eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
1.9هزار دنبال‌کننده
94 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُونَ «67» مردان و زنانِ منافق، از يكديگرند (از يك قماشند)، به منكر فرمان مى‌دهند و از معروف نهى مى‌كنند و دستهاى خود را (از بخشش و انفاق) مى‌بندند. خدا را فراموش كرده‌اند، پس خداوند نيز آنان را فراموش كرده است. همانا منافقان، همان فاسقانند. نکته ها در صدر اسلام، زنان منافقى بودند كه همچون مردان در فساد مؤثر بودند. جلد 3 - صفحه 458 سؤال: خداوند كه فراموشى ندارد، «وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا» «1» پس اين آيه كه مى‌فرمايد: خداوند آنان را فراموش كرد، به چه معنايى است؟ پاسخ: نسبت دادن فراموشى به خداوند، مجازى است، يعنى خداوند با آنان مثل فراموش شده‌ها عمل مى‌كند (نه آنكه فراموششان كند). امام رضا عليه السلام فرمود: كيفر كسى‌كه خدا وقيامت را فراموش كند، آن است كه خود را فراموش كند. «2» وحضرت على عليه السلام فرمود: فراموش كردن خداوند آن است كه آنان را از خير محروم كند. «3» پیام ها 1- زن و مرد هر دو، در اصلاح يا فساد جامعه نقش دارند. «الْمُنافِقُونَ، الْمُنافِقاتُ» 2- بعضى از منافقان نقش رهبرى دارند و بعضى ديگر، تأثيرپذيرند. «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» (نفاق داراى مراتبى است) 3- اهلِ نفاق با درجات مختلفشان، اصول و عملكردهاى مشتركى دارند. «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» 4- منافقان، هرچند سوگند بخورند كه از شمايند، باور نكنيد، زيرا آنان جزء باند خودشانند. «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» 5- ميان منافقان رابطه‌اى قوى مى‌باشد. «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» 6- اشاعه‌ى فحشا و دعوت به منكرات و نهى از خوبى‌ها، نشانه‌ى نفاق است. «يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ» 7- در فرهنگ منافقان، خير رسانى وجود ندارد. «يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ» 8- تركِ امر به معروف، نهى از منكر و انفاق در راه خدا، نشانه‌ى فراموش كردن خداست. «نَسُوا اللَّهَ» 9- محروميّت از لطف الهى و فراموش شدن، نتيجه‌ى فراموش كردن خداوند است. «فَنَسِيَهُمْ» «1». مريم، 64. «2». تفسير نورالثقلين. «3». تفسير برهان. جلد 3 - صفحه 459 10- كيفرهاى الهى، با كردار انسان متناسب است. «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ» 11- منافقان در محاسبات خود، مردم را در نظر مى‌گيرند، نه خدا را. «نَسُوا اللَّهَ» 12- نفاق و دوروئى، فسق است. «هُمُ الْفاسِقُونَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْكُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها هِيَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ «68» خداوند به مردان و زنان منافق و به كافران، وعده‌ى آتش دوزخ را داده، كه پيوسته در آن خواهند بود. آن (دوزخ) برايشان بس است و خداوند آنان را لعنت كرده (واز لطف خويش دور ساخته) و برايشان عذابى پايدار است. پیام ها 1- زن و مرد در برابر تكاليف الهى مساوى هستند. «الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ» 2- كيفرهاى الهى نتيجه عملكرد خود ما ومقابله به مثل است. (در آيه 65، منافقان مسلمانان را به بازى گرفته و استهزا مى‌كردند، در اين آيه خداوند با كلمه‌ى‌ «وَعَدَ» و «حَسْبُهُمْ» كه نشانه‌ى وعده به خوبى و كفايت رضايت‌بخش است، به نوعى آنان را استهزا و تحقير كرده است) 3- وعده‌ى دوزخ، ابتدا براى منافقان است، سپس كافران. «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْكُفَّارَ» 4- منافقان، هرچند در دنيا خود را در كنار مؤمنان جاى دهند، ولى در آخرت، در رديف كفّار خواهند بود. الْمُنافِقِينَ‌ ... وَ الْكُفَّارَ 5- دوزخ، مجموعه‌ى هرگونه رنج و بلاست، پس براى منافقان و كافران كافى است. «هِيَ حَسْبُهُمْ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 460" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَ أَكْثَرَ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلاقِهِمْ وَ خُضْتُمْ كَالَّذِي خاضُوا أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «69» (حالِ شما منافقان،) همچون كسانى است كه پيش از شما بودند، (با آنكه) آنان نيرومندتر از شما و ثروت‌مندتر و صاحب فرزندان بيشترى بودند، پس آنان از نصيبشان بهره‌مند شدند، شما نيز همان‌گونه كه پيشينيانِ شما متمتّع شدند، بهره‌ى خود را برديد و (در روش باطل خود) فرو رفتيد، چنانكه آنان فرورفتند. آنها اعمالشان در دنيا و آخرت محو شد و آنان همان زيانكارانند. نکته ها «خَلاقٍ» در آيه، به معناى مطلقِ بهره و نصيب است. مراد از حبطِ عمل در دنيا، شايد افشاى چهره‌ى واقعى منافقان و بى‌ارزش شدن كارهاى نيك آنان باشد. پیام ها 1- تاريخ و سرنوشت امّت‌ها، به يكديگر شبيه است. «كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» 2- راه كفر و نفاق هميشه بوده وسنّت الهى نيز يكسان است. «كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» 3- قدرت نظامى، «قُوَّةً» و اقتصادى، «أَمْوالًا» و نيروى انسانى، «أَوْلاداً» مانع قهر الهى نيست. 4- منافقان وكفّار، به قدرت، مال وفرزند خود تكيه دارند. كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَ ... 5- در بهره‌مند شدن از منافع دنيوى، ايمان شرط نيست، كفّار و منافقان نيز نصيب دارند. «فَاسْتَمْتَعُوا» 6- كامجويى‌ها و كاميابى‌هاى دنيوى، زود گذر است. «فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ» 7- هر كاميابى و نعمتى، نشانه‌ى لطف الهى نيست. فَاسْتَمْتَعُوا ... حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ‌ جلد 3 - صفحه 461 8- خداوند در دنيا براى منحرفان از حق، بهره‌اى قرار داده است. «بِخَلاقِهِمْ» ولى در آخرت، هيچ بهره و نصيبى ندارند. «1» 9- فرو رفتن و غرق شدن در فساد و دين ستيزى، عامل سقوط است. «خُضْتُمْ، خاضُوا» وگرنه، توبه و بازسازى پس از هرگناه، مى‌تواند نجات‌بخش باشد. 10- كفر ونفاق، سبب حبط اعمال است. «حَبِطَتْ» «1». «اولئك لا خلاق لهم فى الأخرة». آل‌عمران، 77." ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَ لَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْمِ إِبْراهِيمَ وَ أَصْحابِ مَدْيَنَ وَ الْمُؤْتَفِكاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «70» آيا خبر كسانى‌كه پيش از آنان بودند، (سرنوشتِ) قوم نوح، عاد، ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و شهرهاى زيرورو شده، به آنان نرسيده است؟ پيامبرانشان دلايل روشن برايشان آوردند، (ولى آنان لجاجت كرده، نابود شدند.) پس خداوند به آنان ستم نكرد، بلكه خودشان به خويش ستم مى‌كردند. نکته ها قوم نوح، با غرق شدن، قوم عاد (قوم حضرت هود)، با تندبادهاى سرد و مسموم، قوم ثمود (قوم حضرت صالح)، با زلزله، قوم مدين (اصحاب حضرت شعيب)، با ابر آتشبار و قوم لوط، با زير ورو شدن آبادى‌هايشان هلاك شدند. «مؤتفكات» از «ائتكاف» به معناى زير ورو شدن است كه در اين جا اشاره به سه آبادى محل زندگى قوم لوط دارد كه با عذاب زيرورو شد. جلد 3 - صفحه 462 پیام ها 1- از سنّت‌هاى الهى، عذاب وكيفر دنيوى است. أَ لَمْ يَأْتِهِمْ‌ ... يعنى در مورد شما نيز چنين است. 2- هركس آگاه‌تر است، مسئول‌تر است. أَ لَمْ يَأْتِهِمْ‌ ... مردم عصر پيامبر، از سرنوشت اقوام گذشته آگاه بودند. 3- تاريخ واخبار اقوام گذشته، بسيار مهم ومفيد است. «نَبَأُ» (به خبر مهم ومفيد «نَبَأُ» گفته مى‌شود) 4- هركس از تاريخ عبرت نگيرد بايد توبيخ شود. «أَ لَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» بهترين درس براى زندگىِ امروز، عبرت از تاريخ گذشته است. 5- قهر الهى همواره پس از اتمام حجّت است. «أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ» 6- سرپيچى از دستورهاى الهى، ظلم به خويشتن است. «أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» 7- انسان داراى اختيار است و مى‌تواند در برابر همه‌ى معجزات، تصميم بگيرد. أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ‌ ... وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ‌ 8- قهر الهى به خاطر اصرار واستمرار بر ظلم است. «كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «71» مردان وزنان با ايمان، يار وياور واولياى يكديگرند، به معروف (خوبى‌ها) فرمان مى‌دهند و از منكرات و بدى‌ها (منكرات) نهى مى‌كنند، نماز بر پاى داشته، زكات مى‌پردازند و از خداوند و پيامبرش پيروى مى‌كنند. بزودى خداوند آنان را مشمول رحمت خويش قرار خواهد داد. همانا خداوند، تواناى غالب و حكيم است. جلد 3 - صفحه 463 نکته ها آيه‌ى 67، درباره‌ى منافقان تعبيرِ «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» را آورده بود، امّا اين آيه درباره‌ى مؤمنان مى‌فرمايد: «بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ»، شايد اختلاف تعبير به خاطر آن است كه بر خلاف مؤمنان، وحدت عميق و پيوند ولايت در ميان منافقان نيست و هنگام بروز منافع شخصى، وفادار نيستند و وحدتشان ظاهرى و صورى است، به قول قرآن: «تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى» «1» آنان را متّحد مى‌پندارى در حالى كه دلهايشان پراكنده است. چون امر به معروف ونهى از منكر، عامل برپايى واجبات ديگر است، از اين‌رو در آيه، قبل از نماز و زكات آمده است. «2» پیام ها 1- زن و مرد هردو، در اصلاح جامعه تأثير گذارند. «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ» 2- مؤمنان در جامعه‌ى اسلامى، نسبت به يكديگر از طرف خداوند، حقّ ولايت و نظارت همراه با محبّت دارند و بى‌تفاوت نيستند. «بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» 3- امر به معروف ونهى از منكر كه بر همه‌ى مردان وزنان با ايمان واجب است، برخاسته از حقّ ولايت بر يكديگر است. بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ‌ ... وَ يَنْهَوْنَ‌ 4- امر ونهى، در سايه‌ى محبّت وولايت قابل اجراست. بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ، يَأْمُرُونَ‌ ... 5- توجّه به زندگى محرومان و تأمين اجتماعى فقرا، در كنار مسائل عبادى ديگر است. يُقِيمُونَ‌، يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ‌ ... 6- ايمان در اصلاح فرد و جامعه، نقش به سزايى دارد. الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ‌ ... يَأْمُرُونَ‌، يَنْهَوْنَ‌، يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ‌ 7- امر به معروف ونهى از منكر، اقامه‌ى نماز، پرداخت زكات واطاعت از خدا و رسول، وظيفه و عملكرد دائمى مؤمنان است. «يَأْمُرُونَ‌، يَنْهَوْنَ‌، يُقِيمُونَ، يُؤْتُونَ، يُطِيعُونَ» (فعل مضارع رمز استمرار است) «1». حشر، 14. «2». تحف‌العقول، ص 237. جلد 3 - صفحه 464 8- كسانى‌كه ديگران را به كارهاى خوب دعوت مى‌كنند، بايد خود نيز اهل عمل باشند. «يَأْمُرُونَ‌، يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطِيعُونَ» 9- اطاعت از خدا و رسول بايد با ميل و رغبت باشد. «يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» (اطاعت در لغت به معناى پيروى با ميل است) 10- هم اطاعت از خدا در برنامه‌هاى عبادى لازم است و هم اطاعت از رسول در برنامه‌هاى حكومتى. «يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» 11- اعمال انسان، زمينه‌ساز رحمت الهى است. «يَأْمُرُونَ‌، يَنْهَوْنَ‌، يُقِيمُونَ‌، يُؤْتُونَ‌، يُطِيعُونَ‌، سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ» 12- زن ومرد در دريافت رحمت الهى يكسان مى‌باشند. الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ‌ ... سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ‌" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «72» خداوند به مردان و زنان با ايمان، باغهايى (از بهشت) كه از پاى (درختان) آن، نهرها جارى ودر آن جاودانند و (نيز) مسكن‌هايى دلپسند در بهشت برين را وعده داده است، ولى رضايت و خرسندى خداوند، برتر و والاتر (از اينها) است. اين همان رستگارى‌بزرگ است. نکته ها اين آيه چگونگى تحقّق رحمتى را كه در آيه‌ى قبل بود، «سَيَرْحَمُهُمُ» بيان مى‌كند. «جَنَّاتِ عَدْنٍ»، طبق روايات، بهترين و شريف‌ترين منطقه‌ى بهشت و جايگاه پيامبران و صدّيقان و شهداست، منطقه‌اى كه از نظر خوبى، به خيال كسى خطور نكرده است. «1» «1». تفسير كنزالدقائق. جلد 3 - صفحه 465 مقايسه‌ى اهل نفاق با اهل ايمان‌: (آيات 67 و 68 با 71 و 72) 1. اهل نفاق، «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ»، امّا اهل ايمان‌ «بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» 2. اهل نفاق، «يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ»، امّا اهل ايمان‌ «يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» 3. اهل نفاق، «نَسُوا اللَّهَ»، امّا اهل ايمان‌ «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ» 4. اهل نفاق، «يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ»، امّا اهل ايمان‌ «يُؤْتُونَ الزَّكاةَ» 5. اهل نفاق، «فاسقون»، امّا اهل ايمان‌ «يُطِيعُونَ اللَّهَ» 6. خداوند به اهل نفاق، «نارَ جَهَنَّمَ» وعده داده، امّا به اهل ايمان‌ «جَنَّاتٍ‌، مَساكِنَ» 7. براى اهل نفاق، «لَعَنَهُمُ اللَّهُ»، امّا براى اهل ايمان‌ «رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ» 8. براى اهل نفاق، «عَذابٌ مُقِيمٌ»، امّا براى اهل ايمان «فوز عظيم» پیام ها 1- زن و مرد، در برخوردارى از پاداش الهى، برابرند «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ» 2- بزرگ‌ترين امتياز بهشت، خلود در آن و جاودانگى نعمت‌هاى آن است. «خالِدِينَ فِيها» 3- زندگى آخرت تنها معنوى نيست، بلكه مادّى و جسمانى است. «جَنَّاتٍ، مَساكِنَ طَيِّبَةً» 4- مسكن خوب، وقتى ارزشمند است كه در منطقه‌ى خوب باشد. «مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ» 5- از تمايلات طبيعى انسان به آب، سرسبزى، باغ، بوستان و منزل، در جهت گرايش به معنويت استفاده كنيم. وَعَدَ اللَّهُ‌ ... جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ... 6- لذّت‌هاى معنوى، بالاتر از لذّت‌هاى مادّىِ بهشت است. «رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ» 7- بهشت نيز درجات ومراتبى دارد. «جَنَّاتٍ تَجْرِي‌، جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ» 8- رسيدن به پاداش اخروى ورضايت الهى، رستگارى بزرگ است‌. «الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 466" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا