eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
1.9هزار دنبال‌کننده
94 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كانُوا هُمُ الْخاسِرِينَ «92» كسانى كه شعيب را تكذيب كردند، (چنان هلاك شدند كه) گويا در آن خانه‌ها سكونتى نداشته‌اند. آنان كه شعيب را تكذيب كردند، همانها زيانكاران هستند. نکته ها «يَغْنَوْا» از «غَنِيٌّ»، به معناى اقامت در مكان است و با توجّه به معناى اصلى غنا (بى‌نيازى)، گويا كسى كه محل اقامت و منزل آماده دارد، بى‌نياز است. خسارت بزرگ از آنِ مشركان است كه به جاى ايمان به خداى يكتا، شرك مى‌ورزند و به جاى رهبرى معصوم، سراغ ديگران مى‌روند. لذا به جاى زندگى أمن، خانه خراب مى‌شوند، به جاى بهشت به دوزخ مى‌روند وبه جاى رضوان، گرفتار خشم الهى مى‌شوند. پیام ها 1- توجّه به عاقبت شوم كفّار، درس عبرت است. «الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً» 2- نيرنگ‌هاى اهل باطل، نقش بر آب مى‌شود. «كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا» (كفّار در پى اخراج حضرت شعيب بودند، امّا خودشان در خانه‌هايشان هلاك شدند). 3- هنگام فرا رسيدن قهر خدا، زيانكاران واقعى مشخّص مى‌شوند. «هُمُ الْخاسِرِينَ» (در آيه‌ى قبل، كافران طرفدارى از حضرت شعيب را خسارت دانستند، اينجا خداوند مى‌فرمايد: خودشان زيانكارند.)" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى‌ عَلى‌ قَوْمٍ كافِرِينَ «93» پس شعيب از آنان روى گرداند و گفت: اى قوم من! پيام‌هاى پروردگارم را به شما رساندم و برايتان خيرخواهى كردم، پس چگونه بر (سرنوشت) قوم كافر تأسّف بخورم؟ جلد 3 - صفحه 120 پیام ها 1- قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ ... أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي‌ 2- موعظه، مدارا و توجّه به مردم حدّى دارد، گاهى هم بايد از آنان اعراض نمود. «فَتَوَلَّى عَنْهُمْ» 3- تبليغ، بايد همراه با مهربانى و سوز باشد. أَبْلَغْتُكُمْ‌ ... نَصَحْتُ‌ 4- نصايح و خيرخواهى را با منافع شخصى آميخته نكنيم. «نَصَحْتُ لَكُمْ» 5- وقتى به وظيفه‌ى خود عمل كرديم، نگران نباشيم كه چه خواهد شد. أَبْلَغْتُكُمْ‌ ... فَكَيْفَ آسى‌ 6- تأسّف نابجا و عاطفه‌ى بى‌مورد، ممنوع است. «فَكَيْفَ آسى‌» (در موارد ديگرى هم به پيامبراكرم صلى الله عليه و آله خطاب شده كه‌ «لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ» «1»، غصّه‌ى آنان را نخور.) 7- آنجا كه روحيّه‌ى كفر، لجاجت و عناد حاكم باشد، موعظه‌ى پيامبران هم اثر نمى‌كند. «فَكَيْفَ آسى‌ عَلى‌ قَوْمٍ كافِرِينَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ «94» و هيچ پيامبرى را در هيچ آبادى نفرستاديم، مگر آنكه مردم آنجا را گرفتار سختى‌ها و بلاها ساختيم، تا شايد به زارى (وتوبه) درآيند. نکته ها «بأساء»، به حوادث و ضربه‌هاى جسمى مثل بيمارى ومرگ و «ضراء»، به ضربه‌ها و زيان‌هاى مالى گفته مى‌شود. «1». حجر، 88؛ نحل، 127 و نمل، 70. جلد 3 - صفحه 121 پیام ها 1- تلخى‌ها و ناملايمات، به عنوان يك سنّت الهى براى همه‌ى اقوام وجود دارد. ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا ... 2- سختى‌ها و مشكلات، عامل سازندگى، غفلت‌زدايى و توجّه به خداوند است. «لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» 3- ناگوارى‌ها هميشه قهر الهى نيست، گاهى لطفى است كه به شكل بلا جلوه مى‌كند. «لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» (همان‌گونه كه گداختن آهن در كوره آتش، سبب نرم شدن و شكل‌پذيرى آن است، حوادث و شدايد نيز انسان‌ها را نرم و به حالت تضرّع و نيازخواهى وامى‌دارد.)" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «95» تفسير نور(10جلدى)    ج‌3    121     سوره الأعراف، آيه 95 ..... ص : 121 س به جاى ناخوشى، خوشى قرار داديم تا آنكه فزونى يافته و انبوه شدند و گفتند: به پدران ما نيز (به طور طبيعى) رنجها و خوشى‌ها رسيده بود (و اين حوادث تلخ و شيرين، نشانه‌ى قهر يا لطف خدا نيست). پس آنان را ناگهانى (با قهر خود) گرفتيم، در حالى كه درك نمى‌كردند. نکته ها «عفوا»، به معناى كثرت مال و فرزندان، يا ترك كردن و اعراض كردن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسيد، ولى آنان به هوش نيامدند و عبرت نگرفتند. نظير اين آيه در سوره‌ى انعام آيه 44 آمده است: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً» چون تذكّرات ما را فراموش كردند، درهاى نعمت‌ها را به رويشان گشوديم و پس از كاميابى‌ها، ناگهان گرفتار قهر خويش كرديم. مثل بيمارى كه پزشك از بهبود او مأيوس شده و مى‌گويد: هر چه ميل دارد به او بدهيد، كارش تمام است. ممكن است براى آيه معناى ديگرى نيز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد مى‌گفتند: جلد 3 - صفحه 122 حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستيم. «1» غافل از آنكه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همه‌ى نسل‌هاست و اين‌گونه غفلت‌ها، زمينه‌ساز قهر الهى است. پیام ها 1- گاهى رفاه، بينش و تحليل‌هاى نادرست، عامل نسيان و طغيان مى‌شود. «قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ» 2- هر نوع خوشى و رفاهى نشانه‌ى لطف نيست، گاهى زمينه‌ساز قهر الهى است. حَتَّى عَفَوْا ... فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً 3- بيشتر مردود شدگان در آزمايش‌هاى‌الهى، مرفّهانند نه محرومان. حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا ... 4- قهر الهى، خبر نمى‌كند و ناگهان مى‌رسد. «بَغْتَةً» 5- غوطه‌ور شدن در دنيا و غفلت از ياد خدا، انسان را به عذابى ناگهانى و غافلگيرانه دچار مى‌كند. «فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا