eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
101 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «47» براى هر امّتى پيامبرى است. پس هرگاه پيامبرشان بيايد، ميان آنان به عدالت داورى مى‌شود و ستمى به آنان روا نمى‌گردد. وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «48» كفّار (از روى استهزا) مى‌گويند: اگر راست مى‌گوييد، اين وعده (عذاب) چه وقت است؟ نکته ها كفّار بارها از روى استهزا، از انبيا مى‌پرسيدند كه اگر راست مى‌گوييد، زمان قهر خدا چه وقت است؟! اين سؤالِ تحقيرآميز، نوعى تقويت دل براى افرادى بود كه تحت تأثير آنها قرار مى‌گرفتند، ولى مگر لازمه‌ى تحقّق امرى، دانستن زمان آن است؟! سؤال: اگر هر قومى رسولى دارند، پس چرا رسالت قطع شده است؟ پاسخ: مراد از رسول، شخص پيامبر نيست، بلكه پيام و رسالت اوست، چه مستقيم و چه با جلد 3 - صفحه 580 واسطه. والّا مى‌بايست در هر منطقه‌اى پيامبرى باشد! حضور انبيا در ميان مردم و قضاوت عادلانه، هم مربوط به دنياست و هم ممكن است مربوط به آخرت باشد كه در آيه 69 سوره زمر نيز مطرح است. امام باقر عليه السلام فرمود: پيامبران الهى، «يقضون بالقسط»، به قسط وعدل حكم مى‌كنند. «1» پیام ها 1- از سنّت‌هاى الهى آن است كه هيچ امّتى بدون پيامبر نباشد. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» 2- تاريخ دين، همراه با تاريخ انسانيّت است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» چنانكه در آيه‌ى ديگرى مى‌خوانيم: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ» «2» 3- قهر الهى (كه در آيه قبل مطرح شد) بعد از اتمام حجّت و آمدن پيامبران است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» 4- گسترش قسط و عدل در جامعه، در سايه‌ى بعثت پيامبران است. «فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ» 5- در قيامت، هر گروهى با پيامبر خودشان حاضر مى‌شوند، سپس ميان آنان به عدالت داورى مى‌شود. فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ‌ ... (در آيه‌ى ديگر مى‌فرمايد: «وَ جِي‌ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ» «3») 6- انكار قيامت و وعده‌هاى الهى، روش كافران است. يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ ... «1». تفسير صافى. «2». فاطر، 24. «3». زمر، 69." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ «49» بگو: من (حتّى) براى خودم جز آنچه خدا بخواهد، مالك زيان و سودى نيستم (تا چه رسد براى شما)، براى هر امّتى اجل و سرآمدى معيّن است كه هرگاه مدّتشان فرا رسد، نه لحظه‌اى تأخير دارند و نه پيشى مى‌گيرند. جلد 3 - صفحه 581 نکته ها در آيه‌ى قبل، براى هر امّتى «رسول» بود، در اينجا براى هر امّتى «أجل» است. شايد بتوان گفت: فرارسيدن زمان شقاوت يا سعادت هر قومى وابسته به پيروى از رسول يا بى‌اعتنايى به اوست. سؤال: اگر هر امّتى اجلى دارد، پس امّت اسلام نيز بايد اجل و پايانى داشته باشد؟ پاسخ: امّت به معناى گروه و جماعت است، نه مذهب. پس منافاتى با خاتميّت ندارد و دليل بر لزوم تغيير مذهب در هر مدّت زمانى نيست. پیام ها 1- هيچ كس حتّى انبيا، از پيش خود قدرتى و مالكيّتى ندارد. «لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي» 2- قدرت انبيا و اوليا، پرتوى از قدرت الهى است. «1» «إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ» 3- نشانه‌ى صداقت پيامبر صلى الله عليه و آله، گفتنِ «لا املك لنفسى نفعاً و لا ضرّا» است. 4- تعيين زمان كيفر كفّار، تنها به دست خداست. مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ ... قُلْ لا أَمْلِكُ‌ ... 5- جامعه همچون افراد، اجل، سعادت و شقاوت، رشد و غىّ دارد. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» (سرآمدن اجل‌ها، گاهى با هلاكت و نابودى است، گاهى با از دست دادن شوكت و عزّت) 6- حكومت وقدرت دنيوى ابدى نيست، به آن مغرور نشويم. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» 7- مهلت دادن به امّت‌ها، از سنّت‌هاى الهى است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ» 8- مقدّراتِ امّت‌ها، بر اساس سنّت‌هاى الهى است و تقديم و تأخير ندارد. پس در مقدّرات الهى شتاب نكنيم. فَلا يَسْتَأْخِرُونَ‌ ... «1». متأسفانه در تفسير مراغى براى ردّ توسّل، بحثى مفصّل شده و به جمله‌قل لا املك‌استناد شده و از جمله‌الّا ما شاء اللَّه‌غفلت شده است!! تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 582" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً ما ذا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ «50» بگو: آيا انديشيده‌ايد، اگر عذاب خداوند شب يا روز به سراغ شما آيد (چه مى‌كنيد؟) گناهكاران چه چيزى را از او به شتاب مى‌خواهند (كه مى‌گويند: «مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ» عذاب خدا چه وقت است). أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ «51» آيا پس از آنكه (عذاب) نازل شد، به آن ايمان مى‌آوريد؟ حالا؟ در حالى كه پيشتر خواستار زود آمدن عذاب بوديد؟ نکته ها در حديثى مى‌خوانيم كه مصداق عذاب در آيه، عذابى است كه در آخر الزّمان نصيب اهل قبله مى‌شود. «1» پیام ها 1- قهر الهى، ناگهانى است و شب و روز در آن مطرح نيست. «بَياتاً أَوْ نَهاراً» 2- خردمند، با احتمال عذاب بايد احتياط كند، نه شتاب. «ما ذا يَسْتَعْجِلُ» 3- به هنگام قهر خدا كه مجرمان را غافلگير مى‌كند، «بَياتاً أَوْ نَهاراً» راه نجات بسته است. «ما ذا يَسْتَعْجِلُ» 4- ايمان آوردن هنگام خطر، اثرى ندارد. آلْآنَ‌ ... 5- مشركان همواره خواهان تسريع در عذاب الهى بوده‌اند. «كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ» «1». تفسير نورالثقلين." ‏‏‏‏٠_۵۱_جز۱۱ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ ما فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «54» اگر براى هر كس كه ستم كرده، آنچه در زمين است مى‌بود، قطعاً همه‌ى آن را (براى نجات از قهر الهى و باز خريد خود) مى‌داد. آنان با ديدن عذاب، پشيمانى خود را پنهان مى‌كنند (تا شماتت نشوند) و ميانشان به عدالت داورى مى‌شود و بر آنان ستم نرود. نکته ها فديه دادن براى نجات از عذاب، در آيات ديگر هم مطرح شده است. از جمله آيه‌ى‌ «ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ» «1» حتّى اگر دو برابر آنچه در زمين است بدهند، از عذاب خدا نجات نمى‌يابند. همچنين در سوره‌ى معارج مى‌فرمايد: مجرم دوست دارد آن روز، همه‌ى فرزندان، همسر، برادر و فاميل و آنچه را در زمين است فديه دهد تا نجات يابد، امّا پذيرفته نمى‌شود. «2» پیام ها 1- در قيامت، براى مجرم راه نجاتى نيست و كسى يا مالى فداى ديگرى نمى‌شود. وَ لَوْ ... 2- حبّ نفس، قوى‌ترين غريزه در انسان است. زيرا حاضر است همه‌ى هستى را براى نجات خود فدا كند. «ما فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ» 3- مجرمان براى آنكه گرفتار شماتت نشوند، پشيمانى خود را در دل پنهان نگاه‌ «1». رعد، 18 و زمر، 47. «2». معارج، 11- 15. جلد 3 - صفحه 585 مى‌دارند. «1» «أَسَرُّوا النَّدامَةَ» 4- در قيامت، برخى پشيمانى خود را با گفتنِ اى كاش ... آشكار مى‌كنند، برخى دست خود را مى‌گزند و برخى هم با سكوت و كتمان آن را پنهان مى‌كنند. «أَسَرُّوا النَّدامَةَ» 5- رهبران شرك، در قيامت پشيمانى خود را پنهان مى‌كنند تا از زيردستان خجالت نكشند. «2» «أَسَرُّوا النَّدامَةَ» 6- در دادگاه عدل الهى، نه قدرت كارساز است، «ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ» و نه ثروت. ما فِي الْأَرْضِ‌ ... 7- در دنيا ممكن است به خاطر اشتباه قاضى به كسى ستم شود، امّا در قيامت خطايى نيست و به كسى ستمى نمى‌شود. «قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ» 8- در مجازات ظالم هم به عدالت رفتار كنيم. «ظَلَمَتْ، لا يُظْلَمُونَ» «1». تفسير صافى. «2». تفسير مجمع‌البيان." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ «57» اى مردم! همانا از سوى پروردگارتان پند و اندرزى براى شما آمد كه مايه‌ى شفا براى آنچه در سينه‌هاى شماست و هدايت و رحمتى براى مؤمنان است. نکته ها «مَوْعِظَةٌ»، بازداشتنِ آميخته با هشدار و انذار است. «1» «شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ»، يعنى مايه‌ى پاكى روح و قلب از آفات روحى است. زيرا امراض روحى سخت‌تر از امراض جسمى است و هنر قرآن نيز در همين شفابخشى به امراض روحى است. پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اذا التبسَتْ عليكم الفِتن كالّيل المُظلم فعليكم بالقرآن فانّه شافع مشفّع ... در هجوم فتنه‌هاى تيره و وحشتناك، به قرآن پناه بريد كه هم موعظه است، هم شفا، هم نور و هم رحمت. «2» امام صادق عليه السلام فرمود: «شفاء لما فى الصدور من الامراض الخواطر و مشبّهات الامور» قرآن، براى تمام امراض روحى و شبهات و افكار شفاست. «3» گويا آيه اشاره به مراحل چهارگانه‌ى تربيت و تكامل دارد، يعنى: الف: مرحله‌ى موعظه، نسبت به كارهاى ظاهرى. «مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ» «1». مفردات راغب. «2». بحار، ج 92، ص 17. «3». تفسير نورالثقلين. جلد 3 - صفحه 587 ب: مرحله‌ى پاكسازى روح از رذايل. «شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ» ج: مرحله‌ى راهيابى به سوى مقصود. «هُدىً» د: مرحله‌ى دريافت رحمت الهى. «رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ» پیام ها 1- نزول كتاب كه شامل موعظه و شفابخشى و هدايت و رحمت باشد، از شئون ربوبيّت الهى است. «مِنْ رَبِّكُمْ» 2- قرآن، شفاى هر دردى است. درمان دردها را بايد از مكتب قرآن گرفت، نه مكاتب شرق و غرب. «شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ» 3- قرآن براى همه‌ى مردم موعظه است، ولى تنها گروه حقّ‌پذير، مشمول هدايت و رحمت الهى مى‌شوند. يا أَيُّهَا النَّاسُ‌ ... هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ «58» بگو: (مؤمنان) تنها به فضل و رحمت خداوند شاد شوند، (نه به مال و مقام،) كه آن بهتر از هرچيزى است كه مى‌اندوزند. نکته ها با توجّه به شفا، موعظه و رحمت بودن قرآن كه در آيه‌ى قبل بود، ظاهر اين آيه آن است كه مراد از فضل ورحمت، همان تمسّك به قرآن باشد. به فرموده‌ى حضرت على عليه السلام: روز قيامت ندا مى‌دهند كه هر كشاورزى گرفتار آفتى مى‌شود، جز آنان كه در مزرعه‌ى قرآن كشتند، پس در زمين قرآن كشت كنيد. «فكونوا من حرثة القرآن» «1» پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «مَن هداه اللَّه للأسلام وعلّمه القرآن ثمّ شكى‌ الفاقة كتب اللَّه الفاقة بين عينيه الى يوم القيامة» هر كس را كه خداوند به نعمت اسلام و فهم قرآن مفتخر ساخت ولى او احساس بدبختى كند واقعاً بدبخت است و تا روز قيامت مهر بدبختى بر پيشانى او زده‌ «1». نهج‌البلاغه، خطبه 17. جلد 3 - صفحه 588 مى‌شود. سپس اين آيه را تلاوت نمود. «1» و در روايت ديگرى فرمودند: به سراغ قرآن برويد تا زندگى‌تان زندگى سعيدان و مرگتان مرگ شهيدان باشد و از حسرتِ روز قيامت نجات يابيد، چرا كه قرآن، كلام خداوند رحمن و مانع و امانى از شرّ شيطان و سبب برترى و سنگينى ميزان است. «2» در روايات، فضل و رحمت، به نبوّت و امامت تفسير شده است. «3» چنانكه فضل به نعمت‌هاىِ عامّ الهى و رحمت به نعمت‌هاى خاصّ خداوند تفسير شده است. «4» پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اهل ايمان بدانند كه نعمت دين از همه‌ى اموال كافران بهتر است و بايد بدان شاد باشند. «5» پیام ها 1- به قانونى همچون قرآن كه شفا، موعظه، هدايت و رحمت است افتخار كنيم كه از همه‌ى قوانين بشرى برتر است. «فَلْيَفْرَحُوا» 2- به نعمت ولايت شاد باشيم، نه به مال و مقام. «فَلْيَفْرَحُوا» 3- نعمت‌ها را از فضل الهى بدانيم، نه از خود تا شادى ما رنگ الهى بيابد و سبب فخر فروشى و تكبّر نگردد. «6» بِفَضْلِ اللَّهِ‌ ... فَلْيَفْرَحُوا 4- تنها نعمتى كه برخوردارى از آن بايد سبب شادمانى باشد، قرآن است. بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ‌ ... فَلْيَفْرَحُوا (تقدّم‌ «بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ» نشانه‌ى انحصار است) 5- نعمت‌هاى مادّى، گاهى سبب فتنه و فساد شده و زود گذر است، ولى نعمت‌هاى معنوى، پايدار و سبب رشد است. «خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» 6- نعمت‌هاى معنوى، برتر از تمام نعمت‌هاى مادّى است. «خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» (كسى كه بهره‌اى از قرآن دارد، نبايد از تنگدستى خود و دارايى ديگران اندوهناك باشد.) «1». تفسير نورالثقلين. «2». بحار، ج 89، ص 19. «3». تفسير نورالثقلين. «4». تفسير الميزان. «5». تفسير صافى. «6». تفسير كبيرفخررازى. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 589" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ «59» بگو: آيا ديديد هر رزقى كه خداوند براى شما نازل كرده است، (از پيش خود) بعضى را حرام و بعضى را حلال قرار داديد؟ بگو: آيا خداوند به شما اجازه داده يا بر خداوند دروغ مى‌بنديد؟ نکته ها نمونه‌هايى از تحريم‌هاى بى دليل مشركان، در آيه‌ى 103 سوره مائده بيان شده است: «ما جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لا سائِبَةٍ وَ لا وَصِيلَةٍ وَ لا حامٍ» آنان سهمى از كشاورزى خود را براى بت‌ها و بتكده‌ها قرار داده و برخود حرام مى‌كردند و يا آنچه را در شكم حيوانات بود، براى مردها حلال و براى زنان حرام مى‌دانستند؛ «وَ قالُوا ما فِي بُطُونِ هذِهِ الْأَنْعامِ خالِصَةٌ لِذُكُورِنا وَ مُحَرَّمٌ عَلى‌ أَزْواجِنا» «1» امّا قرآن همه‌ى اينها را افترا بر خداوند و ناروا مى‌داند. «عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ» پیام ها 1- قانون اصلى و كلّى در خوردنى‌ها حلال بودن است، مگر آنكه حرمت آن از طريق وحى ثابت شود. «ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ» 2- رزق، از سوى خدا نازل مى‌شود. «أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ» 3- در احكام شرع نبايد از شارع جلو افتاد، چنانكه حرام خدا را نمى‌توان حلال كرد، حلال‌ها را هم نمى‌توان حرام شمرد. «فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالًا» 4- تشريع و قانونگذارى، مخصوص خداوند است. «آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ» 5- كسانى كه «ولايت تشريعى» دارند، با اذن الهى مى‌توانند چيزهايى را حلال يا حرام كنند. «آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ» 6- وضع قانونِ بدعت‌آميز و آن را به خدا نسبت دادن، جرم است. «فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالًا، عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ» «1». انعام، 139. جلد 3 - صفحه 590 7- قرآن، عادات و رسوم غلطى را كه ريشه در وحى و اذن خدا ندارد، محكوم مى‌كند. «عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ «60» كسانى كه به خدا دروغ مى‌بندند، (درباره‌ى مجازاتِ) روز قيامت چه گمانى دارند؟ همانا خداوند داراى بخشش واحسان برمردم است، ولى بيشترشان سپاسگزارى نمى‌كنند. نکته ها پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از مردى كه ثروت و امكانات داشت، ولى ژوليده مى‌زيست انتقاد كرد كه چرا به خود نمى‌رسد و فرمود: نعمت الهى را نمايان كن كه خداوند دوست دارد آثار نعمت به بنده‌اش به زيباترين شكل ديده شود. «فان اللّه يحبّ ان يُرى اثره على عبده حسناً» «1» در بهره‌مندى از نعمت‌هاى الهى، نه افراط بايد كرد، نه تفريط. نه غرق شدن در شهوت‌ها و ماديّات، نه پرهيز از نعمت‌ها و محروم كردن خود از كاميابى‌هاى حلال. «إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ» پیام ها 1- افترا بستن به خداوند، مجازات دارد. نبايد به مهلت دادن خدا در دنيا مغرور شويم و از دادگاه قيامت غفلت كنيم. وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ‌ ... 2- تحريم نعمت‌هاى حلال الهى، هم محروميّت دنيوى دارد، هم شرمندگى و عقوبت در قيامت. ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ‌ ... يَوْمَ الْقِيامَةِ 3- نعمت‌ها، فضل خداست نه طلب ما، پس بايد سپاسگذار باشيم. «اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ‌ ... لا يَشْكُرُونَ» «1». تفسير مراغى. جلد 3 - صفحه 591 4- تحريم حلال‌هاى الهى، نوعى ناسپاسى است. «لا يَشْكُرُونَ»" ‏‏‏‏٠_جز۱۱ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ «61» و (تو) در هيچ حال (و انديشه‌اى) نيستى و هيچ بخشى از قرآن را نمى‌خوانى و (شما مردم) هيچ عملى را انجام نمى‌دهيد، مگر هنگامى‌كه وارد آن (كار) مى‌شويد، ما بر شما گواهيم و هيچ چيزى در زمين و آسمان از پروردگار مخفى نمى‌ماند، حتى به اندازه سنگينى ذره‌اى و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، جز آنكه در كتاب روشن ثبت است. نکته ها «كِتابٍ مُبِينٍ»، لوح محفوظ يا علم وسيع خداوند به همه‌ى موجودات هستى است كه هم اعمال انسان را شامل مى‌شود و هم اشياى كوچك و بزرگ را در زمين و آسمان. امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه پيامبر اين آيه را مى‌خواند، به شدّت مى‌گريست. «1» پیام ها 1- همه‌ى كارهاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مهّم است، چون الگو و اسوه است. (تعبير به شأن، نشانه‌ى مهم بودن كار است) «ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ» 2- حتّى رسول خدا صلى الله عليه و آله هم زير نظر است. وَ ما تَكُونُ‌ ... إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً 3- خداوند، هم شاهد بر افكار بشر، «شَأْنٍ» هم بر گفتار «تَتْلُوا» وهم بر كردار اوست. «لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً» «1». تفسير مجمع‌البيان. جلد 3 - صفحه 592 4- تلاوت قرآن، در رديف مقام رسالت وهمه‌ى اعمالِ مردم قرار دارد. (در اين آيه، گواه وشاهد بودن خدا بر سه چيز مطرح شده: همه‌ى امور پيامبر، همه‌ى كارهاى مردم وتلاوت قرآن، واين تعبير نشانه‌ى اهميّت تلاوت قرآن است) 5- جهان محضر خدا و او شاهد بر اعمالِ ماست، پس مهلتى كه به ما مى‌دهد، نشان غفلت يا عدم احاطه‌ى او نيست. «كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً» 6- هم خدا و هم فرشتگان شاهد بر اعمال بشرند. «كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً» 7- توجّه به حضور خداوند، موجب شرم و حيا از او مى‌شود. «شُهُوداً» 8- علم خداوند به دور و نزديك، كوچك و بزرگ، ظاهر و باطن، يكسان است. «مثقال ذرّة، فى‌الارض، فى السماء، اصغر، اكبر»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ «62» آگاه باشيد كه قطعاً بر اولياى خدا، نه ترسى است ونه اندوهگين مى‌شوند. الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ «63» آنان كه ايمان آورده‌اند و شيوه‌ى آنان پرهيزكارى است. نکته ها اين آيات ويژگى‌هاى اولياى خدا را بازگو مى‌كند. شعار آنان اين است: إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا ... «1» ونتيجه‌ى اين خوف، تقواست وثمره‌ى تقوا: «لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ» «2» اين عدم خوفِ اولياى خدا، هم در دنياست و هم در آخرت. «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ» پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اولياى خدا سكوتشان ذكر است، نگاهشان عبرت، سخنشان حكمت و حركتشان در جامعه، مايه‌ى بركت است. «3» على عليه السلام فرمود: خداوند ولىّ خود را ميان مردم پنهان كرده است، پس هرگز مسلمانى را تحقير نكنيد، شايد او از اولياى خدا باشد، «انّ اللَّه اخفى‌ وليّه فى عباده فلاتستصغرنّ عبداً من‌ «1». انسان، 10. «2». انبياء، 103. «3». تفسير صافى. جلد 3 - صفحه 593 عبيداللَّهِ فربّما يكونُ وليّه وانتَ لاتعلم» «1» پیام ها 1- كسى كه ولىّ خدا باشد، خدا هم ولىّ اوست. «2» «إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ» 2- كسى كه خوف الهى داشته باشد، خوف ديگرى نخواهد داشت. «إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ» (آن را كه حساب پاك است، از محاسبه چه باك است) 3- اولياى خدا، آينده‌اى روشن وبدون بيم واندوه دارند. «إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» 4- ايمان و تقوا، خصلتِ ريشه‌دارِ اولياى خداست. «آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ» 5- ايمان و تقواى دائمى، هم سبب رفع نگرانى است و هم انسان را از اولياى خدا قرار مى‌دهد. إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ‌ ... آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ‌ «1». تفسير نورالثقلين. «2». آياتِ 257 بقره «اللَّه ولىّ الذين آمنوا»، 68 آل عمران «واللَّه ولىّ المؤمنين» و 19 جاثيه «واللَّه ولىّ المتقين»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لَهُمُ الْبُشْرى‌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «64» براى آنان (اولياى خدا) در زندگى دنيا و آخرت بشارت است. تبديل و تغييرى در سخنان (و وعده‌هاى) الهى نيست و آن همان رستگارى بزرگ است. نکته ها بشارت اهل ايمان و تقوا، در دنيا از طريق خواب‌ها و رؤياهاى صادقه، الهامات الهى، نزول آرامش و سكينه، خنثى شدن توطئه‌ها، مستجاب شدن دعاها و ديدار معصومين به هنگام مرگ است و در آخرت نيز دريافت نعمت‌هاى الهى است. همچنان كه رسول خدا صلى الله عليه و آله به مناسبت اين آيه فرمود: بشارت دنيوى همان خواب‌هاى‌ جلد 3 - صفحه 594 خوبى است كه در آن مژده است وبشارت اخروى بشارتى است كه لحظه‌ى مرگ به او داده مى‌شود كه تو و كسانى كه تو را به سوى قبر حمل مى‌كنند، آمرزيده مى‌شويد. «1» و در روايتى امام باقر عليه السلام به ابوحمزه‌ثمالى فرمود: لحظه‌ى مرگ، محمّد و على عليهما السلام نزد مؤمن حاضر شده ومى‌فرمايند: به سوى ما بيا كه آينده‌ى تو بهتر از گذشته است و روح تو به روح خداوند ملحق مى‌شود. «2» بشارت‌هاى خداوند به اوليايش در دنيا، در آيات ديگر قرآن آمده است كه نشان مى‌دهد اولياى خدا در همين دنيا نيز فائز و برنده‌اند، زيرا: 1. آرامش دارند. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» «3» 2. توكّل دارند. «فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» «4» 3. امداد غيبى مى‌شوند. «وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها» «5» 4. همواره پيروز هستند. «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ» «6» 5. بينش و نور دارند. «يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» «7» 6. در بن بست قرار نمى‌گيرند. «يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» «8» 7. كارشان را بيهوده نمى‌بينند. «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ» «9» 8. از ملامت‌ها نمى‌ترسند. «لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» «10» 9. از مردم نمى‌ترسند. «إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً» «11» 10. از طاغوت نمى‌ترسند. «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ» «12» 11. گرفتار حيرت نيستند. «يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ» «13» 12. محبوبيّت دارند. «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» «14» 13. كارهاى فانى خود را با رنگ الهى جاودانه مى‌كنند. «صِبْغَةَ اللَّهِ» «15» «1». تفسير نورالثقلين. «2». تفسير نورالثقلين. «3». رعد، 28. «4». آل‌عمران، 122. «5». احزاب، 9. «6». توبه، 52. «7». انفال، 29. «8». طلاق، 2. «9». زلزال، 7. «10». مائده، 54. «11». آل‌عمران، 173. «12». طه، 72. «13». يونس، 9. «14». مريم، 96. «15». بقره، 138. جلد 3 - صفحه 595 پیام ها 1- تنها اولياى خدا، هم دنيا دارند، هم آخرت. لَهُمُ الْبُشْرى‌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ... وَ فِي الْآخِرَةِ 2- وعده‌هاى الهى قطعى و حتمى است. لَهُمُ الْبُشْرى‌ ... لا تَبْدِيلَ‌ ... 3- رستگارى بزرگ براى كسانى است كه همواره ايمان و تقوا داشته‌اند. آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ‌ ... الْفَوْزُ الْعَظِيمُ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «65» گفتار مخالفان، تو را غمگين نسازد. زيرا عزّت، به تمامى از آن خداوند است و او شنوا و داناست. نکته ها كفّار به پيامبر نسبتِ شاعر، كاهن، ساحر ومجنون مى‌دادند، علاوه بر اينها، گاهى مى‌گفتند: او بر ما امتيازى ندارد، بلكه انسانى مثل ماست. «إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا» «1»، گاهى مى‌گفتند: حرف‌هاى او را گروهى ساخته و پرداخته و به او القا مى‌كنند. «أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ» «2»، گاهى مى‌گفتند: ما نيز اگر بخواهيم مثل قرآن را مى‌آوريم. «لَوْ نَشاءُ لَقُلْنا مِثْلَ هذا» «3» و گاهى مى‌گفتند: حرف‌هاى او داستان‌هاى پيشينيان است. «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ» «4» و درباره‌ى پيروان او نيز مى‌گفتند: آنان افراد فرو مايه‌اى هستند. «ما نَراكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَراذِلُنا» «5» ولى اراده‌ى خداوند بر اين است كه در برابر آن همه تحقير، پيامبر و مؤمنان عزيز باشند. «عزّت» به معناى نفوذناپذيرى است. هم خداوند چنين است، هم پيامبر، هم مؤمنان، «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» «6» و هم مكتب. «وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ» «7» «1». ابراهيم، 10. «2». فرقان، 4. «3». انفال، 31. «4». نحل، 24. «5». هود، 27. «6». منافقون، 8. «7». فصّلت، 41. جلد 3 - صفحه 596 پیام ها 1- هدف تبليغات دشمن، تحقير دين و امّت اسلامى است، ولى خداوند پيامبر را دلدارى داده و كفّار را به اين هدف نمى‌رساند. «لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ» 2- مؤمن نبايد تحت تأثير تبليغات مسموم كفّار قرار گيرد و احساس ضعف كند. «لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ» 3- خداوند پشتيبان اولياى خويش است و پيروزى مكتب و پيامبران را تضمين كرده است. «1» «لا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ» 4- عزّت، به دست خداست و با گفته‌هاى اين و آن نمى‌شكند. «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ» «1». در آيه ديگر مى‌خوانيم: «كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ» مجادله، 21." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَكاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ «66» آگاه باشيد! همانا هر كس در آسمان‌ها و هر كه در زمين است، از آنِ خداست و كسانى كه به‌جاى خدا شريكانى را مى‌خوانند، (از آنها نيز) پيروى نمى‌كنند، بلكه جز گمان خود چيز ديگرى را پيروى نمى‌كنند و آنان جز دروغگويانى بيش نيستند. نکته ها ممكن است جمله‌ى‌ وَ ما يَتَّبِعُ‌ ... سؤال باشد و «إِنْ يَتَّبِعُونَ» جواب آن. يعنى: آنان كه خدا را رها كردند و به سراغ شريكان خيالى مى‌روند، از چه پيروى مى‌كنند؟ آنان جز از گمان، از چيزى پيروى نمى‌كنند! شايد هم حرفِ‌ «ما»، عطف به‌ «مَنْ» باشد، يعنى حتى آنچه را مشركان شريك خدا مى‌پندارند، مملوك خدايند. پیام ها 1- مالكيّت مطلق خداوند، دليل توحيد وعزّت كامل اوست. إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً ... إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ‌ جلد 3 - صفحه 597 2- همه مِلك خدايند، چگونه مملوك را شريكِ مالك قرار مى‌دهيد؟ «لِلَّهِ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ» 3- در آسمان‌ها موجودات عاقلى هستند. («مَنْ»، موجود داراى شعور است) 4- مشركان منطق و پايگاه علمى ندارند. «إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ» 5- مشركان از خيالات و اوهام خود پيروى مى‌كنند، نه از شركاى الهى، چون خداوند شريك ندارد. پس آنان دروغ مى‌گويند. «إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام