيا جايگاه تنازع و تزاحم و تضادّ است و انسانها به خاطر تزاحم منافع و غرائز، با هم درگير مىشوند. «بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ»
5- زندگى دنيوى و بهرهورى از آن ابدى نيست. «إِلى حِينٍ»
6- انسان، پس از مرگ دوباره زنده خواهد شد. «مِنْها تُخْرَجُونَ» آدم از اين ناراحت و غمگين بود كه پنداشت ديگر به بهشت و زندگى جاويد نخواهد رسيد، خداوند فرمود: «پس از زندگى دنيا مىتواند به بهشت جاويد برسد».
7- مدّت ونهايت زندگى دنيوى براى بشر معلوم نيست. («حِينٍ» نكره آمده است)
«1». اعراف، 13.
«2». طه، 123.
«3». بقره، 37.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 43
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۲۵_۲۴_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ «26»
اى فرزندان آدم! همانا بر شما لباسى فروفرستاديم تا هم زشتى (برهنگى) شما را بپوشاند و هم زيورى باشد، و (لى) لباس تقوا همانا بهتر است. آن، از نشانههاى خداست، باشد كه آنان پند گيرند (و متذكّر شوند).
نکته ها
پس از نقل داستان حضرت آدم، خداوند در اين سوره چهار بار (در اين آيه و آيات 27، 31 و 35)، فرزندان آدم و نسل بشر را خطاب قرار داده و به امورى همچون: حفظ لباس تقوا، فريب شيطان را نخوردن، در خوراكىها و آشاميدنىها و تجمّلات اسراف نكردن و پذيرفتن دعوت انبيا، سفارش كرده است.
«ريش»، به معناى پر پرندگان است كه براى آنها، هم پوشش است و هم وسيلهى زيبايى، همچنين به لباسى كه براى انسان نوعى زينت به حساب آيد، ريش گفته مىشود.
همهى نعمتها به دست خداوند است و از خزينهى غيب الهى سرازير مىشود، چنانكه خداوند مىفرمايد: «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» «1» هيچ چيز نيست، جز آنكه گنجينههاى آن نزد ماست و جز به اندازهى معلوم، فرو نمىفرستيم. و مىفرمايد: «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ» «2»، وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ... «3».
پس مراد از نزولِ لباس از سوى خداوند، آفرينش و قرار دادن آن در اختيار انسان است. «أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً»
مراد از «لِباسُ التَّقْوى»، لباسى است كه بر اساس تقوا، تواضع، پاكى و پاكدامنى باشد و به هر يك از خشيت، طاعت، عفّت، حيا و عمل صالح نيز تعبير شده است. «4»
«1». حجر، 21.
«2». حديد، 25.
«3». زمر، 6.
«4». تفسير منهجالصادقين.
جلد 3 - صفحه 44
پیام ها
1- توجّه به نعمتهاى الهى، عامل عشق به خدا و دورى از غفلت است. قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ ... لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
2- لباس، زمانى نعمت الهى است كه بدن را بپوشاند. «يُوارِي سَوْآتِكُمْ»
3- گرچه در تهيّهى لباس، علاوه بر عوامل طبيعى انسانها نيز تلاش مىكنند، ولى همهى اينها به دست خداست. «أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً»
4- پوشش وپوشاندن كار خداست، «أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي»، ولى برهنگى و برهنه كردن كار شيطان است. فَوَسْوَسَ ... لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما
5- لباس، نعمت الهى است، «لِباساً يُوارِي» و برهنگى و خلع لباس، كيفر گناه. «فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما»
6- پوشش و آراستگى با پوشاك و لباسهاى زيبا، مطلوب و محبوب خداوند است. «قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً ... وَ رِيشاً» آراستن و زينت و بهرهبردن از لباسهاى زيبا تا آنجا كه به اسراف كشيده نشود، مانعى ندارد.
7- معنويّت در كنار مادّيت، تقوا در كنار زينت لازم است. «رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوى»، و گرنه لباس مىتواند وسيلهى: اسراف، تكبّر، فساد، خودنمايى، مدپرستى، شهوترانى، فخرفروشى و امثال آن شود.
8- آن گونه كه در لباس مادى، پوشش عيوب، حفاظت از سرما و گرما و زيبايى مطرح است، تقوا هم عامل پوشش عيوب است، هم نگهدارنده از گناه و هم مايهى زيبايى معنوى انسان مىباشد. «لِباسُ التَّقْوى»
9- از خاك، پنبه مىرويد، از حيوان، پشم توليد مىشود و از آب دهان كرم، ابريشم، اينها همه از آيات الهى است كه مىتواند مايهى تذكّر و بيدارى انسان باشد. «ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 45
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 4، ص 608.
پرش به بالا↑ تفسیر كشف الاسرار.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 355"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۲۶_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا
هدایت شده از تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
بیاییم با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز)
@tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ «27»
اى فرزندان آدم! مبادا شيطان فريبتان دهد، آنگونه كه پدر و مادرِ (نخستين) شما را از بهشت بيرون كرد، (با وسوسهى خوردن از آن درخت) لباس را از تن آن دو بركند تا عورتهايشان را بر آنان آشكار سازد. همانا شيطان و گروهش شما را از آنجا كه شما آنها را نمىبينيد مىبينند. ما شياطين را دوستان و سرپرستان كسانى كه ايمان نمىآورند قرار داديم.
نکته ها
آيهى قبل، از لباس به عنوان نعمت ياد كرد، اينجا هشدار مىدهد كه مواظب باشيد شيطان اين لباس و نعمت را از شما نگيرد.
شيطان گرچه اهل ايمان را نيز وسوسه مىكند و به لغزش مىاندازد، ولى نمىتواند ولايت و سلطهاى كامل بر آنها پيدا نمايد، «وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ» «1» زيرا مؤمن، با توبه و پناه بردن به خدا نجات مىيابد. آرى، شيطان تنها بر كافران سلطه دارد.
از اينكه ما شيطان را نمىبينيم گمان نكنيم كه او هم ما را نمىبيند، بلكه او در هر مكان كه زمينهى گناه فراهم باشد حاضر است و بدنبال فتنه و فريب مىباشد.
پیام ها
1- از تاريخ و سرنوشت ديگران عبرت بگيريم. «كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ»
2- خود را بيمه شده و به دور از انحراف ندانيم، حضرت آدم كه مسجود فرشتگان بود، با فريب شيطان از جايگاه خود دور شد. أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ ...
3- برهنگى وكشف حجاب، عامل خروج از جايگاه قرب الهى است. «فَاخْرج أَبَوَيْكُمْ ... يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما»
«1». ابراهيم، 22.
جلد 3 - صفحه 46
4- هرگونه برنامه و تبليغاتى كه به برهنگى بيانجامد، شيطانى است. لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ ... يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما
5- هدف شيطان، برهنگى زن و مرد در برابر يكديگر است. «لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما»
6- شيطان تنها نيست، بلكه گروه و ايادى دارد. «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ» چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «وَ جُنُودُ إِبْلِيسَ» «1»
7- چون شيطان را نمىبينيم، از او غافل نباشيم و هميشه آماده باشيم. «لا يَفْتِنَنَّكُمُ ... لا تَرَوْنَهُمْ» زيرا فريبندگى شيطان به خاطر ناپيدايى اوست.
8- برهنگى، نشانهى عدم ايمان و سلطهى شيطان است. يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما ... أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ
9- سلطهى شيطان، به خاطر اعمال خود انسان است. «أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»
10- سنّت خداوند آن است كه شيطان بر كافران و منكران حاكم شود. «إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»
11- ايمان به خداوند، مانع ولايت و حاكميّت شيطان بر انسان مىشود. «أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ»
«1». شعراء، 95.
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۲۷_جز۸
@tafsir_qheraati ایتا