🍃 🌹 🍃
🌹 🍃
🍃
حکمت6️⃣7️⃣4️⃣
✅راه کشور دارى
لِزِيَادِ ابْنِ أَبِيهِ وَ قَدِ اسْتَخْلَفَهُ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَلَى فَارِسَ وَ أَعْمَالِهَا فِى كَلام طَوِيل كَانَ بَيْنَهُمَا نَهَاهُ فِيهِ عَنْ تَقَدُّمِ الْخَرَاجِ: اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ، وَاحْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ، فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلاَءِ، وَالْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْفِ.
امام(عليه السلام) اين سخن را به زياد بن ابيه هنگامى كه او را جانشين عبدالله بن عباس در منطقه فارس كرد در ضمن يك سخن طولانى فرمود و او را از گرفتن خراج و ماليات قبل از زمان به دست آمدن محصول نهى فرمود. عدالت را پيشه كن واز خشونت وسختگيرى وستمگرى بپرهيز زيرا سختگيرى سبب فرارمردم از منطقه مى شود وظلموستم، مردم را به شورش مسلحانه دعوت مى كند.
#حکمت476
با ما همراه باشد با نشر📚 #نهج_البلاغه
و ورود به #تفسیر_حکمت_ها
🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🔸2. چرا زياد را زياد بن ابيه مى گفتند؟ بعضى معتقدند كه مجهول بودن پدرش سبب اين تعبير شد و بعضى مى گويند كه چون پدرش برده و چوپانى بود كه هيچ موقعيت اجتماعى اى نداشت مايل نبود او را به نام پدرش خطاب كنند. مادرش نيز كنيز حارث بن كلده، طبيب معروف عرب بود، كه به نام او نيز هرگز افتخار نمى كرد. گرچه معاويه سرانجام اصرار داشت كه او را فرزند نامشروع ابوسفيان بداند و برادر خويش بشمارد امير مؤمنان(عليه السلام)شديدا اين سخن را انكار مى كند و مى فرمايد: «در زمان عمر بن خطاب، ابوسفيان سخنى بدون انديشه و فكر يا بر اثر تحريك شيطان گفت (منظور اين است كه زياد را فرزند نامشروع خود خواند ولى اين سخن كاملاً بى پايه بود) سخنى كه نه با آن، نَسَب ثابت مى شود و نه استحقاق ميراث را همراه دارد»; و به اين ترتيب او را فرزندمشروع پدرش دانست و از وسوسه هاى معاويه كه او را برادر خود مى خواند برحذر داشت. هرچند همان گونه كه گفتيم وسوسه ها بعد از دوران على(عليه السلام) و صلح امام حسن(عليه السلام) كار خود را كرد و زياد را براى هميشه گمراه و بدبخت نمود و عجب اين كه خود او نيز طبق بعضى از روايات به اين گمراهى اعتراف كرد و درباره گذشته خود تأسف خورد ولى چه سود؟ چنان در دام معاويه و هواى نفس بود كه راهى براى بازگشت پيدا نمى كرد.
🔸 3. عدالت و سختگيرى و خشونت واژه عدالت از چيزهايى است كه همه عاشق آن اند و نخستين شرط نظام جامعه اسلامى شمرده مى شود ولى كمتر كسى از حكمرانان و زمامداران تاريخ توانسته اند آن را اجرا كنند جز انبيا و اوصيا كه همواره در خط عدالت اجتماعى گام برمى داشتند هرچند هميشه با موانعى روبرو بودند. با اين كه همه، آثار شوم ظلم و بى عدالتى را مى دانند ولى از آن جا كه رسيدن به جاه و مقام و شهوات و ثروت ها از طريق عدالت كمتر ميسر مى شود رو به ظلم و جور آورده و مطامع خود را گاهى با صراحت و گاهى حتى به نام عدالت پيگيرى مى كنند.
نكته اى كه امام(عليه السلام) درباره نتيجه ترك عدالت بيان كرده بسيار قابل توجه است. مى فرمايد: عسف (سختگيرى و خشونت) سبب كوچ كردن مردم از منطقه و ويران شدن آبادى هاست و حيف (ظلم و بى عدالتى) سبب شورش مردم و قيام هاى مسلحانه است. گرچه اين دو واژه قريب الافق هستند ولى تفاوت روشنى دارند كه به آن اشاره شد.
#حکمت476
با ما همراه باشد با نشر📚 #نهج_البلاغه
و ورود به #تفسیر_حکمت_ها
🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha