"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ «90»
سران و اشراف قوم شعيب كه كفر ورزيدند، گفتند: اگر از شعيب پيروى كنيد، قطعاً زيانكار خواهيد بود.
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ «91»
پس (به كيفر عنادشان) زمينلرزه شديدى آنان را فراگرفت، پس شب را به صبح آوردند، در حالى كه در خانههاى خود به زانو در افتادند (و مردند).
نکته ها
شايد از اينكه در اين آيه كلمهى «رجفة»، در آيهى 94 سورهى هود كلمهى «صيحة» و در آيهى 189 سوره شعراء، عبارت «عَذابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ» بكار رفته، استفاده شود كه زلزله همراه با صيحه و ابر تيره بوده است. «1» ممكن است مراد از «رجفه» همان اضطراب و لرزش اندام باشد كه از ترس حاصل مىشود، نه زمين لرزه.
چنانكه در آيهى 78 گذشت، «جاثم» به كسى گفته مىشود كه بهرو بر زمين افتاده و يا به زانو افتاده و توان برخاستن ندارد.
پیام ها
1- طبقهى اشراف، غالباً مخالف پيامبران بودهاند. «وَ قالَ الْمَلَأُ»
2- يكى از شيوههاى كفّار براى بازداشتن مردم از پيروى انبيا، (هنگامى كه ببينند آنان از ايمانشان دست برنمىدارند،) تهديد مادّى و اقتصادى است. «إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ» آرى، محروميّت از درآمدهايى كه از طريق كمفروشى به دست مىآيد، از ديد كافران خسارت است!
«1». تفسير نمونه.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 119"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۹۱_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كانُوا هُمُ الْخاسِرِينَ «92»
كسانى كه شعيب را تكذيب كردند، (چنان هلاك شدند كه) گويا در آن خانهها سكونتى نداشتهاند. آنان كه شعيب را تكذيب كردند، همانها زيانكاران هستند.
نکته ها
«يَغْنَوْا» از «غَنِيٌّ»، به معناى اقامت در مكان است و با توجّه به معناى اصلى غنا (بىنيازى)، گويا كسى كه محل اقامت و منزل آماده دارد، بىنياز است.
خسارت بزرگ از آنِ مشركان است كه به جاى ايمان به خداى يكتا، شرك مىورزند و به جاى رهبرى معصوم، سراغ ديگران مىروند. لذا به جاى زندگى أمن، خانه خراب مىشوند، به جاى بهشت به دوزخ مىروند وبه جاى رضوان، گرفتار خشم الهى مىشوند.
پیام ها
1- توجّه به عاقبت شوم كفّار، درس عبرت است. «الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً»
2- نيرنگهاى اهل باطل، نقش بر آب مىشود. «كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا» (كفّار در پى اخراج حضرت شعيب بودند، امّا خودشان در خانههايشان هلاك شدند).
3- هنگام فرا رسيدن قهر خدا، زيانكاران واقعى مشخّص مىشوند. «هُمُ الْخاسِرِينَ» (در آيهى قبل، كافران طرفدارى از حضرت شعيب را خسارت دانستند، اينجا خداوند مىفرمايد: خودشان زيانكارند.)"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۹۲_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ نَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ «93»
پس شعيب از آنان روى گرداند و گفت: اى قوم من! پيامهاى پروردگارم را به شما رساندم و برايتان خيرخواهى كردم، پس چگونه بر (سرنوشت) قوم كافر تأسّف بخورم؟
جلد 3 - صفحه 120
پیام ها
1- قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ ... أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي
2- موعظه، مدارا و توجّه به مردم حدّى دارد، گاهى هم بايد از آنان اعراض نمود.
«فَتَوَلَّى عَنْهُمْ»
3- تبليغ، بايد همراه با مهربانى و سوز باشد. أَبْلَغْتُكُمْ ... نَصَحْتُ
4- نصايح و خيرخواهى را با منافع شخصى آميخته نكنيم. «نَصَحْتُ لَكُمْ»
5- وقتى به وظيفهى خود عمل كرديم، نگران نباشيم كه چه خواهد شد.
أَبْلَغْتُكُمْ ... فَكَيْفَ آسى
6- تأسّف نابجا و عاطفهى بىمورد، ممنوع است. «فَكَيْفَ آسى»
(در موارد ديگرى هم به پيامبراكرم صلى الله عليه و آله خطاب شده كه «لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ» «1»، غصّهى آنان را نخور.)
7- آنجا كه روحيّهى كفر، لجاجت و عناد حاكم باشد، موعظهى پيامبران هم اثر نمىكند. «فَكَيْفَ آسى عَلى قَوْمٍ كافِرِينَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۹۳_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ «94»
و هيچ پيامبرى را در هيچ آبادى نفرستاديم، مگر آنكه مردم آنجا را گرفتار سختىها و بلاها ساختيم، تا شايد به زارى (وتوبه) درآيند.
نکته ها
«بأساء»، به حوادث و ضربههاى جسمى مثل بيمارى ومرگ و «ضراء»، به ضربهها و زيانهاى مالى گفته مىشود.
«1». حجر، 88؛ نحل، 127 و نمل، 70.
جلد 3 - صفحه 121
پیام ها
1- تلخىها و ناملايمات، به عنوان يك سنّت الهى براى همهى اقوام وجود دارد.
ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا ...
2- سختىها و مشكلات، عامل سازندگى، غفلتزدايى و توجّه به خداوند است.
«لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ»
3- ناگوارىها هميشه قهر الهى نيست، گاهى لطفى است كه به شكل بلا جلوه مىكند. «لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ» (همانگونه كه گداختن آهن در كوره آتش، سبب نرم شدن و شكلپذيرى آن است، حوادث و شدايد نيز انسانها را نرم و به حالت تضرّع و نيازخواهى وامىدارد.)"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۹۴_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ بَدَّلْنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «95»
تفسير نور(10جلدى) ج3 121 سوره الأعراف، آيه 95 ..... ص : 121
س به جاى ناخوشى، خوشى قرار داديم تا آنكه فزونى يافته و انبوه شدند و گفتند: به پدران ما نيز (به طور طبيعى) رنجها و خوشىها رسيده بود (و اين حوادث تلخ و شيرين، نشانهى قهر يا لطف خدا نيست). پس آنان را ناگهانى (با قهر خود) گرفتيم، در حالى كه درك نمىكردند.
نکته ها
«عفوا»، به معناى كثرت مال و فرزندان، يا ترك كردن و اعراض كردن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسيد، ولى آنان به هوش نيامدند و عبرت نگرفتند. نظير اين آيه در سورهى انعام آيه 44 آمده است: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً» چون تذكّرات ما را فراموش كردند، درهاى نعمتها را به رويشان گشوديم و پس از كاميابىها، ناگهان گرفتار قهر خويش كرديم. مثل بيمارى كه پزشك از بهبود او مأيوس شده و مىگويد: هر چه ميل دارد به او بدهيد، كارش تمام است.
ممكن است براى آيه معناى ديگرى نيز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد مىگفتند:
جلد 3 - صفحه 122
حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستيم. «1» غافل از آنكه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همهى نسلهاست و اينگونه غفلتها، زمينهساز قهر الهى است.
پیام ها
1- گاهى رفاه، بينش و تحليلهاى نادرست، عامل نسيان و طغيان مىشود. «قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ»
2- هر نوع خوشى و رفاهى نشانهى لطف نيست، گاهى زمينهساز قهر الهى است.
حَتَّى عَفَوْا ... فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً
3- بيشتر مردود شدگان در آزمايشهاىالهى، مرفّهانند نه محرومان. حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا ...
4- قهر الهى، خبر نمىكند و ناگهان مىرسد. «بَغْتَةً»
5- غوطهور شدن در دنيا و غفلت از ياد خدا، انسان را به عذابى ناگهانى و غافلگيرانه دچار مىكند. «فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۹۵_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا