eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
103 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ «20» وكسانى را كه بجاى خدا مى‌خوانند، هيچ چيز نمى‌آفرينند وخود نيز آفريده شده‌اند. أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْياءٍ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ «21» آنها مردگانند نه زندگان، ونمى‌دانند چه وقت برانگيخته خواهند شد. نکته ها چون بت‌پرستان، بت‌ها را به شكل انسان مى‌ساختند و در خيال خود با آنها مثل صاحب شعور برخورد مى‌كردند، لذا خداوند در اين آيه، بت‌ها را اموات خوانده كه براى موجودات داراى حيات وشعور بكار مى‌رود. براى جاهل، تكرار مطلب لازم است. در كنارِ «أَمْواتٌ»، «غَيْرُ أَحْياءٍ» ذكر شده است، در حالى‌كه همان معنى را مى‌رساند. پیام ها 1- بُت‌ها، نه قدرت دارند، نه حيات و نه علم و شعور. (در حاليكه شرط پرستش، علم و قدرت و حيات است) «لا يَخْلُقُونَ‌، أَمْواتٌ‌، ما يَشْعُرُونَ» جلد 4 - صفحه 506 2- معبودان غير خدا هر چه باشد، مرده است. «أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْياءٍ» 3- در قيامت، حتّى بُت‌ها مبعوث مى‌شوند. «ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ» چنانكه در آيه 98 انبيا مى‌فرمايد: «إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ»" ‏‏‏‏٠_۲۱جز۱۴ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ «22» معبود شما معبودى است يگانه، پس كسانى‌كه به آخرت ايمان ندارند دل‌هايشان به انكار خو كرده و همانان مستكبرند. نکته ها آيات قبل ناتوانى غير خدا را از آفرينش و بى‌خبرى آنها را از آينده مطرح ساخت اين آيه مى‌فرمايد، معبود واقعى شما خداى يكتاست. «كبر» يعنى خود را بزرگ دانستن، «تكبر» يعنى آثار كبر را عمل كردن، و «استكبار» يعنى آنكه خودش بزرگى ندارد، ولى با انواع وسائل، مى‌خواهد بزرگى خود را ايجاد و اثبات كند. در روايات آمده است كه امام حسين عليه السلام بر فقرايى عبور مى‌كردند، آنها مشغول غذا خوردن بودند و حضرت را نيز دعوت به غذا كردند. امام در كنار آنها نشستند و مشغول شدند و سپس فرمودند: خداوند مستكبران را دوست ندارد. «1» پیام ها 1- انكار معاد در حقيقت انكار مبدء است. توحيد و معاد به هم پيوند دارند. «إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ» 2- منشأ كفر كبر است و منشأ كبر جهل. «قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ» 3- ايمان به آخرت، تكبّر و استكبار را برطرف مى‌كند. لا يُؤْمِنُونَ‌ ... قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ «1». تفسير نورالثقلين. تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 507" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ «23» البتّه وبى‌گمان، آنچه را پنهان مى‌كنند و آنچه را آشكارا مى‌نمايند، خداوند مى‌داند. همانا او مستكبران را دوست ندارد. نکته ها «جَرَمَ» به معناى بريدن و چيدن ميوه از درخت است. «لا جَرَمَ» يعنى مسأله قابل بريدن و شك و شبهه نيست، بلكه قطعى و حتمى است. اين آيه هم تهديد كفّار است كه خداوند به كارهاى شما آگاه است و هم بشارت به مؤمنان كه خداوند بر وضع دشمنان شما آگاه و بر كيفر آنها قادر است." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «24» و هرگاه به آنان گفته شد: پروردگارتان چه نازل كرده؟ گفتند: افسانه‌هاى پيشينيان. نکته ها «أَساطِيرُ» جمعِ «اسطوره» به معناى حكايات و افسانه‌هاى خرافى است كه به صورت مكتوب درآمده باشد. در قرآن اين كلمه، نُه بار از زبان كفّار نقل شده كه در همه‌ى موارد همراه كلمه‌ى «اولين» است، يعنى آنها مى‌گفتند: اين حرفها تازگى ندارد، بلكه همان بافته‌هاى پيشينيان است. بعضى جامعه‌شناسان امروز نيز مذهب را زاييده جهل و خرافه مى‌دانند، كه شايد اين حرف، بخاطر بعضى خرافاتى باشد كه در ميان اصولِ اصيلِ اديان الهى، رخنه كرده است و در واقع ربطى به مذهب ندارد. جلد 4 - صفحه 508 پیام ها 1- فرستادن پيامبران و كتب آسمانى، از شئون ربوبىِ خداوند براى هدايت و تربيت مردم است. «أَنْزَلَ رَبُّكُمْ» 2- خوى افراد مستكبر، تحقير كردن است، گاهى تحقير مكتب، گاهى رهبر و گاهى امّت. إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ‌ ... 3- با آنكه تنها بخشى از قرآن، داستان است نه همه‌ى آن، ولى همان داستان‌ها هم مربوط به اقوام و پيامبرانى است كه مردم زمان پيامبر از بيشتر آنها بى‌خبر بودند. پس چگونه مى‌توان به قرآن نسبت داد: «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»؟" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ «25» آنان بايد در روز قيامت، هم بار گناهان خود را به تمامى به دوش كشند و هم بخشى از بار گناهانِ كسانى‌كه بدون علم آنان را گمراه مى‌نمايند. بدانيد كه چه بد بارى را برمى‌دارند. نکته ها اين آيه در مورد رهبران كفر است كه در دنيا با تبليغات دروغين خود سبب گمراهى مردم مى‌شوند، لذا در قيامت، هم گناه كفر خود را به دوش مى‌كشند و هم گناه كسانى را كه باعث انحراف آنها شده‌اند. چنانكه در روايات مى‌خوانيم: هر كس راه كجى را ترسيم كند، در كيفر تمام منحرفان شريك است و هر كس راه خوبى را ترسيم كند، پاداش پويندگان آن راه را نيز به او مى‌دهند بدون آنكه از سهم او چيزى كم شود. پیام ها 1- رهبران كفر و ضلالت از هيچ تخفيفى در كيفر برخوردار نيستند. «لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً» جلد 4 - صفحه 509 2- كسى‌كه ديگران را به گناه دعوت كند، در كيفر آنان نيز شريك است. «مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ» 3- رهبران كفر، سهم گناه خود را بطور كامل، امّا سهم گناه پيروان را به مقدارى كه در آن نقش داشته‌اند بر عهده دارند. كامِلَةً ... وَ مِنْ أَوْزارِ 4- ريشه‌ى بسيارى از انحراف‌ها، جهل است و دشمن از جهل مردم براى انحراف آنها استفاده مى‌كند. «يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ» 5- گناه، بار است و چه بد بارى. «ساءَ ما يَزِرُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ أَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ «26» همانا كسانى كه قبل از ايشان بودند (نيز) مكر ورزيدند، پس قهر خداوند به سراغ پايه‌هاى بناى آنان آمد، پس سقف از بالاى سرشان بر آنان فرو ريخت و از آنجا كه انديشه‌اش را نمى‌كردند، عذاب الهى آمد. نکته ها اين آيه هم تهديدى است براى توطئه‌گران و هم تسلّى خاطر پيامبر است. پیام ها 1- توطئه در برابر حق، همواره بوده است. «قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» 2- آنجا كه اساس دين در خطر باشد، خداوند خود وارد عمل مى‌شود. «فَأَتَى اللَّهُ» 3- مخالفان دين و مكتب بدانند كه خداوند طرفِ آنهاست. «فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ» 4- هر كجا بنيان دين در خطر افتد، (در آيات قبل، كفّار، وحى را اساطير معرّفى مى‌كردند) برخورد نيز بايد بنيانى باشد. «فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ» 5- برخورد با دشمن بايد بنيانى باشد نه سطحى و ظاهرى، تا همه‌ى تشكيلات فكرى و سازمانى آنها از بين رود. فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ‌ ... فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ‌ جلد 4 - صفحه 510 6- كيفرهاى الهى مخصوص آخرت نيست. «فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ» 7- گاهى بناى محكم، بجاى حفاظت از جان انسان، گور خود انسان مى‌شود. «فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ» 8- زمان و مكان قهر خدا، قابل پيش‌بينى نيست. «مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَى الْكافِرِينَ «27» (به علاوه) خداوند در روز قيامت آنان را خوار و رسوا خواهد ساخت و مى‌گويد: شريكان من كه درباره آنها (با پيامبر و مؤمنان) ستيزه و مخالفت مى‌كرديد، كجا هستند؟ (در اين هنگام) دانشمندان گويند: همانا امروز، ذلت و رسوايى بر كافران است. نکته ها در فرهنگ قرآن، علم و جهل معنايى گسترده‌تر از دانستن و ندانستن دارد. عالم كسى است كه انديشه و عمل او بر اساس حقّ و حقيقت باشد، گرچه قدرت خواندن و نوشتن هم نداشته باشد و جاهل كسى است كه فكر و عمل او بر باطل باشد، گرچه همه‌ى علوم را نيز بداند. قرآن، انديشه‌ى شرك و بت‌پرستى را نشانه‌ى جهل مى‌داند، چنانكه ريشه‌ى عمل زشتِ قوم لوط را جهل مى‌شمرد. در اين آيه نيز، «أُوتُوا الْعِلْمَ» كسانى هستند كه در برابر كفر و شرك، قرار گرفته‌اند، يعنى علم واقعى، انسان را به توحيد و ايمان مى‌رساند. پیام ها 1- كيفر اصلىِ مجرمان، در قيامت است و هلاكت در دنيا مقدّمه‌اى براى آن مى‌باشد. «ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ» جلد 4 - صفحه 511 2- آنان كه در دنيا مؤمنان را خوار مى‌شمردند، در قيامت خوار مى‌شوند. «يُخْزِيهِمْ» 3- به دنبال هر كس بروى، بايد در قيامت جوابگو باشى. «أَيْنَ شُرَكائِيَ» 4- در دادگاه قيامت، مشركان حرفى براى گفتن ندارند. «أَيْنَ شُرَكائِيَ» 5- علم واقعى كه موجب ايمان و عمل مى‌شود، هديه‌اى الهى است. «أُوتُوا الْعِلْمَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلى‌ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «28» آن كسانى‌كه فرشتگان جانشان را مى‌گيرند (در حالى كه) به خود ستم‌كار بوده‌اند، پس (در آن موقع آنان) سر تسليم فرو آرند (وبه دروغ گويند:) ما هيچ‌گونه كار بدى انجام نداده‌ايم. چنين نيست، بلكه قطعاً خداوند به آنچه انجام داده‌ايد، آگاه است. فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ «29» پس، از درهاى دوزخ وارد شويد كه جاودانه در آنجا خواهيد ماند، و براستى چه بد است جايگاه متكبّران. نکته ها كفّار، به هنگام مرگ كه فرشتگان جان آنها را مى‌گيرند، هم اظهار اسلام و تسليم مى‌كنند و هم گذشته‌ى بد خود را انكار مى‌كنند، امّا نه آن ايمان ارزش دارد، چون از روى اضطرار است نه اختيار و نه اين انكار مورد قبول است چرا كه خداوند به كارهاى آنان آگاه است. پیام ها 1- مرگ، نابودى نيست، بلكه قبض روح و جدا شدن روح از جسم است. «تَتَوَفَّاهُمُ» 2- سنّت خداوند آن است كه كارها را باواسطه انجام دهد. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ» 3- كفر و شرك، ظلم به انسانيّت خويش است. «ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ» جلد 4 - صفحه 512 4- انسان روزى مجبور به تسليم است، امّا ديگر چه سود؟ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ‌ ... فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ‌ 5- لحظه‌ى جان دادن، لحظه‌ى حسّاسى براى مؤمن و كافر است. در مورد كافر مى‌فرمايد: «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ» و در مورد مؤمن در آيه‌ى 32 نحل مى‌فرمايد: «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ» 6- جهنّم درهاى متعدّدى دارد وهر خلاف‌كار از طريق خاصى، به دوزخ مى‌رود. «أَبْوابَ جَهَنَّمَ» 7- ريشه‌ى اصلى كفر، روحيّه‌ى تكبرّ است. الْكافِرِينَ‌ ... الْمُتَكَبِّرِينَ*" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ «30» وبه پرهيزكاران گفته شد: پروردگارتان چه نازل كرده است؟ گويند: خير (نازل كرده است) براى كسانى‌كه نيكى كرده‌اند در اين دنيا نيكى است و قطعاً سراى آخرت بهتر است و چه نيكوست سراى پرهيزكاران. نکته ها در آغاز اسلام، آنانكه وارد مكّه مى‌شدند و نام قرآن و پيامبر را شنيده بودند، در برخورد با افراد مختلف، از آنها مى‌پرسيدند: «ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ» خدايتان چه نازل كرده است؟ در پاسخ به اين افراد مشركان مى‌گفتند: «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ» و مؤمنان مى‌گفتند: «خَيْراً» آنچه را مايه خير و سعادت است نازل فرموده است. آنكه در دعا از خدا حسنه مى‌خواهد، «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً» سزاوار است خود اهل احسان باشد، زيرا «لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ» جلد 4 - صفحه 513 دو تابلوى زيبا و روشن (مقايسه آيات 23 تا 28 و 30 تا 32 همين سوره) «مستكبرين» «متقين» قضاوت: «إِذا قِيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ» «وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً» نتيجه دنيوى: «فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ» «لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ» كيفر اخروى: ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ‌ ... فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ‌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ ... جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها هنگام مرگ: «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ» «الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ» پیام ها 1- قضاوت حق، نياز به روح پاك و پرهيزكار دارد. لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ... قالُوا خَيْراً 2- قرآن در يك كلمه معرّفى مى‌شود، (خير، خوبى، مايه‌ى نيكى وسعادت. يك كلمه بجاى صد كلمه) «قالُوا خَيْراً» دعوت قرآن، دعوت به خير و نيكى است. 3- نيكوكاران، در هر دو جهان به نيكى مى‌رسند. «لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ» 4- پاداش الهى، متناسب با عمل انسان است. لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا ... حَسَنَةٌ، لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ... دارُ الْمُتَّقِينَ‌" ‏‏‏‏٠جز۱۴ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ «31» به باغ‌هايى دائمى داخل خواهند شد كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است، هر چه را بخواهند براى ايشان در آنجا موجود است، خداوند اينگونه پرهيزكاران را پاداش مى‌دهد. جلد 4 - صفحه 514 پیام ها 1- در بهشت، باغها و نهرها تنوع و تعدّد دارند. «جَنَّاتُ‌، الْأَنْهارُ» 2- باغ‌هاى بهشتى، هميشه سبز است. خزان و خشكسالى ندارد. «جَنَّاتُ عَدْنٍ» 3- پاداش پرهيز از لذات حرام دنيوى، كاميابى‌هاى بى‌نهايت اخروى است. «ما يَشاؤُنَ» 4- «ما يَشاؤُنَ» بالاتر از «ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ» است. زيرا گاهى انسان چيزى را مى‌خواهد كه در آن لذّت نفس و چشم نيست، مقام عرفان و معنويّت است. «لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ» 5- سنّت خداوند بر پاداش نيكوكاران است. «كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «32» آنان كه (از آلودگى‌هاى شرك و گناه) پاكند، فرشتگانى كه جانشان را مى‌ستانند، مى‌گويند: سلام عليكم. به پاداشِ آنچه انجام داده‌ايد، به بهشت داخل شويد. تفسير نور(10جلدى) ج‌4 ص514   نکته ها مراد از «طَيِّبِينَ» با توجّه به آيات قبل كه در مورد اهل كفر و شرك بود: «الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ» كسانى هستند كه اهل شرك وگناه نبوده‌اند و اينها همان متقين هستند. «طيب» يعنى پاك از هرگونه كدورت و ناخالصى وآراسته به كمالات و محاسن. پیام ها 1- كيفر وپاداش بعضى، از همان لحظه مرگ آغاز مى‌شود. تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ‌ ... ادْخُلُوا الْجَنَّةَ در روايات نيز آمده: قبر؛ يا گودالى از دوزخ است، يا باغى از بهشت. 2- مرگ، نيستى نيست، گرفتن روح است. «تَتَوَفَّاهُمُ» جلد 4 - صفحه 515 3- فرشتگان، مأموران الهى‌اند و خداوند براى هر كار مأمورانى دارد. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ» 4- مرگ پاكان همراه با درود فرشتگان است. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» 5- سلام كردن، شعار فرشتگان و ادبى آسمانى است. «يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» (در سلام، دعا، سلامتى و امنيّت وجود دارد) 6- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «33» آيا كفّار جز آنكه فرشتگانِ (مأمور قبض روح) يا فرمان (قهر) پروردگارت به سراغشان آيد انتظارى دارند، كسانى كه پيش از آنان بودند نيز چنين كردند و خداوند به آنان ظلم نكرد، ليكن آنها به خودشان ستم مى‌كردند. نکته ها مشابه اين آيه، در سوره بقره آيه 210 و سوره‌ى انعام آيه 158 نيز آمده است. اگر انذارهاى پيامبران، مردم را بيدار نكند تازيانه‌هاى عذاب آنها را بيدار خواهد كرد، امّا چه سود؟ پیام ها 1- كفّار تا قهر خدا را نبينند دست از انكار برنمى‌دارند. «هَلْ يَنْظُرُونَ» 2- قهر الهى در دنيا، براى تربيت است نه انتقام. «أَمْرُ رَبِّكَ» به جاى‌ «أَمَرَ اللَّهُ»* 3- خط شرك، كفر واستكبار، در طول تاريخ فعّال بوده است. «كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» 4- عذاب الهى، ظلم به ما نيست، بلكه عمل ما، ظلم بوده است. «وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» جلد 4 - صفحه 516 5- كفر و تكبر، ظلم به انسانيّت خويش است. «أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» 6- آنچه خطرناك است استمرار ظلم و طغيان است. كانُوا ... يَظْلِمُونَ‌ 7- نزول عذاب پس از اتمام حجّت و فرستادن پيامبران و كتب، نه فقط ظلم نيست، بلكه عين عدل است. «وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «34» پس كيفر بدى‌هايى كه انجام دادند به آنان رسيد و آنچه كه آنان به مسخره مى‌گرفتند آنان را فراگرفت. نکته ها «سيئه» به گناهان كوچك، در مقابل گناهان بزرگ گفته مى‌شود، مانند آيه‌ى‌ «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» «1» بنابراين آنچه در دنيا از كيفر به انسان مى‌رسد، گوشه‌اى از عملكرد اوست، و اصلِ كيفر در قيامت است. «حاقَ بِهِمْ» به معنى «حل بهم»، يعنى آنچه را مسخره مى‌كردند برخودشان حلول كرد. پیام ها 1- دود اعمال بد، به چشم خود انسان مى‌رود. «فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا» 2- كيفر مسخره‌ى ديگران، در همين دنيا به انسان مى‌رسد. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ» 3- ديگران را مسخره نكنيم كه خود گرفتار مى‌شويم. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ» «1». نساء، 31." ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ «35» جلد 4 - صفحه 517 وكسانى‌كه شرك ورزيدند، گفتند: اگر خدا مى‌خواست نه ما و نه پدرانمان هيچ چيزى را غير از او نمى‌پرستيديم و بدون حكم او هيچ چيزى را حرام نمى‌كرديم. كسانى‌كه پيش از اينان بودند نيز اين‌گونه برخورد مى‌كردند، پس مگر جز ابلاغ روشن، وظيفه ديگرى بر پيامبران است؟ نکته ها مسأله جبر، يكى از توجيهات نابجاى مشركان است كه مى‌گفتند: خدا خواسته كه ما غير او را پرستش كنيم و اگر او مى‌خواست، ما مشرك نبوديم. اين مطلب در آيه 148 سوره انعام و آيه 20 سوره زخرف نيز از قول مشركان مطرح شده است. سؤال: آيا همين كه خداوند جلوى انحراف مردم را نمى‌گيرد، نشانه رضايت او نيست؟ پاسخ: خير، زيرا خداوند اسباب هدايت مردم را فراهم كرده است، پيامبران و كتاب‌ها فرستاده است، پس نمى‌خواسته كسى منحرف شود، ولى كسى را هم بر ايمان آوردن مجبور نكرده است، زيرا ايمانِ اجبارى ارزش ندارد. پیام ها 1- آنچه از كفر و شرك خطرناك‌تر است، توجيه آن و نسبت دادن آن به خداست. «قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا» 2- عقيده به جبر در ميان مشركان نيز بوده است. «لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ» 3- منحرفان علاوه بر كار خود، كار نياكان و هم‌كيشان خود را نيز توجيه مى‌كنند. «نَحْنُ وَ لا آباؤُنا» 4- برخى مردم، آداب و رسوم و عقايد نياكانشان را هر چه باشد، مى‌پذيرند ومى‌دانند. «نَحْنُ وَ لا آباؤُنا» 5- چنانكه حلال كردن حرام‌ها جايز نيست، حرام كردن آنچه را خداوند حلال دانسته، نيز جايز نيست. «حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ» 6- توجيه‌گرى، كار همه منحرفان تاريخ است. «كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» جلد 4 - صفحه 518 7- تبليغ، بايد رسا و روشن باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ» 8- كار پيامبران، دعوت و تبليغ است، نه اجبار مردم به ايمان. «فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ «36» وهمانا ما در ميان هر امّتى پيامبرى را برانگيختيم (تا به مردم بگويند) كه خدا را بپرستيد و از طاغوت (و هر معبودى جز خدا) دورى نماييد، پس گروهى از مردم كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده و بعضى از آنان گمراهى بر آنان سزاوار است، پس در زمين سير و سفر كنيد، تا ببينيد كه پايان كار تكذيب كنندگان چگونه بوده است؟ نکته ها «أُمَّةٍ» از ريشه‌ى «ام» به معناى چيزى است كه ديگرى را به خود ضميمه مى‌كند. به هر جماعتى كه داراى نوعى وحدت و اشتراك باشند، امّت گفته مى‌شود. اين كلمه 52 بار در قرآن آمده است. «طاغوت» براى مبالغه‌ى طغيان بكار مى‌رود. در قرآن به شيطان، ستمگران و مستكبران و بت‌ها، كه مايه‌ى طغيان و نافرمانى خدا هستند، «طاغوت» گفته شده است. اين كلمه هم در مورد مفرد بكار مى‌رود «يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» و هم در مورد جمع‌ «أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ» خداوند اسباب هدايت را براى تمام مردم فرستاده است، «بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا» امّا گروهى مى‌پذيرند و هدايت مى‌يابند، «فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ» و گروهى انكار كرده و گمراه مى‌شوند. «مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ» پس هدايت از اوست، ولى گمراهى از ماست. مثال جالب: زمين كه به دور خورشيد مى‌چرخد، همواره بخشى از آن رو به خورشيد و جلد 4 - صفحه 519 روشن است و بخشى پشت به خورشيد و تاريك است. مى‌توان گفت: هر نورى كه زمين دارد ازخورشيد است، امّا هر تاريكى كه زمين دارد از خود اوست. به هر حال خداوند، ضلالت را به خود نسبت نمى‌دهد، مگر آنكه انسان خود زمينه‌ى آن را فراهم كرده باشد، مانند آيه‌ى‌ «يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ» خداوند ستمگران را گمراه مى‌كند وآيه‌ «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ» خداوند جز فاسقان را گمراه نمى‌كند. پیام ها 1- بعثت پيامبران، مخصوص نژاد و منطقه و قبيله‌ى خاصى نبوده است. «بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا» 2- دعوت به توحيد و دورى از طاغوت، در رأس برنامه پيامبران بوده است. «اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» 3- خداپرستى با پذيرش سلطه‌ى طاغوت‌ها و ستمگران، نمى‌سازد. «اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» 4- با عبادت و اتصال به خداوند، انسان قدرت مبارزه با طاغوت‌ها، پيدا مى‌كند. «اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» 5- خداوند به انسان در انتخاب راه، اختيار داده است. فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى‌ ... وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ‌ ... 6- سير و سفر بايد عبرت‌آموز باشد. فَسِيرُوا ... فَانْظُرُوا 7- تاريخ قانونمند است و سنّت‌هاى حاكم بر جامعه و تاريخ، ثابت. فَسِيرُوا ... فَانْظُرُوا ... عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ‌ 8- قرآن، مردم را به جهانگردى هدفدار دعوت كرده است. فَسِيرُوا ... فَانْظُرُوا تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 520" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنْ تَحْرِصْ عَلى‌ هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ «37» (اى پيامبر!) اگرچه بر هدايت آنان حرص مى‌ورزى، امّا (بدان كه) قطعاً خداوند كسى را كه (بخاطر سوء انتخاب وعملش) گمراه كرده هدايت نمى‌كند و براى آنان هيچ ياورى نيست. نکته ها به دنبال آيه‌ى قبل كه فرمود: انحراف گروهى بخاطر انكار و كفرشان حتمى است، اين آيه خطاب به پيامبر مى‌فرمايد: بر آنها دلسوزى مكن كه دلسوزى تو بى‌اثر است، زيرا قلب آنان را خداوند مُهر كرده و ديگر قابل هدايت نيستند. گاهى اشكال در قابليّت مردم است، نه مبلّغ. پيامبر معصوم است و نقطه ضعفى ندارد، بهترين اخلاق را دارد، دلسوز هم هست، امّا باز هم مردم قبول نمى‌كنند. پیام ها 1- انسان گاهى به جايى مى‌رسد كه نه در دنيا قابل هدايت است و نه در آخرت قابل نصرت. «لا يَهْدِي‌، مِنْ ناصِرِينَ» 2- مبلّغ بايد بداند كه به هر حال گروهى هيچ منطقى را نمى‌پذيرند، پس انتظار ايمان همه مردم را نبايد داشت. إِنْ تَحْرِصْ‌ ... لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُ‌ 3- شفاعت، قابليّت مى‌خواهد و هر كس از آن بهره‌مند نمى‌شود. «ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلى‌ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «38» وبا شديدترين نوع سوگندشان، به خدا سوگند ياد كردند كه هر كس مى‌ميرد خداوند او را برنخواهد انگيخت. آرى (رستاخيز مردگان) وعده حقّى است بر خداوند (وآن را وفا خواهد كرد) وليكن بيشتر مردم نمى‌دانند. جلد 4 - صفحه 521 نکته ها مطابق روايتى كه در كتاب روضه‌ى كافى، از امام صادق عليه السلام نقل شده است، يكى از مصاديق اين آيه، رجعت است كه خداوند در همين دنيا، در زمان قيام امام زمان عليه السلام گروهى را زنده مى‌كند، امّا مخالفان شيعه، آن را انكار مى‌كنند. پیام ها 1- سوگند، همه جا نشانه‌ى صحت و صداقت نيست. أَقْسَمُوا بِاللَّهِ‌ ... لا يَعْلَمُونَ‌ 2- بدتر از جهل و كفر، پافشارى و اصرار بر آن است. «جَهْدَ أَيْمانِهِمْ» 3- تفكيك توحيد از معاد، عقيده‌ى جاهليّت است. أَقْسَمُوا بِاللَّهِ‌ ... لا يَبْعَثُ اللَّهُ‌ 4- قيامت، وعده‌گاه الهى براى كيفر و پاداش است. «وَعْداً عَلَيْهِ» 5- زنده شدن مردگان در قيامت، حقّ است. «حَقًّا» 6- ريشه‌ى انكار معاد، جهل است. «لا يَعْلَمُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
فسیر نور (محسن قرائتی) لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كانُوا كاذِبِينَ «39» (رستاخيز مردگان) براى آن است كه (خداوند) چيزى را كه مردم در آن اختلاف مى‌كنند روشن سازد وكسانى كه كفر ورزيدند بدانند كه آنها خودشان دروغگو بودند، (نه انبيا). نکته ها كفّار، در يگانگى خداوند، حقانيّت پيامبران و برپايى قيامت و محاسبه‌ى اعمال، ترديد واختلاف داشتند. اين آيه مى‌فرمايد: در قيامت همه اينها براى آنها روشن مى‌شود و مى‌فهمند كه در دنيا چه عقايد باطل و نادرستى داشته‌اند، امّا چه سود؟ جلد 4 - صفحه 522 پیام ها 1- روز قيامت، روز روشن شدن همه حقايق است. لِيُبَيِّنَ لَهُمُ‌ ... لِيَعْلَمَ الَّذِينَ‌ 2- بناى كفر بر كذب و تكذيب است. الَّذِينَ كَفَرُوا ... كانُوا كاذِبِينَ‌" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْ‌ءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ «40» (رستاخيز مردگان براى ما كار مهمى نيست، زيرا) هرگاه چيزى را اراده كنيم، همانا گفتار ما براى آن چيز اين است كه به آن مى‌گوييم باش، پس (بى‌درنگ) موجود مى‌شود. نکته ها خداوند در اين آيه، «إِنَّما قَوْلُنا» فرموده است ودر آيه‌ى 82 سوره يس، «إِنَّما أَمْرُهُ» آمده است و در مورد آفريدن حضرت عيسى در آيه‌ى 59 آل‌عمران مى‌خوانيم، «قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» پس امر وقول خداوند، همان اراده‌ى اوست. «كُنْ» به معناى «باش» براى تقريب به ذهن ماست، وگرنه خدا نيازى به گفتن آن ندارد. همان‌گونه كه انسان هرگاه بخواهد چيزى را در ذهن خود تصور كند، تنها با اراده مى‌تواند آن را در ذهنش خلق كند و نياز به چيز ديگرى ندارد، بلاتشبيه، خداوند نيز براى آفريدن هر چيز، تنها اگر اراده كند، آفريده مى‌شود. پیام ها 1- چگونه درباره‌ى معاد شك مى‌كنيم، با آنكه هر چيزى با يك اراده‌ى خداوند خلق مى‌شود. «كُنْ فَيَكُونُ» 2- خداوند، موجودات را از نيستى به هستى مى‌آورد، نه آنكه با تركيب يا تغيير هست‌ها، چيز ديگرى بيافريند. «كُنْ فَيَكُونُ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 523" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6As