"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ «106»
وبيشترشان به خداوند ايمان نمىآورند، جز اينكه (با او چيزى را) شريك مىگيرند. (و ايمانشان خالص نيست)
جلد 4 - صفحه 299
نکته ها
امام رضا عليه السلام فرمودند: شرك در اين آيه به معناى كفر و بتپرستى نيست، بلكه مراد توجّه به غير خداوند است. «1»
از امام صادق عليه السلام نيز نقل شده است كه فرمودند: شرك در انسان، از حركت مورچه سياه در شب تاريك بر سنگ سياه، مخفىتر است. «2»
امام باقر عليه السلام نيز فرمودند: مردم در عبادت موحد هستند، ولى در اطاعت از غير خدا گرفتار شرك مىشوند. «3»
ودر روايات ديگرى مىخوانيم كه مراد از شرك در اين آيه، شرك نعمت است. مثل اينكه انسان بگويد فلانى كار مرا سرو سامان داد، اگر فلانى نبود نابود شده بودم و امثال آن. «4»
پیام ها
1- ايمان، مراتبى دارد و ايمان خالص كه هيچ گونه شركى در آن نباشد كم است. وَ ما يُؤْمِنُ ... إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ
تفسير نور(10جلدى) ج4 ص299
نشانههاى مؤمن مخلص:
1. در انفاق: «لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» «5» از كسى توقع پاداش و تشكر ندارد.
2. در عبادت: «وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» «6» جز خداوند كسى را بندگى نمىكند.
3. در تبليغ: «إِنْ أَجرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ» «7» به غير خداوند از كسى پاداش نمىخواهد.
4. در ازدواج: «إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» «8» از فقر نمىهراسد و با توكل به وعده خدا ازدواج مىكند.
5. در برخورد با مردم: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» «9» جز رضاى او همه چيز را كنار مىگذارد.
«1». تفسير نمونه.
«2». سفينةالبحار، ج 1، ص 697.
«3». كافى، ج 2، ص 292.
«4». تفسير نمونه.
«5». انسان، 9.
«6». كهف، 110.
«7». هود، 29.
«8». نور، 32.
«9». انعام، 91.
جلد 4 - صفحه 300
6. در جنگ وبرخورد با دشمن: «وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ» «1» از كسى به جز خداوند نمىهراسد.
7. در مهرورزى و محبّت: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» «2» هيچ كس را به اندازه خداوند دوست نمىدارد.
8. در تجارت وكسب وكار: «رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» «3» از ياد خداوند غافل نمىشود.
نشانههاى مؤمن مشرك:
1. عزّت را از ديگران آرزو مىكند: «أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ» «4»
2. در عمل: «خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً» «5» كار شايسته را با ناشايست مىآميزد.
3. در برخورد باديگران: «كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ» «6» دچار تعصّبات حزبى و گروهى مىشود.
4. در عبادت: «الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ. الَّذِينَ هُمْ يُراؤُنَ» «7» بىتوجّهى و رياكارى مىكند.
5. در جنگ و نبرد: «يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ» «8» از مردم مىترسد.
6. در تجارت وامور دنيوى: «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ» «9» افزونطلبى، او را سرگرم مىكند.
7. در انتخاب دين و دنيا: «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً» «10» دنيا را مىگيرند و پيامبر را تنها مىگذارند.
«1». احزاب، 39.
«2». بقره، 165.
«3». نور، 37.
«4». نساء، 139.
«5». توبه، 102.
«6». مؤمنون، 53.
«7». ماعون، 5- 6.
«8». نساء، 77.
«9». تكاثر، 1.
«10». جمعه، 11.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 301"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۱٠۶جز۱۳
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غاشِيَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ «107»
آيا (آنها كه ايمان نمىآورند) از اينكه عذاب الهى آنها را در برگيرد و يا قيامت در حالى كه نمىدانند ناگهانى فرا رسد، در امانند؟
نکته ها
«غاشِيَةٌ» به معناى عقوبتى است كه جامعه يا فردى را در برمىگيرد.
پیام ها
1- هيچ كس خود را تضمين شده نپندارد. «أَ فَأَمِنُوا»
2- احتمال قهر الهى، براى حركت انسان به سوى راه حقّ كافى است، مشكل در اين است كه بعضى اين احتمال را هم نمىدهند. «أَ فَأَمِنُوا»
3- قهر خداوند، فراگير است و امكان فرار نيست. «غاشِيَةٌ»
4- جزيى از عذاب، براى گرفتار كردن انسان كافى است. «غاشِيَةٌ مِنْ عَذابِ»
5- ياد قيامت، عامل تربيت است. «تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ»"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۱٠۷_جز۱۳
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ «108»
(اى پيامبر! تو نيز) بگو: اين راه من است. من و هركس پيروىام كرد، با بينايى به سوى خدا دعوت مىكنيم و خداوند (از هر شريكى) منزه است و من از مشركان نيستم.
نکته ها
دعوت كننده به توحيد با توده مردم فرق دارد، همان گونه كه در دو آيه قبل گفتيم تودهى مردم غالباً ايمانشان آلوده به شرك است؛ «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ» امّا مبلغ آسمانى بايد بتواند بگويد: «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
جلد 4 - صفحه 302
پیام ها
1- راه انبيا، روشن و در معرض شناخت وديد همگان است. «هذِهِ سَبِيلِي»
2- پيمايندگان راه حقّ بايد مواضع خود را با صراحت و بدون ترس بيان و اعلام كنند. «هذِهِ سَبِيلِي»*
3- دعوت رهبر بايد به سوى خدا باشد، نه به سوى خود. «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ»
4- رهبر بايد بصيرت كامل داشته باشد. «عَلى بَصِيرَةٍ»
5- مردم را چشم بسته و بدون آگاهى نبايد به انجام كارى ترغيب كرد. «عَلى بَصِيرَةٍ»*
6- پيروان پيامبر بايد هر كدام مبلغى باشند كه با بصيرت و آگاهى مردم را به سوى خدا دعوت كنند. أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ ... أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي
7- محور تبليغ، تنزيه خداوند از هرگونه شرك وشريك است. «سُبْحانَ اللَّهِ»
8- مبلّغان دينى بايد افرادى خالص ومخلص باشند. «ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
9- توحيد ونفى شرك، اساس دين اسلام مىباشد. «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ، ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»"
#تفسیر_سوره_یوسف_آیه_۱٠۸جز۱۳
#سوره_مبارکه_یوسف
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As