"تفسیر نور (محسن قرائتی)
«95» وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ
ولى آنها هرگز به سبب آنچه از پيش فرستادهاند، آرزوى مرگ نكنند و خداوند به حال ستمگران، آگاه است.
نکته ها
نترسيدن از مرگ، نشانهى صدق ويقين است. وقتى مرگ از راه مىرسد شوخىها، تعارفات و خيالات مىگريزند، تنها انسان مىماند و اعمال او. در لحظهى مرگ، انسان باور مىكند كه متاع دنيا كم است و آخرت بهتر وباقى است. در لحظه مرگ، انسان باور مىكند كه دنيا غنچهاى است كه براى هيچكس شكفته نمىشود و دوستان دنيوى مگسانند دور شيرينى. انسان اگر به مرتبه يقين برسد، هرچه به مرگ نزديكتر مىشود، احساس قرب ووصول به لقا وديدار الهى مىكند. به همين دليل حضرت على عليه السلام وقتى ضربهى شمشير را بر فرق خود احساس كرد فرمود: «فُزتُ و ربّ الكعبة» قسم به پروردگار كعبه رستگار شدم.
امام حسين عليه السلام در كربلا هر چه به زمان شهادت نزديك مىشد، صورتش برافروخته و شكوفاتر مىگرديد، و وقتى در شب آخر از يارانش پرسيدند: مرگ نزد شما چگونه است؟
جلد 1 - صفحه 164
جملاتى را در جواب عرضه داشتند كه نشان دهندهى يقين آنان به حقّانيّت راهشان بود، آنها مرگ را شيرين مىدانستند و حتّى برخى از آنان در همان شب آخر با يكديگر مزاح مىكردند.
پیام ها
1- ترس از مرگ، در واقع ترس از كيفر كارهاى خودماست. «بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ»
2- مدّعيان دروغگو و متوقّعان نابجا، ظالمند. «وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ»*
3- خودتان مىدانيد كه چه كردهايد، خداوند نيز كه از آنها با خبر است، پس اين همه ادّعا براى چه؟! «وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۹۵_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ «96»
براى شما سوگند مىخورند تا شما از آنان راضى شويد. (بدانيد كه شما هم) اگر از آنان راضى شويد، قطعاً خداوند از گروه فاسق، خشنود نخواهد شد.
نکته ها
شايد سوگندشان در آيه قبل، براى آن بوده كه متعرّض آنان نشوند، در اين آيه علاوه بر صرفنظر و عدمتعرّض مسلمانان، خواهانِ رضايت قلبى آنان نيز هستند. «لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ»
منافقان، براى رضايت قلبى مسلمانان ارزشى قائل نبودند، اصرارشان بر رضايت، تنها براى مصون ماندن از عكسالعمل قهرآميز مسلمانان بود، تا بتوانند پايگاه اجتماعى و نفوذ خود را در جامعه حفظ كنند!
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «مَن التمسَ رضى اللَّه بسخطِ الناسِ رضىَ اللَّه عنه و ارضى عنه الناسَ و من التمس رضى الناس بسخطِ اللَّهِ سخط اللَّه عليه واسَخَط عليه الناسَ» كسىكه به قيمت خشم مردم، در پى رضاى خدا باشد، خدا از او راضى مىشود و مردم را هم از او راضى مىسازد، و هركس با خشمِ خدا در پى جلب رضايت مردم باشد، خداوند از او ناراضى مىشود و دل مردم را هم از او خشمگين و ناراضى مىكند. «1»
پیام ها
1- منافقان، در پى جلب نظر مردم و حفظ پايگاه خود در ميان مردمند و كارى به رضاى خدا و توبه ندارند. «لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 490
2- در پى جلب رضاى الهى باشيم، نه رضاى مردم كه گذشتِ مردم مهّم نيست، عفو وقهر الهى مهّم است. «فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى»
3- چون خدا از منافقان راضى نيست، آنان كه از منافقان راضى شوند، راهشان را از خدا جدا كردهاند. فَإِنْ تَرْضَوْا ... فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى
4- جلب رضاى مؤمنان در همه جا، مستلزم جلب رضاى خدا نيست. فَإِنْ تَرْضَوْا ... فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى
5- هرگز از فاسق، مادامى كه در فسق است، راضى نشويد. «فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضى عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقِينَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۹۶_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفاقاً وَ أَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «97»
باديهنشينانِ عرب (بهخاطر دورى از تعليم وتربيت وسخنان پيامبر)، در كفر ونفاق شديدترند وبه اينكه حدود آنچه را خدا بر پيامبرش نازل كرده ندانند سزاوارتر، و خداوند دانا و حكيم است
نکته ها
«اعراب» يعنى باديهنشينان. مفردِ آن «اعرابى» است، نه «عَرب».
اعرابى بودن به معناى دورى از فرهنگ دينى و تعاليم مكتب است. كلمهى «اعراب» ده بار در قرآن آمده و جز يك مورد، بقيّهى موارد، مثل روايات، نكوهشآميز است.
در حديث آمده است: «تفقّهوا فى الدّين فانّه مَن لم يتفقّه فى الدين فهو اعرابى» دينشناس شويد، چون هر كه فهم عميقِ دينى نداشته باشد، اعرابى است. در حديث ديگرى نيز مىخوانيم: «نحن بنوهاشم و شيعتنا العربُ و ساير الناسِ اعرابٌ» ياران و پيروان ما عرباند و ديگران اعرابند. «1»
مردم عصر پيامبر صلى الله عليه و آله دو گروه بودند: شهرنشين و باديهنشين. چون آيات قبل دربارهى
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 491
پيروزى مسلمانان در جنگ تبوك بود، اين آيه شايد اشاره به اين باشد كه از باديهنشينان جاهل و همجوار، غافل نباشيد كه ممكن است با تحريك دشمنان، دست به آشوب بزنند.
پیام ها
1- باديهنشينى، موجب دورى از فرهنگ وآداب دينى مىشود. «الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً»
2- محيط اجتماعى و فرهنگى انسان، در بينش و موضعگيرى او در مورد حقايق و معارف مؤثّر است. «الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً»
3- افرادِ ناآگاه و دور از فرهنگ، گاهى آلت دست كافران و منافقان قرار مىگيرند و از خود آنها هم بىمنطقتر مىشوند. «الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفاقاً»
4- كفر و نفاق، درجاتى دارد. «أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفاقاً»
5- يكى از عوامل كفر و نفاق، ناآگاهى است. أَشَدُّ كُفْراً ... أَلَّا يَعْلَمُوا
6- دانستن احكام دين، لازم است وگرنه اعرابى هستيم. «يَعْلَمُوا حُدُودَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ»
7- شهرنشينان جاهل به حدود الهى، به منزلهى اعراب و باديهنشينان، بلكه بدتر از آنان هستند. «أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۹۷_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ مَغْرَماً وَ يَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوائِرَ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «98»
بعضى از باديهنشينان، كسانى هستند كه آنچه را انفاق مىكنند، (به خاطر نفاق يا ضعف ايمان،) ضرر حساب مىكنند وبراى شما پيش آمدهاى بد را انتظار مىكشند. بر خود آنان پيش آمد بد باد! و خداوند شنوا و داناست.
نکته ها
«مَغرَم»، از «غرامت»، به معناىِ ملازمت است. به بدهكار وطلبكار كه يكديگر را رها نمىكنند، «غَريم» گفته مىشود. و به بدهكارى كه ملازم انسان است تا آن بدهى را بپردازد، «مَغْرَمٍ» گويند.
«دوائر»، جمع «دائرة»، حوادثى است كه از هر طرف انسان را احاطه مىكند.
جلد 3 - صفحه 492
پیام ها
1- منافق وآنكه علم وايمان به حدود الهى و فرهنگ اسلامى ندارد، انفاق را ضرر مىپندارد. «يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ مَغْرَماً»
2- منافق، حسود است وبراى ديگران جز شرّ نمىخواهد. «يَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوائِرَ»
3- كسىكه براى ديگران تمنّاى شرّ دارد، خودش گرفتار آن مىشود. «يَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوائِرَ، عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ»
4- خداوند، به گفتهها و خصلتهاى انسان آگاه است. «اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۹۸_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّها قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «99»
امّا برخى از عربهاى باديهنشين، كسانى هستند كه به خداوند و روز قيامت ايمان دارند و آنچه را انفاق مىكنند، وسيلهى قرب به خدا و (جلب) دعا و صلوات رسول مىدانند. آگاه باشيد كه همين انفاقها، براى آنان موجب قرب است. به زودى خدا آنان را در رحمت خويش وارد مىكند. همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.
پیام ها
1- اگر گروهى را سرزنش مىكنيم، خوبان آنها را فراموش نكنيم. بدنبالِ «الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً» مىفرمايد: وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ ...
2- باديهنشينى و محيط اجتماعى، اختيار رشد را از انسان نمىگيرد. وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ ...
3- ايمان، زمينهساز انفاق و آرامش است. «يُؤْمِنُ، يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ»
4- از امكانات مادّى براى رسيدن به قرب الهى بهره بگيريم. «يَتَّخِذُ ما يُنْفِقُ قُرُباتٍ»
5- آنچه موجب قرب به خداست، نيّت خالص است، نه صِرف عمل. مؤمن و منافق هر دو انفاق مىكنند، ولى انفاق مؤمن ستوده است. «أَلا إِنَّها قُرْبَةٌ»
جلد 3 - صفحه 493
6- كار كردن براى جلب رضايت رسول خدا، با توحيد مخالفتى ندارد. «إِنَّها قُرْبَةٌ»
7- مؤمنِ انفاقگر، مشمول دعاى رسولخدا قرار مىگيرد. «صَلَواتِ الرَّسُولِ»
8- مؤمن، غرق در رحمت الهى است، «فِي رَحْمَتِهِ» و منافق، غرق در حوادث تلخ است. «عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ» (آيه قبل)
9- انفاق خالصانهى باديهنشينان كه از محيطِ بىفرهنگاند، بيشتر مورد تقدير و تمجيد است. «أَلا، إِنَّها، فِي رَحْمَتِهِ، غَفُورٌ، رَحِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۹۹_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «100»
ونخستين پيشگامانِ از مهاجران و انصار و كسانىكه با نيكوكارى آنان را پيروى كردند، خداوند از آنها راضى است و آنان نيز از خدا راضى، و (خدا) براى آنان باغهايى فراهم ساخته كه نهرها از پاى (درختان) آن جارى است، هميشه در آن جاودانهاند. اين است رستگارى و كاميابى بزرگ.
نکته ها
در اين آيه، مسلمانانِ صدر اسلام به سه گروه تقسيم شدهاند:
1. پيشگامان در اسلام و هجرت.
2. پيشگامان در نصرت پيامبر و يارى مهاجران.
3. متأخّران كه راه آنان را ادامه دادهاند.
امام صادق عليه السلام فرمودند: ابتدا خداوند نام مهاجرين با سابقه را برده، سپس نام انصار و ياوران را و سپس نام پيروان آنان را بيان نموده است. بنابراين جايگاه و مقام هر گروه را در جاى خود بيان كرده است. «1»
«1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 2، ص 41.
جلد 3 - صفحه 494
به اتّفاق همهى مسلمانان، اوّلين زن مسلمان حضرت خديجه و اوّلين مرد مسلمان به اتّفاق شيعه ونظر بسيارى از اهلسنّت، علىبن ابىطالب عليهما السلام است. «1» چنانكه گفتهاند:
ميان تاريخنويسان خلافى نيست كه علىبن ابىطالب عليهما السلام، اوّلين مرد مسلمان است. «2»
البتّه عدّهاى مىگويند: ايمانِ نوجوانى ده ساله چه ارزشى دارد؟ در جواب آنان بايد گفت:
نبوّت حضرت عيسى و حضرت يحيى نيز در كودكى بود و ارزش داشت!
پیام ها
1- سبقت در كار نيك، ارزش است و موقعيّت پيشگامان در نهضتها بايد حفظ شود. «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ»
2- تنها پيروى از نيكىها وكمالات گذشتگان ارزش است، نه هر پيروى وتبعيّتى. «اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ»
3- اگر مؤمن، به قضاى الهى راضى باشد، خدا هم از او راضى است. «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»
4- بهشت در سايهى ايمان، سبقت، هجرت، نصرت و تبعيّت به احسان است. السَّابِقُونَ ... أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ ...
«1». روايات در الغدير، (ج 3، ص 220- 240) و احقاقالحق، (ج 3، ص 114- 120) آمده است.
«2». تفسير قرطبى، ج 5، ص 3075؛ به نقل از مستدرك حاكم.
پانویس
پرش به بالا↑ در تفسیر برهان از مالک بن انس او از ابوصالح و او از ابن عباس نقل نموده که این آیه درباره امیرالمومنین على علیهالسلام نازل شده زیرا ایمان او به پیامبر اسلام جلوتر از همه مردم بوده و نیز به دو قبله نماز گذارده و در بیعت بدر و بیعة الرضوان با رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بیعت نموده و در دو هجرت شرکت نموده از مکه به سوى حبشه با جعفر بن ابىطالب و از حبشه به سوى مدینه و نیز از جماعتى از مفسرین روایت شده که این آیه درباره على بن ابىطالب علیهالسلام نازل شده است و نیز در کتاب نهجالبیان از شیبانى از امام صادق علیهالسلام نقل شده که این آیه درباره على علیهالسلام و مهاجرین و انصارى که از وى پیروى نموده اند، نازل گردیده است و در تفسیر مجمعالبیان ذکر شده که اینان از اهل بدر مى باشند چنان که عطاء بن ابىرباح گفته است.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص435"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠٠_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.100.mp3
3.24M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠٠_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ «101»
و از ميان باديهنشينانِ پيرامونِ شما، گروهى منافقند و از اهل مدينه نيز عدّهاى بر نفاق خو گرفتهاند، تو آنان را نمىشناسى، (ولى) ما آنها را مىشناسيم! بزودى آنان را دوبار عذاب خواهيم كرد، سپس به سوى عذابى سهمگين، بازگردانده مىشوند.
جلد 3 - صفحه 495
نکته ها
«مَرَدُوا» به معناى ممارست و تمرين بر صفت و كارى است تا آنجا كه خوى و خصلتى را ايجاد كند.
دوبار عذاب، «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ» يكى رسوايى ميان مردم است و يكى سخت جان دادن.
چنانكه در آيهى 50 سوره انفال آمده است: «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ»، فرشتگان مرگ، به صورت و پشت آنان سيلى مىزنند. و شايد مراد از دوبار عذاب، عذاب روحى و عذاب جسمى باشد.
پیام ها
1- مواظب منافقانى باشيم كه در كنار و اطراف ما هستند. «حَوْلَكُمْ»
2- كفر و نفاقِ باديهنشينان، شديد، ولى علنى است، امّا نفاق شهرنشينان مرموزانهتر است. «مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ»
3- نفاق، مراحلى دارد؛ گاهى سطحى و گاهى ريشهدار است. مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ ...
4- پيامبر، بدون عنايت و تعليم الهى، غيب نمىداند. «لا تَعْلَمُهُمْ»
5- آنان كه بر انحراف اصرار ورزند و خو بگيرند، عذابشان بيشتر است. «مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ، سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ»
6- منافق، در دنيا و آخرت گرفتار است و گرفتاريش چندان دور نيست. «سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۱_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.101.mp3
2.42M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۱_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ «102»
و (از اعراب) ديگرانى هستند كه به گناهان خويش اعتراف كردهاند، كار خوب و بد را به هم آميختهاند. اميد است خداوند توبهى آنان را بپذيرد (و لطف خويش را به آنان بازگرداند). همانا خداوند، آمرزنده و مهربان است.
جلد 3 - صفحه 496
نکته ها
چند نفر از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله، از شركت در جنگ تبوك تخلّف ورزيدند، آن هم نه از روى نفاق، بلكه به خاطر دلبستگى به زندگى. آيات انتقادآميز كه نازل شد، پشيمان گشتند وخود را به نشانهى توبه، به ستون مسجد بستند. تا آنكه خداوند توبهى آنان را پذيرفت و رسولخدا صلى الله عليه و آله طناب را گشود و آنها آمرزيده شدند.
پیام ها
1- همهى اصحاب پيامبر عادل نبودند، برخى مرتكب سيّئات هم مىشدند. «خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً»
2- انسان در ميان اعمالِ خود نبايد تنها نقاط قوّتش را ببيند، بلكه بايد بدنبالِ جبرانِ نقاط ضعف و خطاهايش باشد. اعْتَرَفُوا ... خَلَطُوا
3- اعتراف به گناه، انتقاد از خود و داشتن كارهاى خوب و صالح، زمينهساز بخشايش الهى است. «اعْتَرَفُوا، يَتُوبَ عَلَيْهِمْ»
4- گرچه خداوند وعدهى آمرزش داده، امّا انسان بايد ميان خوف و رجاء باشد. «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ»
5- خطاكار پشيمان، به اميد نيازمند است و آغوش اسلام براى پذيرش او باز است. اعْتَرَفُوا ... إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ شرح مفصل آن در صفحات 378 و 379 ذکر شده است.
پرش به بالا↑ صاحب مجمع البیان از ابوحمزه ثمالى نقل کند که آنان سه نفر از انصار بودند به نام ابولبابة بن عبدالمنذر و ثعلبة بن ودیعة و اوس بن خدام که از دستور پیامبر براى رفتن به جنگ تبوک تخلف ورزیدند وقتى که این آیه نازل شده به نابودى خویش یقین کردند و خود را به ستونهاى مسجد بستند و یا تکیه دادند به همان کیفیت ماندند تا پیامبر وارد شد و از آنان سؤال کرد. آنها سوگند یاد کرده بودند که خود را از ستون مسجد نگشایند تا رسول خدا صلی الله علیه و آله بیاید و آنان را بگشاید. پیامبر فرمود: تا دستورى به من نرسد درباره بازکردن آنها اقدامى نکنم وقتى که آیه «عَسَى اللَّهُ أَنْ یتُوبَ عَلَیهِمْ» نازل گردید. پیامبر آنهائى را که خود را به ستون مسجد بسته بودند، باز کرد اینان با اموال خود نزد پیامبر آمدند و گفتند: یا رسول اللّه این اموال را بگیر و تصدق بده. پیامبر فرمود: مأمور به این کار نشده ام سپس آیه «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً» نازل گردید (چنان که طبرى صاحب جامع البیان از طریق على بن ابىطلحة از ابن عباس و نیز از سعید بن جبیر و زید بن اسلم روایت نموده است) و نیز گویند: اینان ده نفر بودند که یکى از آنان ابولبابة بوده چنانکه از ابن عباس و على بن طلحة ابىطلحة روایت کرده اند و نیز گویند: هشت نفر بودند که از زمره آنها ابولبابة و هلال بن امیة و کردم و ابوقیس بوده اند چنان که از سعید بن جبیر و زید بن اسلم روایت کنند و نیز گویند هفت نفر بوده اند چنان که از قتادة روایت شده و همچنین پنج نفر هم گفته اند (و نیز ابن مردویه و ابن ابىحاتم در تفاسیر خود از طریق عوفى از ابن عباس روایت کرده اند).
پرش به بالا↑ ابن مردویه در تفسیر خود در سندى که واقدى نیز در آنست از امسلمه روایت کرده، گوید: توبه ابولبابه در خانه من نازل شده و من شنیدم که رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگام سحر مى خندید. من گفتم: یا رسول الله چه چیز شما را به خنده آورده. فرمود: توبه ابولبابه قبول شده سپس گفتم: آیا اجازه دارم به او بگویم. فرمود: خودت میدانى لذا در حجره ایستادم، موقعى بود که هنوز آیه حجاب نازل نشده بود. گفتم: اى ابولبابه بشارت باد تو را که توبه تو قبول شده. مردم هجوم آوردند که ابولبابه که خود را به ستون مسجد بسته بود، باز کنند. ابولبابه مانع شد، گفت: باید رسول خدا صلی الله علیه و آله این کار را انجام بدهد، صبح شد. پیامبر او را از ستون مسجد باز کرد و این آیه نازل گردید.
پرش به بالا↑ عیاشى در تفسیر خود از محمد بن حجاج الکرخى و او مرفوعاً از خثیمة او از امام باقر علیهالسلام نقل نموده و گوید که کلمه (عسى) از ناحیه خدا انجام آن واجب است و این آیه درباره گناهکاران از شیعیان ما مى باشد.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص437."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۲_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.102.mp3
2.89M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۲_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «103»
از اموالشان صدقه (زكات) بگير تا بدين وسيله آنان را (از بخل و دنياپرستى) پاكسازى و رشدشان دهى و بر آنان درود فرست (و دعا كن). زيرا دعاى تو، مايهى آرامش آنان است و خداوند شنوا و داناست.
جلد 3 - صفحه 497
نکته ها
آيه در ماه رمضان سال دوّم هجرى در مدينه نازل شد و پيامبر فرمود: ندا دهند كه خداوند، زكات را نيز همچون نماز واجب ساخت. پس از يك سال نيز فرمان داد كه مسلمانان زكاتشان را بپردازند.
پيامبر، بر زكات دهندگان درود مىفرستد؛ «صَلِّ عَلَيْهِمْ»، ولى خداوند بر مجاهدانى كه در خاك و خون غلطيده و مقاومت مىكنند، درود مىفرستد. «أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» «1»
پیام ها
1- يكى از وظايف حاكم اسلامى، گرفتن زكات از مردم است. «خُذْ»
2- اسلام، مالكيّت خصوصى را مىپذيرد. «أَمْوالِهِمْ»
3- زكات، بخش كوچكى از سرمايهى شماست، با دلگرمى آن را پرداخت كنيد. «مِنْ أَمْوالِهِمْ»
4- پرداخت زكات، نشانهى صداقت انسان در ادّعاى ايمان است. «صَدَقَةً»
5- زكات، عامل پاكى روح از بخل، دنيا پرستى و مال دوستى است. «تُطَهِّرُهُمْ»
6- زكات، موجب رشد فضايل اخلاقى در فرد و جامعه است. «تُزَكِّيهِمْ»
7- رسول اكرم صلى الله عليه و آله به مردم عادّى درود و صلوات مىفرستد. زيرا بها دادن به مردم، تشويق آنان به نيكىها و شخصيّت بخشيدن به آنان است. «صَلِّ عَلَيْهِمْ»
8- رابطهى مالياتدهنده ومالياتگيرنده بايد عاطفى ومعنوى باشد. «خُذْ، صَلِّ»
9- دعاى پيامبر در حقّ مردم مستجاب است. «صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ»
10- نگوييم زكات دادن وظيفهاش بوده، ما هم تشكّر كنيم. «خُذْ، صَلِّ عَلَيْهِمْ»
11- تشويقها لازم نيست، هميشه مادّى باشد، گاهى تشويق معنوى كارسازتر است. «إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ»
«1». بقره، 157.
جلد 3 - صفحه 498
12- تشويق، سنگينى تكليف را سبك مىكند. «سَكَنٌ لَهُمْ»
13- سرچشمهى دستورات و تكاليف، علم الهى است. «وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۳_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.103.mp3
2.74M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۳_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ «104»
آيا ندانستند كه تنها خداوند از بندگانش توبه را مىپذيرد و صدقات را مىگيرد و اينكه خداوند، بسيار توبهپذير و مهربان است.
نکته ها
برخى از آنان كه در جنگ تبوك شركت نكردند، نزد پيامبر آمده و درخواست مىكردند كه توبهى آنان را بپذيرد. اين آيه مىفرمايد: توبهپذير خداست، نه ديگرى، و صدقات و زكاتى كه به پيامبر و امام داده مىشود، در حقيقت گيرندهاش خداوند است.
چون پيامبر به فرمان خدا زكات مىگيرد، در حقيقت خدا زكات گيرنده است. نظير آيهى بيعت: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» «1» هر كس با تو اى پيامبر بيعت كند، گويا با خدا بيعت كردهاست.
امام صادق عليه السلام فرمود: صدقه در دست فقير قرار نمىگيرد، مگر آنكه در دست خدا قرار گيرد. آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود. «2»
از امام صادق عليه السلام سؤال شد كه آيا گرفتن زكات مخصوص پيامبر است يا بعد از آن حضرت نيز ادامه دارد؟ حضرت فرمودند: آرى، ادامه دارد. «3»
پیام ها
1- پيامبر خدا نيز حقّ توبهپذيرى ندارد، تا چه رسد به كشيشها و مقامات كليسا. اين مقام، خاصّ خداست. «هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ»
2- پرداخت زكات، لازمهى توبهى واقعى است. يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ... وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ
«1». فتح، 10.
«2». تفسير برهان.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 499
3- انقلاب درونى، مقدّم بر كمكهاى مادّى است. يَقْبَلُ التَّوْبَةَ ... يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ
4- توبه تنها پشيمانى نيست، به دنبال آن اصلاح و عمل لازم است. «يَقْبَلُ التَّوْبَةَ، يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ»
5- چون گيرندهى صدقات خداست، پس با دلگرمى بدهيم و بهترين جنس را با بهترين شيوه بپردازيم. أَنَّ اللَّهَ ... يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ
6- زكات، مالياتى اسلامى است كه از قداست برخوردار است، زيرا گيرندهى آن خداوند است. «يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۴_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.104.mp3
2.8M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۴_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «105»
وبگو: (هر گونه كه مىخواهيد و مىتوانيد) عمل كنيد، كه بزودى خداوند و پيامبرش و مؤمنان كار شما را مىنگرند و بزودى به سوى داناى غيب و آشكار بازگردانده مىشويد، پس شما را به آنچه انجام مىداديد، آگاه خواهد كرد.
نکته ها
اين آيه كه بيان كنندهى آگاهى خدا وپيامبر ومؤمنان از عملكرد ماست، همان عقيدهى شيعه را مبنى بر «عرضهى اعمال» بر اولياى خدا بيان مىكند. اين عرضه، روزانه يا هر هفته و هر ماه انجام مىگيرد و اگر اعمال ما خوب باشد، اولياى خدا از ما شاد مىشوند و اگر بد باشد، نگران و اندوهگين مىگردند. ايمان به اين عرضهى عمل، در ايجاد تقوا و حيا مؤثّر است. امام صادق عليه السلام فرمود: اى مردم! با گناهِ خود، رسول خدا را ناراحت نكنيد. «1»
به گفتهى روايات، مراد از «مؤمنون»، امامان معصومند كه خداوند آنان را از اعمال ما آگاه مىسازد. «2»
«1». تفسير كنزالدقائق.
«2». تفسير كنزالدقائق.
جلد 3 - صفحه 500
پیام ها
1- انسان در عمل آزاد است، نه مجبور. «اعْمَلُوا»
2- توجّه به اينكه اعمال ما زير نظر خداست، مانع گناه است. «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ»
3- هر چه بينندهى اعمال بيشتر باشد، شرم وحياى انسان از خلافكارى بيشتر است، به خصوص اگر بيننده، خدا و پيامبر و مؤمنان باشند. «فَسَيَرَى اللَّهُ، وَ رَسُولُهُ، وَ الْمُؤْمِنُونَ»
4- عمل معيار سنجش است، آنچه در دنيا بر اولياى خدا عرضه مىشود عمل است، آنچه هم در قيامت مورد حساب قرار مىگيرد، عمل است. «اعْمَلُوا، فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ، فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
5- اعمال انسان حقايقى دارد كه در قيامت براى او روشن خواهد شد. «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ، فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۵_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.105 (1).mp3
1.56M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۵_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.106.mp3
2.31M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۶_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
بليغاتِ حقّ به جانب دشمن را نخوريم. «إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى»
13- دروغگويى خصلت كفّار و منافقان است. «إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ مفسرین گویند که بنى عمرو بن عوف مسجد قبا را آماده کردند و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرستادند که بیاید و نماز بگذارد جماعتى از منافقین که از بنىغنم بن عوف بودند، حسد ورزیدند و مسجد دیگرى بنا نمودند و گفتند: ما در اینجا نماز میگذاریم و به مسجد قبا نمى رویم. اینان دوازده یا پانزده نفر بودند که از زمره آنان ثعلبة بن حاطب و معتب بن قشیر و نبتل بن الحرث بودند و مسجد خود را جنب مسجد قبا بنا نمودند. وقتى که از ساختن آن فارغ شدند نزد پیامبر آمدند در حالتى که پیامبر مترصد رفتن به جنگ تبوک بود از مسجد خویش تعریف نمودند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عازم سفر هستم اگر مراجعت کردم انشاءاللَّه نزد شما خواهم آمد پیامبر به تبوک رفت و بعد از مراجعت از تبوک این آیه نازل گردید».
پرش به بالا↑ ابن مردویه در تفسیر خود از طریق ابن اسحق روایت کرده و گوید: ابن الشهاب الزهرى از ابن اکیمة لیثى از برادرزاده خود ابورهم الغفارى نقل نموده و درباره مسجد ضرار چنین افزوده که پیامبر هنگام بازگشت از تبوک نزدیک مدینه وارد گردید این آیه درباره مسجد مزبور نازل گردید. پیامبر پس از نزول این آیه مالک بن الدخشن و معن بن عدى یا برادرش عاصم بن عدى را خواند و فرمود: بروید به طرف این مسجدى که اهل آن ظالم مى باشند آن را خراب کنید و بسوزانید. آنها رفتند و دستور پیامبر را عملى کردند.
پرش به بالا↑ على بن ابراهیم در تفسیر خود گوید: عده اى از منافقین نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و اجازه خواستند که مسجدى براى مردان پیر و سالخورده و علیل بنا کنند. پیامبر در حالتى که براى رفتن به جنگ تبوک خود را آماده کرده بود اجازه داد پس از بازگشت از جنگ تبوک این آیه درباره مسجد مزبور و درباره ابوعامر الراهب سازنده آن نازل گردید و امام حسن عسکرى علیهالسلام بنا به نقل سید هاشم بحرانى در تفسیر برهان که از امام کاظم علیهالسلام نقل فرموده. چنین فرماید که ابوعامر مردى فاسق بود و پیامبر پس از مراجعت دستور فرمود مسجد مزبور را بسوزانند.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص439."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۷_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.107.mp3
3.52M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۷_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ «108»
در آن (مسجد ضرار،) هرگز (براى نماز) نايست، همانا مسجدى كه از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده، سزاوارتر است كه در آن نماز برپادارى. (زيرا) در آن مسجد، مردانى هستند كه دوست دارند خود را پاك سازند و خداوند پاكان را دوست مىدارد.
نکته ها
مسجدى كه از آغاز بر پايهى تقوا، بنا نهاده شد، مسجد «قُبا» ست كه هنگام هجرت به مدينه ساخته شد. «1»
فخر رازى مىگويد: وقتى سابقهى تقوا، مايهى ارزش يك مسجد است، سبقت انسان به ايمان و تقوا، بيشتر ارزش دارد و على عليه السلام كه از روز اوّل مؤمن بود، برتر از كسانى است كه پس از سالها شرك، مسلمان شدند. «2»
پیام ها
1- در مسجدى كه پايگاه مخالفانِ نظام اسلامى است، به نماز نايستيم. «لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً»
2- عبادت از سياست جدا نيست. حتّى به وسيله نماز نبايد باطلى را تقويت
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تفسير كبيرفخررازى.
جلد 3 - صفحه 505
كرد. «لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً» (تائيد كفر و نفاق وتفرقه حرام است)
3- رهبر، الگوى ديگران است. پيامبر نبايد وارد مسجد ضرار شود تا ديگران هم وارد نشوند. لذا خطابِ آيه به پيامبر است. «لا تَقُمْ فِيهِ»
4- رهبر جامعه بايد در موضعگيرى پيشگام باشد. «لا تَقُمْ فِيهِ»
5- اگر مردم را از رفتن به مراكز فساد باز مىداريم، بايد مكانهاى سالم و مفيدى را جايگزين و به آن راهنمايى كنيم. «لا تَقُمْ، تَقُومَ»
6- ارزش هرچيز وابسته به اهداف و انگيزهها و نيّات بنيانگزاران آن دارد. «أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى»
7- مسجد، زمينهى پاكى از پليدىهاى جسمى و روحى است. «فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا»
8- همنشينى با صالحان ارزش است. فِيهِ رِجالٌ ...
9- ارزش مكانها، بسته به افرادى است كه به آنجا رفت وآمد مىكنند. ارزش يك مسجد به نمازگزارانِ آن است، نه گنبد و گلدستهى آن. لَمَسْجِدٌ ... أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ، فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا
10- نماز و مسجد، وسيلهى تهذيب و پاكى است. لَمَسْجِدٌ فِيهِ ... يَتَطَهَّرُوا
11- علاقه به كمال و پاكى، خود يك كمال است. «يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا»
12- پاكان، محبوب خدايند. «يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ»
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ واحدى در اسباب النزول خود از سعد بن ابى وقاص روایت کند که منافقین مسجدى شبیه مسجد قبا ساختند و منظورشان این بود که ابوعامر راهب را به امامت جماعت مسجد برگمارند. وقتى که از ساختن آن فارغ شدند نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آمدند و گفتند: مسجدى ساختیم و از تو مى خواهیم که در آن نماز بگذارى سپس این آیه نازل شد.
پرش به بالا↑ ترجمه، «در آن، مردانى هستند که دوست میدارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست میدارد».
پرش به بالا↑ صحیح ترمذى.
پرش به بالا↑ کتاب اخبارالمدینه از عمر بن شبه.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص441."
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۸_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.108.mp3
3.19M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۸_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «109»
آيا كسىكه بنيان (كار) خود را بر پايهى تقوا و رضاى الهى قرار داده بهتر است، يا كسىكه بنياد (كار) خويش را بر لبهى پرتگاهى سست و فروريختنى نهاده كه او را در آتشِ دوزخ مىاندازد؟ خداوند گروه ستمگر را هدايت نمىكند.
جلد 3 - صفحه 506
نکته ها
آيهى قبل، مقايسهى مسجد ضرار و مسجد قبا بود، و در اين آيه مقايسهى بانيان آن دو مسجد است.
كلمهى «شَفا»، به معناى لبه و كناره، «جُرُفٍ»، به معناى حاشيهى نهر يا چاه كه آب زير آن را خالى كرده و پرتگاه شده است، و «هارٍ»، به معناى سست مىباشد.
پیام ها
1- ارزش كارها به نيّت آنان است، نه ظاهر اعمال. مسجد قبا براى خدا ساخته شد و مسجد ضرار با انگيزهى تفرقهافكنى! «أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى»
2- بنياد باطل بر باد است. «بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ»
3- گاهى مسجد، بانيان خود را به قعر دوزخ مىافكند. «فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ»
4- سوء استفاده از مراكز مذهبى و باورهاى دينى مردم، ظلم است. «الظَّالِمِينَ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۹_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
09.Tawba.109 (1).mp3
3.06M
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱٠۹_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «110»
بنيانى را كه منافقان بنا نهادند، همواره موجب تحيّر و سردرگمى در دلهاى آنان است. (آنها راه نجاتى ندارند،) مگر آنكه دلهايشان (از نفاق) جدا شود (يا با مرگ، متلاشى شود) و خداوند دانا و حكيم است.
پیام ها
1- بنيانهاى اعتقادى منافقان، سست و همراه با ترديد است. «بَنَوْا رِيبَةً»
2- امراض قلبى و روحى، گاهى به صورت خصلتى پايدار و بىتغيير در مىآيد.
لا يَزالُ ... رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ
3- بيمارىهاى قلبى و روحى، با توبهى ظاهرى و لفظى مداوا نمىشود. «إِلَّا أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ»
جلد 3 - صفحه 507
4- منافقان داراى تشكيلات و پايگاه هستند. «بُنْيانُهُمُ»
5- منافق، آرامش ندارد. «رِيبَةً»
6- خداوند از انگيزهى منافقان در ساختن مسجد ضرار آگاه است. «عَلِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱٠_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا