eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.6هزار دنبال‌کننده
107 عکس
27 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِلى‌ ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ «61» و به سوى قوم ثمود، برادرشان صالح (را فرستاديم) او گفت: اى قوم من! خداى يگانه را بپرستيد كه جز او معبود ديگرى براى شما نيست. اوست كه شما را از زمين پديد آورد و از شما خواست تا در آن آبادى كنيد، پس، از او آمرزش بخواهيد، سپس به سوى او بازگرديد، همانا پروردگار من نزديك و اجابت كننده است. نکته ها حضرت صالح عليه السلام سومين پيامبرى است كه پس از حضرت نوح و هود عليهما السلام به رسالت رسيده است. پیام ها 1- رابطه‌ى انبيا با مردم، رابطه‌اى برادرانه بوده است. «أَخاهُمْ» 2- بهتر است مبلّغ، از اهالى همان منطقه‌ى مورد تبليغ باشد. «أَخاهُمْ» 3- هدف همه‌ى انبيا، پرستش خداى يگانه است. «اعْبُدُوا اللَّهَ، ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ» 4- دليل و فلسفه‌ى عبادت خداوند، لطف بيكران او به انسان‌هاست. «اعْبُدُوا، أَنْشَأَكُمْ» 5- سرچشمه‌ى آفرينش انسان از خاك است. «أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ» 6- اسلام، دين جامع بين دنيا و آخرت است. (هم آباد كردن زمين، هم استغفار و توبه) «وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها فَاسْتَغْفِرُوهُ» 7- خواست خداوند، عمران و آبادى زمين است. «وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها» 8- معبود موحّدان، داراى فهم و شعور، علم و قدرت، شنوايى و جوابگويى به آنهاست كه اين موارد در بُت‌ها نيست. «قَرِيبٌ مُجِيبٌ» جلد 4 - صفحه 82 9- برگشت به سوى خداوند، آسان و توبه زمينه‌ى تقرّب به خداست. «تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ» 10- اگر استغفار و توبه بود، خداوند مى‌پذيرد. تُوبُوا ... قَرِيبٌ مُجِيبٌ‌ 11- خداوند به همه نزديك است، اين ما و افكار و رفتار ماست كه سبب دورى ما از خداوند مى‌شود. «رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالُوا يا صالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينا مَرْجُوًّا قَبْلَ هذا أَ تَنْهانا أَنْ نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا وَ إِنَّنا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُرِيبٍ «62» (قوم ثمود) گفتند: اى صالح! تو براستى قبل از اين در ميان ما مايه‌ى اميد بودى، آيا (اينك) تو ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى‌پرستيدند نهى مى‌كنى؟ همانا كه ما نسبت به آنچه ما را به آن مى‌خوانى در شكى هستيم كه ما را به تو بد گمان كرده است. نکته ها كفّار ابتدا به حضرت صالح عليه السلام گفتند: تو مايه اميد ما بودى وتو را دوست مى‌داشتيم. تا شايد آن حضرت براى حفظ روابط حسنه گذشته، از دعوت آنها به يكتاپرستى دست بردارد. پیام ها 1- مبلّغ بايد خوشنام و خوش سابقه باشد. «مَرْجُوًّا» 2- تمجيد و ستايش منحرفان، ما را در دعوت به حقّ سست نسازد. «قَدْ كُنْتَ فِينا مَرْجُوًّا» (تعريف و تمجيد دشمنان، بى‌غرض نيست) 3- انبيا، خط شكنان عقايد خرافى هستند. «أَ تَنْهانا» 4- عقايد انسان نبايد تنها براساس رفتار نياكان باشد. «نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا» 5- فرهنگ انسان‌ها در طول قرون متمادى، بهم پيوسته و آميخته شده‌اند. «نَعْبُدَ ما يَعْبُدُ آباؤُنا» 6- مردم براحتى از عقايد و باورهاى نياكان خويش دست برنمى‌دارند. (توقّع‌ جلد 4 - صفحه 83 اصلاح فورى نبايد داشت) «إِنَّنا لَفِي شَكٍّ» 7- هر كلام و طرح تازه‌اى، براى عدّه‌اى از مردم مشكوك و مورد ترديد است. «إِنَّنا لَفِي شَكٍّ» 8- اگر شك، مقدّمه و زمينه‌ى تحقيق و ارشاد نباشد، بزرگ‌ترين عامل ركود و سقوط خواهد گرديد. شَكٍ‌ ... مُرِيبٍ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَما تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ «63» (صالح) گفت: اى‌قوم من! آيا نظر شما اين است كه اگر از طرف پروردگارم معجزه داشته باشم واز جانب او مشمول رحمت شده باشم، (لب فروبندم و تبليغ نكنم؟) پس اگر من خدا را معصيت كنم (و رسالت‌الهى را انجام ندهم)، چه كسى در برابر (قهر) او ياريم خواهد كرد؟ پس شما جز خسارت و زيان چيزى به من نمى‌افزاييد. پیام ها 1- اديان آسمانى و رهبران الهى، نه با زور و تهديد و جهل، بلكه با بيّنه، معجزه و دليل‌هاى روشن، مردم را به خدا و توحيد دعوت مى‌كنند. «بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي» 2- مقام نبوّت، يك رحمت ويژه‌ى الهى بر بندگان خاص است. «وَ آتانِي مِنْهُ رَحْمَةً» 3- پيامبران در صورت سهل‌انگارى در رسالت، گرفتار قهر الهى مى‌شوند. «فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ» 4- با خيالِ خوشايند مردم وحمايت آنان، دست از خدا وراه او برنداريم كه مردم منحرف، جز خسارت چيزى به ديگران نمى‌افزايند. «فَما تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ» 5- مخالفت با حق، خسارت است. «تَخْسِيرٍ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 84" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ يا قَوْمِ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ قَرِيبٌ «64» و (صالح در بيان معجزه‌ى خود گفت:) اى قوم من! اين شتر ماده (كه به اراده‌ى) خداوند (آفريده شده) معجزه‌اى براى شماست، پس او را آزاد بگذاريد تا در زمين خدا (چرا كند و از مراتع و علف‌هاى آن) بخورد، و آزارى به او نرسانيد كه بزودى عذاب (الهى) شما را فرا خواهد گرفت. نکته ها ناقه‌ى حضرت صالح از جهات زيادى استثنايى بود: «1» 1- از دل كوه بيرون آمد، 2- بدون تماس با شتر نر حامله بود، 3- يك روز تمام آب روستا را مى‌خورد، 4- به اندازه نياز مردم منطقه شير مى‌داد، 5- مردم هيچ مسئوليّتى در قبال او نداشتند. حضرت صالح عليه السلام به مردم فرمود: من از بُت‌هاى شما چيزى درخواست مى‌كنم و شما نيز از خداى من چيزى بخواهيد، هر كدام از بت‌ها و خداوند كه پاسخ مثبت دادند، همگى او را مى‌پرستيم. مشركين پذيرفتند. خواسته آنان اين بود كه همين الآن يك شتر ماده در حالى كه حامله هم باشد از دل اين كوه بيرون بيايد. خداوند درخواست آنان را اجابت فرمود و شتر با تمام اين شرايط از ميان كوه خارج شد. «2» پیام ها 1- دليل و معجزه‌ى پيامبر الهى بايد براى مردم، محسوس، قابل فهم و در معرض ديد باشد. «هذِهِ» 2- دست قدرتِ خداوند باز و او سبب‌ساز است و مى‌تواند خروج شترى را از دل كوه، معجزه‌ى پيامبرى قرار دهد. «هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ» 3- ناقه‌ى صالح، معجزه‌اى بزرگ بود. «ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً» «1». ماجراى ناقه‌ى صالح در آياتى از سوره شعرا (155- 158) وسوره قمر (27- 31) نيز آمده‌است. «2». تفسير اطيب‌البيان. جلد 4 - صفحه 85 4- بايد به مقدّسات احترام گذاشت. «فَذَرُوها، لا تَمَسُّوها» 5- اهانت به مقدّسات، عذاب فورى خداوند را بدنبال دارد. «عَذابٌ قَرِيبٌ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَعَقَرُوها فَقالَ تَمَتَّعُوا فِي دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ «65» پس (على‌رغم آن همه سفارشات و تهديدات، قوم ثمود) شتر را پِى كردند (و دست و پايش را بريدند)، پس (صالح) گفت: (براى مدّت) سه روز در خانه‌هايتان بهره‌مند باشيد (كه بعد از آن عذاب الهى فرا خواهد رسيد)، اين وعده‌اى است راست و حقيقى. نکته ها در روايات مى‌خوانيم كه كشنده‌ى ناقه، يك نفر بيشتر نبوده است، امّا با اين وجود قرآن مى‌فرمايد: «فَعَقَرُوها» يعنى همه‌ى مردم او را كشتند و اين به سبب هم فكرى و رضايت سايرين از كار قاتل بوده است، زيرا از ديد اسلام، پيوند مكتبى افراد باعث مى‌شود تا گناه هر فرد را به حساب طرفداران و حاميان او نيز بگذارند.«1» سؤال: فلسفه‌ى سه روز مهلت چيست؟ پاسخ: الف: فرصتى براى توبه كردن. ب: اهرمى براى فشار روحى و مضاعف نمودن عذاب. اگر به شخصى گفته شود كه تا 3 روز ديگر نابود مى‌شود، همين خبر بزرگ‌ترين ضربه و فشار را بر روح و روان او وارد مى‌آورد. ج: دليلى ديگر بر حقّانيّت پيامبر الهى، زيرا تعيين وقت، خود از اخبار غيبى است. پیام ها 1- راضى شدن به گناه ديگران، شريك جُرم آنها شدن است.«2» «فَعَقَرُوها» «1». وسايل، ج 11، ص 409- 411. «2». در نهج‌البلاغه نيز در كلام 12 و 20، به اين معنا اشاره شده است. جلد 4 - صفحه 86 2- هشدارهاى الهى را شوخى و دروغ مپنداريد. «غَيْرُ مَكْذُوبٍ» 3- توهين به مقدّسات، عذاب قطعى دارد. «وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَ «67» و ستمگران را صيحه‌اى (آسمانى) فرا گرفت، پس در خانه‌هايشان به روى در افتادند (و مردند). كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيها أَلا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِثَمُودَ «68» آنچنان (قوم ثمود در اثر اين صيحه و زلزله نابود شدند) كه گويى هرگز در آنجا ساكن نبوده‌اند، بدانيد كه همانا ثمود به پروردگارشان كفر ورزيدند. بدانيد كه ثمود (از رحمت الهى) دور باد. نکته ها «جاثِمِينَ»، از «جَثْم» به معناى نشستن بر زانو ويا افتادن به روى است، حالتى مثل برق‌گرفتگى كه انسان را در هر حالى كه هست خشك مى‌كند وقدرت فرار را از او مى‌گيرد. كلمه‌ى‌ «يَغْنَوْا» از ماده «غنى» به معناى اقامت در مكانى است. پرونده‌ى قوم لجوج و ستمگر ثمود در اين آيه بسته مى‌شود. حضرت صالح عليه السلام از انبياى عرب و قوم ثمود بوده كه در وادى القرى‌ (سرزمينى ميان مدينه و شام) زندگى مى‌كردند و شغلشان كشاورزى و باغدارى بوده است. نام حضرت صالح عليه السلام در تورات كنونى نيست. «1» همان گونه كه امروزه وقتى هواپيماهاى مافوق صوت، ديوار صوتى را مى‌شكنند، در اثر صداى مهيب ناشى از آن شيشه‌ها خرد مى‌شود، زنان باردار سقط مى‌كنند و ضربان قلب‌ها تند مى‌گردد، پايان عمر جهان نيز با صيحه‌اى همراه خواهد بود كه به واسطه‌ى آن همه چيز در هم فرو خواهد ريخت. «ما يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ» «2» «1». تفسير الميزان. «2». يس، 49. جلد 4 - صفحه 88 چنانكه قيامت و صحنه محشر هم به واسطه‌ى صيحه‌اى پديد خواهد آمد. «إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً، فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ» «1» پیام ها 1- نزول قهر و عذاب الهى بر ستمكاران، نتيجه‌ى ظلم وستم خود آنهاست. «أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا» 2- كيفر الهى فقط در قيامت نيست، ظلم و ستم، در همين دنيا نيز كيفر داده مى‌شود. «أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا» «1». يس، 53." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ بِالْبُشْرى‌ قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ «69» و همانا فرستادگان ما (كه فرشتگانى به صورت انسان بودند)، ابراهيم را مژده آورده گفتند: سلام، (ابراهيم نيز) گفت: سلام. پس زمانى نگذشت كه گوساله‌ى بريانى را (براى پذيرايى) نزد آنان آورد. پیام ها 1- فرشتگان، به اذن الهى به صورت وشكل انسان در مى‌آيند. «جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِيمَ» 2- سخن را بايد با سلام آغاز كرد. «قالُوا سَلاماً» 3- سلام، يك شعار آسمانى و شيوه‌اى ملكوتى است. «قالُوا سَلاماً» 4- سلام را به نحو بهتر بايد جواب داد. (جمله‌ى «سلام» جمله‌ى اسميّه است كه دوام وثبوت آن از جمله‌ى فعليّه‌ى‌ «قالُوا سَلاماً» بيشتر است) 5- در پذيرايى بايد تسريع نمود. «فَما لَبِثَ» 6- پذيرايى از ميهمان يك ارزش است، اگر چه ناشناس باشد. «جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ» جلد 4 - صفحه 89 7- ابراهيم عليه السلام، ميهمان دوست و سخاوتمند بود. «جاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ» 8- از ميهمان در مورد غذا سؤال نكنيم. (آيا غذا ميل داريد؟ آيا غذا خورده‌ايد؟ چه غذايى مى‌خواهيد؟) «جاءَ بِعِجْلٍ» 9- در پذيرايى، خودمان مباشر باشيم. «جاءَ بِعِجْلٍ» 10- غذا را نزد ميهمان ببريم، نه ميهمان را به طرف غذا. «جاءَ بِعِجْلٍ» 11- پذيرايى از ميهمان، مطلوب و ويژه باشد. «1» «بِعِجْلٍ حَنِيذٍ» «1». در سوره‌ى ذاريات مى‌خوانيم كه پذيرايى حضرت ابراهيم عليه السلام از ميهمانانش با كباب كردن گوساله چاقى بوده است. «عجل سمين»" ‏‏‏‏-۶۹جز۱۲ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام