#داستان
#شیخ_مرتضی_زاهد
❌یک عمر ما تو را نگه داشتیم ‼️
🔸️مرحوم #حاج_آقا_فخر می فرمودند:
« یک روز، من و یکی از دوستان به نام مرحوم آقای انشایی در خدمت آقا #شیخ_مرتضی_زاهد بودیم.
آقا شیخ مرتضی، تسبیحش را گم کرده بود و با نگاه و با کشیدن دست با این طرف و آن طرف، به دنبال تسبیحش می گشت.
و به ما هم گفت:
شما این تسبیح مرا ندیدید؟
🔸️ما هم شروع به گشتن و پیدا کردن تسبیح ایشان در اتاق کردیم.
بعد از دقایقی آقا شیخ مرتضی با چشمانی اشک آلود و گلویی بغض کرده فرمود:
« ببنید این امر می تواند به این معنا باشد که مثلاً خداوند می خواهد به من بفرماید
که ای مرتضی! یک عمر است که ما تو را نگه داشته ایم والا تو خودت تسبیحت را هم نمی توانی نگه داری ‼️ »
✅ کانال #پندنامه
http://eitaa.com/joinchat/2054750225Cbba925a3ed