هدایت شده از حامد کاشانی
#ویژه_طلاب
🔷 تلاش شگفت آور و حیات پربرکت «شهید ثانی»
❓چرا شور و حرارت امثال او به آسانی به سردی نمیگراید؟
نگاهشان به زندگی و هدفشان از حیات چه بود؟
🔶 «شهید ثانی» یکی از برجستگان کم نظیر تاریخ تشیّع است. شرح او بر کتاب «لمعهی شهید اوّل» سالیان متمادی متن درسی حوزههای علمیه بوده است.
معمولا طلّاب خوش فهم و پرکار برای درک بهتر عبارات شرح لمعه، کتاب بسیار مهم دیگر شهید، با نام «مسالک الأفهام» در شرح شرایع الإسلام محقق حلّی را نیز میبینند. مسالک را شهید نه در کتابخانهی شخصی، بلکه در تعقیب و گریز و بدون آرامش و آسایش و در سرگردانی میان کوهها و بیابانها نگاشته است.
در ادامه داستان چگونگی نگارش کتاب مسالک خواهد آمد.
🔶 در کتابخانهی مجلس شورای اسلامی که نُسَخ ممتاز و ارزشمندی نگهداری میشود، نسخهای از «مسالک الأفهام» هست که از روی نسخهی شاگرد و ملازم ایشان، «محمود بن محمدعلی لاهیجانی» کتابت شده است.
لاهیجانی در پایان نسخه خاطرهای شگفت انگیز میگوید:
🔆 شارح (منظور، استاد او جناب شهید ثانی است) بخش سوم و بخش های بعدی کتاب را هنگامی که از ترس دشمنان سُنّی خود پنهان شده بود، نوشته است و در ادامه میگوید: پس از آن که خانهی استاد، غارت شد و جانش به خطر افتاد، از ترس عامّه، از کوهی به کوهی و از دهی به دهی پناه میبرد و من هم این بخشها را در همین اوضاع و احوال نسخه برمیداشتم.
چون او را دستگیر کردند، کوشیدم که ایشان را بِرهانم اما نشد و مرا هم به زندان انداختند، سپس او را به روم فرستادند و چهل و دو روز در زندان به سر برد.
در آدینهی ماه جمادی الأولی سال ۹۶۵ ق آزاد شده بودم و در مکه و اطراف آن آشکارا و در امنیت، میزیستم تا اینکه در ماه ذی القعده همان سال خبر شهادت استاد به من رسید و آنها خواستند دوباره مرا گرفتار سازند، ولی من گریخته و خود را از آنان نهان ساختم و پس از عُمره، پنهانی به نوشتن پرداختم و در پایان ماه صفر از مکه بیرون آمده و این مجلد را در روز یکشنبه 4 جمادیالأولی ۹۶۶ق به انجام رساندم.
♦️سلام و درود خدا بر «شهید ثانی» که بر گردن شیعیان ۵۰۰ سال اخیر حقّ بزرگی دارد.
◻️ پ.ن۱: «شهید اوّل» و «شهید ثانی» از پیشگامان تقریب و احترام به مذاهب اسلامی هستند، اما هر دو قربانی سبعیت و دادگاه بیداد تکفیر گردیدهاند و چه بهتانهای زشتی که به آنها نسبت داده نشد و در آخر هم شهید شدند.
◼️پ.ن۲: این نسخه از کتاب «مسالک»، از مجموعه کتابخانه مجلس سنا به شماره ۵۱۲ است و متن «لاهیجانی» که در بالا ذکر شد، تلخیص و تصرّفی از فهرست کتابخانه مجلس سنا ج۱ ص ۳۰۰ بود.
◻️پ.ن۳: این مطلب در مجلد چهارم جرعهای از دریا نیز ذکر شده است.
◼️پ.ن۴: تصویر اوّل، بخشی از صفحات پایانی این نسخه از «مسالک الأفهام» و گوشهای از خاطره فوق است. و تصویر دوم، دستخط مبارک «شهید ثانی» از کتابش «شرح إرشاد الأذهان» است.
🔶 بخشی از متن عربی به نگارش لاهیجانی:
والحمد لله الذي وفقنا للفراغ من نسخه وجعل لنا أسوة حسنة بمصنفه حيث صنف الجزء الثالث وما بعده إلى آخر الشرح زمان اختفاءه من الطغاة البغاة لما قصدوه و دخلوا بيته و نهبوه وكان قدس الله سره هاربا من شرهم من جبل إلى جبل و قرية إلى أخرى و هذا الذي نعنیه أشار بقوله (مع تراكم صروف الحدثان إلى آخره) و أنا نسخته في زمان اختفاءي فإنهم لما حبسوا الشارح رحمه الله و كنتُ ساعيا في خلاصه فحبسوني و أخذوه إلى الروم وكان مدة حبسي اثنين و أربعين يوما.
ثم أطلقتُ يوم العشرين من جمادي الأولى و كان يوم الجمعة يوم النیروز من سنة خمس و ستين و تسعمائة وكنت متظاهرا بمكة و حواليها إلى أن جاء خبر قتل الشيخ الشهيد المبرور السعيد في ذي القعدة من السنة المذكورة فقصدوا لي ثانيا فانهزمتُ منهم واختفيت و بعد الفراغ من الحج والعمرة على ؟؟ الخفية اشتغلت بكتابة الشرح و سافرتُ في آخر شهر صفر من مكة المشرفة إلى الطيبة و وفقني الله تعالى لإكمال هذا المجلد غدوة يوم الأحد لأربع ليال خلون من شهر جمادي الأولى سنة ست و ستين و تسعمائة بقلم...
@kashani1395
هدایت شده از حامد کاشانی
#ویژه_طلاب
یکی از آسیبهای برخی دانشکدههای علوم حدیث غرق شدن در مکتب (با تسامح) رجالی مرحوم حضرت آیت الله خوئی اعلی الله مقامه الشریف است.
دلیل عمده هم عدم خبرویت، عدم تمحض و عمق کافی برخی اساتید این دانشکدهها در مباحث رجالی و معارفی است. اساسا رد کردن و با یک چوب زدن، بسیار آسان تر از بنا کردن و تدقیق میباشد.
رجال مرحوم آقای خوئی، همچون اصول آن فرهیخته کم نظیر، صنعتی است و در تلاش برای کشف قواعد عمومی.
حال آنکه رجال کمتر به صنعت در میآید و تتبعی است و از سنخ دانش تاریخ. گرچه بسیاری اوقات ابزار حجیت و اعتبار خبر گردد.
توسعه منهج آقای خوئی به عرصههای معارفی موجب نادیده گرفتن و کم ارزش شدن بخش عظیمی از تراث ارزشمند قدما میشود.
و این مسیر در کشور ما و علم رجال ما نیز دیده میشود. گرچه اکثر شاگردان آن بزرگوار از منهج ایشان فاصله گرفته و به سمت وثوق صدور و تحلیل و توجه به قرائن حرکت کردهاند.
در رجال عامه نیز این صنعتی سازی را پیروان سلفیه، چون ناصر الدین البانی، شعیب الارناووط، ناصرالدین شثری و ... رواج داده و فجایعی نیز ایجاد نموده اند. انبوهی از تراث قدما را سخاوتمندانه به تاراج دادهاند و شک نیست که امروز یکی از چالشهای جدی در مناظرات و مباحثات بین المذاهب بویژه شیعیان با دیگران اتخاذ مبنا در اعتبار سنجی روایات است. در برابر نیز بزرگان خاندان غماری، محمود سعید ممدوحها و ... به پا خاسته، سعی در آسیب شناسی و اصلاح داشتهاند. و برای اهمیت روش دقیق قدمای خود فراوان نگاشتهاند.
گفتار بسیار مودبانه، منصفانه و آسیبشناسانه حضرت آیت الله شبیری زنجانی در این باره جان کلام و لب لباب بود.
پ.ن: اگر اخباریگری را نیز محصول طبیعی واکنش به بی اعتنایی و جراحی شدید منهج رجالی شهیدثانی، فرزند، نوه و پیروان ایشان بدانیم، نیز بیراهه نرفتهایم و در ادامه سخن بالا گزاف نگفتهایم.
@kashani1395