eitaa logo
تفسیر حکمتها
203 دنبال‌کننده
7 عکس
1 ویدیو
0 فایل
شرح و تفسیر مختصری از حکمتهای نهج البلاغه ارتباط با ادمین @gomnamj شما میتوانید کلیه فعالیتهای کانون مبشران آسمانی را کانال زیر دنبال کنید 👇 @mobasheran_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🍃 حکمت5️⃣5️⃣4️⃣ ✅راه شناخت بزرگترین شاعر وَسُئِلَ مَنْ أَشْعَرُ الشُّعَرَاءِ، فَقَالَ عَلَیهِ السَّلَام: إِنَّ الْقَوْمَ لَمْ يَجْرُوا فِي حَلْبَة تُعْرَفُ الْغَايَةُ عِنْدَ قَصَبَتِهَا، فَإِنْ كَانَ وَ لاَبُدَّ فَالْمَلِكُ الضِّلِّيلُ (يريد امرؤ القيس). از امام(عليه السلام) پرسيدند: برترينِ شعراى عرب كيست؟ امام(عليه السلام) فرمود: شاعران همه یک روش نداشتند و در یک میدان به مسابقه نپرداختند تا پیشگام آن ها مشخص شود و اگر ناگزیر باید به این سوال پاسخخ داد باید گفت: برترین آن ها همان سلطان گمراه بود. منظور امام(عليه السلام) امرؤ القيس، شاعر معروف عرب است (كه امام(عليه السلام) او را بر همه ازنظر قدرت شعرى مقدم شمرد هرچند اشعار او محتواى جالبى ندارد). با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
اگر براى آن ها ميدان مسابقه اى تهيه مى شد و همگى در آن مسابقه واحد شركت مى كردند تا به هدف برسند مى دانستيم كدام يك از آن ها تواناترند». سپس افزود: ولى اگر بنا شود انتخابى صورت گيرد برترين آن ها كسى است كه نه به دليل علاقه (به مالى) شعر سروده و نه از ترس كسى». عرض كردند: اى اميرمؤمنان! او چه كسى بود؟ فرمود: پادشاه گمراه و مجروح. عرض كردند: اى اميرمؤمنان! منظور امرؤ القيس است؟ فرمود: آرى منظورم هموست. سپس سخن حاضران و امام(عليه السلام) پيرامون شب قدر بود. اين كه امام(عليه السلام) امرؤ القيس را به عنوان ذو القروح (صاحب جراحت ها) معرفى مى كند بعضى گفته اند كه به دليل زخم هايى است كه در جنگ ها بر بدن او نشست و بعضى گفته اند: به دليل اين است كه در پايان عمرش گرفتار آبله شد و با همان بيمارى از دنيا رفت و بعضى گفته اند: به دليل لباس زهرآگينى بود كه براى او فرستادند، هنگامى كه پوشيد بدن او مجروح شد و از دنيا رفت. 🔰 2. امرؤ القيس كيست؟ در نام اصلى او اختلاف كرده اند ولى معروف به حُندُج و پدرش حِجر كندى بود. او از شعراى معروف زمان جاهليت بود. تولد او را سال پانصد ميلادى و مرگ او را سال پانصد و چهل نوشته اند (هفتاد سال قبل از بعثت). پدرش بر قبيله بنى اسد و قطفان حكومت مى كرد و هنگامى كه كشته شد او براى گرفتن انتقام خون پدر و به دست آوردن مقامش قيام كرد. از مخالفانش شكست خورد و از قيصر روم مدد خواست. قيصر او را گرامى داشت و حكومت فلسطين را به او سپرد و در پايان عمرش همان گونه كه در بالا اشاره كرديم به عقيده بعضى با مرض آبله از دنيا رفت. او در كودكى به لهو و لعب مشغول بود و با ولگردان و دزدان عرب معاشرت داشت. هنگامى كه پدرش باخبر شد او را از اين كار بازداشت ولى او نپذيرفت. ازاين رو او را به منطقه اى در حضرموت تبعيد كرد كه وطن پدران و عشيره او بود در حالى كه بيست سال داشت. پنج سال در آن جا اقامت كرد سپس با ياران خود به سوى قبيله هاى عرب رفت و پيوسته به شرب خمر و لهو و لعب مشغول بود تا زمانى كه بنى اسد بر پدرش شوريدند و او را كشتند. اين خبر هنگامى كه امرؤالقيس مشغول نوشيدن شراب بود به او رسيد. گفت: خدا رحمت كند پدرم را، در كوچكى مرا رها كرد و در بزرگى انتقام خونش را به گردن من انداخت. امروز مستم ولى فردا مستى وجود ندارد. امروز شراب است و فردا امر و فرمان. بعد قيام كرد تا انتقام خون پدرش را از بنى اسد بگيرد. اما چيزى نگذشت كه يارانش از اطراف او پراكنده شدند و ناچار به پادشاه روم پناه برد. او هم حكومت فلسطين را به وى واگذار كرد. امرؤالقيس هنگامى كه به سوى فلسطين مى رفت به انقُره (آنكارا) رسيد. در جسمش زخم هايى پديدار شد. ناچار در آن جا متوقف گشت و چيزى نگذشت كه از دنيا رفت. در اين كه او چه دينى داشت در ميان دانشمندان گفتگوست ولى شايد صحيح اين باشد كه او عقيده مَزدَك را داشت. 3🔰. تمسك امام(عليه السلام) به اشعار پرمعناى عرب در نامه ها و خطبه هاى نهج البلاغه گاه امام(عليه السلام)به اشعارى از شعراى نامدار تمسك مى جويد كه در نوع خود كم نظير است. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha