eitaa logo
تفسیر صوتی آیه به آیه
421 دنبال‌کننده
155 عکس
63 ویدیو
0 فایل
هر گونه استفاده از مطالب کانال مجاز است 😊 ارتباط با مدیر انتقاد و پیشنهاد 👈👈 @zzirani
مشاهده در ایتا
دانلود
الحمدلله 🌺🌺 پایان تفسیر سوره مبارکه هود
خلاصه ۵۵ از کتاب جلد ۱ صفحه ۱۸۱ 🔸از آنچه گذشت روشن شد، که علم به اسماء آن مسمیات ، باید طورى بوده باشد که از حقایق و اعیان وجودهاى آنها کشف کند، نه صرف نامها، که اهل هر زبانى براى هر چیزى مى گذارند، پس معلوم شد که آن مسمیات و نامیده ها که براى آدم معلوم شد، حقایقى و موجوداتى خارجى بوده اند، نه چون مفاهیم که ظرف وجودشان تنها ذهن است ، و نیز موجوداتى بوده اند که در پس پرده غیب ، یعنى غیب آسمانها و زمین نهان بوده اند، و عالم شدن به آن موجودات غیبى ، یعنى آنطوری که هستند، از یک سو تنها براى موجود زمینى ممکن بوده ، نه فرشتگان آسمانى و از سوى دیگر آن علم در خلافت الهیه دخالت داشته است . نکات قابل توجه در کلمه اسماء در آیه شریفه (و علم آدم الاسماء کلها) 🔹کلمه (اسماء) در جمله (و علم آدم الاسماء کلها) الخ ، از نظر ادبیات ، جمعى است که الف و لام بر سرش در آمده ، و چنین جمعى به تصریح اهل ادب افاده عموم مى کند، علاوه بر اینکه خود آیه شریفه با کلمه (کلها، همه اش ) این عمومیت را تاءکید کرده . 🔸در نتیجه مراد به آن ، تمامى اسمائى خواهد بود که ممکن است نام یک مسما واقع بشود، چون در کلام ، نه قیدى آمده ، و نه عهدى ، تا بگوئیم مراد، آن اسماء معهود است . 🔹از سوى دیگر کلمه : (عرضهم ، ایشان را بر ملائکه عرضه کرد)، دلالت مى کند بر اینکه هر یک از آن اسماء یعنى مسماى به آن اسماء، موجودى داراى حیاة و علم بوده اند، و در عین اینکه علم و حیاة داشته اند، در پس حجاب غیب ، یعنى غیب آسمانها و زمین قرار داشته اند. 🔸گو اینکه اضافه غیب به آسمانها و زمین ، ممکن است در بعضى موارد اضافه تبعیضى باشد، و لکن از آنجا که مقام آیه شریفه مقام اظهار تمام قدرت خداى تعالى ، و تمامیت احاطه او، و عجز ملائکه ، و نقص ایشان است ، لذا لازم است بگوئیم اضافه نامبرده (مانند اضافه در جمله خانه زید) اضافه ملکى باشد. 🔹در نتیجه مى رساند: که اسماء نامبرده امورى بوده اند که از همه آسمانها و زمین غایب بوده ، و به کلى از محیط کون و وجود بیرون بوده اند. 🔸وقتى این جهات نامبرده را در نظر بگیریم ، یعنى عمومیت اسماء را، و اینکه مسماهاى به آن اسماء داراى زندگى و علم بوده اند، و اینکه در غیب آسمانها و زمین قرار داشته اند، آنوقت با کمال وضوح و روشنى همان مطلبى از آیات مورد بحث استفاده مى شود، که آیه :  (و ان من شى ء الاعندنا خزائنه ، و ما ننزله الا بقدر معلوم )، (هیچ چیز نیست مگر آن که نزد ما خزینه هاى آن هست ، و ما از آن خزینه ها نازل نمى کنیم ، مگر به اندازه معلوم )، در صدد بیان آنست . ادامه دارد ... مشاهده سایر خلاصه ها 👈 ✨ @tafsireayeha
12.Yusuf.000.mp3
1.94M
تفسیر آیه ۱ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
12.Yusuf.001-02.mp3
2.21M
تفسیر آیه ۱ و ۲ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
خلاصه ۵۶ از کتاب جلد ۱ صفحه ۱۸۲ 🔹چون خداى سبحان در این آیه خبر میدهد به اینکه آنچه از موجودات که کلمه (شى ء چیز) بر آن اطلاق بشود، و در وهم و تصور در آید، نزد خدا از آن چیز خزینه هائى انباشته است ، که نزد او باقى هستند، و تمام شدنى برایشان نیست ، و به هیچ مقیاسى هم قابل سنجش ، و به هیچ حدى قابل تحدید نیستند، و سنجش و تحدید را در مقام و مرتبه انزال و خلقت مى پذیرند، و کثرتى هم که در این خزینه ها هست ، از جنس کثرت عددى نیست ، چون کثرت عددى ملازم با تقدیر و تحدید است ، بلکه کثرت آنها از جهت مرتبه و درجه است ، و به زودى انشاءاللّه در سوره حجر در تفسیر آیه نامبرده کلامى دیگر خواهد آمد. 🔸پس حاصل کلام این شد: که این موجودات زنده و عاقلى که خدا بر ملائکه عرضه کرد، موجوداتى عالى و محفوظ نزد خدا بودند، که در پس حجاب هاى غیب محجوب بودند، و خداوند با خیر و برکت آنها هر اسمى را که نازل کرد، در عالم نازل کرد، و هر چه که در آسمانها و زمین هست از نور و بهاى آنها مشتق شده است ، و آن موجودات با اینکه بسیار و متعددند، در عین حال تعدد عددى ندارند، و اینطور نیستند که اشخاص آنها با هم متفاوت باشند، بلکه کثرت و تعدد آنها از باب مرتبه و درجه است ، و نزول اسم از ناحیه آنها نیز به این نحو نزول است .   ابلیس قبل از بوجود آمدن صحنه خلقت آدم کافر بوده 🔹و اعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون آن چه ملائکه اظهار بدارند، و آنچه پنهان کنند، دو قسم از غیب نسبى است ، یعنى بعضى از غیب هاى آسمانها و زمین است ، و به همین جهت در مقابل آن جمله :  (اعلم غیب السماوات و الارض )  قرار گرفت ، تا شامل هر دو قسم غیب یعنى غیب داخل در عالم ارضى و سماوى ، و غیب خارج از آن بشود. 🔸تقید جمله : (کنتم تکتمون ) به قید (کنتم )، به این معنا اشعار دارد: که در این میان در خصوص آدم و خلافت او، اسرارى مکتوم و پنهان بوده ، و ممکن است این معنا را از آیه بعدى هم ، که مى فرماید:  (فسجدوا الا ابلیس ، ابى و استکبر و کان من الکافرین )، استفاده کرد. 🔹چون از این جمله بر مى آید که ابلیس قبل از بوجود آمدن صحنه خلقت آدم ، و سجده ملائکه ، کافر بوده (چون فرموده  (کان من الکافرین )، از کافرین بود) و سجده نکردنش ، و مخالفت ظاهریش ، ناشى از مخالفتى بوده که در باطن ، مکتوم داشته . 🔸و از همین جا روشن میشود که سجده ملائکه ، و امتناع ابلیس از آن ، یک واقعه اى بوده که در فاصله فرمایش خدا: (انى اعلم ما لا تعلمون )، و بین فرمایش دیگرش :  (اعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون ) الخ ، واقع شده و نیز از آن استفاده میشود که به خاطر چه سرى جمله : (انى اعلم مالا تعلمون ) الخ ، را بار دوم مبدل کرد به جمله : (انى اعلم غیب السماوات و الارض ). ادامه دارد ... مشاهده سایر خلاصه ها 👈 ✨ @tafsireayeha
12.Yusuf.003.mp3
2.75M
تفسیر آیه ۳ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
12.Yusuf.004.mp3
2.96M
تفسیر آیه ۴ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
12.Yusuf.005.mp3
3.26M
تفسیر آیه ۵ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
12.Yusuf.006.mp3
2.79M
تفسیر آیه ۶ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
خلاصه ۵۷ از کتاب بیان یک نمونه از اخبار طینت به نقل از علامه مجلسى در بحارالانوار 🔹حدیثى را که مرحوم مجلسى در بحار آورده در اینجا نقل مى کنیم ، وى از جابر بن عبداللّه روایت مى کند که گفت به رسول خدا (ص) عرضه داشتم : اولین چیزی که خدا خلق کرد، چه بود؟ فرمود: اى جابر نور پیغمبرت بود، که خدا اول آن را آفرید، و سپس ‌ از او هر چیز دیگرى را خلق کرد، آنگاه آن را در پیش روى خود در مقام قربش نگه داشت ، و خدا میداند چه مدت نگه داشت ، آنگاه آن نور را چند قسم کرد، عرش را از یک قسم آن ، و کرسى را از یک قسمش ، و حاملان عرش و سکنه کرسى را از یک قسمش بیافرید، و قسم چهارم را در مقام حب آن مقدار که خود میداند نگه داشت ، و سپس همان را چند قسم کرد، قلم را از قسمى ، و لوح را از قسمى ، و بهشت را از قسمى دیگرش بیافرید، و قسم چهارم را آنقدر که خود میداند در مقام خوف نگه داشت ، باز همان را اجزائى کرد، و ملائکه را از جزئى ، و آفتاب را از جزئى ، و ماه را از جزئى بیافرید، و قسم چهارم را آنقدر که خود میداند در مقام رجاء نگه داشت ، و سپس همان را اجزائى کرد، عقل را از جزئى ، و علم و حلم را از جزئى ، و عصمت و توفیق را از جزئى بیافرید، و باز قسم چهارمش را آنقدر که خود میداند در مقام حیاء نگه داشت . 🔸و سپس با دید هیبت به آن قسم از نور من که باقى مانده بود نظر افکند، و آن نور شروع کرد به نور باریدن ، و در نتیجه صد و بیست و چهار هزار قطره نور از او جدا شد، که خدا از هر قطره اى روح پیغمبرى و رسولى را بیافرید، و سپس آن ارواح شروع کردند به دم زدن ، و خدا از دم آنها ارواح اولیاء، و شهداء و صالحین ، را بیافرید. 🔹 مؤ لف : اخبار در این معانى بسیار زیاد است ، و خواننده گرامى اگر با نظر دقت و تاءمل در آنها بنگرد، خواهد دید که همه شواهدى هستند بر بیان گذشته ما، و انشاءاللّه بزودى بحثى در پیرامون بعضى از آنها خواهد آمد، تنها چیزیکه عجالتا در اینجا لازم است سفارش کنم ، این است که زنهار وقتى بهذاین اخبار بر میخورى ، باید در نظر داشته باشى که به آثارى از معادن علم و منابع حکمت بر خورده اى ، فورى مگو که اینها از جعلیات صوفى مآبان ، اوهام خرافه پرستان است ، براى اینکه براى عالم خلقت اسرارى است. ادامه دارد ... مشاهده سایر خلاصه ها 👈 ✨ @tafsireayeha
12.Yusuf.007.mp3
1.47M
تفسیر آیه ۷ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha
12.Yusuf.008.mp3
3.07M
تفسیر آیه ۸ سوره تفسیر سایر آیه ها 👇👇 ✨ @tafsireayeha