"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَى الْكافِرِينَ «27»
(به علاوه) خداوند در روز قيامت آنان را خوار و رسوا خواهد ساخت و مىگويد: شريكان من كه درباره آنها (با پيامبر و مؤمنان) ستيزه و مخالفت مىكرديد، كجا هستند؟ (در اين هنگام) دانشمندان گويند: همانا امروز، ذلت و رسوايى بر كافران است.
نکته ها
در فرهنگ قرآن، علم و جهل معنايى گستردهتر از دانستن و ندانستن دارد. عالم كسى است كه انديشه و عمل او بر اساس حقّ و حقيقت باشد، گرچه قدرت خواندن و نوشتن هم نداشته باشد و جاهل كسى است كه فكر و عمل او بر باطل باشد، گرچه همهى علوم را نيز بداند.
قرآن، انديشهى شرك و بتپرستى را نشانهى جهل مىداند، چنانكه ريشهى عمل زشتِ قوم لوط را جهل مىشمرد.
در اين آيه نيز، «أُوتُوا الْعِلْمَ» كسانى هستند كه در برابر كفر و شرك، قرار گرفتهاند، يعنى علم واقعى، انسان را به توحيد و ايمان مىرساند.
پیام ها
1- كيفر اصلىِ مجرمان، در قيامت است و هلاكت در دنيا مقدّمهاى براى آن مىباشد. «ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ»
جلد 4 - صفحه 511
2- آنان كه در دنيا مؤمنان را خوار مىشمردند، در قيامت خوار مىشوند. «يُخْزِيهِمْ»
3- به دنبال هر كس بروى، بايد در قيامت جوابگو باشى. «أَيْنَ شُرَكائِيَ»
4- در دادگاه قيامت، مشركان حرفى براى گفتن ندارند. «أَيْنَ شُرَكائِيَ»
5- علم واقعى كه موجب ايمان و عمل مىشود، هديهاى الهى است. «أُوتُوا الْعِلْمَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۲۷جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «28»
آن كسانىكه فرشتگان جانشان را مىگيرند (در حالى كه) به خود ستمكار بودهاند، پس (در آن موقع آنان) سر تسليم فرو آرند (وبه دروغ گويند:) ما هيچگونه كار بدى انجام ندادهايم. چنين نيست، بلكه قطعاً خداوند به آنچه انجام دادهايد، آگاه است.
فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ «29»
پس، از درهاى دوزخ وارد شويد كه جاودانه در آنجا خواهيد ماند، و براستى چه بد است جايگاه متكبّران.
نکته ها
كفّار، به هنگام مرگ كه فرشتگان جان آنها را مىگيرند، هم اظهار اسلام و تسليم مىكنند و هم گذشتهى بد خود را انكار مىكنند، امّا نه آن ايمان ارزش دارد، چون از روى اضطرار است نه اختيار و نه اين انكار مورد قبول است چرا كه خداوند به كارهاى آنان آگاه است.
پیام ها
1- مرگ، نابودى نيست، بلكه قبض روح و جدا شدن روح از جسم است. «تَتَوَفَّاهُمُ»
2- سنّت خداوند آن است كه كارها را باواسطه انجام دهد. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ»
3- كفر و شرك، ظلم به انسانيّت خويش است. «ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ»
جلد 4 - صفحه 512
4- انسان روزى مجبور به تسليم است، امّا ديگر چه سود؟ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ... فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ
5- لحظهى جان دادن، لحظهى حسّاسى براى مؤمن و كافر است. در مورد كافر مىفرمايد: «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ» و در مورد مؤمن در آيهى 32 نحل مىفرمايد: «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ»
6- جهنّم درهاى متعدّدى دارد وهر خلافكار از طريق خاصى، به دوزخ مىرود. «أَبْوابَ جَهَنَّمَ»
7- ريشهى اصلى كفر، روحيّهى تكبرّ است. الْكافِرِينَ ... الْمُتَكَبِّرِينَ*"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۲۸_۲۹جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ «30»
وبه پرهيزكاران گفته شد: پروردگارتان چه نازل كرده است؟ گويند: خير (نازل كرده است) براى كسانىكه نيكى كردهاند در اين دنيا نيكى است و قطعاً سراى آخرت بهتر است و چه نيكوست سراى پرهيزكاران.
نکته ها
در آغاز اسلام، آنانكه وارد مكّه مىشدند و نام قرآن و پيامبر را شنيده بودند، در برخورد با افراد مختلف، از آنها مىپرسيدند: «ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ» خدايتان چه نازل كرده است؟ در پاسخ به اين افراد مشركان مىگفتند: «أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ» و مؤمنان مىگفتند: «خَيْراً» آنچه را مايه خير و سعادت است نازل فرموده است.
آنكه در دعا از خدا حسنه مىخواهد، «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً» سزاوار است خود اهل احسان باشد، زيرا «لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ»
جلد 4 - صفحه 513
دو تابلوى زيبا و روشن (مقايسه آيات 23 تا 28 و 30 تا 32 همين سوره)
«مستكبرين» «متقين»
قضاوت:
«إِذا قِيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ»
«وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً»
نتيجه دنيوى:
«فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ»
«لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ»
كيفر اخروى:
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ ... فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ
وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ ... جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها
هنگام مرگ:
«تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ»
«الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ»
پیام ها
1- قضاوت حق، نياز به روح پاك و پرهيزكار دارد. لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ... قالُوا خَيْراً
2- قرآن در يك كلمه معرّفى مىشود، (خير، خوبى، مايهى نيكى وسعادت. يك كلمه بجاى صد كلمه) «قالُوا خَيْراً» دعوت قرآن، دعوت به خير و نيكى است.
3- نيكوكاران، در هر دو جهان به نيكى مىرسند. «لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ»
4- پاداش الهى، متناسب با عمل انسان است. لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا ... حَسَنَةٌ، لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ... دارُ الْمُتَّقِينَ"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳٠جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ «31»
به باغهايى دائمى داخل خواهند شد كه نهرها از زير (درختان) آن جارى است، هر چه را بخواهند براى ايشان در آنجا موجود است، خداوند اينگونه پرهيزكاران را پاداش مىدهد.
جلد 4 - صفحه 514
پیام ها
1- در بهشت، باغها و نهرها تنوع و تعدّد دارند. «جَنَّاتُ، الْأَنْهارُ»
2- باغهاى بهشتى، هميشه سبز است. خزان و خشكسالى ندارد. «جَنَّاتُ عَدْنٍ»
3- پاداش پرهيز از لذات حرام دنيوى، كاميابىهاى بىنهايت اخروى است.
«ما يَشاؤُنَ»
4- «ما يَشاؤُنَ» بالاتر از «ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ» است. زيرا گاهى انسان چيزى را مىخواهد كه در آن لذّت نفس و چشم نيست، مقام عرفان و معنويّت است. «لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ»
5- سنّت خداوند بر پاداش نيكوكاران است. «كَذلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۱جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «32»
آنان كه (از آلودگىهاى شرك و گناه) پاكند، فرشتگانى كه جانشان را مىستانند، مىگويند: سلام عليكم. به پاداشِ آنچه انجام دادهايد، به بهشت داخل شويد.
تفسير نور(10جلدى) ج4 ص514
نکته ها
مراد از «طَيِّبِينَ» با توجّه به آيات قبل كه در مورد اهل كفر و شرك بود: «الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ» كسانى هستند كه اهل شرك وگناه نبودهاند و اينها همان متقين هستند. «طيب» يعنى پاك از هرگونه كدورت و ناخالصى وآراسته به كمالات و محاسن.
پیام ها
1- كيفر وپاداش بعضى، از همان لحظه مرگ آغاز مىشود. تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ ... ادْخُلُوا الْجَنَّةَ در روايات نيز آمده: قبر؛ يا گودالى از دوزخ است، يا باغى از بهشت.
2- مرگ، نيستى نيست، گرفتن روح است. «تَتَوَفَّاهُمُ»
جلد 4 - صفحه 515
3- فرشتگان، مأموران الهىاند و خداوند براى هر كار مأمورانى دارد. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ»
4- مرگ پاكان همراه با درود فرشتگان است. «تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ»
5- سلام كردن، شعار فرشتگان و ادبى آسمانى است. «يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» (در سلام، دعا، سلامتى و امنيّت وجود دارد)
6- بهشت را به بها دهند نه بهانه. «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «33»
آيا كفّار جز آنكه فرشتگانِ (مأمور قبض روح) يا فرمان (قهر) پروردگارت به سراغشان آيد انتظارى دارند، كسانى كه پيش از آنان بودند نيز چنين كردند و خداوند به آنان ظلم نكرد، ليكن آنها به خودشان ستم مىكردند.
نکته ها
مشابه اين آيه، در سوره بقره آيه 210 و سورهى انعام آيه 158 نيز آمده است.
اگر انذارهاى پيامبران، مردم را بيدار نكند تازيانههاى عذاب آنها را بيدار خواهد كرد، امّا چه سود؟
پیام ها
1- كفّار تا قهر خدا را نبينند دست از انكار برنمىدارند. «هَلْ يَنْظُرُونَ»
2- قهر الهى در دنيا، براى تربيت است نه انتقام. «أَمْرُ رَبِّكَ» به جاى «أَمَرَ اللَّهُ»*
3- خط شرك، كفر واستكبار، در طول تاريخ فعّال بوده است. «كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
4- عذاب الهى، ظلم به ما نيست، بلكه عمل ما، ظلم بوده است. «وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
جلد 4 - صفحه 516
5- كفر و تكبر، ظلم به انسانيّت خويش است. «أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
6- آنچه خطرناك است استمرار ظلم و طغيان است. كانُوا ... يَظْلِمُونَ
7- نزول عذاب پس از اتمام حجّت و فرستادن پيامبران و كتب، نه فقط ظلم نيست، بلكه عين عدل است. «وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۳جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «34»
پس كيفر بدىهايى كه انجام دادند به آنان رسيد و آنچه كه آنان به مسخره مىگرفتند آنان را فراگرفت.
نکته ها
«سيئه» به گناهان كوچك، در مقابل گناهان بزرگ گفته مىشود، مانند آيهى «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ» «1» بنابراين آنچه در دنيا از كيفر به انسان مىرسد، گوشهاى از عملكرد اوست، و اصلِ كيفر در قيامت است.
«حاقَ بِهِمْ» به معنى «حل بهم»، يعنى آنچه را مسخره مىكردند برخودشان حلول كرد.
پیام ها
1- دود اعمال بد، به چشم خود انسان مىرود. «فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا»
2- كيفر مسخرهى ديگران، در همين دنيا به انسان مىرسد. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
3- ديگران را مسخره نكنيم كه خود گرفتار مىشويم. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
«1». نساء، 31."
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۴_جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ «35»
جلد 4 - صفحه 517
وكسانىكه شرك ورزيدند، گفتند: اگر خدا مىخواست نه ما و نه پدرانمان هيچ چيزى را غير از او نمىپرستيديم و بدون حكم او هيچ چيزى را حرام نمىكرديم. كسانىكه پيش از اينان بودند نيز اينگونه برخورد مىكردند، پس مگر جز ابلاغ روشن، وظيفه ديگرى بر پيامبران است؟
نکته ها
مسأله جبر، يكى از توجيهات نابجاى مشركان است كه مىگفتند: خدا خواسته كه ما غير او را پرستش كنيم و اگر او مىخواست، ما مشرك نبوديم. اين مطلب در آيه 148 سوره انعام و آيه 20 سوره زخرف نيز از قول مشركان مطرح شده است.
سؤال: آيا همين كه خداوند جلوى انحراف مردم را نمىگيرد، نشانه رضايت او نيست؟
پاسخ: خير، زيرا خداوند اسباب هدايت مردم را فراهم كرده است، پيامبران و كتابها فرستاده است، پس نمىخواسته كسى منحرف شود، ولى كسى را هم بر ايمان آوردن مجبور نكرده است، زيرا ايمانِ اجبارى ارزش ندارد.
پیام ها
1- آنچه از كفر و شرك خطرناكتر است، توجيه آن و نسبت دادن آن به خداست. «قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا»
2- عقيده به جبر در ميان مشركان نيز بوده است. «لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ»
3- منحرفان علاوه بر كار خود، كار نياكان و همكيشان خود را نيز توجيه مىكنند. «نَحْنُ وَ لا آباؤُنا»
4- برخى مردم، آداب و رسوم و عقايد نياكانشان را هر چه باشد، مىپذيرند ومىدانند. «نَحْنُ وَ لا آباؤُنا»
5- چنانكه حلال كردن حرامها جايز نيست، حرام كردن آنچه را خداوند حلال دانسته، نيز جايز نيست. «حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ»
6- توجيهگرى، كار همه منحرفان تاريخ است. «كَذلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
جلد 4 - صفحه 518
7- تبليغ، بايد رسا و روشن باشد. «الْبَلاغُ الْمُبِينُ»
8- كار پيامبران، دعوت و تبليغ است، نه اجبار مردم به ايمان. «فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۵جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ «36»
وهمانا ما در ميان هر امّتى پيامبرى را برانگيختيم (تا به مردم بگويند) كه خدا را بپرستيد و از طاغوت (و هر معبودى جز خدا) دورى نماييد، پس گروهى از مردم كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده و بعضى از آنان گمراهى بر آنان سزاوار است، پس در زمين سير و سفر كنيد، تا ببينيد كه پايان كار تكذيب كنندگان چگونه بوده است؟
نکته ها
«أُمَّةٍ» از ريشهى «ام» به معناى چيزى است كه ديگرى را به خود ضميمه مىكند. به هر جماعتى كه داراى نوعى وحدت و اشتراك باشند، امّت گفته مىشود. اين كلمه 52 بار در قرآن آمده است.
«طاغوت» براى مبالغهى طغيان بكار مىرود. در قرآن به شيطان، ستمگران و مستكبران و بتها، كه مايهى طغيان و نافرمانى خدا هستند، «طاغوت» گفته شده است. اين كلمه هم در مورد مفرد بكار مىرود «يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ» و هم در مورد جمع «أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»
خداوند اسباب هدايت را براى تمام مردم فرستاده است، «بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا» امّا گروهى مىپذيرند و هدايت مىيابند، «فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ» و گروهى انكار كرده و گمراه مىشوند. «مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ» پس هدايت از اوست، ولى گمراهى از ماست.
مثال جالب: زمين كه به دور خورشيد مىچرخد، همواره بخشى از آن رو به خورشيد و
جلد 4 - صفحه 519
روشن است و بخشى پشت به خورشيد و تاريك است. مىتوان گفت: هر نورى كه زمين دارد ازخورشيد است، امّا هر تاريكى كه زمين دارد از خود اوست.
به هر حال خداوند، ضلالت را به خود نسبت نمىدهد، مگر آنكه انسان خود زمينهى آن را فراهم كرده باشد، مانند آيهى «يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ» خداوند ستمگران را گمراه مىكند وآيه «وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ» خداوند جز فاسقان را گمراه نمىكند.
پیام ها
1- بعثت پيامبران، مخصوص نژاد و منطقه و قبيلهى خاصى نبوده است. «بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا»
2- دعوت به توحيد و دورى از طاغوت، در رأس برنامه پيامبران بوده است.
«اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»
3- خداپرستى با پذيرش سلطهى طاغوتها و ستمگران، نمىسازد. «اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»
4- با عبادت و اتصال به خداوند، انسان قدرت مبارزه با طاغوتها، پيدا مىكند.
«اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»
5- خداوند به انسان در انتخاب راه، اختيار داده است. فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى ... وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ ...
6- سير و سفر بايد عبرتآموز باشد. فَسِيرُوا ... فَانْظُرُوا
7- تاريخ قانونمند است و سنّتهاى حاكم بر جامعه و تاريخ، ثابت. فَسِيرُوا ... فَانْظُرُوا ... عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
8- قرآن، مردم را به جهانگردى هدفدار دعوت كرده است. فَسِيرُوا ... فَانْظُرُوا
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 520"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۶جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنْ تَحْرِصْ عَلى هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ «37»
(اى پيامبر!) اگرچه بر هدايت آنان حرص مىورزى، امّا (بدان كه) قطعاً خداوند كسى را كه (بخاطر سوء انتخاب وعملش) گمراه كرده هدايت نمىكند و براى آنان هيچ ياورى نيست.
نکته ها
به دنبال آيهى قبل كه فرمود: انحراف گروهى بخاطر انكار و كفرشان حتمى است، اين آيه خطاب به پيامبر مىفرمايد: بر آنها دلسوزى مكن كه دلسوزى تو بىاثر است، زيرا قلب آنان را خداوند مُهر كرده و ديگر قابل هدايت نيستند.
گاهى اشكال در قابليّت مردم است، نه مبلّغ. پيامبر معصوم است و نقطه ضعفى ندارد، بهترين اخلاق را دارد، دلسوز هم هست، امّا باز هم مردم قبول نمىكنند.
پیام ها
1- انسان گاهى به جايى مىرسد كه نه در دنيا قابل هدايت است و نه در آخرت قابل نصرت. «لا يَهْدِي، مِنْ ناصِرِينَ»
2- مبلّغ بايد بداند كه به هر حال گروهى هيچ منطقى را نمىپذيرند، پس انتظار ايمان همه مردم را نبايد داشت. إِنْ تَحْرِصْ ... لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُ
3- شفاعت، قابليّت مىخواهد و هر كس از آن بهرهمند نمىشود. «ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۷جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَلى وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «38»
وبا شديدترين نوع سوگندشان، به خدا سوگند ياد كردند كه هر كس مىميرد خداوند او را برنخواهد انگيخت. آرى (رستاخيز مردگان) وعده حقّى است بر خداوند (وآن را وفا خواهد كرد) وليكن بيشتر مردم نمىدانند.
جلد 4 - صفحه 521
نکته ها
مطابق روايتى كه در كتاب روضهى كافى، از امام صادق عليه السلام نقل شده است، يكى از مصاديق اين آيه، رجعت است كه خداوند در همين دنيا، در زمان قيام امام زمان عليه السلام گروهى را زنده مىكند، امّا مخالفان شيعه، آن را انكار مىكنند.
پیام ها
1- سوگند، همه جا نشانهى صحت و صداقت نيست. أَقْسَمُوا بِاللَّهِ ... لا يَعْلَمُونَ
2- بدتر از جهل و كفر، پافشارى و اصرار بر آن است. «جَهْدَ أَيْمانِهِمْ»
3- تفكيك توحيد از معاد، عقيدهى جاهليّت است. أَقْسَمُوا بِاللَّهِ ... لا يَبْعَثُ اللَّهُ
4- قيامت، وعدهگاه الهى براى كيفر و پاداش است. «وَعْداً عَلَيْهِ»
5- زنده شدن مردگان در قيامت، حقّ است. «حَقًّا»
6- ريشهى انكار معاد، جهل است. «لا يَعْلَمُونَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۸جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
فسیر نور (محسن قرائتی)
لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كانُوا كاذِبِينَ «39»
(رستاخيز مردگان) براى آن است كه (خداوند) چيزى را كه مردم در آن اختلاف مىكنند روشن سازد وكسانى كه كفر ورزيدند بدانند كه آنها خودشان دروغگو بودند، (نه انبيا).
نکته ها
كفّار، در يگانگى خداوند، حقانيّت پيامبران و برپايى قيامت و محاسبهى اعمال، ترديد واختلاف داشتند.
اين آيه مىفرمايد: در قيامت همه اينها براى آنها روشن مىشود و مىفهمند كه در دنيا چه عقايد باطل و نادرستى داشتهاند، امّا چه سود؟
جلد 4 - صفحه 522
پیام ها
1- روز قيامت، روز روشن شدن همه حقايق است. لِيُبَيِّنَ لَهُمُ ... لِيَعْلَمَ الَّذِينَ
2- بناى كفر بر كذب و تكذيب است. الَّذِينَ كَفَرُوا ... كانُوا كاذِبِينَ"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۳۹جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ «40»
(رستاخيز مردگان براى ما كار مهمى نيست، زيرا) هرگاه چيزى را اراده كنيم، همانا گفتار ما براى آن چيز اين است كه به آن مىگوييم باش، پس (بىدرنگ) موجود مىشود.
نکته ها
خداوند در اين آيه، «إِنَّما قَوْلُنا» فرموده است ودر آيهى 82 سوره يس، «إِنَّما أَمْرُهُ» آمده است و در مورد آفريدن حضرت عيسى در آيهى 59 آلعمران مىخوانيم، «قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» پس امر وقول خداوند، همان ارادهى اوست.
«كُنْ» به معناى «باش» براى تقريب به ذهن ماست، وگرنه خدا نيازى به گفتن آن ندارد.
همانگونه كه انسان هرگاه بخواهد چيزى را در ذهن خود تصور كند، تنها با اراده مىتواند آن را در ذهنش خلق كند و نياز به چيز ديگرى ندارد، بلاتشبيه، خداوند نيز براى آفريدن هر چيز، تنها اگر اراده كند، آفريده مىشود.
پیام ها
1- چگونه دربارهى معاد شك مىكنيم، با آنكه هر چيزى با يك ارادهى خداوند خلق مىشود. «كُنْ فَيَكُونُ»
2- خداوند، موجودات را از نيستى به هستى مىآورد، نه آنكه با تركيب يا تغيير هستها، چيز ديگرى بيافريند. «كُنْ فَيَكُونُ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 523"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۴۰_جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ هاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ «41»
وكسانىكه پس از آنكه ستم ديدند در راه خدا هجرت كردند، بدون شك ما در همين دنيا جايگاه نيكوئى به آنان خواهيم داد و اگر مىدانستند البتّه پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود.
الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ «42»
(آنان) كسانى هستند كه صبر نمودند و بر پروردگارشان توكّل مىنمايند.
نکته ها
قرآن، در آيات متعدّدى دربارهى هجرت و آثار آن در دنيا و آخرت سخن گفته است.
چنانكه در آيه 100 سورهى نساء مىفرمايد: «مَنْ يُهاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثِيراً وَ سَعَةً» يعنى هركس در راه خدا هجرت كند، در زمين جايگاههاى بسيار و وسيع مىيابد.
اين آيه تعبير به «هاجَرُوا فِي اللَّهِ» نموده كه طبيعتاً از «هجرت فى سبيل الله» خالصتر و دقيقتر است.
پیام ها
1- كسانىكه براى نشر دين يا حفظ دين و يا حفظ جانِ خود، از وطن ومال بگذرند و هجرت كنند به نتيجه مىرسند. وَ الَّذِينَ هاجَرُوا ... لَنُبَوِّئَنَّهُمْ
2- اگر قدرت مقابله با ظالم را ندارى، حقّ ندارى سلطهى او را بپذيرى، بلكه بايد هجرت كنى. «هاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا»
3- هجرت، صبر و توكّل، رمز پيروزى در برابر دشمن است. هاجَرُوا ... صَبَرُوا ... يَتَوَكَّلُونَ
4- در برابر ستمگران، به ايمان، توكّل و مقاومت خود وابسته باشيد، نه
جلد 4 - صفحه 524
قدرتهاى بيگانه و خارجى. «صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»
5- گشايش و آسايش، بدون تحمّل سختى هجرت، حاصل نمىشود. هاجَرُوا ... لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۴۱_۴۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «43»
ما قبل از تو نيز، جز مردانى كه به سويشان وحى مىنموديم (فرشته يا موجود ديگرى را) نفرستاديم (كه آنها از آمدن تو تعجب مىكنند، به آنها بگو:) اگر نمىدانيد از اهل ذكر بپرسيد.
نکته ها
اين آيه يك اصل كلى را كه عقل هر بشرى مىپذيرد، مطرح مىكند وآن مراجعه به اهل علم وكارشناس است، يعنى هر چه را نمىدانيد از آگاهان واهل خبرهى آنسؤال كنيد. البتّه در زمينهى مسائل دينى، بهترين مصداقِ «اهل ذكر» اهلبيت پيامبرند. روايات زيادى از طريق شيعه و سنّى به اين مضمون وارد شده كه در جلد سوم ملحقات احقاق الحق، صفحهى 482 به بعد نقل شده است.
طبرى، ابن كثير و آلوسى نيز در تفاسيرشان، ذيل اين آيه، اهلِ ذكر را اهل بيت پيامبر معرّفى كردهاند.
در جلد 23 بحار صفحه 172 به بعد، حدود شصت روايت در اين باره نقل شده كه در برخى از آنها، امامان معصوم فرمودهاند: «نحن و الله اهل الذكر المسؤلون» بخدا قسم ما هستيم، آن اهل ذكرى كه مردم بايد سؤالات خود را از آنان بپرسند.
پیام ها
1- پيامبران الهى همه از جنس خود بشر بودهاند، نه از جنس فرشتگان. وَ ما أَرْسَلْنا ... إِلَّا رِجالًا
جلد 4 - صفحه 525
2- پيامبران، همه مرد بودهاند، آنهم مردانِ بالغ ورشيد. (گرچه بعضى مثل عيسى و يحيى عليهما السلام در طفوليّت به نبوّت رسيدهاند.) «رِجالًا»
3- نزول وحى الهى بر يك انسان تعجبى ندارد، اين سنّت خداوند براى هدايت بشر بوده است. «رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ»
4- جهل عذر نيست، پرسيدن و دانستن وظيفه است. «فَسْئَلُوا»
5- مسائل دين را بايد از كارشناس دين پرسيد، نه هر كس اندك آشنائى با دين دارد. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ»
6- آنجا كه انسان خود چيزى را مىداند، سؤال معنى ندارد. فَسْئَلُوا ... إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
7- اگر پرسش از اهل ذكر لازم باشد، پس پذيرش پاسخ او نيز لازم است، وگرنه سؤال لغو است. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ»
8- آنجا سؤال كنيم كه خود نتوانيم بدانيم، نه آنكه هر چه را نمىدانيم، بدون آنكه فكر و تأملى كنيم، فوراً سؤال كنيم. آيه نمىفرمايد: فَسْئَلُوا ... فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا اگر نمىدانيد سؤال كنيد، بلكه مىفرمايد: فَسْئَلُوا ... إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ يعنى اگر نمىتوانيد بدانيد، سؤال كنيد."
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۴۳جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ «44»
(ما پيامبران پيش از تو را) همراه با معجزات وكتب (آسمانى فرستاديم) و به سوى تو ذكر (قرآن) را فرو فرستاديم، تا براى مردم آنچه را كه برايشان نازل شده روشن بيان كنى و شايد بيانديشند.
نکته ها
«بينات» به معناى دلايل روشن نبوّت و معجزات است و «زبر» جمع «زبور» به معناى كتابِ آسمانى است.
جلد 4 - صفحه 526
شايد آيه اشاره به دو نوع وحى داشته باشد، يك وحى كه قرآن است وبراى همهى مردم، و يك وحى كه براى تفسير و بيان قرآن است و مخصوص پيامبر. يعنى ما به سوى تو ذكر فرستاديم تا تفسير قرآنى را كه براى مردم نازل شده بيان كنى.
پیام ها
1- پيامبران هم معجزه داشتهاند، هم كتاب تا مردم در تشخيص حقّ و باطل دچار اشتباه نشوند. «بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ»
2- پيامبران همراه دلايل عقلى «بينه» و نقلى «زبر» بودهاند. «بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ»
3- گرچه قرآن بر شخص پيامبر نازل شده، امّا مخاطب آن همهى مردماند. أَنْزَلْنا إِلَيْكَ ... ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ
4- قرآن، يكبار بصورت يكجا بر پيامبر نازل شده است و بار ديگر به صورت تدريجى كه مردم از آن آگاه شدهاند. أَنْزَلْنا إِلَيْكَ ... ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ (در زبان عربى، «انزال» براى نزول دفعى و «تنزيل» براى نزول تدريجى بكار مىرود.)
5- قرآن، نياز به بيانِ پيامبر دارد. لذا جدا كردن قرآن از سنّت و روايات جايز نيست. «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ»
6- وظيفه پيامبر، بيان قرآن و وظيفهى مردم، پذيرش آن بر اساس فكر و انديشه است. لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ... يَتَفَكَّرُونَ
7- قرآن، ذكر است، مايه تذكّر و توجّه انسان و دور نمودن او از غفلت و نسيان.
«أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۴۴جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6As