eitaa logo
پند نامه
558 دنبال‌کننده
367 عکس
22 ویدیو
2 فایل
پند و حکایت ❌کپی‌مطالب‌بدون آدرس کانال جایز نیست ❌ 🔺️ارتباط : @mojahedehagh 🔺️مدیر تبادل : @Aghayabnalhasan 🔻کانال سفارش کتاب👈 @Allameaskari
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت شده‌است که چون که یکی از بود در کوفه خروج کرد و خود را امیرالمؤمنین نامید و مردم را به مذهب خود دعوت کرد به نزد او رفت و چون اطرافیان ‌ضحاک او را دیدند او را گرفتند و پیش ضحاک بردند. به گفت: من مردی هستم که در دین خود دارم و شنیده‌ام که تو صفت عدل و انصاف داری. بنابراین دوست داشتم که دراصحاب تو داخل باشم. به یارانش گفت که اگر این مرد یار ما باشد کار ما رواج خواهد گرفت. آنگاه به گفت: چرا تبری و اعلام انزجار از می‌کنی و کشتن و جنگ او را حلال می‌دانی؟ گفت: برای اینکه او گرفت در دین خدا و هر که در دین خدای تعالی بگیرد کشتن و جنگ با او و بیزاری از او حلال است. مؤمن گفت: پس مرا از اصول دین خود مطلع کن تا با تو مناظره کنم و هرگاه حجت و استدلال تو بر استدلال من غالب شد در جمع یارانت درآیم و مناسب است که جهت معلوم شدن اشتباه هریک از ما در مناظره کسی را تعیین کنی تا کسی که اشتباه کرده‌است را ادب نماید و برای کسی که اشتباه نکرده به نفعش حکم کند. به یکی از یاران خود اشاره کرد و گفت این مرد میان من و تو باشد که عالم و فاضل است. مؤمن گفت: این مرد را درباره‌ی دینی که آورده‌ام تا با تو مناظره کنم قرار می‌دهی؟ گفت: آری؛ آنگاه روبه یاران کرد و گفت: الان دوست شما گرفت در دین خدا - دیگر شما خود می‌دانید. چون یاران این جمله را شنیدند آنقدر با چوب و شمشیر بر زدند که او هلاک شد!! - منتهی الامال ۲ / ۲۰۰. @taghriraterozaneh