"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ «94»
و هيچ پيامبرى را در هيچ آبادى نفرستاديم، مگر آنكه مردم آنجا را گرفتار سختىها و بلاها ساختيم، تا شايد به زارى (وتوبه) درآيند.
نکته ها
«بأساء»، به حوادث و ضربههاى جسمى مثل بيمارى ومرگ و «ضراء»، به ضربهها و زيانهاى مالى گفته مىشود.
«1». حجر، 88؛ نحل، 127 و نمل، 70.
جلد 3 - صفحه 121
پیام ها
1- تلخىها و ناملايمات، به عنوان يك سنّت الهى براى همهى اقوام وجود دارد.
ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا ...
2- سختىها و مشكلات، عامل سازندگى، غفلتزدايى و توجّه به خداوند است.
«لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ»
3- ناگوارىها هميشه قهر الهى نيست، گاهى لطفى است كه به شكل بلا جلوه مىكند. «لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» (همانگونه كه گداختن آهن در كوره آتش، سبب نرم شدن و شكلپذيرى آن است، حوادث و شدايد نيز انسانها را نرم و به حالت تضرّع و نيازخواهى وامىدارد.)"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۹۴_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «95»
تفسير نور(10جلدى) ج3 121 سوره الأعراف، آيه 95 ..... ص : 121
س به جاى ناخوشى، خوشى قرار داديم تا آنكه فزونى يافته و انبوه شدند و گفتند: به پدران ما نيز (به طور طبيعى) رنجها و خوشىها رسيده بود (و اين حوادث تلخ و شيرين، نشانهى قهر يا لطف خدا نيست). پس آنان را ناگهانى (با قهر خود) گرفتيم، در حالى كه درك نمىكردند.
نکته ها
«عفوا»، به معناى كثرت مال و فرزندان، يا ترك كردن و اعراض كردن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسيد، ولى آنان به هوش نيامدند و عبرت نگرفتند. نظير اين آيه در سورهى انعام آيه 44 آمده است: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً» چون تذكّرات ما را فراموش كردند، درهاى نعمتها را به رويشان گشوديم و پس از كاميابىها، ناگهان گرفتار قهر خويش كرديم. مثل بيمارى كه پزشك از بهبود او مأيوس شده و مىگويد: هر چه ميل دارد به او بدهيد، كارش تمام است.
ممكن است براى آيه معناى ديگرى نيز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد مىگفتند:
جلد 3 - صفحه 122
حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستيم. «1» غافل از آنكه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همهى نسلهاست و اينگونه غفلتها، زمينهساز قهر الهى است.
پیام ها
1- گاهى رفاه، بينش و تحليلهاى نادرست، عامل نسيان و طغيان مىشود. «قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ»
2- هر نوع خوشى و رفاهى نشانهى لطف نيست، گاهى زمينهساز قهر الهى است.
حَتَّى عَفَوْا ... فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً
3- بيشتر مردود شدگان در آزمايشهاىالهى، مرفّهانند نه محرومان. حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا ...
4- قهر الهى، خبر نمىكند و ناگهان مىرسد. «بَغْتَةً»
5- غوطهور شدن در دنيا و غفلت از ياد خدا، انسان را به عذابى ناگهانى و غافلگيرانه دچار مىكند. «فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۹۵_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا