eitaa logo
تفسیر حکمتها
204 دنبال‌کننده
7 عکس
1 ویدیو
0 فایل
شرح و تفسیر مختصری از حکمتهای نهج البلاغه ارتباط با ادمین @gomnamj شما میتوانید کلیه فعالیتهای کانون مبشران آسمانی را کانال زیر دنبال کنید 👇 @mobasheran_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 🌺 🍃🌺 🌺 🍃 🌺 🍃🌺 🌺 حکمت3️⃣7️⃣4️⃣ ♦️شرح و تفسیر ✅ما به سوگ پيامبر نشسته ايم 💠شك نيست كه خضاب كردن و زدن رنگ مناسب به موهاى سفيد در هنگام كهنسالى يا ميانسالى، هم ازنظر عرف عقلا كار مطلوبى است و هم در شريعت اسلام بر آن تأكيد شده است همان گونه كه بعداً به صورت مشروح تر بيان خواهيم كرد. به همين دليل سؤال كننده هنگامى كه امام(عليه السلام) را با محاسن سفيد شده و بدون خضاب ديد سؤال براى او پيش آمد و عرض كرد: «اى اميرمؤمنان! چه خوب بود محاسن خود را رنگ و خضاب مى كرديد»;در پاسخ فرمود: «خضاب و رنگ بستن زينت است ولى ما عزاداريم (منظور امام(عليه السلام) رحلت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)است)». 💠ظاهر نسخه صبحى صالح كه ما آن را متن كلام خود قرار داده ايم اين است كه جمله «يُرِيدُ وَفَاةَ رَسُولِ اللَّهِ(صلى الله عليه وآله)» جزء كلام سيد رضى است نه كلام امام(عليه السلام) در حالى كه ظاهر نسخه ابن ابى الحديد كه بعضى آن را ترجيح داده اند اين است كه آن جمله جزء كلام خود امام(عليه السلام) است (نَحْنُ قَوْمٌ فِى مُصِيبَة بِرَسُولِ اللَّهِ(صلى الله عليه وآله)). 💠در اين صورت تفسيرهاى ديگرى نمى توان براى اين مصيبت ذكر كرد زيرا خود امام(عليه السلام) آن را تفسير فرموده است كه منظور، مصيبت رحلت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى باشد. 💠ولى بنابر اين كه اين تفسير جزء كلام سيد رضى باشد بعضى آن را نپذيرفته اند و گفته اند كه منظور، مصيبت سقيفه و پيامدهاى آن در عصر عثمان و سپس در دوران حكومت امام(عليه السلام) نظير جنگ هاى جمل و صفين و مانند آن است كه دائماً امام(عليه السلام) با نهايت تأسف درگير آثار مصيبت بار آن بود. 💠 البته اگر منظور، مصيبت رحلت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) باشد آن نيز بعيد به نظر نمى رسد زيرا مصيبت به اندازه اى سنگين بود كه آثارش تا پايان عمر بر قلب امام(عليه السلام)سنگينى مى كرد همان گونه كه در حالات امام حسين(عليه السلام) هنگام دفن برادر ارجمندش امام مجتبى(عليه السلام) مى خوانيم كه بر سر قبر او چنين بيان كرد: آيا موهاى سرم را روغن بزنم يا محاسنم را خوشبو سازم در حالى كه سر تو در زير خاك پنهان شده و تو غارت زده اى (تمام حقوقت را دشمنان غارت كردند)؟ 💠نكته ها 1. خضاب و رنگ كردن موها در اسلام در آموزه هاى اسلامى تأكيد شده است كه مسلمانان، پاكيزه و مرتب باشند و از زينت هاى معقول و دور از اسراف و تبذير بهره بگيرند و به تعبير ديگر، اسلام پيروانش را زيبا مى پسندد. 💠2. خضاب در اشعار شعرا شعراى عرب و عجم در اشعار خود از زواياى مختلف به اين امر نگاه كرده و اشعار نابى سروده اند. يكى از شعراى عرب (به نام ابن الرومى) مى گويد:محاسن سفيد خود را براى جلب توجه زيبارويان و محبت آن ها خضاب نكردم بلكه خضاب من براى مرگ جوانى است. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🍃 حکمت4️⃣7️⃣4️⃣ ✅ارزش عفّت و پاکدامنى مَا الُْمجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ: لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلاَئِكَةِ. امام عليه السلام فرمود: مجاهد شهيد راه خدا اجر و پاداشش بيشتر از كسى نيست كه قدرت بر گناه دارد اما خويشتن دارى مى كند، اين فرد عفيف و خويشتن دار نزديك است كه فرشته اى از فرشتگان خدا شود. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🍃 🌺 🍃🌺 🌺 🍃 🌺 🍃🌺 🌺 حکمت4️⃣7️⃣4️⃣ ♦️شرح و تفسیر ✅همسان شهيدان ⚜️امام(عليه السلام) در كلام كوتاهى مقايسه اى ميان مجاهد شهيد و فرد عفيف و پاكدامن كرده و عفيف را كمتر از مجاهد شهيد نمى شمرد، مى فرمايد: «مجاهد شهيد راه خدا اجر و پاداشش بيشتر از كسى نيست كه قدرت بر گناه دارد اما خويشتن دارى مى كند. اين فرد عفيف و خويشتن دار نزديك است كه فرشته اى از فرشتگان خدا شود» ⚜️مى دانيم كه مقام شهيدان در اسلام بسيار والاست و مطابق حديث معروف نبوى كه در كتاب شريف كافى آمده است: 🔸والاتر از هر كار نيكى كار نيك ديگرى وجود دارد تا به شهادت در راه خدا مى رسد كه بالاتر از آن، نيكى ديگرى نيست». ⚜️با اين حال، امام(عليه السلام) مسأله عفت و پاكدامنى و چشم پوشى از گناه را به هنگامى كه انگيزه هاى شديد آن در وجود انسان زنده مى شود كمتر از شهادت در راه خدا ندانسته است و اين نشان مى دهد كه اسلام براى مسائل اخلاقى مخصوصاً عفت نفس به ويژه در مقابل انگيزه هاى شديد جنسى چه اندازه اهميت قائل است. امام(عليه السلام) در تأييد اين مطلب و تأكيد بر آن، در پايان اين سخن، عفيف و پاكدامن را همچون فرشته اى از فرشتگان خدا مى شمرد و مى فرمايد: چنين كسى نزديك است به مقام فرشتگان مقرب الهى برسد. بخشى از مقاماتى كه بسيارى از اوليا و انبيا پيدا كرده اند مرهون عفت نفس آن ها بوده است. حضرت يوسف(عليه السلام) گرچه به دليل عفت و پاكدامنى سال ها در زندان به سر برد و رنج هاى فراوانى تحمل كرد اما علاوه بر مقامات معنوى و اخروى، در دنيا سربلند و سرافراز شد و عزيز مصر، آن كشور پهناور و بزرگ گشت. ⚜️پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: بيشترين چيزى كه امت مرا گرفتار آتش دوزخ مى كند دو چيز است: شكم و شهوت جنسى». و اگر درست دقت كنيم مى بينيم كه سرچشمه بسيارى از گناهان كبيره و ظلم ها و ستم ها و خونريزى ها علاقه به اين دو چيز است. در دنياى امروز به خوبى مى بينيم كه شهوت مال و شهوت جنسى انگيزه بسيارى از حوادث دردناك مى باشد و پرونده هاى جنايات در سايه آن ها رقم مى خورد و به همين دليل جهان خواران براى فريب و خريد وجدان ها از اين دو عامل استفاده مى كنند و بسيارند افراد ظاهراً سالمى كه در اين دو دام گرفتار مى شوند. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🍃 حکمت5️⃣7️⃣4️⃣ ✅ارزش قناعت الْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ يَنْفَدُ. امام(عليه السلام) فرمود: قناعت ثروتى است پايان ناپذير. مرحوم سيد رضى بعد از ذكر اين گفتار حكيمانه مى گويد: بعضى اين سخن را از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل كرده اند. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🍃 🌺 🍃🌺 🌺 🍃 🌺 🍃🌺 🌺 حکمت5️⃣7️⃣4️⃣ ♦️شرح و تفسیر ✅گنج پايان ناپذير! ❇️امام(عليه السلام) در اين جمله كوتاه و حكيمانه به نكته مهمى درباره قناعت اشاره كرده، مى فرمايد: «قناعت ثروتى است پايان ناپذير» ❇️مال و ثروت، مهم ترين وسيله براى زندگى مادى است كه انسان به كمك آن به تمام خواسته هاى ضرورى و رفاهى خود مى رسد و حتى وسيله اى است براى رسيدن هوس بازان به هوس هايشان. اما اين مال و ثروت هرقدر زياد باشد باز هم پايان پذير است به همين دليل بسيار ديده شده جوانانى كه از پدرانشان مال و ثروت هنگفتى به ارث مى برند ولى بعد از مدتى همه آن را در راه شهوات و عيش و نوش و شراب و قمار و مانند آن تلف كرده و به روز فلاكت بارى گرفتار مى شوند و حتى اگر انسان ثروتش را در راه هاى غلط مصرف نكند اما زندگى را بسيار مرفه سازد اموال رو به فنا مى روند. در اين جا امام(عليه السلام) ما را متوجه يك سرمايه معنوى، درونى و ذاتى مى كند كه هرگز پايان نمى گيرد و آن، روح قناعت است. ❇️افراد قانع زندگى ساده و بى تكلف خود را به راحتى مى توانند تأمين كنند و معمولاً تهى دست نخواهند شد زيرا اداره كردن يك زندگى ساده با يك كسبوكار ساده نيز امكان پذير است در حالى كه زندگى هاى پرزرقوبرق روز به روز گسترده تر و پرهزينه تر مى شود و حدّ توقفى ندارد و به همين دليل حريصانى كه به قناعت پشت كرده اند هرچه به دست آورند آن ها را راضى نمى كند اما قانعان هميشه از زندگى خود راضى اند. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🍃 حکمت6️⃣7️⃣4️⃣ ✅راه کشور دارى لِزِيَادِ ابْنِ أَبِيهِ وَ قَدِ اسْتَخْلَفَهُ لِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَلَى فَارِسَ وَ أَعْمَالِهَا فِى كَلام طَوِيل كَانَ بَيْنَهُمَا نَهَاهُ فِيهِ عَنْ تَقَدُّمِ الْخَرَاجِ: اسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ، وَاحْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ، فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلاَءِ، وَالْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْفِ. امام(عليه السلام) اين سخن را به زياد بن ابيه هنگامى كه او را جانشين عبدالله بن عباس در منطقه فارس كرد در ضمن يك سخن طولانى فرمود و او را از گرفتن خراج و ماليات قبل از زمان به دست آمدن محصول نهى فرمود. عدالت را پيشه كن واز خشونت وسختگيرى وستمگرى بپرهيز زيرا سختگيرى سبب فرارمردم از منطقه مى شود وظلموستم، مردم را به شورش مسلحانه دعوت مى كند. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🍃 🌺 🍃🌺 🌺 🍃 🌺 🍃🌺 🌺 حکمت6️⃣7️⃣4️⃣ ♦️شرح و تفسیر ✅هرگز مردم را تحت فشار قرار مده 💠از سخن بعضى از شارحان نهج البلاغه استفاده مى شود كه واليانى كه از طرف خلفا به منطقه فارس مى رفتند گاه اصرار داشتند كه خراج را قبل از موعد يعنى قبل از به دست آمدن محصول كشاورزى و باغدارى از مردم بگيرند و علت آن اين بود كه توجه نداشتند كه براى گرفتن خراج بايد سال شمسى را در نظر گرفت زيرا فرا رسيدن زمان محصول، مطابق سال شمسى است نه سال قمرى. اما آن ها سال قمرى را معيار قرار مى دادند و مردم را در فشار شديد گرفتار مى ساختند به گونه اى كه مردم مجبور بودند محصولات خود را به صورت پيش فروش به قيمت نازلى بفروشند و مال الخراج را بپردازند و همين، سبب نارضايى شديد مردم مى شد. به همين دليل هنگامى كه امام(عليه السلام) مى خواست زياد بن ابيه را به جاى عبدالله بن عباس به فارس و مناطق اطراف آن بفرستد توصيه مفصلى به او فرمود و او را از مقدم داشتن خراج بر زمان به دست آمدن محصول نهى كرد و فرمود: «عدالت را پيشه كن و از خشونت و سختگيرى و ستمگرى بپرهيز زيرا سختگيرى سبب فرار مردم از منطقه مى شود و ظلم و ستم، مردم را به شورش مسلحانه دعوت مى كند» ◀️ امام(عليه السلام) در اين بخش از كلام خود نخست به زياد دستور عدالت مى دهد سپس آثار شوم تخلف آن را بيان مى فرمايد. 💠نخست بر عدالت تأكيد مىورزد عدالتى كه زمين و آسمان به سبب آن برپاست، عدالتى كه مايه آرامش و آسايش و نظم امور است و آنگاه از خشونت و سختگيرى و ظلم و تعدى (در گرفتن خراج و يا غير آن) كه نقطه مقابل عدالت است نهى مى كند و مى فرمايد: ترك عدالت سبب مى شود كه مردم مزارع و باغ هاى خود را رها كنند و از آن منطقه به جاى ديگرى بروند و در نتيجه منطقه به ويرانه اى تبديل گردد و سخت گيرى گاه سبب مى شود كه بمانند و بر حاكم و والى بشورند و دست به اسلحه ببرند كه آن هم سبب ويرانى كشور اسلام مى شود. 🔸نكته ها 🔸1. چرا امام(عليه السلام) زياد را به اين منصب گماشت؟ زياد در آغاز از ياران على(عليه السلام) بود و در جنگ هاى آن حضرت با معاويه شركت كرد و حتى قبل از صلح امام حسن(عليه السلام) با معاويه با آن حضرت بود ولى چيزى نگذشت كه معاويه او را فريب داد و به سوى خود برد و سرانجام به يكى از مدافعان سرسخت بنى اميه مبدل شد. بنابراين در زندگى او دو دوران مشخص وجود دارد: دوران اول، دوران سلامت فكر و ايمان به مقام ولايت على(عليه السلام) و افتخارِ در خدمت بنى هاشم و اهل بيت(عليهم السلام) بودن است. در همين دوران معاويه بارها براى او نامه نوشت يا پيكى فرستاد تا او را به سوى خود بَرَد ولى موفق نشد. دوران دوم: مدتى بعد از صلح امام حسن(عليه السلام) در حالى كه او همچنان والى فارس بود و اجازه نمى داد آن منطقه در سيطره معاويه قرار گيرد، تا اين كه معاويه او را فريب داد و گفت: تو فرزند آن مرد چوپان نيستى، تو فرزند پدر من، ابوسفيانى بنابراين به تو زياد بن ابى سفيان مى گويم و هرچه بخواهى نزد من براى تو وجود دارد. زياد، گرفتار هواى نفس شد و فرزندى ابوسفيان و برادرى معاويه و رسيدن به قدرت هاى عظيم اجتماعى را بر اعتقاد باطنى خود به اميرمؤمنان على(عليه السلام) ترجيح داد و به معاويه پيوست و به صورت عنصرى خطرناك براى اهل بيت(عليهم السلام) درآمد و مى دانيم كه فرزندش عبيدالله بن زياد در ماجراى شهادت شهيدان كربلا چه نقش خطرناكى داشت. اگر مى بينيم امام(عليه السلام) در اين جا او را جانشين ابن عباس در حكومت فارس و اطراف و نواحى آن مى كند مربوط به دوران نخست زندگى اوست. او مردى بسيار هوشيار و شجاع و سخنور و بى باك بود و در هر دو دوران زندگى اش از اين استعداد خود بهره گرفت. دوران اول در خدمت على(عليه السلام)و دوران دوم در خدمت معاويه و در واقع در خدمت هواى نفس و شيطان.
🔸2. چرا زياد را زياد بن ابيه مى گفتند؟ بعضى معتقدند كه مجهول بودن پدرش سبب اين تعبير شد و بعضى مى گويند كه چون پدرش برده و چوپانى بود كه هيچ موقعيت اجتماعى اى نداشت مايل نبود او را به نام پدرش خطاب كنند. مادرش نيز كنيز حارث بن كلده، طبيب معروف عرب بود، كه به نام او نيز هرگز افتخار نمى كرد. گرچه معاويه سرانجام اصرار داشت كه او را فرزند نامشروع ابوسفيان بداند و برادر خويش بشمارد امير مؤمنان(عليه السلام)شديدا اين سخن را انكار مى كند و مى فرمايد: «در زمان عمر بن خطاب، ابوسفيان سخنى بدون انديشه و فكر يا بر اثر تحريك شيطان گفت (منظور اين است كه زياد را فرزند نامشروع خود خواند ولى اين سخن كاملاً بى پايه بود) سخنى كه نه با آن، نَسَب ثابت مى شود و نه استحقاق ميراث را همراه دارد»; و به اين ترتيب او را فرزندمشروع پدرش دانست و از وسوسه هاى معاويه كه او را برادر خود مى خواند برحذر داشت. هرچند همان گونه كه گفتيم وسوسه ها بعد از دوران على(عليه السلام) و صلح امام حسن(عليه السلام) كار خود را كرد و زياد را براى هميشه گمراه و بدبخت نمود و عجب اين كه خود او نيز طبق بعضى از روايات به اين گمراهى اعتراف كرد و درباره گذشته خود تأسف خورد ولى چه سود؟ چنان در دام معاويه و هواى نفس بود كه راهى براى بازگشت پيدا نمى كرد. 🔸 3. عدالت و سختگيرى و خشونت واژه عدالت از چيزهايى است كه همه عاشق آن اند و نخستين شرط نظام جامعه اسلامى شمرده مى شود ولى كمتر كسى از حكمرانان و زمامداران تاريخ توانسته اند آن را اجرا كنند جز انبيا و اوصيا كه همواره در خط عدالت اجتماعى گام برمى داشتند هرچند هميشه با موانعى روبرو بودند. با اين كه همه، آثار شوم ظلم و بى عدالتى را مى دانند ولى از آن جا كه رسيدن به جاه و مقام و شهوات و ثروت ها از طريق عدالت كمتر ميسر مى شود رو به ظلم و جور آورده و مطامع خود را گاهى با صراحت و گاهى حتى به نام عدالت پيگيرى مى كنند. نكته اى كه امام(عليه السلام) درباره نتيجه ترك عدالت بيان كرده بسيار قابل توجه است. مى فرمايد: عسف (سختگيرى و خشونت) سبب كوچ كردن مردم از منطقه و ويران شدن آبادى هاست و حيف (ظلم و بى عدالتى) سبب شورش مردم و قيام هاى مسلحانه است. گرچه اين دو واژه قريب الافق هستند ولى تفاوت روشنى دارند كه به آن اشاره شد. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🍃 حکمت7️⃣7️⃣4️⃣ ✅بزرگترین گناه أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهِ صَاحِبُهُ. امام(عليه السلام) فرمود: بدترين و خطرناك ترين گناهان گناهى است كه مرتكب شونده آن، آن را كوچك بشمرد. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🍃 🌺 🍃🌺 🌺 🍃 🌺 🍃🌺 🌺 حکمت7️⃣7️⃣4️⃣ ♦️شرح و تفسیر ✅از گناهى كه كوچك مى شمرى بترس! ✨ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به نكته مهمى در باب سنجش گناهان اشاره كرده، مى فرمايد: «بدترين و خطرناك ترين گناهان گناهى است كه مرتكب شونده آن، آن را كوچك بشمرد» ✨بعضى معتقدند كه گناهان را نبايد به صغيره و كبيره تقسيم كرد; همه گناهان نسبت به مقام شامخ الهى كبيره است زيرا هرقدر شخصى كه معصيتش مى شود بزرگ تر باشد معصيت، بزرگ تر خواهد بود و چون خداوند از هرچيز برتر و بالاتر است هر معصيتى در پيشگاهش عظيم است. ✨البته اين سخن از يك نظر صحيح است ولى از يك نظر مى توان ميان گناهان تفاوت گذاشت. گاهى ذات گناهان با هم متفاوت است; تفاوتى كه مثلاً در ميان سيلى زدن به يك شخص بى گناه يا كشتن او مى باشد و تفاوتى كه ميان زناى با غير محارم و زناى با محارم است. و گاه تفاوت به سبب اصرار يا ندامت و استغفار است. ممكن است كسى گناه كبيره اى انجام دهد ولى فوراً پشيمان شود و به درگاه خدا توبه كند اين گناه نسبت به گناه كسى كه صغيره اى را انجام مى دهد و اصرار بر آن دارد كوچك تر محسوب مى شود و گاهى اين تفاوت به سبب نيت گناهكار است گاهى گناهكار گناه را با ترس و وحشت و اضطراب انجام مى دهد و گاه با بى اعتنايى و كوچك شمردن گناه. ✨به يقين دومى از اولى بزرگ تر است هرچند خودِ گناه هيچ تفاوتى نكند. اين از يك نظر، ازنظر ديگر گناهى كه انسان درباره آن بى اعتناست به آسانى دامن او را مى گيرد و به او ضربه مى زند ولى گناهى كه در نظر او عظيم و خطرناك است كمتر به آن گرفتار مى شود. درست مثل اين كه انسان، دشمنى را كوچك بشمرد، از چنين دشمنى ممكن است به آسانى غافل شود و ضربه بخورد ولى از دشمنى كه او را بزرگ و خطرناك مى شمرد در امان بماند. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🍃 🌹 🍃 🌹 🍃 🍃 حکمت8️⃣7️⃣4️⃣ ✅مسؤولیت آگاهان مَا أَخَذَ اللّهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا. امام(عليه السلام) فرمود: خداوند از افراد جاهل پيمان نگرفته كه دنبال علم و دانش بروند، مگر اين كه قبل از آن از علما و دانشمندان پيمان گرفته كه به آن ها علم بياموزند. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha
🍃 🌺 🍃🌺 🌺 🍃 🌺 🍃🌺 🌺 حکمت8️⃣7️⃣4️⃣ ♦️شرح و تفسیر ✅مسئوليت سنگين دانشمندان ✳️امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به نكته بسيار مهمى در مورد فراگيرى علوم اشاره كرده، مى فرمايد: «خداوند از افراد نادان پيمان نگرفته كه دنبال علم و دانش بروند، مگر اين كه قبل از آن از علما و دانشمندان پيمان گرفته كه به آن ها علم بياموزند» ✳️در بسيارى از كشورها در دنياى امروز تحصيل علم در حد قابل ملاحظه اى اجبارى است و چنانچه فرزندى متولد شود و مثلاً به سن شش سالگى برسد و نام او براى فراگرفتن علم در هيچ مدرسه اى نوشته نشده باشد پدر و مادر او مورد مؤاخذه قرار خواهند گرفت. اين كار در دنياى ما كه توجه خاصى به علوم در آن مى شود چيز عجيبى نيست. ✳️مهم آن است كه حدود چهارده قرن پيش، اسلام نه تنها فراگيرى علم را فريضه شمرده بلكه بالاتر از آن، تعليم دادن را بر دانشمندان واجب كرده است و منطق عقل نيز همين را ايجاب مى كند. ✳️چگونه ممكن است بر افراد نادان فراگرفتن علم واجب باشد اما بر دانشمندان تعليم دادن واجب نباشد؟ امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه اشاره به دو پيمان الهى مى كند: پيمانى كه در درجه اول است پيمانى است كه از دانشمندان گرفته كه علم خود را كتمان نكنند و در اختيار مردم بگذارند، و پيمانى كه از افراد جاهل گرفته كه به دنبال تحصيل علم بروند. و اگر اين دو پيمان در جامعه انسانى لباس عمل به خود بپوشد، جهل و نادانى ريشه كن خواهد شد. با ما همراه باشد با نشر📚 و ورود به 🆔 https://eitaa.com/tafsirehekmatha