"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقاتِنا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدِي مَنْ تَشاءُ أَنْتَ وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْغافِرِينَ «155»
و موسى براى (آمدن به) ميعادگاه ما، از قوم خود هفتاد مرد را برگزيد. پس همين كه (در پى درخواست ديدن خدا) زمين لرزه آنان را فرا گرفت گفت: پروردگارا! اگر مىخواستى، مىتوانستى آنها و مرا پيش از اين (آمدن به طور) بميرانى، آيا مارا به خاطر كارهاى بىخردان ما هلاك مىكنى؟ اين صحنه جز آزمايشى از جانب تو نيست كه با آن، هر كه را (سزاوار بدانى و) بخواهى گمراه مىكنى و هر كه را بخواهى (و لايق بدانى) هدايت مىكنى، تو ولىّ و سرپرست مايى، پس ما را ببخشاى و بر ما رحم كن، كه تو بهترين آمرزندگانى.
نکته ها
در اين كه حضرت موسى عليه السلام يك ميقات يا چند ميقات داشته و مرگ و هلاكت در ميقات، به خاطر تقاضاى ديدار خدا بوده يا گوسالهپرستى مردم، گفتگوهايى است كه در فهم آيه نقشى ندارد و از آن چشم مىپوشيم.
ياران موسى عليه السلام با ديدن آن همه معجزات، باز هم تقاضاى ديدن خدا يا شنيدن صداى خدا را داشتند، درحالى كه آن هفتاد نفر، برگزيدهى از ميان هفتصد نفر بودند كه به كوه طور رفته و گرفتار قهر الهى شدند، زيرا كسى كه معجزهاى ديد، نبايد بهانه بياورد.
در عدد «هفتاد» نيز مانند عدد «چهل»، راز و رمزى نهفته است.
وقتى برگزيدگان پيامبرى همچون موسى عليه السلام چنين از كار درآيند، چگونه مىتوان گفت:
مردم عادّى، امام را برگزينند؟! حضرت مهدى عليه السلام در پاسخ كسى كه پرسيد چرا مردم حقّ انتخاب امام را ندارند؟ فرمودند: حضرت موسى كه هفتاد نفر را انتخاب كرد معلوم شد لايق نبودند، پس وقتى انتخاب شدگان پيامبرى مثل موسى منحرف شدند، انتخابشدگان مردم
جلد 3 - صفحه 185
چه وضعى خواهند داشت. «1»
پیام ها
1- براى حضور در مراكز مهم و مسائل حسّاس، بايد گزينش انجام شود و افرادى انتخاب شوند، نه هر كس و در هر سطحى حاضر شود. «وَ اخْتارَ مُوسى»
2- مردن، از تحمّل حرف مردم آسانتر است. «لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ» (اى كاش! قبل از آمدن مردم به كوه طور، جان ما را مىگرفتى كه تحمّل اينكه بگويند: تو بهترينها را برگزيدى و به قتلگاه بردى و آنان را نابود كردى و ...
سختتر است.)
3- پيامبران در اعمال و رفتار خود، به ظاهر عمل مىكنند نه به علم غيب. از اين رو گاهى برگزيدگان انبيا نيز نالايق در مىآيند. «بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا»
4- گاهى آتش قهر الهى چنان فراگير است كه خشك و تر را با هم مىسوزاند.
«أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ» (خوبان را به خاطر سكوت و بىتفاوتى)
5- بلاها و حوادث، گاهى آزمايش الهى است، إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ ... كه در آن افراد شناخته شد و انسانها از هم جدا مىشود. تُضِلُ ... تَهْدِي
6- ستايش خداوند پيش از دعا، از آداب دعاست. «أَنْتَ وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا»
7- تا روح از آلودگى گناه پاك نشود، رحمت الهى نمىآيد. «فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا»
8- آمرزش و عفو الهى، (بر خلاف بخشش مردم كه يا با تأخير است، يا همراه با منّت و تحقير،) بهترين بخشايشهاست. «خَيْرُ الْغافِرِينَ»
«1». تفسير نورالثقلين.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 186"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۵۵_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اكْتُبْ لَنا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنا إِلَيْكَ قالَ عَذابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ «156»
(خداوندا!) براى ما در اين دنيا و در آخرت، خير و نيكى مقرّر كن كه ما به سوى تو رهنمون و بازگشت كردهايم. (خداوند) فرمود: عذابم را به هر كس كه بخواهم (و مستحقّ باشد) مىرسانم، و (لى) رحمتم همه چيز را فرا گرفته است، پس بهزودى آن (رحمتم) را براى كسانى كه تقوا دارند و زكات مىدهند و آنان كه به آيات ما ايمان مىآورند، مقرّر مىدارم.
نکته ها
اين آيه، بيان دعاى ديگر حضرت موسى عليه السلام در پى خواستهى قبلى است.
«هُدْنا» اشاره دارد به توجّه آنان به سوى خدا وتوبه كردن از راه منحرفان و راه كسانى كه تقاضاى نابجاى ديدار خدا را داشتند.
به نقل ابن عبّاس، هنگامى كه آيهى «وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ» نازل شد، شيطان نيز در رحمت الهى طمع كرد و گفت: عبارت «كُلَّ شَيْءٍ»، شامل من هم مىشود. خداوند براى رفع اين توهّم فرمود: فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ ...
آرى، رحمت الهى گسترده است و به همه كس مىرسد، امّا شمول رحمت براى غير مؤمنان، به تفضّل الهى است. «1»
در روايت آمده است كه شخصى در نماز مىگفت: «اللهمّ ارحمنى و محمّداً و لاترحم معنا احداً»، خدايا! تنها من و محمّد صلى الله عليه و آله را مشمول رحمت خود قرار بده، نه هيچ كس ديگرى را.
پيامبر صلى الله عليه و آله پس از نماز در انتقاد به او فرمود: رحمت نامنتهاى الهى و موضع وسيع و نامحدود را محدود ساختى! «2»
«1». تفسير اثنىعشرى.
«2». تفاسير مجمعالبيان و نمونه.
جلد 3 - صفحه 187
پیام ها
1- بهترين گامها و كارها، با ثباتترين آنهاست. «وَ اكْتُبْ لَنا»
2- انبيا در فكر تأمين سعادت دنيا و آخرت مردمند. «وَ اكْتُبْ لَنا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ»
3- از بهترين دعاها، جامعترين آنهاست. «فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ»
4- بازگشت خالصانه به سوى خدا، دريافت الطاف الهى است. «هُدْنا»
5- رحمت الهى نامحدود است، اگر كسى به آن نرسيد، تقصير خود اوست.
«رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ» نقصى در فاعليّت رحمت الهى نيست، بلكه نقص در قابليّت ماست.
6- رحمت خداوند فراگير است، ولى عذاب الهى چنين نيست. رَحْمَتِي وَسِعَتْ ... عَذابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ
7- اصل، رحمت الهى است و عذاب او عارضى. (براى رحمت، فعل ماضى «وَسِعَتْ»، ولى براى عذاب فعل مضارع «أُصِيبُ» آمده است)
8- دعاى انبيا نيز در چهارچوب حكمت و قانون الهى مستجاب مىشود. اكْتُبْ لَنا ... فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ ...
9- با وجود تقوا و عمل به تكاليف، شمول رحمت الهى حتمى است، فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ ... ولى با وجود گناه و معصيت، عذاب حتمى نيست، زيرا با توبه و استغفار، امكان مغفرت وجود دارد. «عَذابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ»
10- رحمت الهى بىنهايت است، امّا شرط بهرهورى از آن، تقوا، پرداخت زكات و ايمان است. يَتَّقُونَ ... الزَّكاةَ ... يُؤْمِنُونَ بنابراين، كسى كه زكات نمىدهد و يا بىتقوا مىباشد، از رحمت الهى محروم و در معرض عذاب الهى است.
11- زكات، در شريعت يهود نيز بوده است. «يُؤْتُونَ الزَّكاةَ»
12- آنچه سبب دريافت الطاف الهى است، ايمان به تمام آيات است، نه بعض آنها. «بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 188"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۵۶_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
هُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ ...
7- امر به معروف و نهى از منكر، در رأس برنامههاى بعثت پيامبران است.
يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ...
8- موضوع مصرف و تغذيه، مورد عنايت اسلام است. يُحِلُ ... يُحَرِّمُ (قبل از نزول قرآن، يهود ونصارا در دام خرافات وبرنامههاى طاقتفرسا و تحريم حلالها و بدعتگذارىها بودند كه با ظهور اسلام، تمام آنها برداشته شد.)
9- براى اصلاح جامعه، ابتدا بايد امكانات حلال را فراهم كرد، سپس براى امور حرام، محدوديّت ايجاد نمود. ( «يُحِلُّ»، قبل از «يُحَرِّمُ» است).
10- حلالها و حرامهاى الهى، بر اساس فطرت است. «يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ» ( «طيب»، به چيزى گفته مىشود كه مطابق طبع انسان باشد)
11- عادات و رسوم غلط، زنجيرى بر افكار مردم است. انسان بدون انبيا، وابسته
جلد 3 - صفحه 191
و اسير است. «يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ»
12- احترام و تكريم، بايد همراه امداد و تعاون باشد. «عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ» ( «عَزَّرُوهُ» از «تعزير»، به معناى حمايت با شمشير است ومراد كسانى هستند كه پيامبر اسلام را در جبههها يارى مىكردند.)
13- تنها ايمان به پيامبر صلى الله عليه و آله كافى نيست، حمايت هم لازم است. عَزَّرُوهُ ... نَصَرُوهُ
14- قرآن، نورى است كه دلها و انديشهها را روشن مىكند و همواره قرين پيامبر صلى الله عليه و آله بود. «النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ» (نبوّت پيامبر، همراه قرآن و از طرف خدا نازل شده است)
15- عامل رستگارى و فلاح، ايمان و حمايت از پيامبر و پيروى از قرآن است.
فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَ اتَّبَعُوا ... أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۵۷_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ يُحيِي وَ يُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ «158»
بگو: اى مردم! همانا من فرستادهى خداوند به سوى همه شما هستم، آن (خدايى) كه حكومت آسمانها و زمين از آن اوست، هيچ معبودى جز او نيست، زنده مىكند و مىميراند، پس به خداوند و پيامبر او (همان) پيامبر درس ناخواندهاى كه به خداوند و گفتار او ايمان دارد، ايمان بياوريد و از او پيروى كنيد، باشد كه هدايت يابيد.
نکته ها
بر خلاف ادّعاى بىاساس برخى كه مىگويند: پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله ابتدا در فكر ارشاد مردم منطقهى خود بود و چون موفّق شد، به فكر ارشاد جهانيان افتاد! قرآن با جملاتى همچون:
جلد 3 - صفحه 192
«كَافَّةً لِلنَّاسِ» «1»، «لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ» «2»، «لِلْعالَمِينَ نَذِيراً» «3» و ...، جهانى بودن رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را از همان آغاز بيان مىكند. «4» البتّه رسالت جهانى آن حضرت نيز مثل هر طرحى، مرحله به مرحله پيش مىرود: ابتدا دعوت از اهل و عشيره، سپس مردم مكّه و آنگاه همهى مردم.
امام مجتبى عليه السلام فرمود: جمعى از يهود نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمده، گفتند: آيا تو گمان مىكنى مثل موسى، پيامبر هستى؟ حضرت پس از اندكى سكوت فرمودند: آرى، منم خاتم پيامبران و پيشواى پرهيزكاران و فرستادهى پروردگار جهانيان. پرسيدند: بر چه كسانى مبعوث شدهاى؟
عرب يا عجم يا ما؟ آيهى فوق نازل شد. «5» يعنى من بر همهى جهانيان رسولم.
تكرار كلمهى «امى» در اين آيه و آيهى قبل، نشانهى اهميّت آن در اثبات حقانيّت پيامبر صلى الله عليه و آله و قرآن است.
با توجّه به آيهى قبل كه فرمود: آنان نام و نشان پيامبر اسلام را در تورات و انجيل به خوبى مىيابند، مخاطب اين آيه همهى مردم حتّى يهود و نصارا مىباشند.
اين آيه، ابتدا بر سه مطلب تأكيد مىكند: 1. اثبات خالقيّت خداوند. «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» 2. توحيد و يگانگى خداوند. «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» 3. قيامت و حشر و نشر. «يُحيِي وَ يُمِيتُ» پايان، آيه مىفرمايد: حال كه مبدأ و معاد بدست خداست، پس به او ايمان آوريد: «6» «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ»
پیام ها
1- رسالت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله جهانى است. «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً» و مكتب جهانى، رهبر جهانى لازم دارد.
2- كسى كه حكومت كامل بر همهى هستى دارد، قدرت بر زنده كردن و ميراندن هم دارد. لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ... هُوَ يُحيِي وَ يُمِيتُ
«1». سبأ، 28.
«2». انعام، 19.
«3». فرقان، 1.
«4». تفسير نمونه.
«5». تفاسير صافى و نمونه.
«6». تفسير اثنىعشرى.
جلد 3 - صفحه 193
3- نبوّت، لازمهى توحيد و معاد است. چون خداوند يكتا، مالك هستى است، «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» حيات ومرگ نيز به دست اوست، «هُوَ يُحيِي وَ يُمِيتُ» پس، رهبرى و هدايت انسانها هم بايد از طرف او باشد. «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ»
4- رهبر بايد به راه خود ايمان كامل داشته باشد. «يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِماتِهِ»
5- ايمان به خدا و رسول و تبعيّت از پيامبر صلى الله عليه و آله، در كنار هم رمز هدايت است.
فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ... وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
6- پيروى از قرآن و سنّت و سيرهى پيامبر، هر دو لازم است. «وَ اتَّبِعُوهُ» (در آيهى قبل سخن از تبعيّت از نور و قرآن بود و در اينجا تبعيّت از پيامبر صلى الله عليه و آله)
7- حتّى اهل كتاب نيز بايد به پيامبر اسلام ايمان داشته و از او پيروى كنند. يا أَيُّهَا النَّاسُ ... فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ... وَ اتَّبِعُوهُ
8- تقليد و تبعيتى كه انسان را به هدايت و كمال برساند، ارزشمند است. «وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۵۸_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنْ قَوْمِ مُوسى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ «159»
و از قومموسى، گروهى مردم را به حقّ راهنمايى مىكنند و به حقّ، دادگرى مىكنند.
نکته ها
هدايت شدن به حقّ، نشانهى دورى از تعصّب و شناخت حقّ و پيروى از آن است و اين گروه هدايت يافتهى يهود، كارى به ساير لجوجان بهانهگير نداشتند.
شايد مراد از اين گروه، يهوديانى باشند كه دعوت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را لبيك گفتند، البتّه در جاى ديگر مطلق آمده و اختصاصى به قوم يهود ندارد. «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ
جلد 3 - صفحه 194
يَعْدِلُونَ» «1» در روايات متعدّد، آمده است كه اينان گروهى هستند كه به نبوّت پيامبر صلى الله عليه و آله اقرار كرده و همراه حضرت حجّت عليه السلام ظهور مىكنند. «2»
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: اى مردم! صراط مستقيمى كه پيروى از آن لازم است، من هستم پس از من، علىّ عليه السلام و آنگاه فرزندان من از نسل او، «أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ» امامانى كه مردم را به حقّ هدايت كرده و به حقّ دادگرى مىكنند. «3»
حضرت على عليه السلام فرمود: بنىاسرائيل پس از موسى عليه السلام هفتاد و يك فرقه شدند كه همه در آتشند، جز يك فرقه از آنها و آنگاه اين آيه را تلاوت فرمودند. «4»
پیام ها
1- در برخورد با مخالفان نيز بايد انصاف داشت و خدمات و كمالاتشان را ناديده نگرفت. «وَ مِنْ قَوْمِ مُوسى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ»
2- هدايت كنندگان، خود بايد ملازم و معتقد و پيرو حقّ باشند. «يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۵۹_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
د. «وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
- كفران نعمت، سبب محروميّت از آن مىشود و زيانش به ناسپاسان مىرسد.
«وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
15- آنان كه از نعمتهاى مادّى در راه رشد و معنويّت خود بهره نگيرند، به خود ستم كردهاند. «كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۶٠_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا