"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ «32»
و (به ياد آور) زمانى كه مخالفان (دست به دعا برداشته) گفتند: خدايا! اگر اين (اسلام و قرآن) همان حقّ از جانب تو است، پس بر ما از آسمان سنگهايى بباران يا عذابى دردناك براى ما بياور.
نکته ها
اينگونه نفرينها، يا از شدّت تعصّب و لجاجت است و يا براى عوامفريبى. بر خود نفرين مىكنند تا مردم سادهدل احساس كنند كه آنان حقّ هستند و اسلام، باطل است.
پس از تعيين حضرت على عليه السلام به امامت از سوى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كه به فرمان خداوند در غدير خم انجام شد و حضرت فرمودند: «مَن كنت مولاه فهذا علىّ مولاه»، نعمانبن حارث كه از منافقان بود، نزد پيامبر آمده، گفت: ما را به توحيد، نبوّت، جهاد، حج، روزه، نماز و زكات، دستور دادى پذيرفتيم، حالا هم اين جوان را امام ما قرار دادهاى؟! پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «به فرمان خدا بود».
او از شدّت ناراحتى به خود نفرين كرد و در نفرين، همين آيه را خواند. «1» امّا هنوز چند قدمى برنداشته بود كه سنگى از آسمان بر سر او فرود آمد و او را به هلاكت رساند و آيات اوّل سورهى معارج نازل گرديد. «2» «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»
پیام ها
1- گاهى تقدّسنمايى و سوگند يادكردن، از حربههاى دشمن براى فريب مؤمنان است. اللَّهُمَ ... فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً ...
2- عناد و لجاجت، انسان را تا مرز رضايت به نابودى خويش پيش مىبرد.
«1». الغدير، ج 1، ص 239- 266، به نقل از 30 نفر از علماى اهلسنّت.
«2». تفسير مجمعالبيان.
جلد 3 - صفحه 310
3- برخى از مخالفان پيامبر، به خدا و تأثير او در هستى و اثر داشتن دعا معتقد بودند. اللَّهُمَّ إِنْ كانَ ... فَأَمْطِرْ عَلَيْنا ... أَوِ ائْتِنا ..."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۳۲_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «33»
و (لى) تا تو در ميان مردمى، خداوند بر آن نيست كه آنان را عذاب كند، و تا آنان استغفار مىكنند، خداوند عذاب كنندهى آنان نيست.
نکته ها
با توجّه به اينكه در آيهى بعد، كفّار مكّه به عذاب تهديد شدهاند، معلوم مىشود كه منظور از نفى عذاب در اين آيه، برداشته شدن عذاب عمومى از مسلمانان به بركت وجود شخص پيامبر صلى الله عليه و آله است، مثل عذابهاى اقوام پيشين، وگرنه اشخاصى در موارد خاصّى گرفتار عذاب الهى شدهاند. مانند: نعمانبن حارث در آيهى قبل.
در احاديث آمده است كه خداوند به خاطر وجود برخى افراد پاك و علماى ربّانى، سختى و عذاب را از ديگران برمىدارد. چنانكه در ماجراى قلع و قمع قوم لوط، حضرت ابراهيم به فرشتگان مأمور عذاب گفت: «إِنَّ فِيها لُوطاً» يعنى آيا با وجود يك مرد خدايى در منطقه، آنجا را نابود مىسازيد؟! فرشتگان گفتند: ما مىدانيم كه لوط در آنجاست و به او دستور داديم تا از آنجا خارج شود. «1»
يا حضرت على عليه السلام پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «يكى از دو امان از ميان ما رفت، أمان ديگر را كه استغفار است حفظ كنيد». «2»
و يا در روايت مىخوانيم امام رضا عليه السلام به زكريا ابن آدم فرمود: «در شهر قم بمان! كه خداوند همان گونه كه به واسطهى امام كاظم عليه السلام بلا و عذاب را از اهل بغداد برداشت، به واسطهى
«1». عنكبوت، 31- 32.
«2». نهجالبلاغه، حكمت 88.
جلد 3 - صفحه 311
وجود تو نيز بلا را از آن شهر دور مىكند». «1»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «مرگ و زندگى من براى شما خير است؛ در زمان حياتم خداوند عذاب را از شما بر مىدارد و پس از مرگم نيز با عرضهى اعمالتان به من، با استغفار و طلب بخشش من، مشمول خير مىشويد. «امّا فى مماتى فتعرض علىّ اعمالكم فاستغفر لكم» «2»
نافرمانى و انجام بعضى گناهان، از اسباب نزول بلا و عذاب الهى است، و راه جبران آن توبه و استغفار است. «وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» چنانكه در دعاى كميل مىخوانيم: «اللّهم اغفر لى الذنوب الّتى تنزل البلاء» وهمان گونه كه خداوند در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ ما كانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ» «3» تا وقتى كه مردم اهل صلاح و اصلاح باشند، خداوند آنان را هلاك نمىكند.
پیام ها
1- وجود پيامبر صلى الله عليه و آله و مردان خدا، مايهى امان براى اهل زمين است. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ»
2- استغفار، مانع بلاست. «وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» (برگشت از كفر و الحاد نيز نوعى استغفار است.)
3- توبه و استغفار، اهميّت ويژهاى نزد خدا دارد، چنانكه سرنوشت امّتى را نيز تغيير مىدهد. «وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»
«1». بحار، ج 57، ص 217.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». هود، 117."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۳۳_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكاءً وَ تَصْدِيَةً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ «35»
(دعا و) نمازشان نزد بيت اللّه (كعبه)، جز سوت و دست زدن نبود. پس به خاطر آنكه كفر مىورزيديد، عذاب (الهى را) بچشيد.
نکته ها
«مُكاءً»، به معناى سوت زدن و «تَصْدِيَةً»، به معناى دست زدن است.
سوت كشيدن آنان شايد به خاطر اعلام حضورشان نسبت به بتهايى بوده كه در كعبه قرار داشته است.
مفسّران از مصاديق روشن عذاب در جملهى «فَذُوقُوا الْعَذابَ» را شكست مشركان در جنگ بدر مىدانند. «1»
پیام ها
1- بىاحترامى و انجام امور لغو و بيهوده، همچون دست و سوت زدن در مكان مقدّس، نشاندهندهى لياقت نداشتن براى توليت آن مكان است. إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ ... وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكاءً وَ تَصْدِيَةً
2- در طول تاريخ، مراسم مذهبى دستخوش تحريف و يا آميخته به امورى لغو شده است. صَلاتُهُمْ ... مُكاءً وَ تَصْدِيَةً
3- گاهى مقدّسترين مراكز، صحنهى بالاترين خرافات مىشود. «عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكاءً وَ تَصْدِيَةً»
4- كفر و بىاحترامى به مقدّسات، عذاب الهى را بدنبال دارد. «مُكاءً وَ تَصْدِيَةً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ»
5- لجاجت و استمرار در كفر و انحراف، عامل نزول عذاب است. «فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ»
«1». تفاسير مجمعالبيان، الميزان و فىظلالالقرآن.
جلد 3 - صفحه 314"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۳۵_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنْفِقُونَها ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ «36»
همانا آنان كه كافر شدند، اموال خود را صرف مىكنند تا از (رفتن مردم به) راه خدا جلوگيرى كنند. در آينده نيز اين گونه خرجها را خواهند داشت، سپس (اموال هزينه شده) مايهى حسرت آنان مىگردد و آنگاه شكست مىخورند. و آنان كه كافر شدند، به سوى دوزخ محشور خواهند شد.
نکته ها
بعضى نزول اين آيه را دربارهى بودجهى سنگينى كه كفّار مكّه براى جنگ بدر خرج كردند، مىدانند، ولى عموميّت آيه، شامل همهى بودجههايى مىشود كه صرف مبارزه و مقابله با اسلام مىشود.
تكرار جملهى «الَّذِينَ كَفَرُوا» شايد براى آن باشد كه برخى از كفار سرمايه گذار، بعداً مسلمان شدند و حسرت پولهاى خرج شده را مىخوردند، برخى هم كه بر كفر باقى ماندند و اهل دوزخ شدند. آرى، جهنّم براى كفّارى است كه بر كفر خود باقى مىمانند، امّا مؤمنان اگر به نتيجه هم نرسند حسرت نمىخورند، چون خداوند اجر آنها را مىدهد.
پیام ها
1- كفّار همواره براى جلوگيرى از گسترش اسلام، اموال خود را خرج مىكنند، ولى در نهايت نتيجهاى جز حسرت و شكست قطعى ندارد. (تمام آيه)
2- پيامبر صلى الله عليه و آله، خبر غيبى مىدهد كه در آينده نيز بر ضد اسلام سرمايهگذارى خواهند كرد، ولى پيروزى با اسلام است. فَسَيُنْفِقُونَها ... ثُمَّ يُغْلَبُونَ
3- تلاش كافران تنها شكست دنيوى ندارد، بلكه عذاب اخروى نيز دارد.
جلد 3 - صفحه 315
يُغْلَبُونَ ... إِلى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ
4- بى ايمانى وكفر، سبب سقوط انسان و ورود به دوزخ است. «وَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۳۶_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «37»
(اين حسرت، شكست و عذاب،) براى آن است كه خداوند، ناپاك را از پاك (در اين جهان و آن جهان) جدا كند و پليدىها را برهم نهد و همه را متراكم سازد و در دوزخ قرار دهد، آنان همان زيانكارانند.
نکته ها
«فَيَرْكُمَهُ»، به معناى متراكم ساختن و روى هم انباشتن است.
گرچه جهنّم بسيار بزرگ است و پيوسته مىگويد: «هَلْ مِنْ مَزِيدٍ» «1» و بيشتر مىخواهد، ولى هر يك از دوزخيان در تنگنا به سر مىبرند. همانند ديوار بزرگى كه جاى ميخهاى بسيار دارد، ولى هر ميخى در فشار است.
پیام ها
1- از نتايج جنگ حقّ و باطل، روشن شدن روحيّات، انگيزهها، عملكردها، تعهّدات و توطئههاست تا جوهرهى انسانها كشف شود. «لِيَمِيزَ اللَّهُ»
2- جداسازى طرفداران حقّ از باطل، از سنّتهاى الهى است. «لِيَمِيزَ اللَّهُ» چنانكه در روز قيامت نيز خطاب مىشود: «وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ» «2»
3- تراكم، فشار و ضيق مكان، از ويژگىهاى دوزخ و دوزخيان است. «فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ»
4- خسارت واقعى انسان، دوزخى شدن اوست. «فِي جَهَنَّمَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ»
«1». ق، 30.
«2». يس، 59.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 316"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۳۷_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ وَ إِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ «38»
(اى پيامبر!) به كافران بگو: اگر (از انحراف و عملكردهاى ناپسند) دست بردارند، گذشتهى آنان بخشوده مىشود و اگر (به روش سابق خود) برگردند، به تحقيق سنّت الهى در برخورد با گذشتگان، (دربارهى آنان نيز) جارى است.
نکته ها
«انتهاء»، به معناى پذيرش نهى و دست برداشتن و انجامندادن كارى به خاطر نهى از آن كار است.
پیام ها
1- پيامبر مأمور است سنّت خداوند، (مغفرت در صورت توبه كردن و سركوبى و نابودى در صورت لجاجت كافران) را به مردم ابلاغ كند. قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ ... وَ إِنْ يَعُودُوا ...
2- توبهى كافر و بىدين هم پذيرفته مىشود. «قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ»
3- در اسلام، همواره راه توبه و اصلاح به روى افراد باز است و بنبست وجود ندارد. «إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ»
4- در قضاوت، ميزان حال فعلى اشخاص است، نه گذشتهى آنان. قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا ...
5- اسلام، جنگطلب نيست، بلكه در پى اصلاح است. «إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ»
6- مسلمان شدن، گناهان و خلافهاى قبلى را محو مىكند. «إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ» چنانكه در حديث مىخوانيم: «الاسلام يَجُبّ ما قبله». «1»
«1». مستدرك، ج 7، ص 448.
جلد 3 - صفحه 317
7- تشويق، در كنار تهديد قرار دارد. إِنْ يَنْتَهُوا ... إِنْ يَعُودُوا
8- باز گذاشتن روزنهى اميد، نبايد چنان باشد كه احساس شود از روى ضعف، سراغ مجرمان رفتهايم. «إِنْ يَنْتَهُوا، إِنْ يَعُودُوا»
9- اوّل تشويق و اتمام حجّت، سپس تهديد و خشونت. «إِنْ يَنْتَهُوا، إِنْ يَعُودُوا»
10- قانون عادلانه و حكيمانهى الهى در طول تاريخ، نسبت به همه يكسان و تغييرناپذير بوده است. «فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ»
11- سنّت الهى، نجات و پيروزى انبيا و به كيفر رساندن كفرپيشگان است. «فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ» چنانكه آيه ديگر مىفرمايد: «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي» «1»
12- از تاريخ و سرنوشت ديگران عبرت بگيريم. «فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۳۸_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ «39»
و با آنان (دشمنان) بجنگيد تا فتنهاى (از كفر و شرك) بر جاى نماند و دين، يكسره براى خدا باشد، پس اگر (از كفر خود) دست كشيدند، همانا خداوند به آنچه انجام مىدهند بيناست.
نکته ها
جنگ و جهاد در اسلام، براى كشور گشايى نيست، بلكه براى گسترش مكتب اسلام و مقابله با فتنه است. در قرآن، فتنه بالاتر از قتل، «الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ» «2» بلكه شديدتر از آن شمرده شده است. «الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» «3»
«فتنه»، معناى وسيعى دارد و شامل هر گونه اعمال فشار مىشود. در قرآن، فتنه به معناىشرك نيز آمده است، شايد به اين لحاظ كه از سوى مشركان انواع محدوديّتها و اعمال فشارها بر فكر و روح حقّطلبان و جامعهى آنان انجام مىگيرد، يا از آن جهت كه شرك،
«2». بقره، 217.
«3». بقره، 191.
جلد 3 - صفحه 318
موجب عذاب ابدى مىشود. همچنين تحميل كفر بر مؤمنان و انسانهاى پاكفطرت نيز فتنه است. «1»
به فرمودهى امام صادق عليه السلام تحقّق قطعى و نهايى اين آيه، در زمان حضرت مهدى عليه السلام است. «2» امام باقر عليه السلام فرمود: «تأويل اين آيه هنوز نيامده است، آنگاه كه زمان تأويل آيه برسد، فتنهگران كشته و شركى نخواهد بود». «3»
اين آيه، با آزادى در پذيرش دين: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» «4» منافات ندارد، چون بايد فتنه و طاغوت را زدود، تا فضا براى انتخاب و اختيار انسان باز شود.
پیام ها
1- هدف از جهاد در اسلام، رفع فتنه و سلطهى كفّار و ايجاد فضاى سالم براى دعوت به حقّ است. قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ ...
2- تا زمانى كه كفّار مشغول فتنهگرىاند، فرمان مبارزه وجود دارد. «قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ»
3- دشمنان، در هر مقطع كه دست از جنگ بكشند، با آنان، برخوردى مناسب در همان مقطع مىشود. فَإِنِ انْتَهَوْا ...
«1». تفسير نمونه.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». كافى، ج 8، ص 201.
«4». بقره، 256."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۳۹_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ «40»
و اگر (باز هم) سرپيچى كرده و روى بگردانند، بدانيد كه خداوند، مولى و سرپرست شماست، چه خوش مولايى و چه نيكو ياورى است.
پیام ها
1- در مديريّت مسائل نظامى و برنامهريزىهاى سياسى، بايد همهى جوانب و شرايط را پيشبينى كرد. «فَإِنِ انْتَهَوْا- وَ إِنْ تَوَلَّوْا»
جلد 3 - صفحه 319
2- شما به وظيفه عمل كنيد، اگر ديگران عمل نكردند يا اعراض كردند، خداوند ياور شماست. «وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلاكُمْ»
3- از ولايت و نصرت الهى غافل نشويد. «فَاعْلَمُوا» (ايمان به ولايت و نصرت الهى، موجب رشد و تقويت انگيزهى مبارزه با فتنهگران است و ياد الطاف او، به دلهاى مؤمنان در مقابل توطئهها و لجاجتها آرامش مىبخشد.)
4- خداوند، بهترين مولاست، چون نه ما را به ديگرى مىسپارد، نه ما را فراموش مىكند، نه ما را براى نياز خودش مىخواهد و نه حقّ و اجر كسى را ضايع مىسازد. «نِعْمَ الْمَوْلى»
5- يارى خداوند، برتر از هر ياورى است. «نِعْمَ النَّصِيرُ»
جلد 3 - صفحه 320"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۴۰_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
بيت عليهم السلام و خمس غنائم را بپردازيد. غَنِمْتُمْ ... فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ
3- اسلام، مالكيّت اشخاص حقوقى را پذيرفته است. «لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى»
4- محروميّت زدايى، از برنامههاى اسلام است و بايد از ثمرهى جهاد و غنائم به سود فقرا گام برداشت. «وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ»
5- ايمان، عامل عمل به وظيفه و ايثار است. لِلَّهِ خُمُسَهُ ... إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ
6- دل كندن از مال، آن قدر دشوار است كه گاهى رزمندگان هم در آن مىمانند. غَنِمْتُمْ ... إِنْ كُنْتُمْ ...
7- نشانهى ايمان كامل، خمس دادن است. بعد از بيان ايمان، عبادت، هجرت و جهاد مىفرمايد: لِلَّهِ خُمُسَهُ ... إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ ... بنابراين خمس، واجب دائمى و
«1». تفسير مجمعالبيان، وسائل، ج 6، كتاب الخمس.
«2». تفسير صافى.
جلد 3 - صفحه 323
مستمرّ است، نه موسمى و موقّت، چون شرط ايمان است.
8- عبوديّت، رمز دريافت معارف الهى است وپيامبراكرم صلى الله عليه و آله، بندهى خالص خدا بود. «وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا»
9- وجود پيامبر ميان مسلمانان، عامل يارى خداوند و پيروزى آنان است. «ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ»
10- امداد الهى در جنگ بدر، حقّانيّت اسلام را روشن كرد، «يَوْمَ الْفُرْقانِ» و نمودى از قدرت خداوند بود. «وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۴۱_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوى وَ الرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعادِ وَ لكِنْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ «42»
(به ياد آوريد) زمانى كه شما در جانب پايين بوديد و دشمنان در جانب بالا (بر شما برترى داشتند) و كاروان (تجارى ابوسفيان) از شما پايينتر بود و اگر قرار قبلى (براى جنگ هم) مىگذاشتيد، به توافق نمىرسيديد. (زيرا هم بالادست شما دشمن بود، هم پايين شما و شما بين دو صف مخالف بوديد و هرگز تن به چنين جنگى نمىداديد.) ولى (خداوند شما را در برابر عمل انجام شده قرار داد) تا كارى را كه خدا مىخواست، تحقّق بخشد، تا هركس (به گمراهى) هلاك مىشود، از روى حجّت و آگاهى هلاك شود و هر كس (به هدايت) حيات يافت، از روى دليل، حيات يابد و همانا خداوند شنوا و داناست.
نکته ها
«عدوة» از «عدو» به معناى حاشيه، كنار و اطراف است. كلمهى «دنيا» از «دُنُوّ» به معناى پايين و نزديكتر و «قصوى» و «اقصى» به معناى دورتر و بالاتر است. كه اين دو بيانگر
جلد 3 - صفحه 324
منطقهى عملياتى جنگ بدر است كه مسلمانان نزديكتر از كفار به مدينه بودهاند يا آنها در منطقهاى پايينتر و پستتر و دشمنان در بلندى و ارتفاع بودهاند.
در جنگ بدر، كفّار نه تنها از نظر سلاح و تعداد نفرات و آمادگى روحى و جسمى برترى داشتند، بلكه از نظر منطقهى استقرار نيرو نيز برتر بودند و مىتوانستند از كنار درياى احمر، راهى براى فرار پيدا كنند، ولى خداوند مسلمانان را كه تنها به قصد مصادرهى اموال كفّار آمده بودند، با آنان روبرو ساخت و چارهاى جز درگيرى نبود و تنها لطف خدا مسلمانان را به پيروزى رساند.
سيماى جنگ بدر
ترسيمى از جنگ بدر، در آيات ابتداى سوره تااينجا، امدادهاى الهى را بهتر نشان مىدهد:
1. در جنگ بدر شما به فكر مصادرهى اموال بوديد و آمادگى جنگى نداشتيد. «تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ» «آيه 7»
2. جنگ كه پيش آمد، بعضى ناراحت بوديد. «فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكارِهُونَ» «آيهى 5»
3. برخى از مرگ مىترسيديد. «كَأَنَّما يُساقُونَ إِلَى الْمَوْتِ» «آيهى 6»
4. پريشان بوديد و استغاثه مىكرديد. «تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ» «آيهى 9»
5. براى تطهير از ناپاكىها و سفتشدن زمين ريگزار، باران فرستاديم. «آيهى 11»
6. اطاعت كامل از فرماندهى نداشتيد. «قالُوا سَمِعْنا وَ هُمْ لا يَسْمَعُونَ» «آيهى 21»
7. برخى از شما قبلًا خيانت كرده بودند. (مانند ابولبابه) «آيهى 27»
8. رهبرتان در معرض تهديدها و توطئهها بود. «يَمْكُرُ بِكَ» «آيهى 30»
9. اگر كار به اختيار شما مىبود، با اين همه مشكلات، به توافق نمىرسيديد. «لَاخْتَلَفْتُمْ»
و نمونههاى ديگر كه همه نشان مىدهد پيشآمد جنگ بدر، يك طرح الهى براى نمايش قدرت مسلمانان و ضربهزدن به روحيّهى كفّار و مشركان بوده است.
به همين دليل در آيهى قبل، روز جنگ بدر، «روز فرقان» ناميده شد، زيرا آنقدر امدادهاى غيبى نازل شد كه حقّ و حقيقت براى همه روشن شد و با اين وصف، هركس بىتوجّهى كرد، از روى عناد و لجاجت بود. «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ»
جلد 3 - صفحه 325
پیام ها
1- يادآورى حوادث گذشته و امدادهاى الهى و تحليل و بررسى آنها لازم است.
إِذْ أَنْتُمْ ...
2- آنجا كه خداوند بخواهد، همهى عوامل ضعف را بر طرف مىكند. «لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا»
3- پيروزى مسلمانان در جنگ بدر، حجّتى روشن بر عليه شرك و دليلى واضح بر حقّانيّت توحيد و اسلام است. لِيَقْضِيَ اللَّهُ ... لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى ...
4- هدايت و ايمان آگاهانه ارزشمند است، همان گونه كه هلاكت و گمراهى آگاهانه بسيار زشت است. لِيَهْلِكَ ... عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى ... عَنْ بَيِّنَةٍ
5- اسلام بر برهان و دليلهاى روشن استوار است و چنين مكتبى مايهى حيات است. «وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ»
6- خداوند از پيش پيروزى مسلمانان را رقمزده بود، لذا صحنهها و تصميمها دگرگون شد، «لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا» از همينجا مىتوان او را شناخت كه به همه چيز شنوا و آگاه است. «إِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۴۲_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنامِكَ قَلِيلًا وَ لَوْ أَراكَهُمْ كَثِيراً لَفَشِلْتُمْ وَ لَتَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ لكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «43»
(اى پيامبر! به يادآور) زمانى كه خداوند، عدد آنان (دشمنان) را در خوابت، به تو اندك نشان داد و اگر (خداوند) آنان را (در ديد تو) زياد نشان مىداد، حتماً سست شده و قطعاً در كار جنگ نزاع كرده بوديد، ولى او (شما را از اين سستى و نزاع) سالم نگاه داشت، همانا خداوند به آنچه در سينههاست آگاه است.
نکته ها
اين آيه بعد از بيان الطاف و امدادهاى الهى نسبت به مسلمانان، از كم جلوه دادن كفّار در چشم آنان سخن مىگويد كه در چند مرحله انجام گرفت: يكى آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله آنان را در
جلد 3 - صفحه 326
خواب، اندك ديد و نقل خواب براى مسلمانان، روحيّهى آنان را بالا برد. ديگر آنكه مسلمانان را در ديد كفّار كم جلوه داد، تا آنان لشكر تازه نفس براى امداد، از مكّه درخواست نكنند (كه در آيهى بعد مطرح مىشود).
همچنين «عاتكه»، عمّهى پيامبر سه روز قبل از جنگ بدر، در مكّه خواب ديد كه كسى فرياد مىزند: اى مردم مكّه! بهسوى قتلگاه خود بشتابيد! سپس منادى بالاى كوه ابوقبيس، قطعه سنگى را تكان مىدهد، سنگ متلاشى شده، هر قسمتى به يكى از خانهها مىافتد و از مكّه، خون جارى مىشود. اين خواب دهان به دهان نقل مىشود و كفّار را به وحشت مىافكند. اينها طرح خدا براى پيروزى مسلمانان در جنگ بدر است. «1»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «خواب بر سه قسم است: يا بشارتى از سوى خداوند است، يا غم و اندوهى از طرف شيطان مىباشد و يا مشكلات روزمرّهى انسان كه در خواب آن را مىبيند». «2» خواب انبيا و اولياى الهى از قبيل قسم اوّل است، لذا حجّيت دارد. در حديثى ديگر آن حضرت فرمودند: «رؤياى افراد صالح، بشارتى از جانب خداوند است و جزيى از اجزاى نبوّت است». «3»
البتّه خواب اولياى الهى، نيازمند تعبير است، مانند: خواب حضرت يوسف عليه السلام در مورد سجده كردن خورشيد و ماه و ستارگان بر او، و گاهى بيان حكم و واقعه است و نيازى به تعبير ندارد، مانند خواب حضرت ابراهيم عليه السلام در مورد ذبح فرزندش اسماعيل و يا رؤياى پيامبر در اين آيه.
گرچه خواب انبيا، پرتوى از وحى است ودر قرآن، بارها از رؤياهاى صادقهى حضرت ابراهيم عليه السلام و پيامبراكرم صلى الله عليه و آله سخن به ميان آمده است.
پیام ها
1- اطلاعات و آمار و بيان نقاط قوّت دشمن و آنچه سبب اختلاف و ضعف روحيّهى مسلمانان شود، به خصوص هنگام جنگ ودر جبهه، ممنوع است."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۴۳_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَ يُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولًا وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ «44»
و (به ياد آوريد) زمانى كه چون با دشمن برخورد كرديد، خداوند دشمنان را در نظر شما كم جلوه داد (تا با جرأت حمله كنيد) و شما را نيز در ديدگاه آنان اندك نشان داد (تا از كفّار مكّه، كمك نخواهند). اين كار براى آن بود كه خداوند كارى را كه مىبايست انجام شود، تحقّق بخشد. و (بدانند كه) همهى كارها به خدا باز مىگردد (و ارادهى او بر هر چيزى نافذ است).
نکته ها
هنگامىكه كفّار مسلمانان را ديدند، آن چنان در نظرشان كم جلوه كرد كه گفتند: ما بردگان خود را مىفرستيم تا مسلمانان را نابود كنند، «1» ولى زمانىكه جنگ شروع شد، در هنگامهى نبرد، مسلمانان را زياد و دو برابر ديدند و مرعوب شدند. «2»
چنانكه در جاى ديگر خداوند مىفرمايد: «يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ» «3»
پیام ها
1- تقديرهاى الهى، اراده را از انسان سلب نمىكند. «وَ إِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ» ترغيب دو سپاه در جنگ بدر به رويارويى، بيانگر آن است كه تحقّق جنگ، از اختيار آنان خارج نبوده است.
2- امدادهاى الهى، هم پيش از جنگ نصيب مسلمانان شد، «فِي مَنامِكَ» و هم هنگام جنگ. يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ ...
«1». تفسير صافى.
«2». تفاسير نمونه و الميزان.
«3». آلعمران، 13.
جلد 3 - صفحه 328
3- گاهى خداوند براى يارى رساندن به مسلمانان، با اعمال ولايت تكوينى، در ديدهها تصرّف مىكند. يُرِيكُمُوهُمْ ... فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا
4- بهرهبردارى از حواسّ ظاهرى نيز به دست خداوند است. «فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَ يُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ»
5- پيروزى تنها به جمعيّت و نفرات نيست، بلكه عواملى همچون ايمان و روحيّهى رزمندگان و لطف و تقدير خداوند تعيين كننده است. (كلّ آيه)"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۴۴_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «45»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگاه با گروهى (از دشمن) روبرو شديد، ثابتقدم باشيد و خدا را بسيار ياد كنيد تا شما رستگار شويد.
نکته ها
مراد از ذكر و ياد خدا در آيه، تنها ذكر زبانى نيست، بلكه توجّه درونى و ياد لطفها و امدادهاى و وعدههاى و ياد عزّت، عظمت و فرمان او نيز مقصود است، چنانكه امام صادق عليه السلام فرمودند: «از امور مهمّى كه خداوند بر بندگان لازم دانسته است، بسيار ياد نمودن از خداوند است، ياد الهى هنگام مواجهه با حلالها و حرامها كه اگر اطاعت الهى باشد بدان عمل كند و اگر معصيت خدا باشد، آن را ترك كند». «1»
پیام ها
1- لازمهى ايمان، ثابت قدمى است. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... فَاثْبُتُوا
2- ما مأمور به ثبات قدم در جبههايم، «فَاثْبُتُوا» امّا همين پايدارى را هم بايد از خدا بخواهيم. «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا» «2»
«1». بحار، ج 93، ص 163.
«2». بقره، 250.
جلد 3 - صفحه 329
3- فضاى جبههى مسلمانان بايد آكنده از ياد خدا باشد و هر چه مشكلات بيشتر باشد، نياز به ياد خدا بيشتر است. «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً»
4- يادى از خدا كافى نيست، بايد خدا را بسيار ياد كنيم. «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً» زيرا اگر در بحران جنگ و حوادث جبهه، ياد خدا زياد نباشد، امكان انحراف در هدف، عمل وشيوه بيشتر است.
5- در جبهه، بايد ياد خدا، جايگزين ياد زن، فرزند، مال و ... شود. «وَ اذْكُرُوا اللَّهَ» چنانكه امام سجاد عليه السلام در دعاى مرزداران مىفرمايد: خدايا! ياد مال و فرزندان و ... را از دل رزمندگان ببر و بهشت را جلوى چشمشان جلوه بده. «1»
6- پايدارى و ياد خدا، رمز پيروزى در نبرد و رستگارى جاويد است. فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ ... لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
7- ميدانهاى نبرد وجبههها، يكى از مراكز رستگارى است. «لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۴۵_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا