"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ «39»
اى دو يار زندانى من! آيا خدايان متعدّد و گوناگون بهتر است يا خداوند يكتاى مقتدر؟
نکته ها
انسانها سه دستهاند: گروهى قالب پذيرند، مثل آب و هوا كه از خود شكلى ندارند ودر هر ظرفى به شكل همان ظرف در مىآيند. گروهى نفوذ ناپذير و مقاوم هستند، همچون آهن و فولاد كه در برابر فشار بيرونى ايستادگى مىكنند. اما گروهى امام و راهبرند كه ديگران را به رنگ حقّ درمىآورند. يوسف نمونهاى از انسانهاى دسته سوم است كه در زندان نيز از مشرك، موحّد مىسازد.
در قرآن در جاهاى مختلف، از روش مقايسه و پرسش استفاده شده است كه به نمونههايى از آن درباره خداوند اشاره مىكنيم:
1. «قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ» «1»؛ آيا از شركايى كه براى خدا گرفتهايد
«1». يونس، 34.
جلد 4 - صفحه 207
كسى هست كه بيافريند و سپس آنرا برگرداند؟
2. «قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ» «1»؛ آيا از شركايى كه براى خدا قرار دادهايد كسى هست كه به حقّ راهنمايى كند؟
3. «قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ» «2»؛ آيا غير خداى يكتا پروردگارى بپذيرم در حالى كه او پروردگار همه چيز است؟
4. «آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ» «3»؛ خداوند بهتر است يا آنچه شريك او مىگردانيد؟
پیام ها
1- مردم را با محبّت و عاطفه، صدا بزنيد. «يا صاحِبَيِ»
2- انسان در برابر هم نشينان خود نيز مسئول است. «يا صاحِبَيِ السِّجْنِ»*
3- از مكانها وزمانهاى حسّاس براى تبليغ استفاده كنيد. يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ ... (يوسف در زندان همين كه مىبيند به تعبير خواب او نياز دارند، فرصت را غنيمت شمرده و تبليغ مىكند.)
4- پرسش و مقايسه، يكى از راههاى ارشاد و هدايت است. أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ ...
5- اعتقاد به توحيد اساس ايمان است. (يوسف سرآغاز دعوت خود را توحيد قرار داد) أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ ...*
6- خدايان متعدّد، عامل تفرقه و پراكندگى، و خداى واحد عامل يگانگى است. أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ ...*
7- فطرت بشر از تفرقه و تشتّت بيزار است و يوسف از همين امر براى اثبات توحيد بهره گرفته است. أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ ...*
8- وحدت و يگانگى، عامل قدرت و غلبه است. «الْواحِدُ الْقَهَّارُ»*
«1». يونس، 35.
«2». انعام، 164.
«3». نمل، 59.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 208"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۳۹_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «40»
شما غير خدا چيزى را عبادت نمىكنيد مگر اسمهايى (بىمسمّى) كه شما وپدرانتان نامگذارى كردهايد (و) خداوند هيچ دليلى (بر حقانيّت) آن نفرستاده است. كسى جز خدا حقّ فرمانروايى ندارد، او دستور داده كه جز او را نپرستيد. اين دين پا بر جا و استوار است، ولى اكثر مردم نمىدانند.
پیام ها
1- معبودهاى غير او واقعى نيستند، بلكه ساخته خيال مشركان و نياكان آنهاست.
ما تَعْبُدُونَ ... إِلَّا أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ
2- بسيارى از قدرتها، سازمانها، مؤسسات، سمينارها، قطعنامهها، ملاقاتها و حمايتها و محكوميتها و عناوين و القاب ديگر، اسمهاى بىمسمّى وبتهاى مدرن روزگار ما هستند كه بشر به جاى خدا، دنبالهرو آنان شده است. ما تَعْبُدُونَ ... أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها
3- سابقه و قدمت، دليل حقانيّت نيست. «أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ»*
4- عقايد آدمى بايد متكى بر دليل وبرهان عقلى يا نقلى باشد. «مِنْ سُلْطانٍ»
5- در برابر هيچ فرمانِ غير الهى، كرنش نكيند. زيرا فرمان دادن تنها حقّ خداوند است. «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ»
6- عبادت خالصانه (توحيد)، راه مستقيم و پابرجاست. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ»*
7- هر قانونى جز قانون الهى متزلزل است. «ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ»
8- جز بر عقيده محكم و استوار نبايد اعتماد كرد. «ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ»*
9- بيشتر مردم به استوارى دين خدا جاهلند. «ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ
جلد 4 - صفحه 209
لا يَعْلَمُونَ» (يا جاهل بسيط كه به جهل خود آگاه است يا جاهل مركّب كه خيال مىكند مىداند و در واقع نمىداند)
10- جهل ونادانى، زمينهساز پيدايش شرك است. «لا يَعْلَمُونَ»"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۴٠_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُما فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْراً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْ رَأْسِهِ قُضِيَ الْأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيانِ «41»
اى دوستان زندانيم! امّا يكى از شما (آزاد مىشود) و به ارباب خود شراب مىنوشاند و ديگرى به دار آويخته مىشود و (آنقدر بالاى دار مىماند كه) پرندگان (با نوك خود) از سر او مىخورند. امرى كه درباره آن از من نظر خواستيد، حتمى و قطعى است.
نکته ها
«رَبِّ» به حاكم، مالك و ارباب نيز اطلاق مىشود. مثل، «ربّ الدار» يعنى صاحب خانه.
پس جملهى «فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْراً» يعنى به ارباب خود شراب مىدهد.
پیام ها
1- كرامت افراد را رعايت كنيد هر چند در خط فكرى شما نباشند. «يا صاحِبَيِ»
2- در پاسخگويى به مراجعان، بايد نوبت مراعات شود. أَمَّا أَحَدُكُما ... (تعبير اوّل براى كسى است كه زودتر خوابش را گفته است.)
3- بعضى از رؤياها اگر چه از شخص غير موحّد باشد، مىتواند تعبير مهمّى داشته باشد. «فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْراً»
4- معبّر مىتواند تعبير خواب را بگويد هر چند ناگوار باشد. ( «فَيُصْلَبُ» يعنى به دار آويخته شد)*
5- تعبير خواب يوسف پيشبينى و حدس نيست، بلكه خبر قطعى از جانب خداست. «قُضِيَ الْأَمْرُ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 210"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۴۱_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ ناجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْساهُ الشَّيْطانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ «42»
و (يوسف) به آن زندانى كه مىدانست آزاد مىشود گفت: مرا نزد ارباب خود بياد آور. (ولى) شيطان يادآورى به اربابش را از ياد او برد، در نتيجه (يوسف) چند سالى در زندان ماند.
نکته ها
«ظَنَّ» به معناى اعتقاد و علم نيز استعمال شده است. زيرا در آيه قبل، يوسف به صراحت وقاطعيّت از آزادى يكى واعدام ديگرى خبر داده است. بنابراين «ظَنَّ» در اينجا به معناى گمانِ همراه با شك و ترديد نيست.
«بِضْعَ» به عدد زير ده گفته مىشود و اكثر مفسّران مدّت زندان حضرت يوسف را هفت سال گفتهاند.
در بعضى تفاسير، جملهى «فَأَنْساهُ الشَّيْطانُ» را اينگونه ترجمه كردهاند كه «شيطان ياد پروردگار را از ذهن يوسف برد و او به جاى استمداد از خداوند به ساقى شاه توجّه كرد» و اين براى يوسف ترك اولى بود و لذا سالهاى ديگرى را نيز در زندان ماند. امّا صاحبالميزان مىنويسد: اينگونه روايات خلاف قرآن است، چون قرآن يوسف را از مخلصين دانسته و شيطان به مخلصين نفوذ ندارد. به علاوه در دو آيه بعد آمده كه «قالَ الَّذِي نَجا مِنْهُما وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ» فراموش كننده بعد از مدتّها يوسف را به خاطر آورد، از اين معلوم مىشود كه فراموشى مربوط به ساقى بوده است نه يوسف.
پیام ها
1- انبيا نيز از طرق معمول، مشكلات خود را حلّ مىكنند، و اين با توحيد و توكّل منافاتى ندارد. «اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ»
2- هر تقاضايى رشوه نيست. «اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ» يوسف براى تعبير خواب، مزد و رشوهاى درخواست نكرد، بلكه گفت: مظلوميتم را به شاه برسان.
جلد 4 - صفحه 211
3- براى اثبات بى گناهى و پاكى خود از هر طريق سالم براى رساندن شكواى خود به گوش مسئولين بهره ببريد. «اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ»*
4- كاخ نشينى و رفاه و آسايش، زمينهساز فراموش كردن درد و رنج گرفتاران و بيچارگان است. ناجٍ ... فَأَنْساهُ الشَّيْطانُ*
5- معمولًا افراد بعد از رسيدن به پست، مقام و رفاه، دوستان قديمى را به فراموشى مىسپارند. «فَأَنْساهُ الشَّيْطانُ ذِكْرَ رَبِّهِ»
6- خروج يوسف از زندان و رفع اتهام از او، با اهداف شيطان ناسازگار بود، لذا دسيسه نمود. «فَأَنْساهُ الشَّيْطانُ»"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۴۲_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
2387859_128kb.mp3
3.29M
با سلام با هدف آماده سازی همراهان قرانی جهت تلاوت روزی یک صفحه در مساجد و ادارات هر هفته یک صفحه از قرآن با صوت استاد پرهیزکار و متن همان صفحه در کانال قرار خواهد گرفت
#صفحه_۶_جز۱_بقره_پرهیزکار
#قرارگاه_جهادی_محبان_الزهرا_(س)
#خانه_قرآنی_کریمه_منطقه_۱۸ ارتباط با ادمین @S_K_ahmadi54
https://eitaa.com/kareme18
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرى سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يابِساتٍ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُءْيايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرُونَ «43»
و (روزى) پادشاه (مصر) گفت: من هفت گاو فربه كه هفت گاو لاغر آنها را مىخورند و هفت خوشه سبز و (هفت خوشه) خشكيدهى ديگر را (در خواب) ديدم، اى بزرگان قوم! اگر تعبير خواب مىكنيد دربارهى خوابم به من نظر دهيد.
نکته ها
تاكنون در اين سوره، چهار خواب مطرح شده است؛ خواب خود يوسف، خواب دو رفيق زندانى و خواب پادشاه مصر. خوابِ اوّل سبب دردسر براى او ولى تعبير خواب ديگران، سبب عزّت او شد. در تورات آمده است: پادشاه يك نوبت در خواب ديد، گاوهاى لاغر گاوهاى فربه را مىخورند و نوبت ديگر، خوشهى سبز در كنار خوشههاى خشكيده را ديد. «1»
دربارهى اينكه عزيز مصر، همان پادشاه مصر است يا آنان دو نفر هستند، گفتگو و اختلاف
«1». تفسير الميزان.
جلد 4 - صفحه 212
نظر است كه ما از آن مىگذريم، زيرا نقشى در بحث ندارد.
در كتاب روضهى كافى آمده است كه خواب ديدن سه نوع است: گاهى بشارت الهى، گاهى ايجاد وحشت از شيطان و گاهى خوابهاى بىسروته وپريشان. «1»
پیام ها
1- خداوند با خواب ديدن يك شاه ظالم، (به شرطى كه تعبير كنندهاش يوسف باشد) ملّتى را از قحطى نجات مىدهد. «قالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرى»
2- اشيا و حيوانات، در عالم رؤيا نماد و سمبل مشخصّى دارند. (مثلًا گاو لاغر، سمبل قحطى و گاو چاق، سمبل فراوانى است) «سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ»*
3- رؤسا و قدرتمندان با اندك خاطرهى ناگوارى، احساس خطر مىكنند كه مبادا قدرت از آنها گرفته شود. قالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرى ... أَفْتُونِي فِي رُءْيايَ
4- حاكمان نياز به مشورت افراد خبره در امور مختلف دارند. «يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي»*
5- براى تعبير خواب، بايد به اهل آن مراجعه كرد و نبايد به تعبير هركس توجّه نمود. أَفْتُونِي .... إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرُونَ
«1». تفسير نورالثقلين."
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۴۳_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ وَ ما نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلامِ بِعالِمِينَ «44»
(اطرافيان پادشاه) گفتند: خوابهايى پريشان است و ما به تعبير خوابهاى آشفته دانا نيستيم.
نکته ها
«أَضْغاثُ» جمع «ضَغث» به معناى مخلوط كردن و «ضِغْث» به معناى دسته چوبِ مختلط است. «أَحْلامٍ» جمع «حلم» به معناى خواب پريشان است. «أَضْغاثُ أَحْلامٍ» يعنى خوابهاى پراكنده ودرهمى كه معّبر نمىتواند سرنخى از آنرا به دست آورد.
جلد 4 - صفحه 213
پیام ها
1- ندانستن و جهل خود را توجيه نكنيد. (اشراف چون تعبير صحيح خواب را نمىدانستند گفتند: خواب شاه پريشان است.) «قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ»
2- چه بسا خوابهايى كه به نظر پراكنده مىرسند، قابل تعبيرند. قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ ...*
3- كار را بايد به كاردان سپرد. (كارشناس تعبير مىكند، ولى غير كارشناس مىگويد خواب پريشان و غير قابل تعبير است.) «ما نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلامِ بِعالِمِينَ»"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۴۴_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الَّذِي نَجا مِنْهُما وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبِّئُكُمْ بِتَأْوِيلِهِ فَأَرْسِلُونِ «45»
و آن كس از آن دو (زندانى) كه نجات يافته بود، پس از مدّتى (يوسف را) به خاطر آورد، و (به عزيز مصر) گفت: مرا (به سراغ يوسف) بفرستيد تا (از تعبير خواب) شما را با خبر كنم.
نکته ها
«أُمَّةٍ» گرچه به معناى اجتماع مردم است، ولى در اينجا به اجتماع روزها (مدّتها) اطلاق شده است. «1»
پیام ها
1- خوبىها، دير يا زود اثر خود را نشان مىدهند. «ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ»
2- فقط هنگام نياز به فكر دوستان نباشيم. (همين كه به تعبير خواب نياز پيدا كردند، ياد يوسف افتادند.) «وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ»*
3- رسيدن به مقام و موقعيّت، معمولًا انسانها را نسبت به گذشته دچار فراموشى مىكند. «وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ»*
4- كسى كه ديگران را به كارى راهنمايى كند، گويا خود او آن كار را انجام داده است. «أَنَا أُنَبِّئُكُمْ»
«1». تفسير كبير و الميزان.
جلد 4 - صفحه 214
5- همزندانى يوسف عليه السلام به اندازهاى به خبرگى يوسف اعتماد داشت كه از طرف خود به پادشاه وعده قطعى به تعبير خواب داد. «أَنَا أُنَبِّئُكُمْ بِتَأْوِيلِهِ»*
6- آگاهان را به جامعه معرفى كنيم، تا مردم از آنان بهرهمند شوند. «فَأَرْسِلُونِ»
7- بعضى از كارشناسان در انزوا به سرمىبرند از آنان غافل نشويد. «فَأَرْسِلُونِ»
8- ما بايد به سراغ استاد برويم، نه آنكه استاد را احضار كنيم. «فَأَرْسِلُونِ»*"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۴۵_جز۱۲
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As